تفسير نور:
سوره أعراف آيه 1
متن آيه :
المص
ترجمه :
الف . لام . ميم . صاد .
توضيحات :
ذكر حروف مقطّعه در اوائل برخي از سورهها ، علاوه از جلب توجّه شنوندگان ، و دعوت آنان به سكوت و استماع ، عربها را فرياد ميدارد كه اين قرآن از همان حروف هجائي فراهم آمده است كه شما گفتار و نوشتار خود را بدان اداء ميكنيد . پس اگر درباره آسمانيبودن قرآن دچار شكّ و ترديديد ، سورهاي همچون يكي از سورههاي آن را بسازيد و ارائه دهيد ، و . . . ( نگا : بقره / 23 ) .
سوره أعراف آيه 2
متن آيه :
كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلاَ يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ
ترجمه :
( اين قرآن ) كتابي است كه از ( سوي يزدان جهان ) بر تو نازل شده است و نبايد از ناحيه آن هيچ گونه نگراني و ناراحتي به خود راه دهي . ( نه نگراني از ناحيه بار سنگين رسالتي كه بر دوش داري و نه از جانب عكسالعملهائي كه دشمنان سرسخت در برابر آن نشان ميدهند ، و نه از سوي نتيجه و برداشتي كه از تبليغ اين رسالت انتظار ميرود . چرا كه هدف از نزول اين قرآن اين است ) كه بدان ( كافران را از عواقب شوم افكار و اعمالشان ) بترساني ، و مؤمنان را پند و اندرز دهي .
توضيحات :
« لِتُنذِرَ » : متعلّق به ( أُنزِلَ ) است . « ذِكْرَيا » : پند و اندرز دادن . پنددهنده و اندرزگو . اين واژه مصدر و به معني ( تذكير ) است . مجرور بوده و عطف بر محلّ ( لِتُنذِرَ ) است . تقدير چنين ميشود : لِلإِنذَارِ وَ التَّذْكِيرِ . يا اين كه ( ذِكْري ) به معني اسم فاعل يعني ( مذكّر ) است . مرفوع بوده و خبر مبتداي محذوف است . تقدير چنين ميشود : وَ هُوَ ذِكْري لِلْمُؤْمِنينَ . و . . .
سوره أعراف آيه 3
متن آيه :
اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ
ترجمه :
از چيزي پيروي كنيد كه از سوي پروردگارتان بر شما نازل شده است ، و جز خدا از اولياء و سرپرستان ديگري پيروي مكنيد ( و فرمان مپذيريد ) . كمتر متوجّه ( اوامر و نواهي خدا ) هستيد ( و كمتر پند ميگيريد ) .
توضيحات :
« مِن دُونِهِ » : بجز او . به جاي او . ضمير ( هِ ) به ( رَبِّ ) برميگردد . اگر مرجع آن ( ما ) باشد ، پيش از ( اَوْلِيَآءَ ) مضافي چون ( أَباطيل ) محذوف است . در اين صورت معني چنين ميشود : جز از وحي آسمان ، از ياوهسرائي سرپرستان ديگري پيروي مكنيد . « قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُونَ » : كمتر پند ميگيريد و متذكّر ميگرديد . راجع به قوانين و احكام الهي چندان چيزي نميدانيد . گاهگاهي يادآور و پندپذير ميگرديد . ( قَلِيلاً ) صفت موصوف محذوفي چون ( زَمَاناً ) يا ( تذكّراً ) است و ( ما ) زائد و براي تأكيد قلّت است .
سوره أعراف آيه 4
متن آيه :
وَكَم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءهَا بَأْسُنَا بَيَاتاً أَوْ هُمْ قَآئِلُونَ
ترجمه :
چه بسيار شهرها و آباديهائي كه آنها را ( به سبب گناهان فراوان ساكنان آنجاها ) ويران كردهايم و عذاب ما مردمان آنجاها را در برگرفته است ، در شبانگاهان ( كه در خواب ناز بودهاند ، مانند قوم لوط ) يا در چاشتگاهان كه به استراحت پرداختهاند ( مانند قوم شعيب ) .
توضيحات :
« كَمْ » : چه بسيار . « قَرْيَةٍ » : شهر . روستا . در اينجا مراد ساكنان شهر يا روستا است . « بَأْس » : عذاب . « بَيَاتاً » : شب هنگام . در حالي كه شب را ميگذراندند . اين واژه ميتواند مفعولفيه بوده و يا اين كه مصدر و به معني ( بائِتينَ ) و حال باشد . « قَآئِلُونَ » : خفتگان در نيمروز . استراحتكنندگان در چاشتگاه . از ماده ( قَيْل ) .
سوره أعراف آيه 5
متن آيه :
فَمَا كَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا إِلاَّ أَن قَالُواْ إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ
ترجمه :
در آن موقع كه عذاب ما به سراغ ايشان آمده است ، دعا و استغاثهاي جز اين نداشتهاند كه گفتهاند : واقعاً ما ستمكار بودهايم ( و با دست خود بر خود ستم كردهايم و هم اينك پشيمانيم و چشم به راه عفو يزدانيم ! امّا بدين هنگام پشيماني را چه سود ؟ ! ) .
توضيحات :
« دَعْوَاهُمْ » : دعاي ايشان . استغاثه آنان .
سوره أعراف آيه 6
متن آيه :
فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ
ترجمه :
( در روز قيامت ) به طور قطع از كساني كه پيغمبران به سوي آنان روانه شدهاند ميپرسيم ( كه آيا پيام آسماني به شما رسانده شده است يا خير و چگونه بدان پاسخ دادهايد ؟ ) و حتماً از پيغمبران هم ميپرسيم ( كه آيا پيام آسماني را رساندهايد و از مردمان در قبال فرمان يزدان چه شنيده و چه ديدهايد ؟ ) .
توضيحات :
« الْمُرْسَلِينَ » : فرستادگان . پيغمبران .
سوره أعراف آيه 7
متن آيه :
فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِم بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَآئِبِينَ
ترجمه :
مسلّماً ( اعمال همه را مو به مو و ) آگاهانه براي آنان شرح ميدهيم ؛ چرا كه ما از آنان به دور نشدهايم ( و همهجا حاضر و ناظر كردار و رفتارشان بودهايم ) .
توضيحات :
« عَلَيْهِمْ » : براي همه مردمان . براي پيغمبران ، در توضيح پاسخ ايشان به خدا : لا عِلْمَ لَنا ( نگا : مائده / 109 ) . « بِعِلْمٍ » : آگاهانه . از روي علم . « مَا كُنَّا غَآئِبِينَ » : غائب نبودهايم . غافل و بيخبر نبودهايم .
سوره أعراف آيه 8
متن آيه :
وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
ترجمه :
سنجش درست ( و دقيق اعمال ) در آن روز انجام ميگيرد . پس هر كه ( كفّه حسنات ) ترازوي او سنگين شود ( و بر كفّه سيّئات او رجحان پذيرد ) اين چنين كساني رستگارند .
توضيحات :
« الْوَزْنُ » : وزنكردن . سنجش . مبتدا است و خبر آن ( يَوْمَئِذٍ ) است . « الْحَقُّ » : صحيح . درست . صفت ( الْوَزْنُ ) است . اين صفت و موصوف ، معني مبتدا و خبر نيز ميدهند . يعني : وزنكردن اعمال در آن روز صحيح است . « مَوَازِين » : جمع ميزان : ترازوها . و جمع موزون : سنجيدهها .
سوره أعراف آيه 9
متن آيه :
وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يِظْلِمُونَ
ترجمه :
و كسي كه ( كفّه حسنات او از كفّه سيّئات ) ترازوي او سبك شود ، اين چنين كساني به سبب پيوسته انكار كردن آيات ما ( سرمايه وجود ) خود را از دست دادهاند .
توضيحات :
« خَسِرُوا » : از دست دادهاند . زيانكار و بيبهره نمودهاند . « يَظْلِمُونَ » : ظلم در اينجا در معني تكذيب و انكار به كار رفته است .
سوره أعراف آيه 10
متن آيه :
وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ
ترجمه :
شما را در زمين مقيم كردهايم و قدرت و نعمتتان دادهايم ، و وسائل زندگيتان را در آن مهيّا نمودهايم ، ( امّا شما در برابر نعمتهاي فراوان ) بسيار كم سپاسگزاري ميكنيد .
توضيحات :
« مَكَّنَّاكُمْ » : شما را قدرت و نعمت داديم . و قوّه و سلطه بخشيديم . به شما مكان و مأوي داديم . « مَعَايِشَ » : جمع مَعيشة و مَعاش ، وسائل زندگي و مايه بقاء . از قبيل : خوردنيها و نوشيدنيها .
سوره أعراف آيه 11
متن آيه :
وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ
ترجمه :
( آدم ، جدّ نخستين ) شما را آفريديم و سپس صورتگري كرديم . بعد از آن به فرشتگان ( و از جمله ابليس كه در صف آنان قرار داشت ، ولي از ايشان نبود ) گفتيم : براي آدم سجده ( خضوع و تواضع ) كنيد ( و بزرگ و گراميش داريد ) . پس ( همه فرشتگان به فرمان يزدان ) سجده كردند ( و تعظيم و تكريم به جاي آوردند ) مگر ابليس كه ( از جنّيان بود و فرمان نبرد و ) سجده نكرد .
توضيحات :
« خَلَقْنَاكُمْ » : شما را آفريديم . در اينجا مراد اين است كه : اصل شما يعني نياي نخستينتان را آفريديم ( نگا : حجر / 28 - 33 ) . صيغه جمع براي تعظيم آدم است كه ابوالبشر است . « صَوَّرْنا » : صورتبندي و صورتگري كرديم . آدم را از خاك آفريديم و جان به كالبدش دميديم و پيكر زيبا و قامت رعنا و انديشه والا بدو داديم . « إِلآّ إِبْلِيسَ » : مگر اهريمن . مستثني منقطع است . زيرا كه ابليس از جنس فرشتگان نيست ( نگا : كهف / 50 و حجر / 27 ) .
سوره أعراف آيه 12
متن آيه :
قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ
ترجمه :
( خداوند به او ) گفت : چه چيز تو را بازداشت از اين كه سجده ببري ، وقتي كه من به تو دستور ( تعظيم و تواضع براي آدم ) دادهام ؟ ( ابليس از روي عناد و تكبّر پاسخ ) گفت : من از او بهترم . چرا كه مرا از آتش آفريدهاي و او را از خاك . ( و آتش كجا و خاك كجا ! ) .
توضيحات :
« مَا مَنَعَكَ ؟ » : چه چيز تو را باز داشت ؟ چه چيز مانع شد ؟ « طِينٍ » : گِل ( نگا : صافّات / 11 ) . خاك ( نگا : آلعمران / 59 ) . زيرا خاك عام است و بر گِل و غيرگِل اطلاق ميشود . استعمال ( طين ) در اينجا چه بسا اشاره به مرحلهاي از مراحل تدريجي خِلقت آدم باشد .
سوره أعراف آيه 13
متن آيه :
قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ
ترجمه :
( خداوند بدو ) گفت : پس از اين ( بهشت آسماني يا بهشت زميني ، يا از ميان فرشتگان ، و يا از اين منزلت و مرتبت ) فرود آي ! تو را نرسد كه در اين ( مكان دلآرا ، و جايگاه والا ، نافرماني كني و ) تكبّر ورزي . پس بيرون رو ، تو از زمره خواراني ( و جاي تو در ميان اشرار است ، نه در ميان اخيار ) .
توضيحات :
« إهْبِطْ » : فرود آي . پائين رو . تنزّل كن . « مِنْها » : از آن . مرجع ( ها ) واژه ( جَنَّة ) مفهوم از مقام است ، همان گونه كه در آيه 61 سوره نحل ، ( ها ) به ( أَرْضِ ) مفهوم از مقام برميگردد : وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْها مِن دآبَّةٍ . مراد از ( جَنَّة ) بهشت موعود ، يا بهشت موجود در زمين است . يا اين كه مرجع ( ها ) منزلت و مرتبت و يا ( مَلائِكَة ) در آيه 11 است . « الصَّاغِرينَ » : خواران ، افراد پست و حقير . از مصدر ( صَغار ) به معني ذُلّ ( نگا : انعام / 124 ) .
سوره أعراف آيه 14
متن آيه :
قَالَ أَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ
ترجمه :
( اهريمن ) گفت : مرا تا روزي مهلت ده و زنده بدار كه ( قيامت نام است و مردمان در آن زنده ميشوند و از گورها ) برانگيخته ميگردند .
توضيحات :
« أَنظِرْني » : مرا مهلت ده . مراد اين كه مرا زنده بدار و مميران .
سوره أعراف آيه 15
متن آيه :
قَالَ إِنَّكَ مِنَ المُنظَرِينَ
ترجمه :
( خداوند ) گفت : شما از زمره مهلت يافتگاني ( و مدّتهاي مديد در زمين ماندگار ميماني ) .
توضيحات :
« الْمُنظَرِينَ » : مهلتيافتگان . مهلت دادهشدگان .
سوره أعراف آيه 16
متن آيه :
قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ
ترجمه :
( اهريمن ) گفت : بدان سبب كه مرا گمراه داشتي ، من بر سر راه مستقيم تو در كمين آنان مينشينم ( و با هرگونه وسائل ممكن در گمراهي ايشان ميكوشم ) .
توضيحات :
« أَغْوَيْتَنِي » : مرا گمراه ساختي . حكم گمراهي دربارهام صادر كردي . « صِرَاط » : راه . منصوب به نزع خافض است و در اصل ( عَلي صِراطِكَ ) است . ميتواند مفعولفيه نيز باشد .
سوره أعراف آيه 17
متن آيه :
ثُمَّ لآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ
ترجمه :
سپس از پيشرو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ ( و از هر جهت كه بتوانم ) به سراغ ايشان ميروم و ( گمراهشان ميسازم و از راه حق منحرفشان مينمايم . تا بدانجا كه ) بيشتر آنان را ( مؤمن به خود و ) سپاسگزار نخواهي يافت .
توضيحات :
« أَيْمان » : جمع يَمين ، طرف راست . « شَمَآئِل » : جمع شِمال ، طرف چپ .
