تفسير نور:
سوره فجر آيه 1
متن آيه :
وَالْفَجْرِ
ترجمه :
به سپيدهدم ( صبحگاهان ) سوگند !
توضيحات :
« الْفَجْرِ » : سپيده دم . صبحدم ( نگا : تكوير / 18 ) . سپيدهدم صبح ، پرده ظلمت شب را ميشكافد ، و سرچشمه نور را از ميان افق منفجر ميسازد ، و بندهائي را باز ميكند كه بر حركت و حيات زندگان زده شده است و هستي را نورباران و زندگي را دگرگون ميگرداند .
سوره فجر آيه 2
متن آيه :
وَلَيَالٍ عَشْرٍ
ترجمه :
و به شبهاي دهگانه سوگند !
توضيحات :
« لَيَالٍ عَشْرٍ » : شبهاي دهگانه . برخي گفتهاند كه مراد ده شب و روز ماه ذيالحجّه است كه شاهد بزرگترين و تكان دهندهترين اجتماعات مسلمين جهان در سرزمين وحي است و عيد قربان در آن انجام ميپذيرد . بعضي هم آن را شبهاي دهگانه آخر رمضان ميدانند كه ليلةالقدر در آن است . گروهي هم آن را ده شبانهروز اوّل ماه محرم ميشمارند كه عاشوراء در آن است . ولي نكره بودن آن ، علاوه از بيان عظمت ، بيانگر نامعيّن و نامحدود بودن چنين شبهائي است .
سوره فجر آيه 3
متن آيه :
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ
ترجمه :
و به جفت و تك ( هر چيزي ) سوگند !
توضيحات :
« الشَّفْعِ » : زوج . جفت . « الْوَتْرِ » : فرد . تك . طاق . شفع و وتر ، شامل همه كائنات ميگردد . برخي شفْع را مخلوقات خدا ، و وتْر را ذات خدا دانستهاند ( نگا : قاسمي ) .
سوره فجر آيه 4
متن آيه :
وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ
ترجمه :
و به شب سوگند بدان گاه كه ( به سوي روشنائي روز ) حركت ميكند !
توضيحات :
« يَسْري » : رهسپار ميشود . ميرود و پايان ميپذيرد ( نگا : مدّثّر / 33 ) . در رسمالخطّ قرآني ، ياء آن حذف شده است .
سوره فجر آيه 5
متن آيه :
هَلْ فِي ذَلِكَ قَسَمٌ لِّذِي حِجْرٍ
ترجمه :
آيا در آنچه گفته شد ، سوگند مهمّي براي افراد خردمند ، موجود است ؟
توضيحات :
« ذِي حِجْرٍ » : عاقل . صاحب عقل و خرد . يادآوري : جواب قسم ، آيه 14 است ، يعني : اِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَاد . يا اين كه جواب قسم محذوف است و آيات آينده كه سخن از مجازات طغيانگران ميگويد ، گواه بر آن است ، و در معني چنين است : قسم بدانچه گفته شد كه ما كفّار و طغيانگران را عذاب ميكنيم !
سوره فجر آيه 6
متن آيه :
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ
ترجمه :
آيا ندانستهاي كه پروردگارت چگونه با قوم عاد رفتار كرده است ( و چه بلائي بر سر ايشان آورده است ؟ ) .
توضيحات :
« أَلَمْ تَرَ ؟ » : آيا نديدهاي ؟ ديدن در اينجا به معني دانستن و آگاه شدن است ( نگا : بقره / 243 و 246 و 258 ) . « عَادٍ » : قوم هود ( نگا : اعراف / 65 و 74 ، توبه / 70 ، هود / 50 ) .
سوره فجر آيه 7
متن آيه :
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ
ترجمه :
قوم اِرَم كه صاحب قامتهاي بلند ستون مانند ، و ( كاخها و خيمههاي ) ستوندار بودند .
توضيحات :
« إِرَمَ » : نام ديگر قوم عاد است . بدل عادٍ و مجرور است . « ذَاتِ الْعِمَادِ » : داراي قد و قامت بلند ستون مانند . تنومند و بلند بالا . داراي كاخها و خيمههاي پرستون . مراد بيان قدرت مادي و قوّت بدني قوم عاد است .
سوره فجر آيه 8
متن آيه :
الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ
ترجمه :
كساني كه همسان ايشان ( از نظر پيكر تنومند و كاخهاي بلند ) باشد در شهرها و كشورها ، آفريده و پيدا نشده است .
توضيحات :
« الْبِلادِ » : جمع بَلَد ، شهرها . كشورها .