سوره أعراف آيه 18
متن آيه :
قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْؤُوماً مَّدْحُوراً لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ
ترجمه :
( خداوند ) گفت : خوار و حقير و رانده و ذليل از اين ( جايگاه قدس و قدسيان ) بيرون رو . سوگند ميخورم ، دوزخ را از تو و از همه كساني پر ميسازم كه از تو پيروي كنند .
توضيحات :
« مَذْؤُوماً » : مذموم . ننگين . حقير . حال اوّل براي ضمير مستتر در فعل ( أُخْرُجْ ) است . « مَدْحُوراً » : مطرود . رانده شده . حال دوم است . « مِنكُمْ » : از شما . در اصل : ( مِنكَ وَ مِنْهُمْ ) است و از راه تغليب ضمير مخاطب به كار رفته است .
سوره أعراف آيه 19
متن آيه :
وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ
ترجمه :
اي آدم ! تو و همسرت در بهشت ساكن شويد و در هر كجا كه خواستيد ( بگرديد و از نعمتهاي آن ) بخوريد ، ولي به اين درخت ، نزديك نشويد ( و از آن نخوريد ، كه اگر چنين كنيد ) از زمره ستمكاران خواهيد شد .
توضيحات :
« حَيْثُ » : هرجا . « الشَّجَرَةَ » : درخت . بوته گياه ( نگا : صافّات / 146 ) . خداوند نوع درخت يا گياه مورد نظر را مشخّص نفرموده است .
سوره أعراف آيه 20
متن آيه :
فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ
ترجمه :
سپس اهريمن آنان را وسوسه كرد تا ( مخالفت با فرمان خدا را در نظرشان بيارايد و لباسهايشان را از تن به در آورد و برهنه و عريانشان سازد ) و عورات نهان از ديده آنان را بديشان نمايد ، و ( بدين منظور ) گفت : پروردگارتان شما را از اين درخت باز نداشته است ، مگر بدان خاطر كه ( اگر از اين درخت بخوريد ) دو فرشته ميشويد ، و يا اين كه ( جاودانه ميگرديد و ) از زمره جاويدانان ( در اين سرا ) خواهيد شد .
توضيحات :
« لِيُبْدِيَ » : تا ظاهر و آشكار سازد . « وُورِيَ » : مستور شده است . پوشيده گشته است . مجهول فعل ماضي ( واري ) از مصدر ( مُواراه ) است . « سَوْءَات » : جمع ( سَوْءَة ) ، عورت . شرمگاه .
سوره أعراف آيه 21
متن آيه :
وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ
ترجمه :
و براي آنان بارها سوگند خورد كه من خيرخواه شما هستم .
توضيحات :
« قَاسَمَ » : سوگند خورد . بارها سوگند خورد . « النَّاصِحِينَ » : خيرخواهان . مخلصان .
سوره أعراف آيه 22
متن آيه :
فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَآنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ
ترجمه :
پس آرام آرام آنان را با مكر و فريب ( به سوي نافرماني و خوردن از آن درخت ) كشيد . هنگامي كه از آن درخت چشيدند ، عورات خويش بديدند ، و ( براي پوشاندن شرمگاههاي خود ) شروع به جمعآوري برگهاي ( درختان ) بهشت كردند و آنها را بر خود افكندند . پروردگارشان ( به سرزنش ايشان پرداخت و خطاكاري آنان را متذكّر شد و ) فريادشان زد كه آيا شما را از آن درخت نهي نكردم و به شما نگفتم كه اهريمن دشمن آشكارتان است ( و خير شما را نميخواهد ؟ ) .
توضيحات :
« فَدَلاّهُمَا » : فعل ( دَلّي ) از ماده ( دلو ) ، يعني : اهريمن آن دو را آهسته آهسته از درجه و مقام والايشان فرود آورد و از شاخسار اطاعت به چاهسار معصيت انداخت . يا فعل ( دَلّي ) در اصل ( دلل ) و مضاعف بوده و لام دوم به ياء تبديل شده است . در اين صورت معني چنين ميشود : اهريمن آن دو را بر انجام كار ناشايست دل و جرأت بخشيد . « بِغُرُورٍ » : با نيرنگ و فريب . « طَفِقَا » : شروع كردند . از افعال مقاربه است . « يَخْصِفَانِ » : از ماده ( خصف ) به معني : الصاق . چسباندن . پينهكردن . يعني : برگ درختان را بر اندام خود ميانداختند و عورت خويشتن را با آن ميپوشاندند .
سوره أعراف آيه 23
متن آيه :
قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ
ترجمه :
( آدم و همسرش ، دست دعا به سوي خدا برداشتند و ) گفتند : پروردگارا ! ما ( با نافرماني از تو ) بر خويشتن ستم كردهايم و اگر ما را نبخشي و بر ما رحم نكني از زيانكاران خواهيم بود .
توضيحات :
. . .
سوره أعراف آيه 24
متن آيه :
قَالَ اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ
ترجمه :
( خداوند خطاب به آدم و حوّاء و ابليس ) گفت : ( از اين جايگاه والا ) پائين رويد . برخي دشمن برخي خواهيد بود . در زمين تا روزگاري استقرار خواهيد داشت و ( از نعمتهاي آن ) بهرهمند خواهيد شد .
توضيحات :
« بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ » : مراد اين است كه شما مردمان با اهريمنان دشمن خواهيد بود . يا اين كه فرزندان آدم و حوّاء برخي دشمن برخي خواهند بود . « مستقرّ » : قرارگاه . استقرار . « مَتَاعٌ » : تمتّع . بهرهمندي . كالا و قُوت زندگي . « إِليا حِينٍ » : تا زماني كه مرگتان فرا ميرسد . تا وقتي كه روزگارتان به پايان ميرسد و قيامت بپا ميشود .
سوره أعراف آيه 25
متن آيه :
قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ
ترجمه :
( خداوند ) گفت : در زمين ( توليد نسل ميكنيد و ) زندگي بسر ميبريد و در آن ميميريد ( و دفن ميشويد ) و از آنْ ( هنگام رستاخيز زنده ميگرديد و ) بيرون ميآئيد .
توضيحات :
در « فِيهَا » و « مِنْهَا » مرجع ضميرِ ( ها ) أَرْض است .
سوره أعراف آيه 26
متن آيه :
يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاساً يُوَارِي سَوْءَاتِكُمْ وَرِيشاً وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ
ترجمه :
اي آدميزادگان ! ما لباسي براي شما درست كردهايم كه عورات شما را ميپوشاند ، و لباس زينتي را ( برايتان ساختهايم كه خود را بدان ميآرائيد . امّا بايد بدانيد كه ) لباس تقوا و ترس از خدا ، بهترين لباس است ( كه انسان خود را بدان ميآرايد و خويشتن را از عذاب آخرت ميرهاند ) . اين ( آفرينش لباسهاي ظاهري و باطني ) از نشانههاي ( فضل و رحمت ) خدا است تا بندگان متذكّر ( نعمتهاي پروردگار ) شوند .
توضيحات :
« أَنزَلْنَا » : آفريديم . درست كرديم . ( نگا : زمر / 6 ، حديد / 25 ) . « يُوارِي » : ميپوشاند . پنهان ميدارد . « رِيشاً » : پر . در اينجا مراد لباس زينت و وسائل آرايش است . « ذلِكَ » : آن آفرينش لباس به طور مطلق ، يا آن آفرينش لباس تقوا .
سوره أعراف آيه 27
متن آيه :
يَا بَنِي آدَمَ لاَ يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْءَاتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
اي آدميزادگان ! شيطان شما را نفريبد ، همان گونه كه پدر و مادرتان را ( فريفت و ) از بهشت بيرونشان كرد و لباسشان را از ( تن ) ايشان بيرون ساخت تا عوراتشان را بديشان نمايد . شيطان و همدستانش شما را ميبينند ، در صورتي كه شما آنها را نميبينيد ( لذا از راههاي گوناگون و به شيوههاي مختلفي كه نهان از ديد شما است بر شما يورش ميآورند . بايد چنين دشمناني را پائيد و از كيد و مكرشان ترسيد . با اين توضيح كه آنان بر مؤمنان تسلّط ندارند و بلكه ) ما شياطين را دوستان و ياران كساني ساختهايم كه ايمان نميآورند ( يعني اهريمنان تنها بر غير مؤمنان تسلّط دارند ) .
توضيحات :
« لا يَفْتِنَنَّكُمْ » : شما را گول نزند و نفريبد . « يَنزِعُ » : به در ميآورد . ميكند . « قَبِيل » : اعوان . ياران و همدستان . « مِنْ حَيْثُ » : از راهي كه . به گونهاي كه . « جَعَلْناَ الشَّيَاطِينَ » : مراد اين است كه شيطان و يارانش تنها بر افراد بيايمان و بر كساني كه ايمان سستي دارند مسلّط هستند ( نگا : حجر / 42 ، نحل / 99 و 100 ) .
سوره أعراف آيه 28
متن آيه :
وَإِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءنَا وَاللّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
( كافران ) وقتي كه كار زشتي ( همچون شرك و طواف كعبه را در حال برهنگي ) انجام ميدهند ، ميگويند : پدران خود را بر اين كار ديدهايم ( و نياكانمان را بر اين روش و برنامه يافتهايم و ما به دنبال آنان رفته و از ايشان پيروي ميكنيم ) و خدا ما را بدان دستور داده است ! بگو ( اي پيغمبر ! ) : خداوند به كار زشت دستور نميدهد . آيا چيزي را به خدا نسبت ميدهيد كه ( مستند و دليل صحّت آن را ) نميدانيد ؟
توضيحات :
« فَاحِشَةً » : عمل قبيح . گناه بسيار زشت . « الْفَحْشَآء » : عمل قبيح . گناه بسيار زشت .
سوره أعراف آيه 29
متن آيه :
قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ
ترجمه :
بگو : پروردگارم ( همگان را در هر زمان و مكاني ) به دادگري فرمان داده است ، و ( دستور او ) اين ( است ) كه در هر عبادتي رو به خدا كنيد و از وي مخلصانه اطاعت نمائيد و او را صادقانه بپرستيد . خداوند همان گونه كه شما را در آغاز آفريده است ، ( به همان سادگي پس از مرگ شما را زنده ميكند و به سوي او ) برميگرديد .
توضيحات :
« الْقِسْطِ » : دادگري . ميانهروي . « وُجُوهٌ » : جمع وجه . چهره . ذات . « عِندَ » : در . « مَسْجِد » : مكان عبادت . زمان عبادت . سجود كه مراد از آن نماز است . « أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ » : در هر مسجدي به نماز ايستيد و دل خود را متوجّه خدا كنيد . در هر زمان و مكان عبادتي خالصانه به خدا رو كنيد و تنها او را در نظر داشته باشيد . در هر سجده و كرنشي رو به سوي خدا داريد و عبادتتان تنها براي او باشد . « أُدْعُوهُ » : او را عبادت كنيد و بپرستيد . دعاء در اينجا به معني عبادت است . « الدِّينَ » : اطاعت . عبادت . انقياد .
سوره أعراف آيه 30
متن آيه :
فَرِيقاً هَدَى وَفَرِيقاً حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ اللّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ
ترجمه :
( در آن وقت كه به سوي او برميگرديد ، دو گروه خواهيد بود : ) گروهي كه ( خداوند ايشان را موفّق گردانده است و به سبب پيروي از رهنمود پيغمبران ) هدايتشان بخشيده است ، و گروهي كه درخور گمراهي گرديده و سرگشته شدهاند ، چرا كه به جاي يزدان شياطين را به دوستي و سروري گرفتهاند و خويشتن را راهيافته پنداشتهاند .
توضيحات :
« فَرِيقاً » : گروه . دسته . واژه نخست ، مفعولٌبه مقدّم فعل ( هَدي ) است ، و واژه دوم مفعول به فعل محذوفي چون ( أَضَلَّ ) است . « مِن دُونِ اللهِ » : به جاي خدا .
سوره أعراف آيه 31
متن آيه :
يَا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ
ترجمه :
اي آدميزادگان ! در هر نماز گاه و عبادتگاهي ، خود را ( با لباس مادي كه عورت شما را بپوشاند ، و با لباس معنوي كه تقوا نام دارد ) بيارائيد ، و بخوريد و بنوشيد ولي اسراف و زيادهروي مكنيد كه خداوند مسرفان و زيادهروي كنندگان را دوست نميدارد .
توضيحات :
« خُذُوا زِينَتَكُمْ » : مراد اين است كه به هنگام نماز و انجام عبادت لباسهاي زيبا و مؤدّبانه و پاكيزه بپوشيد و به نام پرهيزگاري از لباسهاي كثيف و مندرس و يا ناشايست و جلف استفاده نكنيد ، و نيز تقوا و اخلاص داشته باشيد . « الْمُسْرِفِينَ » : متجاوزين از حدود حرام و حلال خدا .
سوره أعراف آيه 32
متن آيه :
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللّهِ الَّتِيَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالْطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِي لِلَّذِينَ آمَنُواْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
( اي محمّد ! زشتي كارِ افتراء تحليل و تحريم را بديشان خاطرنشان ساز و به آنان ) بگو : چه كسي زينتهاي الهي را كه براي بندگانش آفريده است و همچنين مواهب و روزيهاي پاكيزه را تحريم كرده است ؟ بگو : اين ( نعمتها و موهبتهاي حلال و ) چيزهاي پاكيزه ، براي افراد باايمان در اين جهان آفريده شده است ( و ديگران نميبايست از آن استفاده كنند . ولي در اين دنيا بر اين خوان يغما چه دشمن چه دوست ، و اين هم از رحمت واسعه خدا و لطف او است . امّا ) در روز قيامت اينها همه در اختيار مؤمنان قرار ميگيرد ( و ديگران به كلّي از آن محروم ميگردند ) . اين چنين آيات ( خود را درباره احكام حلال و حرام ) براي كساني توضيح و تشريح ميكنيم كه آگاهند و ميفهمند .
توضيحات :
« أَخْرَجَ » : بيرون آورده است . در اينجا مراد اين است كه : آفريده است و به مرحله ظهور رسانده است . « خَالِصَةً » : دربست . به تمام و كمال . حال است .
سوره أعراف آيه 33
متن آيه :
قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
بگو : خداوند حرام كرده است كارهاي نابهنجار ( چون زنا ) را ، خواه آن چيزي كه آشكارا انجام پذيرد و ظاهر گردد ، و خواه آن چيزي كه پوشيده انجام گيرد و پنهان ماند ، و ( هر نوع ) بزهكاري را و ستمگري ( بر مردم ) را كه به هيچ وجه درست نيست ، و اين كه چيزي را شريك خدا كنيد بدون دليل و برهاني كه از سوي خدا مبني بر حقّانيّت آن خبر در دست باشد ، و اين كه به دروغ از زبان خدا چيزي را ( درباره تحليل و تحريم و غيره ) بيان داريد كه ( صحّت و سقم آن را ) نميدانيد .
توضيحات :
« بَطَنَ » : پنهان ماند . مخفي گرديد . « الإِثْمَ » : گناه . بزهكاري . عطف عام بر خاصّ است . « الْبَغْيَ » : ظلم و ستم . تعدّي . عطف خاصّ بر عام است . « بِغَيْرِ الْحَقِّ » : باطل . نادرست . ذكر اين قيد براي توضيح و تأكيد است ؛ چرا كه هر نوع ظلم و ستمي باطل و نادرست است . يا اين كه معني آن چنين است : به ناحق . يعني تعدّي و تجاوزي كه حق است و از روي مُشاكله تعدّي و تجاوز ناميده ميشود ، بلامانع است ( نگا : بقره / 194 ) . « سُلْطَاناً » : دليل و برهان .
سوره أعراف آيه 34
متن آيه :
وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ
ترجمه :
هر گروهي داراي مدّت زماني ( مشخّص و معلوم ) است ، و هنگامي كه زمان ( محدود ) آنان به سر رسيد ، نه لحظهاي ( از آن ) تأخير خواهند كرد و نه لحظهاي ( بر آن ) پيشي ميگيرند .
توضيحات :
« أَجَلٌ » : مدّت . زمان . وقت سررسيد . « سَاعَةً » : مراد كمترين وقت ممكن است . « لا يَسْتَأْخِرُونَ » : درنگ نميكنند . « لا يَسْتَقْدِمُونَ » : پيشي نميگيرند و جلو نميافتند .
سوره أعراف آيه 35
متن آيه :
يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ
ترجمه :
اي آدميزادگان ! اگر پيغمبراني از جنس خود شما انسانها به نزدتان بيايند و آيات مرا براي شما بازگو بنمايند ، ( شما دو گروه خواهيد شد . گروهي حق را ميپذيرد ، و گروهي حق را تكذيب ميدارد ) پس كساني كه پرهيزگاري كنند ( و با انجام طاعات و ترك محرّمات ، خويشتن را از عذاب خدا در امان دارند ) و به اصلاح ( حال خود و ديگران ) بپردازند ، ( در آخرت ) نه ترسي بر آنان است و نه غمگين ميگردند .
توضيحات :
« إِمَّا » : اگر . اين واژه فراهم آمده است از : ( إِنْ ) شرطيّه و ( ما ) زائد كه براي تأكيد شرط ذكر شده است .
سوره أعراف آيه 36
متن آيه :
وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا أُوْلََئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
ترجمه :
و كساني كه آيات مرا تكذيب كنند و از ( پيروي آيات و دريافت رهنمود از ) آنها ، خويشتن را فراتر گيرند و سرپيچي كنند ، آنان دوزخيانند و جاودانه در آن ميمانند .
توضيحات :
« إِسْتَكْبَرُوا عَنْهَا » : خويشتن را بالاتر از آن ميدانند كه آيات خدا را بپذيرند و از آنها رهنمود گيرند .
سوره أعراف آيه 37
متن آيه :
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ أُوْلَئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُم مِّنَ الْكِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُواْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ قَالُواْ ضَلُّواْ عَنَّا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ
ترجمه :
آخر چه كسي ستمكارتر از كساني است كه بر خدا دروغ ميبندند يا اين كه آيات او را تكذيب مينمايند ؟ نصيب مقدّرشان بديشان ميرسد ( و در جهان روزگار معيّن خود را بسر ميبرند و روزيِ مشخّص خويش را ميخورند ) تا آن گاه كه فرستادگان ما ( يعني فرشتگان قبض ارواح ) به سراغشان ميآيند تا جانشان را بگيرند . ( بدين هنگام بديشان ) ميگويند : معبودهائي كه جز خدا ميپرستيديد كجايند ؟ ( بديشان بگوئيد بيايند و شما را از چنگال مرگ بربايند ! ) . ميگويند : از ما نهان و ناپيدا شدهاند و به ترك ما گفتهاند ( و اميد نفع و خيري بدانان نداريم . در اينجا است كه ) آنان عليه خود گواهي ميدهند و اعتراف ميكنند كه كافر بودهاند .
توضيحات :
« نَصِيبَهُمْ مِنَ الْكِتَابِ » : قسمت مقدّر روزي . مدّت معيّن عمر . « الْكِتَابِ » : مقدّر . نوشته شده . مصدر است و به معني اسم مفعول يعني مكتوب است . « يَتَوَفَّوْنَهُمْ » : آنان را ميميرانند . جان آنان را ميگيرند . « كُنتُمْ تَدْعُونَ » : عبادت ميكرديد . به فرياد ميخوانديد و استمداد مي طلبيديد . « ضَلُّوا عَنَّا » : از ما نهان و ناپيدا شدهاند و به ترك ما گفتهاند . ( ضَلُّوا ) در اينجا به معني ( غابُوا ) است . « شَهِدُوا » : گواهي دادند . اعتراف نمودند .
سوره أعراف آيه 38
متن آيه :
قَالَ ادْخُلُواْ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم مِّن الْجِنِّ وَالإِنسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُواْ فِيهَا جَمِيعاً قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لأُولاَهُمْ رَبَّنَا هَؤُلاء أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَاباً ضِعْفاً مِّنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِن لاَّ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
( در روز قيامت خداوند به اين كافران ) ميگويد : به همراه گروهها و دستههائي از كافران انس و جنّي كه پيش از شما ( در دنيا مدّتي زندگي كردهاند و آن گاه از جهان ) رفتهاند وارد آتش دوزخ شويد ! ( در اين هنگام ) هر وقت گروهي داخل آتش شود ، گروه همجنس ( پيشين ) خود را نفرين ميفرستد ، تا آن گاه كه همه به هم ميرسند و پيش هم گرد ميآيند ، آن وقت پسينيان خطاب به پيشينيان ميگويند : پروردگارا ! اينان ما را گمراه كردهاند ( زيرا كه پيش از ما بودهاند و ما را به سوي كفر رهبري نمودهاند ) پس آتش آنان را چندين برابر ( تيزتر و عذابشان را بيشتر ) گردان . ( پروردگار خطاب بديشان ) ميگويد : عذاب هر يك از شما ( پيروان و پسروان و بالادستان و زيردستان ، به سبب كفر و ضلال و تقليد كوركورانه از همديگر ) چندين برابر است ، ولي ( به علّت عذاب سخت خود ، اندازه عذاب ديگران را ) نميدانيد .
توضيحات :
« أدْخُلُوا فِي » : واژه ( في ) در اينجا به معني ( مَعَ ) است . يعني . همراه با . « خَلَتْ » : رفتهاند . گذشتهاند . « أُخْتَهَا » : خواهرش . در اينجا مراد همجنس و همكيش است كه اينان بر اثر آنان رفتهاند و از ايشان تقليد نمودهاند . « إدَّارَكُوا » : به هم رسيدند . با هم گرد آمدند . اصل اين فعل ( تَدارَكُوا ) و از باب تفاعُل است . « أُخْرَاهُمْ » : پسينيان . مراد پيروان و تقليدكنندگان است . « اُولاهُمْ » : پيشينيان . مراد پيشوايان و تقليدشدگان است . « ضِعْفاً » : دو چندان . چند برابر .
سوره أعراف آيه 39
متن آيه :
وَقَالَتْ أُولاَهُمْ لأُخْرَاهُمْ فَمَا كَانَ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ
ترجمه :
و رؤساء و پيشينيان به پيروان و پسينيان ميگويند : شما هيچ گونه امتيازي بر ما نداريد ( و تخفيفي از عقاب نه شما را است و نه ما را ؛ چارهاي نيست جز واويلا و مدارا ! ) پس بچشيد عذاب را به سبب كاري كه خود كردهايد ( و خود كرده را چاره نيست ) .
توضيحات :
« فَضْلٍ » : برتري . مراد برتري از لحاظ تخفيف عذاب است .
سوره أعراف آيه 40
متن آيه :
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاء وَلاَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ
ترجمه :
بيگمان كساني كه آيات ( كتابهاي آسماني و نشانههاي گسترده جهاني ) ما را تكذيب ميكنند و خويشتن را بالاتر از آن ميدانند كه بدانها گردن نهند ، درهاي آسمان بر روي آنان باز نميگردد ( و خودشان بيارج و اعمالشان بيارزش ميماند ) و به بهشت وارد نميشوند مگر اين كه شتر از سوراخ سوزن خياطي بگذرد ( كه به هيچ وجه امكان ندارد ، و لذا ايشان هرگز به بهشت داخل نميگردند ) . اين چنين ما گناهكاران را جزا و سزا ميدهيم .
توضيحات :
« لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّمَآءِ » : مراد اين است كه دعاها و اعمالشان پذيرفته نميشود . اعمالشان به سوي خدا اوج نميگيرد ( نگا : فاطر / 10 ) و به سوي ( علّيّين ) بالا نميرود و بلكه در ( سِجّين ) ثبت و ضبط ميشود ( نگا : مطفّفين / 7 و 19 ) . ارواح آنان به سوي بهشت پر نميكشد كه در آسمانها و آن بالا بالاها قرار دارد ( نگا : نجم / 15 ) . « يَلِجَ » : داخل شود . « سَمِّ » : سوراخ . « الْخِيَاطِ » : سوزن . « حَتَّيا يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ » : تا آن گاه كه شتر از سوراخ سوزن بگذرد . اين سخن بر سبيل ضربالمثل است و بيانگر چيز ناممكن و ناشدني است .
سوره أعراف آيه 41
متن آيه :
لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ
ترجمه :
براي آنان ( در دوزخ ) بستري از آتش و بالاپوشهائي از آتش است . ما اين چنين جزا و سزاي ستمكاران ( گمراه و كفرپيشه ) را ميدهيم .
توضيحات :
« مِهَادٌ » : بستر . زيرانداز . « غَوَاشٍ » : جمع غاشِيَة ، بالاپوش . پوشش . مراد آتش است كه از هر سو ايشان را احاطه ميكند ( نگا : زمر / 16 ) ( غَواشٍ ) مبتداي مؤخّر و ( مِن فَوْقِهِمْ ) خبر مقدم آن است .
سوره أعراف آيه 42
متن آيه :
وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
ترجمه :
كساني كه ايمان بياورند و كارهاي شايسته انجام دهند - به هيچ كس ( از آنان ) جز به اندازه تاب و توانش تكليف نميكنيم - ايشان بهشتيانند و جاودانه در آن ميمانند .
توضيحات :
« ألَّذِينَ » : مبتدا است ، و ( أولئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ) خبر آن است . « لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاّ وُسْعَهَا » : به هيچ كسي جز به اندازه تاب و توانش تكلّيف نميكنيم و جز به اندازه استعداد فكري و جسمي و امكاناتش انتظار نداريم . جمله معترضه است .
سوره أعراف آيه 43
متن آيه :
وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ وَقَالُواْ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ لَقَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُواْ أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
ترجمه :
هرگونه كينهاي را از دلهايشان ميزدائيم ( تا برادرانه در كمال صفا و صميميّت در بهشت بسر برند ) . در زير ( قصرها و درختان ) آنان رودبارها جاري ميگردد . ( خرّم و خندان خداي را سپاس ميگذارند ) و ميگويند : خدائي را سپاسگزاريم كه ما را بدين ( نعمت جاويدان و بيپايان ) رهنمود فرمود و اگر ( لطف عميم و فضل كريم ) خدا ( نبود و توسّط پيغمبران ما را توفيق عنايت نميفرمود و ) رهنمودمان نمينمود ، هدايت فراچنگ نميآورديم . واقعاً پيغمبرانِ پروردگارمان حق آوردند ( و حق گفتند و به سوي حق همگان را رهبري نمودند . در اينجا از سوي فرشتگان خدا ) ندا داده ميشود كه : اين بهشت شما است ( كه در جهان به شما وعده داده شده بود ، و هم اينك ) آن را به خاطر اعمالي ( بايسته و كردارهاي شايستهاي ) كه انجام دادهايد به ارث ميبريد .
توضيحات :
« نَزَعْنَا » : بيرون كشيديم . « غِلٍّ » : كينه . دشمني .
سوره أعراف آيه 44
متن آيه :
وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقّاً فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقّاً قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ
ترجمه :
( پس از استقرار بهشتيان در بهشت ، و دوزخيان در دوزخ ) بهشتيان دوزخيان را صدا ميزنند كه ما آنچه را پروردگارمان ( توسّط پيغمبران ) به ما وعده داده بود همه را حق يافتهايم ( و به نعمت و كرامت خداي خود رسيدهايم ) ، آيا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتهايد ( و به عقاب و عذاب خدا گرفتار آمدهايد ؟ ) . ميگويند : بلي ! ( همه را عين حقيقت ديدهايم و به عقاب هولناك و عذاب دردناكي دچار آمدهايم . دريغا و فسوسا ! در اين هنگام ، ميان بهشت و دوزخ ) ندادهندهاي در ميانشان ندا درميدهد كه نفرين خدا بر ستمگران باد !
توضيحات :
« حَقّاً » : حال يا مفعول دوم است . « أَذَّنَ » : صدا زد . ندا در داد . « مُوَذِّنٌ » : ندا دهنده . اين ندا دهنده شايد فرشتهاي يا انساني باشد .