سوره فجر آيه 9
متن آيه :
وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ
ترجمه :
و ( آيا ندانستهاي كه پروردگارت ) با قوم ثمود چه كرده است ؟ همان قومي كه صخرههاي عظيم را در وادي القري ( ميان مدينه و شام ) ميبريدند و ميتراشيدند ( و در دل كوهها خانهها و كاخها ميساختند ) .
توضيحات :
« ثَمُودَ » : قوم صالح است ( نگا : اعراف / 73 ، هود / 61 ، نمل / 45 ) . « جَابُوا » : بريدند . نقب زدند ( نگا : حجر / 82 ، شعراء / 149 ) . « الْوَادِي » : واديالقري ، مكاني است به نام حجر ، ميان مدينه منوّره و شام . ياء آن براي تخفيف و سجع آخر آيات حذف شده است . « الصَّخْرَ » : مفرد آن صَخْرَة ، سنگهاي بزرگ سخت ( نگا : كهف / 63 ، لقمان / 16 ) .
سوره فجر آيه 10
متن آيه :
وَفِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ
ترجمه :
و ( آيا خبر نداري كه پروردگارت ) با فرعون چه كرده است ؟ فرعوني كه داراي ( ساختمانهاي محكم و استواري به شكل ) ميخها ( ي وارونه همچون هِرَم ) بود .
توضيحات :
« فِرْعَوْنَ » : مراد فرعون زمان موسي ( ع ) بالاخصّ ، و فرعونها و فرعونيان بالعموم است . « ذِيالأوْتَادِ » : داراي ميخها ( نگا : ص / 12 ) . مراد ابنيه و عمارات عظيمي همچون كوه است كه نماي آنها به شكل ميخهاي وارونه جلوهگر بود . اهرام ثلاثه مصر نمونهاي از آنها است ( نگا : جزء عمّ شيخ محمّد عبده ، في ظلال القرآن ، التفسير القرآني للقرآن ) .
سوره فجر آيه 11
متن آيه :
الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ
ترجمه :
اقوامي كه در شهرها و كشورها طغيان و سركشي كردند .
توضيحات :
« الَّذِينَ » : اقوام سهگانه مذكور ، يعني عاد ، و ثمود ، و فرعون و فرعونيان .
سوره فجر آيه 12
متن آيه :
فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ
ترجمه :
و در آنجاها خيلي فساد و تباهي به راه انداختند .
توضيحات :
« الْفَسَادَ » : مراد فساد و تباهي همه جانبه ، يعني انواع كفر و شرك و ظلم و زور و فسق و فجور است .
سوره فجر آيه 13
متن آيه :
فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ
ترجمه :
لذا پروردگار تو تازيانه عذاب را بر سر ايشان فرو ريخت ( و شلاّق عذاب را پياپي بر آنان فرو آورد ) .
توضيحات :
« صَبَّ » : فرو ريخت . در اينجا فرو ريختن به جاي فرو آوردن استعمال شده است و اشاره به عذابهاي شديد و پياپي دارد . « سَوْطَ » : تازيانه . شلاّق .
سوره فجر آيه 14
متن آيه :
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ
ترجمه :
مسلّماً پروردگار تو در كمين ( مردمان و مترصّد اعمال ايشان ) است .
توضيحات :
« الْمِرْصَادِ » : كمينگاه ( نگا : توبه / 5 ، نبأ / 21 ) . در كمين بودن خداوند ، كنايه از احاطه شامل و مراقبت كامل خدا است ، به گونهاي كه همگان را ميپايد و بر اعمالشان نظارت مينمايد و كسي و چيزي از حيطه قدرت و دسترس سلطه او خارج نميباشد .
سوره فجر آيه 15
متن آيه :
فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ
ترجمه :
امّا انسان ( آن انساني كه در پرتو ايمان عقل و خردش رشد نيافته است ، و شخص خود را مقياس همه چيز ميپندارد ) همين كه پروردگارش او را بيازمايد و براي اين كار او را بزرگي ببخشد و بدو نعمت بدهد ، خواهد گفت : پروردگارم مرا بزرگوار و گرامي و محترم و مكرم ديده است ! ( و اين عزّت و نعمت ، حق من و شايسته من است ) .
توضيحات :
« فَأَمَّا الإِنسَانُ » : شأن خدا چنان بود كه گذشت ، و امّا حال انسان . مراد انسان كافر يا سست ايمان و سست باور است ( نگا : مؤمنون / 55 و 56 ، معارج / 19 - 22 ) . « إِبْتَلاهُ » : او را آزمايش كرد ( نگا : انبياء / 35 ) . « أَكْرَمَهُ » : سَروريش بخشيد و بزرگيش داد . بدو جاه و مقام و قدرت و قوّت داد . « نَعَّمَهُ » : بدو نعمت و ثروت داد . دارا و ثروتمندش كرد . « أَكْرَمَنِي » : مرا گرامي و بزرگوار كرده است و شايسته احترام و اكرام ديده است . يكي از معاني باب افعال ، چيزي يا كسي را بر صفتي ديدن است ( نگا : گنجينه صرف ) . يعني چنين فردي ، جاه و مقام و ثروت و نعمت را نشانه عزّت و كرامت ذاتي خود در نزد پروردگار ميشمارد و خويشتن را در خور چنين تفضّلي ميداند .