سوره أعراف آيه 45
متن آيه :
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجاً وَهُم بِالآخِرَةِ كَافِرُونَ
ترجمه :
آن ستمگراني كه ( مردمان را ) از راه خدا باز ميداشتند ، و ( بر راستاي خداشناسي سدها و مانعها ايجاد ميكردند ، و در دلهاي مردمان شكّها و گمانها ميانداختند تا آنان را منحرف سازند و بديشان ) راه خدا را كج و نادرست نشان دهند ، و آناني كه به آخرت كفر ميورزيدند ( و به جهان ديگر ايمان نداشتند ) .
توضيحات :
« أَلَّذِينَ » : صفت ( الظَّالِمِينَ ) است . « يَبْغُونَهَا عِوَجاً » : آن را كج ميخواهند . يعني هميشه در صدد آن هستند كه جاده مستقيم الهي را كج نشان دهند و نادرست جلوه بنمايند .
سوره أعراف آيه 46
متن آيه :
وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْاْ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ
ترجمه :
در ميان بهشتيان و دوزخيان مانعي وجود دارد ( اَعراف نام ) و بالاي اعراف مرداني ( از بهترينِ مؤمنان و برگزيدهترينِ ايشان ) قرار دارند و ( از آنجا همه مردمان را مينگرند و نيكان و بدان ) جملگي را از روي سيماي ( سعادت يا شقاوتِ ) ايشان ميشناسند . بهشتيان را بدان گاه كه هنوز وارد بهشت نشدهاند و ميخواهند بدان داخل شوند فرياد ميدارند كه درودتان باد ! ( مژده باد كه شما را كه خوفي و هراسي نداريد و جاودانه در بهشت ماندگاريد ) .
توضيحات :
« حِجَابٌ » : سِتر . مانع . مراد ديواري است كه دروازهاي دارد و عرض و طول و چگونگي آن بر ما مجهول است ( نگا : حديد / 13 ) . « الأعْرَافِ » : جمع عُرْف ، بلنديها ، در اينجا مراد بلنديهاي ( سُور ) مذكور در ( حديد / 13 ) است . « رِجالٌ » : مرداني كه بر اعراف قرار دارند كه برخي آنان را از زبدگان مؤمنان ميدانند ، و برخي ايشان را كساني ميدانند كه حسنات و سيّئات ايشان مساوي است و هنوز تكليفشان روشن نگشته است ، ولي اميدوارند كه به بهشت روند . « لَمْ يَدْخُلُوهَا . . . » : مرجع ضمير ( و ) ميتواند واژه ( رِجالٌ ) يا ( أَصْحاب ) باشد .
سوره أعراف آيه 47
متن آيه :
وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاء أَصْحَابِ النَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
ترجمه :
هنگامي كه چشمان ( مؤمنان مستقرّ در اعراف ) متوجّه دوزخيان ميشود ، ( آنچه ناديدني است آن بينند ، و از هراس آتش دوزخ ) ميگويند : پروردگارا ! ما را با ( اين ) گروه ستمگر همراه مگردان .
توضيحات :
« صُرِفَتْ » : متوجّه گردانده شد . « تِلْقَآءَ » : جهت . سو . مصدر ( لَقِيَ ) است .
سوره أعراف آيه 48
متن آيه :
وَنَادَى أَصْحَابُ الأَعْرَافِ رِجَالاً يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُواْ مَا أَغْنَى عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ
ترجمه :
و آنان كه بر اعراف جايگزينند ، مرداني ( از دوزخيان ) را كه از سيمايشان آنان را ميشناسند ، صدا ميزنند و ميگويند : آيا گردآوري ( مال و ثروت و سپاه و حشم ) شما ، و چيزهائي كه ( ميپرستيديد و ) بدانها مينازيديد و بزرگ ميداشتيد ، چه سودي به حالتان داشت ؟
توضيحات :
« مَآ أَغْنَيا عَنكُمْ » : چه سودي به حالتان داشت ؟ چه سودي برايتان نداشت . « جَمْعُكُمْ » : گردآوري مال و ثروت و سپاه و غيره . جمعيّت . تعداد افراد . « مَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ » : چيزهائي كه بزرگشان ميداشتيد و بتاني كه ميپرستيد . چيزي كه هميشه بدان تكبّر ميكرديد . خود را بزرگتر از آن ميديديد كه حق را بپذيريد .
سوره أعراف آيه 49
متن آيه :
أَهَؤُلاء الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لاَ يَنَالُهُمُ اللّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ
ترجمه :
آيا اينان ( كه هم اكنون به بهشت ميروند و غرق نعمت جاويد يزدان ميشوند ) همان كساني نيستند كه ( در دنيا ) سوگند ميخورديد : ممكن نيست خداوند رحمي بديشان كند ( و آنان را به بهشت نائل گرداند ؟ اي مؤمنان ! به كوري چشم كافران ) به بهشت درآئيد . نه ترسي متوجّه شما ميگردد و نه به غم و اندوهي گرفتار ميآئيد . ( چرا كه بهشت جاي سعادت و سرور و شادماني و نعمت جاويدان يزداني است ) .
توضيحات :
« أَقْسَمْتُمْ » : سوگند خورديد . « أُدْخُلُوا الْجَنَّةَ . . . » : اين عبارت ميتواند فرموده خدا خطاب به اصحاب اعراف يا سائر مؤمنان باشد ؛ و يا گفته اصحاب اعراف خطاب به مؤمنان بشمار آيد .
سوره أعراف آيه 50
متن آيه :
وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُواْ عَلَيْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ
ترجمه :
دوزخيان بهشتيان را صدا ميزنند كه مقداري از آب يا از چيزهائي كه خداوند قسمت شما فرموده است به ما عطاء كنيد . بهشتيان ميگويند : خداوند آب و چيزهاي بهشت را بر كافران قدغن كرده است .
توضيحات :
« نَادَي » : صدا زد . چگونگي صدازدن بر ما مجهول است ، جز اين كه چنين صدازدني دليل بر قرب مكاني بهشت و دوزخ نميباشد . امروزه در دنيا به وسيله دستگاهها با هم صحبتكردن و يكديگر را از مسافت دور ديدن چيز عادي است . « أََفِيضُوا » : عطاء كنيد .
سوره أعراف آيه 51
متن آيه :
الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْواً وَلَعِباً وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُواْ لِقَاء يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ
ترجمه :
آن كساني كه ( به دنبال دين حق راه نيفتادند و بلكه ) خوشگذراني و بازي را آئين خود كردند ( و دين را مسخره پنداشتند و به بازيچه گرفتند ) و زندگي دنيا آنان را گول زد ( و جهان عاجل ، ايشان را از جهان آجل بازداشت ) ، پس امروز ايشان را ( از برخورداري از الطاف و انعام خود بينصيب و آنان را ) از ياد ميبريم ، چون كه ايشان رسيدن به چنين روزي را از ياد بردند و آيات ( ديدنيِ جهان و خواندنيِ قرآن و سائر كتابهاي آسماني ) ما را انكار كردند .
توضيحات :
« إِتَّخَذُوا دينَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً » : لَهْو و لعب را آئين خود كردند . دين خود را به بازي و شوخي گرفتند . « كَمَا » : همان گونه كه . چون كه . زيرا كه . حرف ( ك ) ميتواند براي تشبيه يا تعليل باشد . واژه ( ما ) در ( كَما ) و در ( وَ ما كانُوا . . . ) مصدري است و بعد از تأويل به مصدر چنين ميشود : كَنِسْيَانِهِمْ وَ جُحُودِهِمْ . لِنِسْيانِهِمْ وَ جُحُودِهِمْ .
سوره أعراف آيه 52
متن آيه :
وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
بيگمان كتاب بزرگي ( به نام قرآن ) را براي ايشان فرستادهايم كه با آگاهي ( كامل و شامل خدايانه خود از فطرت انسان و سرشت جهان ، احكام و معاني ) آن را توضيح داده و تبيين كردهايم تا مايه هدايت ( ايشان به سوي سعادت ) و رحمت ( خدا در هر دو سرا ) براي كساني باشد كه مؤمنين ( بدان ) باشند .
توضيحات :
« فَصَّلْناهُ » : معاني و مفاهيم آن را اعم از عقائد و احكام و مواعظ ، مفصّلاً و مشروحاً بيان داشتهايم و روشن نمودهايم . « عَلي عِلْمِ » : آگاهانه . مشتمل بر دانش بسيار . حال ضمير فاعلي ( نا ) و به معني ( عالِمينَ ) و يا حال ضمير مفعولي ( هُ ) و به معني ( مُشْتَمِلاً عَلي عِلْمٍ كَثيرٍ ) است . « هُديً وَ رَحْمَةً » : مفعولٌله يا حال ( كِتابٍ ) يا ضمير ( هُ ) است .
سوره أعراف آيه 53
متن آيه :
هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاء فَيَشْفَعُواْ لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ
ترجمه :
آيا ( افراد بيباور ) انتظار جز اين را دارند كه سرانجام تهديدهاي كتاب خدا را مشاهده كنند ( و عقاب و عذاب موعود او را هم اينك ببينند ؟ ) . روزي چنين سرانجامي فرا ميرسد ( و عقاب و عذاب خدا گريبانگيرشان ميگردد . در آن روز ) آنان كه در دنيا آن را فراموش كردهاند و پشت گوش انداختهاند ، ميگويند : بيگمان پيغمبرانِ پروردگارمان آمدند و حق را با خود آوردند ( و ما و ديگران را به سوي آن دعوت كردند ، ولي ما بدان كافر شديم و اكنون پشيمانيم و راه چارهاي براي خود نميدانيم ) آيا ميانجيگراني داريم كه براي ما ميانجيگري كنند ( و ما را از دست عذاب برهانند ؟ ) يا ( كاري كنند كه مجدّدا به جهان ) برگردانده شويم تا اعمالي انجام دهيم جداي از اعمالي كه قبلاً ميكرديم ؟ ( ولي مگر ممكن است چنين شود ؟ ! آنان پاسخي براي خود نميشنوند . چرا كه با غرور بيجا در دنيا ) ايشان خويشتن را زيانبار كردهاند و هستي خود را باختهاند ، و معبودهائي را كه به دروغ ساخته بودند همگي گم گشتهاند و ناپديد شدهاند .
توضيحات :
« تَأْوِيلَهُ » : سرانجام و عاقبت آن . مراد عقاب و عذابي است كه وعده داده ميشود . « مِن قَبْلُ » : قبلاً . در دنيا .
سوره أعراف آيه 54
متن آيه :
إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ
ترجمه :
پروردگار شما خداوندي است كه آسمانها و زمين را در شش دوره بيافريد ، سپس بر تخت ( مركز فرماندهي جهان ) چيره شد ( و به اداره جهان هستي پرداخت ) . با ( پرده تاريك ) شب ، روز را ميپوشاند و شب شتابان به دنبال روز روان است . خورشيد و ماه و ستارگان را بيافريده است و جملگي مسخّر فرمان او هستند . آگاه باشيد كه تنها او ميآفريند و تنها او فرمان ميدهد . بزرگوار و جاويدان و داراي خيرات فراوان ، خداوندي است كه پروردگار جهانيان است .
توضيحات :
« سِتَّةِ أيَّامٍ » : شش روز . مراد شش دوره از زمان است كه مقدار آنها را كسي جز خدا نميداند . « إسْتَوَيا » : مستولي شد . استقرار يافت . چگونگي آن بر ما مجهول است و آنچه از آن ميفهميم اين است كه خداوند به فرمانروائي و اداره جهان پرداخت . « الْعَرْش » : تخت سلطنت . آفريده سترگي است كه چگونگي آن بر ما مجهول است . « إِسْتَوي عَلي الْعَرْشِ » : كاملاً چيره شد و فرماندهي را به دست گرفت . « حَثِيثاً » : با سرعت . شتابان . حال فاعل ( يَطْلُبُهُ ) است . يا صفت مصدر محذوف است و تقدير چنين است : يَطْلُبُهُ طَلَباً حَثيثاً . « مُسَخَّرَاتٍ » : فرمانبرداران . فرمانبران . حال است . « الْخَلْقُ » : آفرينش . همه مخلوقات . « الأمْرُ » : فرماندهي . رهبري و گرداندن كار و بار مخلوقات و نظارت بر احوال و اوضاع آنها . « تَبَارَكَ اللهُ » : مقدّس و منزّه خدا است . خير و بركت مادي و معنوي خدا افزون و فراوان است . جاويد و بزرگوار خدا است . فعل ( تَبارَكَ ) از مصدر ( بَرَكَة ) به معني كثرت و زيادت يا به معني ثبوت و ماندگاري است .
سوره أعراف آيه 55
متن آيه :
ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
ترجمه :
پروردگارِ خود را فروتنانه و پنهاني به كمك بخواهيد ( و در دعا با بلندگرداندن صدا يا درخواست چيز ناروا از حدّ اعتدال تجاوز مكنيد كه ) او تجاوزكاران را دوست نميدارد .
توضيحات :
« تَضَرُّعاً » : متواضعانه و خاشعانه . علني و آشكارا . حال ضمير ( و ) در فعل ( أُدْعُوا ) است و به معني مُتَضَرِّعِينَ است . « خُفْيَةً » : پنهاني . نهاني .
سوره أعراف آيه 56
متن آيه :
وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ
ترجمه :
در زمين بعد از اصلاح آن ( توسّط خدا يا بر دست انبياء عليالخصوص محمّد مصطفي ) فساد و تباهي مكنيد . و خدا را بيمناكانه و اميدوارانه به فرياد خوانيد ؛ ( بيم از عدم پذيرش ، و اميد به رحمتش ) . بيگمان رحمت يزدان به نيكوكاران نزديك است . ( پس نيكوكار باشيد تا دعاي شما پذيرفته گردد و رحمت خدا شامل شما شود ) .
توضيحات :
« خَوْفاً وَ طَمَعاً » : در حال خوف و رجا . از ترس عقاب و اميد به ثواب . هر دو واژه حال و به معني : خَآئِفِينَ وَ طَامِعِين ميباشند . « قَرِيبٌ » : مذكّر آمدنِ ( قَريبٌ ) به سبب كسب تذكير مضاف يعني ( رَحْمَةَ ) از مضافاليهيعني ( اللهِ ) است . يا حمل فَعيل به معني فاعِل بر فَعيل به معني مَفْعُول است . ( نگا : روحالمعاني ، اعراف / 56 ) .
سوره أعراف آيه 57
متن آيه :
وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَاباً ثِقَالاً سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْموْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
ترجمه :
او كسي است كه بادها را به عنوان مژدهرسانهاي رحمت خود پيشاپيش ميفرستد ( تا مردمان را به باريدن باران كه مايه حيات و بيانگر لطف يزدان است مژده دهند ) . هنگامي كه بادها ابرهاي سنگين ( و پر آب را بر دوش خود ) برداشتند ، آنها را به خاطر ( آبياري ) زميني ( بيجنب و جوش و خشكيده همچون ) مرده ميرانيم و آب را در آنجا ميبارانيم و با آن هر نوع ميوه و محصولي را ( از خاك تيره ) پديد ميآوريم . و همان گونه ( كه زمين مرده را پرجنب و جوش و زنده ميكنيم ) مردگان را ( نيز از دل خاك ) بيرون ميآوريم ( و زندگي دوباره ميبخشيم . درباره اين امثال كه بيانگر نمونه معاد در اين دنيا است بينديشيد ) تا شما متذكّر شويد و عبرت گيريد .
توضيحات :
« بُشْراً » : جمع بَشير ، مژدهدهندگان . « بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ » : پيشاپيش باران رحمت خود . « أَقَلَّتْ » : برداشت . « سَحاباً » : ابرها . جمع سَحابَة . « ثِقَالاً » : جمع ثَقيلَة ، سنگين از آب فراوان . « سُقْنَا » : رانديم .
سوره أعراف آيه 58
متن آيه :
وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لاَ يَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ
ترجمه :
زمين خوب ( و داراي خاك مرغوب ) ، گياه آن به فرمان پروردگارش ميرويد و بالا ميگيرد ، امّا زمين بد ( و شورهزار ) از آن جز گياه ناچيز و كمسود نميرويد . ( اين مثلي است در تأثيرِ وراثت ، تفاوتِ قابليّت در افراد ، نجابتِ خانوادگي ، و تأثير ايمان و كفر دودمان در زندگي زناشوئي . مردمان در فهم و ادراك ، همچون زمين خوب و بدند ) و ما براي شكرگزاران اين چنين آيات را بيان ميكنيم .
توضيحات :
« نَكِداً » : پر درد سر و كم سود . حال ضمير مستتر در ( يَخْرُجُ ) است .
سوره أعراف آيه 59
متن آيه :
لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
ترجمه :
( پيوسته مشركان ، دشمنان حق بودهاند ، و كافران با پيغمبران جنگيدهاند . از جمله ) ما نوح را به سوي قوم خود ( كه در ميانشان برانگيخته شده بود ) فرستاديم . او بديشان گفت : اي قوم من ! براي شما جز خدا معبودي نيست . پس تنها خدا را بپرستيد . من ( از شما و دلسوزتان ميباشم . قيامت و حساب و كتابي در ميان است و اگر نافرماني كنيد ) ميترسم دچار عذاب آن روزِ بزرگ شويد ( و به دوزخ رويد ) .
توضيحات :
« يَوْمٍ عَظِيمٍ » : روز بزرگ كه قيامت است .
سوره أعراف آيه 60
متن آيه :
قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلاَلٍ مُّبِينٍ
ترجمه :
اشراف و رؤساي قوم او گفتند : ما شما را ( دور از حق و ) در گمراهي و سرگشتگيِ آشكاري ميبينيم .
توضيحات :
« الْمَلأُ » : اشراف رؤساء و زعماء .
سوره أعراف آيه 61
متن آيه :
قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلاَلَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ
ترجمه :
گفت : اي قوم من ! هيچ گونه گمراهي در من نيست و دچار سرگشتگي هم نيستم . ولي من فرستادهاي از سوي پرودرگار جهانيانم .
توضيحات :
« ضَلالَةٌ » : كمترين گمراهي .
سوره أعراف آيه 62
متن آيه :
أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
من مأموريّتهاي ( محولّه از سوي ) پروردگارم را به شما ابلاغ ميكنم و شما را پند و اندرز ميدهم و از جانب خدا چيزهائي ( به من وحي ميگردد و ) ميدانم كه شما نميدانيد .
توضيحات :
« رِسَالات » : جمع رسالت ، چيزهائي كه پيغمبران را مأمور تبليغ آنها ميكنند .
سوره أعراف آيه 63
متن آيه :
أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُواْ وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
ترجمه :
آيا تعجّب ميكنيد از اين كه ( كتاب آسماني پر ) اندرزي از سوي پروردگارتان بر زبان مردي از خودتان به شما برسد تا شما را بيم دهد و پرهيزگار شويد و ( در پرتو هراس از عذاب و عقاب ، و پرهيز از موجبات خشم خدا ) اميد آن باشد كه مشمول رحمت و رأفت گرديد ؟
توضيحات :
« ذِكْرٌ » : پند و اندرز . در اينجا مراد كتاب آسماني است ( نگا : يوسف / 104 ، انبياء / 50 ) .
سوره أعراف آيه 64
متن آيه :
فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُواْ قَوْماً عَمِينَ
ترجمه :
امّا آنان ( با وجود اين همه دلائل روشن ايمان نياوردند و ) او را تكذيب كردند . پس ما او و كساني را كه با وي در كشتي بودند نجات داديم ، و كساني را كه آيات ( خواندني و ديدني ) ما را تكذيب نمودند ، غرق كرديم ، چرا كه آنان مردمان ( كور دل و ) نابينائي بودند ( و حق را نميديدند ) .
توضيحات :
« أَلَّذِينَ مَعَهُ » : كساني كه با او بودند . كساني كه پيروان او بودند . « فِي الْفُلْكِ » : در كشتي . با كشتي . « عَمِينَ » : جمع عَمي ، نابينايان . كوردلان .
سوره أعراف آيه 65
متن آيه :
وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلاَ تَتَّقُونَ
ترجمه :
( همان گونه كه نوح را براي دعوت به توحيد به سوي قوم خود فرستاديم ، ) هود را هم به سوي قوم عاد كه خودش از آنان بود روانه كرديم . هود به قوم عاد گفت : اي قوم من ! خداي را بپرستيد و ( بدانيد ) جز او معبودي نداريد . آيا پرهيزگاري نميورزيد ؟ ( و نميخواهيد با يكتاپرستي خويشتن را از شرّ و فساد در امان داريد ؟ ) .
توضيحات :
« أَخَاهُمْ » : برادرشان . مراد اخوّت در جنس است . در ميان عربها رسم است كه خطاب به هم ميگويند : يا أَخا الْعَرَبِ . واژه ( أَخا ) مفعول فعل محذوف ( أَرْسَلْنا ) است .
سوره أعراف آيه 66
متن آيه :
قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وِإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ
ترجمه :
رؤساء و اشراف كفرپيشه قوم او گفتند : ما شما را ابله ميدانيم ؛ ( آخر اين چه دعوتي است كه راه انداختهاي و اين چه چيز است كه ما را بدان ميخواني ؟ ! ) و ما شما را از زمره دروغگويان ميپنداريم .
توضيحات :
« سَفاهَة » : كمخردي . ابلهي . « مِنَ الْكَاذِبِينَ » : از زمره دروغگويان . اين سخن بيانگر اين است كه پيغمبران پيشين را هم دروغگو پنداشتهاند و آنان را نيز تكذيب نمودهاند .
سوره أعراف آيه 67
متن آيه :
قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ
ترجمه :
هود گفت : اي قوم من ! من ابله نيستم . بلكه من فرستادهاي از سوي پروردگار جهانيانم .
توضيحات :
« لَيْسَ بِي سَفَاهَة » : هيچ گونه سبكمغزي و كمخردي در من نيست .
سوره أعراف آيه 68
متن آيه :
أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ
ترجمه :
من احكام و اوامر پروردگار خود را به شما ميرسانم و من اندرزگوي اميني براي شما هستم ( و در آنچه ميگويم يكرنگ و راستگويم و از خود چيزي نميگويم ) .
توضيحات :
« نَاصِحٌ » : نصيحتكننده . دلسوز . مخلص .
سوره أعراف آيه 69
متن آيه :
أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُواْ آلاء اللّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
ترجمه :
آيا تعجّب ميكنيد از اين كه ( كتاب آسماني پر ) اندرزي از سوي پروردگارتان بر زبان مردي از خودتان به شما برسد تا شما را بيم دهد . به ياد آوريد آن زماني را كه شما را بعد از قوم نوح وارثان زمين كرد و شما را در ميان مردمان از سلطنت شكوهمندتر و از مملكت فراختر و از قدرت جسماني بيشتري برخوردار كرد . پس نعمتهاي خدا را به ياد آوريد ( و شكر آنها را بگزاريد ) باشد كه رستگار شويد .
توضيحات :
« الْخَلْقِ » : مردمان ، آفريدگان . خلقت ، بنيه . « فِي الْخَلْقِ » : در ميان مردمان . از لحاظ بدني . « بَصْطَةً » = « بَسْطَةً » : توسعه ، گسترش . مفعولبه يا تمييز است . « ءَالآءَ » : جمع إِلي ، نعمتها .
سوره أعراف آيه 70
متن آيه :
قَالُواْ أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
ترجمه :
گفتند : آيا به پيش ما آمدهاي ( و دستاندر كار تبليغ شدهاي ) تا ما را بر آن داري كه بُتاني را رها سازيم كه پدرانمان آنها را پرستيدهاند و تنها خدا را بپرستيم و بس ؟ ! ( ما هرگز چنين نخواهيم كرد . ) پس چيزي را بر سر ما بياور كه ( در برابر نافرمانيِ از خود ) به ما وعده ميدهي ، اگر از راستگوياني .
توضيحات :
« وَحْدَهُ » : تنها . يگانه . حال است . « نَذَرَ » : ترك كنيم . رها سازيم .
سوره أعراف آيه 71
متن آيه :
قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَآؤكُم مَّا نَزَّلَ اللّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ
ترجمه :
هود گفت : ( به سبب نافرماني و دشمنانگيتان با حق ) مسلّماً عذاب بزرگي و خشم سترگي از سوي پروردگارتان بر شما واقع ميشود و بيگمان دامنگيرتان ميگردد . آيا با من درباره بتهائي ستيزه ميكنيد كه از الوهيّت جز نامي ندارند و شما و نياكان شما بر آنها نام خدا گذاردهايد و معبودشان ناميدهايد ، و هيچ گونه حجّتي ( كه دالّ بر الوهيّت آنها باشد ) از جانب خدا در حقّ آنها نازل نشده است . ( اكنون كه چنين است ) در انتظار ( عذاب خدا ) باشيد و من هم با منتظرانِ ( شما چشم به راه نزول عذاب ) ميمانم .
توضيحات :
« وَقَعَ » : رخ داد . ثابت و واجب گرديد . « رِجْسٌ » : عذاب . « سُلْطَانٍ » : دليل و برهان .
سوره أعراف آيه 72
متن آيه :
فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُواْ مُؤْمِنِينَ
ترجمه :
پس ( عذاب طوفانِ باد دامنگيرشان گرديد ، و ما ) هود و مؤمناني را كه با او بودند در پرتو لطف و مرحمت خود رهائي بخشيديم ، و كساني را كه آيات ( خواندني و ديدني ) ما را تكذيب كردند و از زمره مؤمنان نشدند ، نابود و مستأصل گردانديم .
توضيحات :
« أَنجَيْنَا » : نجات داديم . « دَابِرَ » : آخر . تابع . قطعِ دابِر ، كنايه از استيصال و نابودكردن است ( نگا : انعام / 45 ) .
سوره أعراف آيه 73
متن آيه :
وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحاً قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوَءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ترجمه :
( از زمره پيغمبران يكي هم ) صالح را به سوي قوم ثمود كه خودش از آنان بود فرستاديم . صالح بديشان گفت : اي قوم من ! خداي را بپرستيد ( و بدانيد كه ) جز او معبودي نداريد . هم اينك معجزه بزرگي ( بر صدق پيغمبري من ) از سوي پروردگارتان برايتان آمده است و ( آن ) اين شتر خدا است ( با ويژگيهاي خاصّ خود ) كه به عنوان معجزهاي براي شما آمده است ( و يك شتر عادي و معمولي نيست ) . پس آن را به حال خود واگذاريد تا در زمين هر كجا خواست بچرد ، و بدان آزاري مرسانيد كه ( اگر آزاري برسانيد ) عذاب دردناكي دچارتان ميگردد .
توضيحات :
« بَيِّنَةٌ » : دليل . معجزه بزرگ و روشن . « ءَايَةً » : نشانه . معجزه . حال ناقه است . عامل آن معني اشاره است كه عامل معنوي است .
سوره أعراف آيه 74
متن آيه :
وَاذْكُرُواْ إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاء مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُوراً وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتاً فَاذْكُرُواْ آلاء اللّهِ وَلاَ تَعْثَوْا فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ
ترجمه :
و به ياد داشته باشيد كه خداوند شما را جانشينان قوم عاد كرده است و در سرزمين ( حجر ، ميان حجاز و شام ) استقرار بخشيده است . ( سرزميني با دشتهاي مسطّح و حاصلخيز ، و با كوهستانهاي مستحكم و مستعدّي كه ميتوانيد ) در دشتهاي آن كاخها برافرازيد و در كوههاي آن خانهها بتراشيد و بسازيد . پس نعمتهاي خدا را به ياد داشته باشيد و در زمين ، تباهكارانه فساد راه ميندازيد .
توضيحات :
« بَوَّأَ » : استقرار بخشيد . منزل و مأوي داد . « تَنْحِتُونَ » : ميتراشيد . « سُهُول » : جمع سَهْل ، دشتها . « الْجِبَالَ بُيُوتاً » : واژه ( الْجِبالَ ) ميتواند مفعول باشد و ( بُيُوتاً ) حال بوده و تأويل به مشتقّ شود ؛ يعني انگار به معني ( مَسْكُونَةً ) باشد . يا اين كه ( الْجِبَالَ ) منصوب به نزع خافض بوده و ( بُيُوتاً ) مفعول بشمار آيد . « لا تَعْثَوْا » : فساد و تباهي مكنيد . « مُفْسِدِينَ » : حال است و براي تأكيد معني ( لا تَعْثَوْا ) به كار رفته است .