سوره فجر آيه 16
متن آيه :
وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ
ترجمه :
و امّا زماني كه پروردگارش او را بيازمايد و براي اين كار روزي او را تنگ و كم نمايد ، خواهد گفت : پروردگارم مراخوار و زبون داشته است ( و با فقر و فاقه ، ذليل و حقيرم نموده است ) .
توضيحات :
« قَدَرَ » : تنگ كرد . كم كرد ( نگا : رعد / 26 ، قصص / 82 ، اسراء / 30 ) . « أَهَانَنِي » : به من اهانت كرده است . خوار و ناچيزم داشته است .
سوره فجر آيه 17
متن آيه :
كَلَّا بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ
ترجمه :
هرگزا هرگز ! ( چنين نيست كه كرامت و ذلّت انسان در نزد يزدان به دارائي و ناداري باشد ) . بلكه شما ( گذشته از اقوال زشت ، افعال پلشت هم داريد ! از جمله : ) يتيم را گرامي نميداريد .
توضيحات :
« بَلْ » : اين واژه دلالت دارد بر انتقال از اقوال بد به اعمال بد . « لا تُكْرِمُونَ » : مخاطب جنس انسان است ، اين است به صورت جمع ذكر شده است .
سوره فجر آيه 18
متن آيه :
وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ
ترجمه :
و همديگر را تشويق و ترغيب نميكنيد به خوراك دادن به مستمند .
توضيحات :
« لا تَحَآضُّونَ » : همديگر را ترغيب و تشويق نميكنيد . فعل مضارع باب تفاعل از ماده ( حَضّ ) است و تائي از اوّل آن برداشته شده است . « طَعَامِ » : إطعام . خوراك دادن .
سوره فجر آيه 19
متن آيه :
وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلاً لَّمّاً
ترجمه :
و ميراث را حريصانه يكجا ميخوريد ( و ملاحظه حق بستگان و محرومان و يتيمان و ضعيفان نميكنيد ، و حلال و حرام را رويهم انباشته و مشتاقانه صرف ميكنيد ) .
توضيحات :
« التُّرَاثَ » : ميراث . ارث . تركه . « لَمّاً » : سرجمع . يكجا . يعني حلال و حرام و حق خود و حق ديگران براي شما مطرح نيست ، و اموال زنان و كودكان و پيران و مظلومان را جمع و ضبط مينمائيد و حقالإرث ايشان را نميپردازيد . واژه ( لَمّاً ) صفت ( أَكلاً ) است .
سوره فجر آيه 20
متن آيه :
وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبّاً جَمّاً
ترجمه :
و اموال و دارائي را بسيار دوست ميداريد ( و سخت دلباخته مال و متاع دنيا هستيد ، و لذا ملاحظه مشروع و نامشروع و حلال و حرام را نميكنيد ) .
توضيحات :
« جَمّاً » : فراوان . بسيار .
سوره فجر آيه 21
متن آيه :
كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكّاً دَكّاً
ترجمه :
هرگزا هرگز ! ( حقيقت آن چنان نيست كه ميپنداريد ) . زماني كه زمين سخت درهم كوبيده ميشود و صاف و مسطّح ميگردد .
توضيحات :
« دُكَّتْ » : درهم كوبيده شد و صاف و مسطّح گرديد ( نگا : اعراف / 143 ، كهف / 98 ، حاقّه / 14 ) . « دَكّاً » : واژه نخستين مفعول مطلق و واژه دوم تأكيد است ، يا اين كه روي هم رفته حالند ( نگا : اعراب القرآن درويش ) . با توجّه به حال بودن ، معني آيه چنين است : زماني كه زمين پياپي در هم كوبيده شد و سراسر آن بهم ريخته شد .
سوره فجر آيه 22
متن آيه :
وَجَاء رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفّاً صَفّاً
ترجمه :
و پروردگارت بيايد و فرشتگان صف صف حاضر آيند .