سوره أعراف آيه 75
متن آيه :
قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحاً مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُواْ إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ
ترجمه :
اشراف و رؤساي متكبّر قوم او به مستضعفاني كه ايمان آورده بودند گفتند : آيا واقعاً ميدانيد كه صالح فرستادهاي از جانب پروردگار خدا است ؟ ( مستضعفان پاسخ دادند و ) گفتند : ما بدانچه او بدان مأموريّت يافته است ايمان داريم .
توضيحات :
« إِسْتَكْبَرُوا » : تكبّر نمودند و بزرگي فروختند و حقّ را نپذيرفتند . « اسْتُضْعِفُوا » : ضعيف بشمار آمده بودند . مراد كساني است كه استثمار شده بودند . « لِمَنْ ءَامَنَ » : بدل جزء از كلّ براي ( لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا ) است .
سوره أعراف آيه 76
متن آيه :
قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ إِنَّا بِالَّذِيَ آمَنتُمْ بِهِ كَافِرُونَ
ترجمه :
مستكبران ( به مستضعفان ) گفتند : ولي ما بدانچه شما بدان ايمان داريد ، ايمان نداريم .
توضيحات :
. . .
سوره أعراف آيه 77
متن آيه :
فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَعَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُواْ يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ
ترجمه :
پس شتر را پي كردند و از فرمان پروردگار خود سركشي نمودند و گفتند : اي صالح ! اگر ( راست ميگوئي ) از زمره پيغمبراني ، آنچه را كه به ما وعده ميدهي ( و عذابي را كه ما را از آن ميترساني ) بر سر ما بياور !
توضيحات :
« عَقَرُوا » : پيكردند . شتر را ذبح كردند . « عَتَوْا » : سركشي كردند .
سوره أعراف آيه 78
متن آيه :
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ
ترجمه :
( در نتيجه ستيزهجوئي و طغيانگري ) زلزلهاي ( قصرها و خانههاي مستحكم ) ايشان را در برگرفت ( و زندگي پرزرق و برق آنان را در هم كوبيد ) و در شهر و ديار خود خشكيدند و مردند .
توضيحات :
« الرَّجْفَةُ » : زلزله . « جَاثِمِينَ » : بر زانوها افتادگان . پيكرهاي خشكيده و بيجان . « فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ » : صبحگاهان در خانههاي خود اجسام بيجاني شدند و نقش بر زمين گشتند . با توجّه بدين معني ، ( أَصْبَحُوا ) تامّه است و ( جَاثِمِينَ ) حال است .
سوره أعراف آيه 79
متن آيه :
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِن لاَّ تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ
ترجمه :
پس ( صالح با دلي پر اندوه ) از آنان روي برتافت و گفت : اي قوم من ! من پيام پروردگارم را به شما رساندم و شما را پند دادم ، ولي شما اندرزگويان را دوست نميداريد .
توضيحات :
« تَوَلَّيا » : روي برتافت . ايشان را ترك كرد و رفت . ترككردن آنان و سخنگفتن با ايشان ، ميتواند پيش از نزول بلا باشد ، و يا اين كه بعد از نزول بلا بوده و خطاب براي عبرت بازماندگان و اظهار تأسّف از وضع رقّتبار مردگان باشد . « رِسالَةَ » : پيام . آنچه پيغمبران براي تبليغ آن فرستاده ميشوند .
سوره أعراف آيه 80
متن آيه :
وَلُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِينَ
ترجمه :
لوط را هم فرستاديم و او به قوم خود گفت : آيا كار بسيار زشت و پلشتي را انجام ميدهيد كه كسي از جهانيان پيش از شما مرتكب آن نشده است ؟ !
توضيحات :
« إِذْ » : ظرف است براي ( أَرْسَلْنا ) و امتداد زماني دارد و مظروف ميتواند در برخي از اجزاء آن انجام گيرد . يا اين كه ( لُوطاً ) منصوب به فعل محذوف ( أُذْكُرْ ) است و . . .
سوره أعراف آيه 81
متن آيه :
إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ
ترجمه :
( جاي شگفت است كه ) شما به جاي زنان به مردان دل ميبازيد و با آنان ميآميزيد ! اصلاً شما مردمان تجاوزپيشهايد ( و به انگيزه شهوتراني و هواپرستي از مرز فطرت در ميگذريد ) .
توضيحات :
« شَهْوَةً » : از روي شهوت . مفعولله است . « مِن دُونِ » به جاي .
سوره أعراف آيه 82
متن آيه :
وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَن قَالُواْ أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ
ترجمه :
پاسخ قوم او جز اين نبود كه گفتند : اينان را از شهر و ديار خود بيرون كنيد . آخر اينان مردمان پاك و پرهيزگاري هستند !
توضيحات :
« أُنَاسٌ » : مردمان . « يَتَطَهَّرُونَ » : پاكي را دوست ميدارند . زاهد و پرهيزگارند . البتّه اين سخن را براي تمسخر مؤمنان ميگفتند ، همان گونه كه عادت فاسقان و كافران مقتدر و ستمپيشه است ( نگا : هود / 87 ) .
سوره أعراف آيه 83
متن آيه :
فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ
ترجمه :
پس ما لوط و مؤمنان بدو و خانواده او را نجات داديم ، مگر همسرش را كه او ( از خانواده خود گسيخته بود و به گمراهان پيوسته بود و لذا ) از جمله نابودشوندگان گرديد .
توضيحات :
« أهْلَهُ » : خانواده و خويشاوندان لوط . گروندگان بدو . « الْغَابِرِينَ » : ماندگاران . هلاكشدگان . واژه ( غابر ) به كسي گفته ميشود كه همراهانش بروند و از ايشان بگسلد و باقي بماند . يا به معني رونده است و مراد از دنيارونده و هلاكشونده است .
سوره أعراف آيه 84
متن آيه :
وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَراً فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ
ترجمه :
بر آنان باراني ( از سنگ ) بارانديم ( و ايشان را سنگباران كرديم ) بنگر كه سرانجام گناهكاران به كجا كشيد .
توضيحات :
« أمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ » : مراد باران غضب است ؛ نه رحمت . و آن اين كه ، پس از زيرورو شدن شهر و ديارشان ، گدازههائي از سنگ بر سرشان باريدن گرفت ( نگا : هود / 82 ، فرقان / 40 ) .
سوره أعراف آيه 85
متن آيه :
وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْباً قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءهُمْ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
ترجمه :
شعيب را هم به سوي اهل مدين كه خود از آنان بود فرستاديم بديشان گفت : اي قوم من ! خدا را بپرستيد ( و بدانيد ) كه جز او معبودي نداريد . معجزهاي از سوي پروردگارتان ( بر صحّت پيغمبري من ) برايتان آمده است . ( پيام آسماني اين است كه در زندگي به ويژه در تجارت و معامله با ديگران راست و درست باشيد و ) ترازو و پيمانه را به تمام و كمال بكشيد و بپردازيد و از حقوق مردم چيزي نكاهيد ، و در زمين بعد از اصلاح آن ( توسّط خدا ، يا بر دست انبياء ) فساد و تباهي مكنيد . اين كار به سود شما است اگر ( به خدا و به حقيقت ، ) ايمان داريد .
توضيحات :
« مَدْيَن » : اسم قبيلهاي است كه از نسل مَدْيان يكي از فرزندان ابراهيم ميباشند . اين نام به مسكن ايشان هم اطلاق شده است ( نگا : قصص / 45 ) . « بَيِّنَةٌ » : دليل . معجزه . نوع اين معجزه مانند بسياري از معجزات ديگر روشن نشده است . « لا تَبْخَسُوا » : كم مكنيد . نكاهيد .
سوره أعراف آيه 86
متن آيه :
وَلاَ تَقْعُدُواْ بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجاً وَاذْكُرُواْ إِذْ كُنتُمْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُمْ وَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ
ترجمه :
شما بر سر راهها ( ي منتهي به حق و هدايت و عمل صالح ) منشينيد تا مؤمنان به خدا را بترسانيد و از راه الله بازداريد و آن ( راه مستقيم ) را كج بنمائيد ( و خود به راه معوجّ منحرف گرديد ) . به خاطر آوريد آن زماني را كه اندك بوديد و خداوند ( بر اثر تلاش شبانهروزي خودتان نيروي انساني و قدرت مالي ) شما را افزون كرد . و نيز بنگريد كه سرانجام كار مفسدان ( هميشه به كجا انجاميده و عاقبت ) چگونه گشته است .
توضيحات :
« تُوعِدُونَ » : ميترسانيد . « تَبْغُونَها عِوَجاً » : آن راه را كج ميخواهيد . مراد اين است كه راه خدا را در نظر مردم كج نشان ميدهيد ، و خودتان نيز راهي جدا از راه راست را در پيش ميگيريد .
سوره أعراف آيه 87
متن آيه :
وَإِن كَانَ طَآئِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُواْ بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَآئِفَةٌ لَّمْ يْؤْمِنُواْ فَاصْبِرُواْ حَتَّى يَحْكُمَ اللّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ
ترجمه :
و اگر دستهاي از شما بدانچه مأمور بدان هستم ايمان بياورد ( و پيغمبري مرا بپذيرد ) ، و دستهاي ايمان نياورد ( و تنها به زندگي اين جهان بچسبد ) منتظر باشيد تا خداوند ميان ما داوريكند ، و او بهترينِ داوران است .
توضيحات :
« الْحَاكِمِينَ » : داوران . قضات .
سوره أعراف آيه 88
متن آيه :
قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَكَ مِن قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ
ترجمه :
اشراف و سران متكبّر قوم شعيب ( كه خويشتن را بالاتر از آن ميدانستند كه دين خدا را بپذيرند ، بدو ) گفتند : اي شعيب ! حتماً تو و كساني را كه با تو ايمان آوردهاند از شهر و آبادي خود بيرون ميكنيم مگر اين كه به آئين ما درآئيد . شعيب گفت : آيا ما به آئين شما در ميآئيم در حالي كه ( آن را به سبب باطل و نادرست بودن ) دوست نميداريم و نميپسنديم ؟ ! ( هرگز چنين كاري ممكن نيست ) .
توضيحات :
« أَوْ » : يا اين كه . مگر اين كه . « لَتَعُودُنَّ » : در ميآئيد و ميپذيريد . برميگرديد . فعل ( لَتَعُودُنَّ ) ميتواند از افعال ناقصه و به معني ( لَتَصِيرُنَّ ) بوده و يا از افعال تامّه باشد . « مِلَّة » : دين . آئين . « لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا » : به آئين ما در ميآئيد . به آئين ما برميگرديد . با توجّه به معني دوم ، برگشتن شعيب به آئين ايشان ، از راه تغليب و قلمدادكردن او از زمره مؤمنان است ، و يا اين كه به ظنّ اشراف و رؤساي قوم است ، والاّ به سبب عصمت انبياء نه تنها شعيب بلكه هيچ پيغمبري پيش از نبوّت هم مشرك نبوده است تا دوباره به شرك برگردد .
سوره أعراف آيه 89
متن آيه :
قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللّهِ كَذِباً إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن يَشَاءَ اللّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً عَلَى اللّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ
ترجمه :
اگر ما به آئين شما درآئيم ، بعد از آن كه خدا ما را از آن نجات بخشيده است ، مسلّماً به خدا دروغ بستهايم ( و به گزاف خويشتن را پيروان آئين آسماني ناميدهايم ) . ما را نسزد كه بدان درآئيم ، مگر اين كه خدا كه پروردگار ما است بخواهد ( كه هرگز چنين چيزي را هم نخواهد خواست ) . علم پروردگار ما همه چيز را در بر گرفته است ( و او با مرحمت و محبّتي كه نسبت به مؤمنان دارد ، ايمان ما را محفوظ ميفرمايد . لذا ) ما تنها بر خدا توكّل داشته ( و هم بدو پشت ميبنديم ) . پروردگارا ! ميان ما و قوم ما به حق داوري كن ( حقي كه سنّت تو در داوري ميان محِقّينِ مصلِحين و مبْطِلينِ مفسدين ، بر آن جاري است ) و تو بهترينِ داوراني ( چرا كه بر همهچيز آگاه و بر هر چيز توانائي ) .
توضيحات :
« إِلاّ أَن يَشَآءَ اللهُ » : ذكر اين قيد براي يادآوري اين مطلب است كه خدا قادر مطلق است و هرچه بخواهد شدني است ، ولي سنّت خدا برابر عدل انجام ميگيرد و لذا هرگز چنين دستوري را صادر نميفرمايد . يا اين كه بيان اين سخن از سوي شعيب ، محض تواضع و تأدّب با خدا و فرمانبريِ بيچون و چرا از ذات ذوالجلال است . همان گونه كه پيغمبر ما به هنگام دعا ميفرمود : « يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَليا دِينِكَ » : در صورتي كه ميدانست خداوند دل او را بر ايمان ثابت و ماندگار ميدارد . « إِفْتَحْ » : داوري كن ( نگا : شعراء / 118 ) . « الْفَاتِحِينَ » : قضات . داوران .
سوره أعراف آيه 90
متن آيه :
وَقَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْباً إِنَّكُمْ إِذاً لَّخَاسِرُونَ
ترجمه :
اشراف و سران كافر قوم او ( خطاب به پيروان خود ) گفتند : اگر از شعيب پيروي كنيد در اين صورت شما ( هم به سبب گرويدن به آئيني كه آباء و اجدادتان بر آن نبودهاند ، شرف و ثروت خود را از دست ميدهيد و ) زيانكار ميگرديد .
توضيحات :
. . .
سوره أعراف آيه 91
متن آيه :
فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ
ترجمه :
( در نتيجه ستيزهجوئي و طغيانگري ) زلزلهاي ( قصرها و خانههاي ) ايشان را در برگرفت ( و زندگي پرزرق و برق آنان را درهم كوبيد ) و در شهر و ديار خود خشكيدند و مردند .
توضيحات :
« الرَّجْفَةُ » ، « أَصْبَحُوا » ، « جَاثِمِينَ » : ( نگا : اعراف / 78 ) .
سوره أعراف آيه 92
متن آيه :
الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْباً كَأَن لَّمْ يَغْنَوْاْ فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْباً كَانُواْ هُمُ الْخَاسِرِينَ
ترجمه :
كساني كه شعيب را تكذيب كردند ( آن چنان نابود شدند و شهر و ديارشان ويران گرديد كه ) گوئي هرگز در آنجا نبوده و سكونت نگزيدهاند . كساني كه شعيب را تكذيب كردند ( و گمان ميبردند آنان كه از شعيب پيروي كنند زيانكار ميشوند ، خودشان سعادت دنيا و آخرت را از دست دادند و ) زيانمند شدند .
توضيحات :
« أَلَّذِينَ » : مبتدا است . خبر آن جمله ( كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا ) ميباشد . « لَمْ يَغْنَوْا » : بسر نبردهاند . نبودهاند .
سوره أعراف آيه 93
متن آيه :
فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ كَافِرِينَ
ترجمه :
سپس شعيب از آنان روي برتافت و گفت : اي قوم من ! من پيامهاي پروردگارم را به شما رساندم و اندرزتان دادم ( و در حق شما خيرخواهي نمودم . ولي حق را نشنيديد و جز بر طغيان و عصيان نيفزوديد ) پس با اين حال چگونه بر حال قوم بيايمان ( و بيديني چون شما ) اندوه بخورم ؟
توضيحات :
« ءَاسَيا » : محزون ميشوم . غم و اندوه ميخورم . فعل مضارع ، متكلّم وحده ، ثلاثي مجرّد ، از ماده ( أسي ) و از باب چهارم است .
سوره أعراف آيه 94
متن آيه :
وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ
ترجمه :
ما به هيچ آبادي و شهري پيغمبري نفرستادهايم ( كه او اهل آنجا را به دين راستين خدا خوانده باشد و ايشان از پذيرش دعوت او سرپيچي نموده باشند ) مگر اين كه ساكنان آن را به شدائد و مصائب گرفتار ساختهايم تا اين كه ( به خود آيند و زير ضربات حوادث و فشار مشكلات ، فطرت آنان بيدار و نياز به پروردگار در زواياي وجودشان پرتوافكن شود و دست دعا به سوي خدا بردارند و خالصانه به درگاه الله ) تضرّع و زاريكنند .
توضيحات :
« قَرْيَةٍ » : مراد شهر بزرگي است كه مركز فرماندهي امراء و پايتخت رؤساء باشد . « وَ مَآ أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّبِيٍّ » : در اين كلام حذفي وجود دارد ، از قبيل : فَكَذَّبَهُ أَهْلُهَا . « يَضَّرَّعُونَ » : خشوع و خضوع كنند . فروتني و فرمانبرداري كنند . توبه و انابت كنند . فعل مضارع از باب تفعّل است . « الْبَأْسَآءِ وَ الضَّرَّآءِ » : ( نگا : بقره / 177 و 214 ) .
سوره أعراف آيه 95
متن آيه :
ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَواْ وَّقَالُواْ قَدْ مَسَّ آبَاءنَا الضَّرَّاء وَالسَّرَّاء فَأَخَذْنَاهُم بَغْتَةً وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ
ترجمه :
سپس ( هنگامي كه اين هشدارها و بيدارباشها در آنان اثر نگذاشت ، ايشان را به فراواني نعمت و اعطاء سلامت آزموديم و ) بدي را به نيكي ( و بلا را به رفاه ) تبديل كرديم تا بدانجا كه ( از لحاظ اموال و انفس ) فزوني گرفتند و ( به سبب ناداني مغرور شدند و لافزنان ) گفتند : به پدران و نياكان ما هم خوشي و ناخوشي و ثروتمندي و مستمندي دست داده است ( و اين روزگار است كه گاهي به انسان رو ميكند و گاهي به انسان پشت ميكند و اصلاً سعادت و شقاوت ما در دست خدا نيست ! چون با پتك بلا بيدار نشدند و شكر نعمت هم نگفتند ) پس ناگهاني ايشان را ( به عذاب و عقاب ) گرفتيم و نفهميدند ( كه چه شد و چرا چنين گشت ) .
توضيحات :
« عَفَوْا » : فزوني يافتند چه در اموال و چه در انفس . براي فهم بيشتر اين آيه مراجعه شود به ( انعام / 42 - 45 ، مؤمنون / 77 ، زخرف / 75 ) .
سوره أعراف آيه 96
متن آيه :
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ
ترجمه :
اگر مردمان اين شهرها و آباديها ( به خدا و انبياء ) ايمان ميآوردند و ( از كفر و معاصي ) پرهيز ميكردند ، ( درگاه خيرات و ) بركات آسمان و زمين را بر روي آنان ميگشوديم ( و از بلايا و آفات به دورشان ميداشتيم ) ولي آنان به تكذيب ( پيغمبران و انكار حقائق ) پرداختند و ما هم ايشان را به كيفر اعمالشان گرفتار و مجازات نموديم ( و عبرت جهانيانشان كرديم ) .
توضيحات :
« أَخَذْنَاهُمْ » : ايشان را مجازات كرديم و كيفر داديم . « بِمَا » : به سبب كاري كه . به سبب چيزي كه .
سوره أعراف آيه 97
متن آيه :
أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتاً وَهُمْ نَآئِمُونَ
ترجمه :
آيا مردمان اين شهرها و آباديها ( كه دعوت پيغمبران را نپذيرفتند و به جاي ايمان بر كفر و معاصي افزودند ، از اين ) ايمن شدند كه عذاب ما شبانه به سراغ آنان رود ، در حالي كه ايشان غرق در خواب باشند ؟ ( شگفتا كه از مكافات عمل غافل شدند ) .
توضيحات :
« بَأْس » : عذاب ( نگا : غافر / 29 و 85 ) . « بَيَاتاً » : شب هنگام . در حالي كه شب را ميگذراندند ( نگا : اعراف / 4 ) .
سوره أعراف آيه 98
متن آيه :
أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَن يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ
ترجمه :
يا اين كه مردمان اين شهرها و آباديها ايمن شدند از اين كه عذاب ما چاشتگاهان به سراغشان آيد ، در حالي كه ( به انجام كارهاي بيارزشي مشغولند كه انگار ) سرگرم بازي هستند ؟
توضيحات :
« ضُحيً » : وقت چاشتگاه . ميشود مراد تمام روز هم باشد .
سوره أعراف آيه 99
متن آيه :
أَفَأَمِنُواْ مَكْرَ اللّهِ فَلاَ يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ
ترجمه :
آيا آنان از چاره نهاني و مجازات ناگهاني خدا ايمن و غافل شدهاند ؟ در حالي از چاره نهاني و مجازات ناگهاني خدا جز زيانكاران ( و از دستدهندگان عقل و انسانيّت ) ايمن و غافل نميگردند .
توضيحات :
« مَكْرَ » : چاره نهاني و مجازات ناگهاني . مراد از مكر خدا در حق بندگان اين است كه ايشان را در ناز و نعمت و كفر و معاصي آزاد ميگذارد و به ناگاه تازيانه عذاب را بر آنان مينوازد و كار ايشان را ميسازد ( نگا : آلعمران / 54 ) .
سوره أعراف آيه 100
متن آيه :
أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاء أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَ يَسْمَعُونَ
ترجمه :
آيا براي كساني كه زمين را از صاحبان قبلي آن به ارث ميبرند ( و جانشين ديگران ميگردند ) روشن نشده است كه اگر بخواهيم آنان را ( همچون پيشينيان ) به سبب گناهانشان نشانه تير بلا ميگردانيم و بر دلهايشان مهر مينهيم تا ديگر ( صداي حق را ) نشنوند ( و آهسته آهسته رهسپار دوزخ شوند ) ؟
توضيحات :
« لَمْ يَهْدِ » : روشن نشده است و معلوم نگشته است . خداوند ايشان را رهنمود و متوجّه نكرده است . فاعل آن ميتواند ضمير مستتر ( هُوَ ) بوده و به ( الله ) برگردد ، و مفعول آن جمله ( أَن لَّوْ نَشَآءُ ) باشد . يا اين كه فاعل آن جمله ( أَن لَّوْ نَشَآءُ ) بوده و فعل لازم بشمار آيد . « أَصَبْنَاهُمْ » : ايشان را نشانه تير بلا ميگردانيم . آنان را دچار مصيبت ميكنيم و نابودشان ميسازيم . « نَطْبَعُ » : مهر مينهيم ( نگا : نساء / 155 ) . « لا يَسْمَعُونَ » : اندرز نميپذيرند . صداي حق را نميشنوند و نصائح را در گوش نميگيرند .
سوره أعراف آيه 101
متن آيه :
تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَآئِهَا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤْمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ مِن قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللّهُ عَلَىَ قُلُوبِ الْكَافِرِينَ
ترجمه :
اينها آباديهائي است كه برخي از اخبار آنها را براي تو روايت مينمائيم ( و شرح ميدهيم كه چگونه ساكنان آنجاها به سبب ايمان نياوردن به پيغمبران ، دچار بلاها و مصائب بيشمار شدند ) . پيغمبرانشان با دلائل روشن به سراغ آنان آمدند و معجزات متقن بديشان نمودند ، امّا آنان ( به سبب لجاجتِ در كفر و ممارستِ بر تكذيب انبياء ، روي حرف خود ايستادند و ) چيزي را كه قبلاً تكذيب كرده بودند ( حاضر نشدند بپذيرند و باز هم مثل هميشه آن را تكذيب كردند و ) بدان ايمان نياوردند . اين چنين خداوند بر دلهاي كافران مهر مينهد ( و بر اثر ادامه گناه ، حسّ تشخيص حقّ را از آنان سلب ميكند ) .
توضيحات :
« تِلْكَ الْقُرَيا » : واژه ( تِلْكَ ) ميتواند مبتدا و ( الْقُرَي ) خبر اوّل ، و جمله ( نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَآئِهَا ) خبر دوم باشد . يا اين كه ( تِلْكَ ) مبتدا و ( الْقُرَيا ) بَدَل ، و جمله بعدي خبر بشمار آيد . « مِن قَبْلُ » : پيش از آمدن پيغمبران و بعد از آمدن آنان ، يكسان بودند . از آغاز آمدن پيغمبران تا هنگام مرگ خود .
سوره أعراف آيه 102
متن آيه :
وَمَا وَجَدْنَا لأَكْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ
ترجمه :
اكثر اين اقوام را بر سر پيمان ( و وفاي به عهد خود ) نديديم و بلكه بيشتر آنان را نافرمان و گناهكار يافتيم .
توضيحات :
« عَهْدٍ » : مراد عهد و پيمان فطري يا تشريعي و يا هردوي آنها است . « فَاسِقِينَ » : نافرمانان . گناهكاران . كافران ( نگا : بقره / 26 ، سجده / 18 ) .
سوره أعراف آيه 103
متن آيه :
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُواْ بِهَا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ
ترجمه :
سپس به دنبال آنان ( يعني پيغمبران مذكور ، ) موسي را همراه با دلائل روشن و معجزات متقن خود به سوي فرعون و اطرافيان او فرستاديم ، و ايشان ( به جاي اين كه بدانها ايمان بياورند ) بدانها كفر ورزيدند ( و سزاي كفر خود را چشيدند ) و بنگر كه سرانجام تباهكاران چه شد ( و از جمله فرعون و فرعونيان كارشان به كجا كشيد و چه بلاهائي بديشان رسيد ؟ ) .
توضيحات :
« بَعَثْنَا » : مبعوث كرديم . فرستاديم . « ظَلَمُوا بِهَا » : بدانها كفر ورزيدند . به سبب تكذيب آنها كافر شدند . به سبب كفر ورزيدن بدانها ، بر خود و قوم خود ستم ورزيدند . آنها را تكذيب كردند .
سوره أعراف آيه 104
متن آيه :
وَقَالَ مُوسَى يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ
ترجمه :
موسي گفت : اي فرعون ! من فرستادهاي از سوي پروردگار جهانيان هستم ( آمدهام تا دعوت او را به تو و درباريان و ديگر مردمان برسانم و همگان را به سوي شريعت او فرا خوانم ) .
توضيحات :
« الْعَالَمِينَ » : جهانيان . جهان پيدا و ناپيدا ؛ يعني همه كائنات .
سوره أعراف آيه 105
متن آيه :
حَقِيقٌ عَلَى أَن لاَّ أَقُولَ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُم بِبَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرَائِيلَ
ترجمه :
سزاوار است كه از زبان خدا جز حق نگويم . من از سوي پروردگارتان معجزه بزرگي براي شما دارم ( كه به روشني بر حقّانيّت رسالت من دلالت مينمايد ) پس بنياسرائيل را ( از زنجير اسارت و بردگي خود آزاد ساز و آنان را به من واگذار و ) همراه من بفرست ( تا از سرزمين تو بكوچند و به سرزمين ديگري روند و در آنجا به پرستش خداي يگانه مشغول شوند ) .
توضيحات :
« حَقِيقٌ عَلَيا » : سزاوار من است كه . سعي من در اين است كه . واژه ( عَلي ) به معني ( ب ) يا ( في ) است . « بَيِّنَةٍ » : معجزه بزرگ . دليل مهمّ و روشن . نشانه سترگ .
سوره أعراف آيه 106
متن آيه :
قَالَ إِن كُنتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
ترجمه :
فرعون گفت : اگر معجزه بزرگ و دليل سترگي با خود داري ، آن را بنماي ، اگر از زمره راستگوياني ( و خويشتن را پيغمبر خدا ميداني ) .
توضيحات :
. . .
سوره أعراف آيه 107
متن آيه :
فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ
ترجمه :
پس موسي فوراً عصاي خود را بينداخت ، به ناگاه به صورت اژدهاي آشكاري درآمد ( كه از حيات كامل برخوردار بود و بدين سو و آن سو ميخزيد و ميجهيد ) .