توضيحات :
« جَآءَ رَبُّكَ » : چگونگي آمدن خدا ، بر ما مجهول است ، و به گونهاي است كه تنها خود ميداند و بس ( نگا : المنتخب ) . يا اين كه مراد تجلّي ذات اقدس و ظهور نشانههاي قدرت و عظمت او است ، به گونهاي كه جاي انكار شناخت خدا براي كسي باقي نميماند ، گوئي همگان با چشم خود ذات بيمثال كبريائي را ميبينند . « الْمَلَكُ » : فرشتگان . اسم جنس است . « صَفّاًصَفّاً » : صف در صف . صف صف . حال است .
سوره فجر آيه 23
متن آيه :
وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّكْرَى
ترجمه :
در آن روز دوزخ را حاضر آورند ( و نشانش دهند ) . در آن روز انسان به خود ميآيد ، ولي چنين به خود آمدني كي سودي به حال او دارد ؟ !
توضيحات :
« جِيءَ » : آورده شد . مراد از حاضر آوردن دوزخ ، پديدار كردن و نشان دادن آن است ( نگا : شعراء / 91 ، نازعات / 36 ) . « يَتَذَكَّرُ » : به خود ميآيد . بيدار و هوشيار ميشود . متوجّه ميگردد و پند ميگيرد . « أَنّي » : كي ؟ اين واژه اسم استفهام است و معني نفي دارد . « الذِّكْري » : به خود آمدن . بيداري و هوشياري . پند گرفتن .
سوره فجر آيه 24
متن آيه :
يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي
ترجمه :
خواهد گفت : كاش براي زندگي خود ( خيرات و حسناتي ) پيشاپيش ميفرستادم !
توضيحات :
« قَدَّمْتُ » : پيشاپيش ميفرستادم . تقديم ميداشتم . « حَيَاتِي » : زندگي خود . اشاره به اين است كه آخرت زندگي اصلي است و دنيا در حقيقت زندگي نبوده است .
سوره فجر آيه 25
متن آيه :
فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ
ترجمه :
در آن روز ( كه چنين احوال و اوضاعي رخ ميدهد ، خداوند كافر را چنان عذابي ميرساند كه ) هيچ كس عذابي همسان عذاب او را بدو نميرساند .
توضيحات :
« عَذَابَهُ » : عذابي كه خدا ميدهد . عذاب مفعولٌبه يا مفعول مطلق است و ضمير ( هُ ) به خدا برميگردد ، و در حقيقت اضافه مصدر به فاعل خود است .
سوره فجر آيه 26
متن آيه :
وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ
ترجمه :
و ( در آن روز ) هيچ كسي همچون خداوند او را به بند نميكشد ( و به غل و زنجير نميبندد ) .
توضيحات :
« لا يُوثِقُ » : به بند نميكشد . به غل و زنجير نميبندد . « وَثَاق » : به بند كشيدن . به غل و زنجير بستن . وَثاق به معني إيثاق است ، همچون عَطاء به معني إعطاء .
سوره فجر آيه 27
متن آيه :
يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ
ترجمه :
اي انسانِ آسوده خاطر ( كه در پرتو ياد خدا و پرستش الله ، آرامش به هم رساندهاي و هم اينك با كولهباري از اندوخته طاعات و عبادات ، در اينجا آرميدهاي ) !
توضيحات :
« النَّفْسُ » : خود شخص . ذات انسان ( نگا : نحل / 111 ، اسراء / 14 ، كهف / 6 ) . « الْمُطْمَئِنَّةُ » : آسوده خاطر . آرميده . داراي آرامش .
سوره فجر آيه 28
متن آيه :
ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً
ترجمه :
به سوي پروردگارت بازگرد ، در حالي كه تو ( از كرده خود در جهان و از نعمت آخرت يزدان ) خوشنودي ، و ( خدا هم ) از تو خوشنود ( است ) .
توضيحات :
« رَاضِيَةً » : راضي و خوشنود . « مَرْضِيَّةً » : مورد رضايت . كسي كه از او خوشنودند . « رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً » : حال اوّل و دوم هستند .
سوره فجر آيه 29
متن آيه :
فَادْخُلِي فِي عِبَادِي
ترجمه :
به ميان بندگانم درآي ( و همراه شايستگان و از زمره بايستگان شو ) .
توضيحات :
« عِبَادِي » : بندگان خاصّ و آفريدگان صالح خدا مراد است .
سوره فجر آيه 30
متن آيه :
وَادْخُلِي جَنَّتِي
ترجمه :
و به بهشت من داخل شو ( و خوش باش ! ) .
توضيحات :
« جَنَّتِي » : اضافه جنّت به خدا ، بيانگر عظمت بهشت و فراواني نعمت آنجا است . از تعبيرات روحپرور ( عِبَادِي ) و ( جَنَّتِي ) لطف و صفا ميبارد .
بازگشت به لیست سورهها