توضيحات :
« ثُعْبَانٍ » : اژدها . مار بزرگ . « مُبِينٌ » : آشكار . علني . مراد از ذكر اين قيد اين است كه سحر و تردستي و چشمبندي در ميان نبود ، بلكه عصا حقيقتاً به اژدهاي زنده تبديل شد .
سوره أعراف آيه 108
متن آيه :
وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاء لِلنَّاظِرِينَ
ترجمه :
و دست خود را ( از گريبان ) بيرون آورد ، به ناگاه بينندگان ديدند كه ( همچون خورشيد ، درخشان و ) سفيد است .
توضيحات :
« نَزَعَ » : بيرون آورد ( نگا : قصص . 75 ) . « بَيْضَآءُ » : سفيد . مراد نوراني و درخشان است .
سوره أعراف آيه 109
متن آيه :
قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ
ترجمه :
( هنگامي كه موسي نشانه بزرگ خدا را بنمود ) اشراف قوم فرعون ( از راه تملّق و چاپلوسي با فرعون همآوا شدند و ) گفتند : واقعاً اين جادوگر ماهري است ! ( و كاري كه ميكند معجزه خدائي نيست ) .
توضيحات :
« عَلِيمٌ » : بسيار دانا در دانش جادوگري و فوت و فن آن .
سوره أعراف آيه 110
متن آيه :
يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ
ترجمه :
او ميخواهد شما را از سرزمينتان ( كه مصر است ) بيرون كند . چه ميانديشيد و چه نظر ميدهيد ؟ ( آيا بايد در حق او چه كرد ؟ ) .
توضيحات :
« تَأْمُرُونَ » : دستور ميدهيد . اشاره ميكنيد و رأي ميدهيد . آيههاي 109 و 110 ميتواند سخن فرعون باشد و يا اين كه درباريان متملّق ، سخن او را تكرار كرده باشند ( نگا : يونس / 78 ، طه / 57 ، شعراء / 34 و 35 ) . ذكر صيغه جمع خطاب به فرعون در آيه 110 ، براي تعظيم است .
سوره أعراف آيه 111
متن آيه :
قَالُواْ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَآئِنِ حَاشِرِينَ
ترجمه :
( سپس به فرعون ) گفتند : ( عجله مكن و جريان كار ) او و برادرش ( هارون ) را به تأخير بينداز و ( كساني از لشكريان خود را ) به شهرها بفرست تا ( جادوگران مجرّب را ) جمع كنند ( و بدينجا گسيل دارند ) .
توضيحات :
« أَرْجِهْ » : كار او را به تأخير بينداز تا سپس درباره او تصميم گرفته شود . اصل آن ( أَرْجِئْهُ ) است و از مصدر ( إِرْجاء ) به معني به تأخير انداختن . اين واژه ميتواند از ماده ( رَجا ) يا ( رَجي ) كه به همين معني است باشد ( نگا : احزاب / 51 ) . « حَاشِرِينَ » : جمعكنندگان . حال يا صفت موصوف محذوفي است و اصل آن : ( اَرْسِلْ رِجالاً حَاشِرِينَ ) است .
سوره أعراف آيه 112
متن آيه :
يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ
ترجمه :
تا همه جادوگران ماهر را ( به خدمت تو ) بياورند ( و جادوي موسي را باطل و كار او را يكسره سازند و ديگر كسي گول او را نخورد و به دنبال او نرود ) .
توضيحات :
. . .
سوره أعراف آيه 113
متن آيه :
وَجَاء السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالْواْ إِنَّ لَنَا لأَجْراً إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ
ترجمه :
جادوگران نزد فرعون آمدند و گفتند : آيا اگر ما پيروز گرديم اجر و پاداش مهميخواهيم داشت ؟
توضيحات :
« إِنَّ لَنَا لأجْراً » : اين جمله ميتواند به صورت استفهامي بوده و ادات استفهام حذف شده باشد ، و يا اين كه به صورت غيراستفهامي بوده و جادوگران اجر و پاداش عظيمي را پيش خود مجسّم كرده باشند و فرعون به فراست آن را دريافته باشد .
سوره أعراف آيه 114
متن آيه :
قَالَ نَعَمْ وَإَنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ
ترجمه :
گفت : آري ! و ( علاوه از آن ) شما از مقرّبان ( درگاه ما ) خواهيد بود .
توضيحات :
. . .
سوره أعراف آيه 115
متن آيه :
قَالُواْ يَا مُوسَى إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ
ترجمه :
( سپس جادوگران مغرورانه رو به موسي كردند و ) گفتند : اي موسي ! يا تو ( عصاي خود را ) بينداز يا ما ( ريسمانهاي خويش را ) مياندازيم .
توضيحات :
« إِمَّا » : يا اين كه . « الْمُلْقِينَ » : اندازندگان .
سوره أعراف آيه 116
متن آيه :
قَالَ أَلْقُوْاْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ
ترجمه :
موسي گفت : شما ( آنچه داريد ) بيندازيد . هنگامي كه ( وسائل جادوگري خود را ) بينداختند ، مردم را چشمبندي كردند و ايشان را به هراس افكندند و جادوي بزرگي از خود نشان دادند .
توضيحات :
« سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ » : مراد اين است كه به مردم چنين نمودند كه ريسمانهايشان مارهاي زندهاند ، در صورتي كه چنين نبود ( نگا : طه / 66 ) . « إِسْتَرْهَبُوهُمْ » : آنان را به هراس فراواني انداختند تا آنجا كه موسي نيز بترسيد ( نگا : طه / 67 و 68 ) .
سوره أعراف آيه 117
متن آيه :
وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ
ترجمه :
به موسي وحي كرديم كه عصاي خود را بينداز . ناگهان ( به صورت اژدهائي درآمد و ) به سرعت آنچه را بهم ميبافتند ( و تزويرهائي را كه مينمودند همه را ) بلعيد .
توضيحات :
« تَلْقَفُ » : ميبلعد . قورت ميدهد . از ماده ( لَقْف ) به معني به سرعت بلعيدن . « يَأْفِكُونَ » : به هم ميبافتند . به دروغ سرهم ميكردند . از ماده ( إِفْك ) به معني بدترين دروغ . بهتان و افتراء .
سوره أعراف آيه 118
متن آيه :
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
ترجمه :
پس حق ( يعني صدق موسي ) ثابت و ظاهر گرديد و آنچه آنان ميكردند باطل شد ( و پوچ از آب درآمد ) .
توضيحات :
« وَقَعَ » : استوار و آشكار گرديد . ثابت و ظاهر شد . « بَطَلَ » : پوچ و باطل شد .
سوره أعراف آيه 119
متن آيه :
فَغُلِبُواْ هُنَالِكَ وَانقَلَبُواْ صَاغِرِينَ
ترجمه :
در آنجا ( كه گرد آمده بودند ، فرعون و فرعونيان ) شكست خوردند و ( از آنجا به شهر ) خوار و رسوا برگشتند .
توضيحات :
« إنقَلَبُوا » : برگشتند . « صَاغِرِينَ » : رسوايانه و زبونانه . جمع ( صاغِر ) به معني خوار و مفتضح . معني آيه ميتواند چنين نيز باشد : در آنجا شكست خوردند و خوار و رسوا گشتند . در اين صورت ( انقلاب ) مَجاز از ( صَيْرُورت ) است .
سوره أعراف آيه 120
متن آيه :
وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ
ترجمه :
و جادوگران به سجده افتادند ( و كرنش كردند ) .
توضيحات :
« سَاجِدِينَ » : سجدهكنندگان . حال است .
سوره أعراف آيه 121
متن آيه :
قَالُواْ آمَنَّا بِرِبِّ الْعَالَمِينَ
ترجمه :
گفتند : به پروردگار جهانيان ايمان آورديم .
توضيحات :
. . .
سوره أعراف آيه 122
متن آيه :
رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ
ترجمه :
پروردگار موسي و هارون . ( يعني به خدائي ايمان داريم كه موسي و هارون به او ايمان دارند ) .
توضيحات :
« رَبِّ » : بدل است .
سوره أعراف آيه 123
متن آيه :
قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَّكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُواْ مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
ترجمه :
فرعون گفت : آيا به خداي ( موسي و هارون ) ايمان آورديد پيش از آن كه به شما اجازه دهم ؟ حتماً اين توطئهاي است كه در اين شهر ( و ديار ، پيشتر با هم ) چيدهايد تا اهل آن را از آنجا بيرون كنيد ؛ ولي خواهيد دانست ( كه چه شكنجهاي در برابر اين رفتارتان خواهيد چشيد ) .
توضيحات :
« بِهِ » : مرجع ضمير ( ه ) ميتواند خدا يا موسي باشد . « ءَاذَنَ » : اجازه دهم .
سوره أعراف آيه 124
متن آيه :
لأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلاَفٍ ثُمَّ لأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ
ترجمه :
سوگند ميخورم كه دستها و پاهاي شما را در جهت خلاف يكديگر ( يعني دست راست با پاي چپ ، يا دست چپ با پاي راست ) قطع ميكنم و ( با اين حالِ پريشان و وضع اسفناك ) همگي شما را به دار ميآويزم .
توضيحات :
« أُصَلِّبَنَّكُمْ » : شما را به دار ميزنم .
سوره أعراف آيه 125
متن آيه :
قَالُواْ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ
ترجمه :
( جادوگران بر اثر نور ايمان ، هراسي به خود راه ندادند و ) گفتند : ( باكي نيست ؛ چرا كه ) ما به سوي پروردگار خود برميگرديم ( و به رحمت و نعمت او دست مييابيم ، لذا مرگ در راه او را با آغوش باز ميپذيريم ) .
توضيحات :
« مُنقَلِبُونَ » : برگردندگان . رجوعكنندگان .
سوره أعراف آيه 126
متن آيه :
وَمَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْراً وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ
ترجمه :
ايراد تو بر ما و آزار رساندن تو به ما جز به خاطر اين نيست كه ما به آيات روشن و معجزات متقن پروردگارمان - وقتي كه به ما رسيده است - ايمان آوردهايم ( و فرمان خداي خود را لبّيك گفتهايم ) . پروردگارا ! صبر عظيم به ما مرحمت فرما و ما را مسلمان بميران .
توضيحات :
« مَا تَنقِمُ مِنَّا إِلاّ » : بر ما زشت نميشماري مگر . از ما رخنه نميگيري و بر ما عيب نميداني مگر . ما را عقوبت نميكني مگر به خاطر ( نگا : بروج / 8 ) . « أَفْرِغْ عَلَيْنَا » : بر ما بريز . مراد اين است كه ما را غرق شكيبائي و بردباري گردان . « مُسْلِمِينَ » : مطيعان فرمان و منقادان شريعت يزدان . حال است .
سوره أعراف آيه 127
متن آيه :
وَقَالَ الْمَلأُ مِن قَوْمِ فِرْعَونَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ
ترجمه :
اشراف قوم فرعون ( بدو ) گفتند : آيا موسي و پيروان او را آزاد و رها ميسازي تا در سرزمين ( مصر آزادانه ) به فساد پردازند و تو و معبودان تو را ترك گويند ( و نه به تو و نه به معبودان تو وقعي ننهند ؟ ) . گفت : پسران آنان را عليالدوام خواهيم كشت و دخترانشان را زنده نگاه ميداريم ( تا كلفتها و گماشتگان ما گردند ) و ما بر ايشان كاملاً مسلّط هستيم ( و هرچه بخواهيم بر سر آنان ميآوريم ) .
توضيحات :
« تَذَرُ » : رها ميسازي . « سَنُقَتِّلُ » : خواهيم كشت . ذكر ماده ( قَتَّلَ ) از باب تفعيل براي مبالغه در كار و استمرار در آن است . « نَسْتَحْيِي » : زنده نگاه ميداريم . « نِسَآءَ » : زنان . مراد جنس إناث يعني زنان و دختران است . « قَاهِرُونَ » : غالبان . چيرگان .
سوره أعراف آيه 128
متن آيه :
قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
ترجمه :
موسي به قوم خود گفت : از خدا ياري جوئيد و شكيبائي كنيد ( و بدانيد كه فرعون بنده ناتواني بيش نيست و فرمانرواي مطلق خدا است و ) بيگمان خدا زمين را به كساني از بندگان خود واگذار ميكند كه خود بخواهد ، و سرانجام ( نيك و پسنديده در گير و دار جهان ) از آن پرهيزگاران است ( آن كساني كه مراعات سنن و اسباب ميدارند . از قبيل اتّحاد و اتّفاق و اعتصام به حق و اقامت عدل و صبر در برابر شدائد ) .
توضيحات :
« يُورِثُهَا مَنْ » : آن را به كساني واميگذارد . آن را ملك كساني ميسازد . « الْعَاقِبَةُ » : مراد نتيجه پيروزمندانه و سرانجام خداپسندانه در دنيا و همچنين در آخرت است .
سوره أعراف آيه 129
متن آيه :
قَالُواْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِينَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الأَرْضِ فَيَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ
ترجمه :
گفتند : پيش از آن كه به پيش ما بيائي ( گرفتار شكنجه فرعون بودهايم ) و پس از آمدنت ( هم از سوي او ) اذيّت و آزار شدهايم ( و هماكنون نيز دچار رنج و محنت و در معرض عذاب و عقاب هستيم . موسي ) گفت : اميد است كه پروردگارتان دشمنتان را هلاك سازد و شما را در زمين جايگزين ( او ) گرداند تا ببيند چگونه عمل ميكنيد . ( آيا راه صلاح يا فساد در پيش ميگيريد . دادگري يا ستم ميورزيد . شكر نعمت به جاي ميآوريد يا كفران نعمت ميكنيد ) .
توضيحات :
« أُوذِينَا » : اذيّت و آزار شدهايم . « يَسْتَخْلِفَكُمْ » : شما را جايگزين و جانشين گرداند .
سوره أعراف آيه 130
متن آيه :
وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَونَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِّن الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ
ترجمه :
ما فرعون و فرعونيان را به خشكسالي و قحطي و تنگي معيشت و كمبود ثمرات و غلاّت گرفتار ساختيم تا بلكه متذكّر گردند ( و از خواب غفلت بيدار شوند و از سركشي و ستم خود بكاهند و متوجّه خدا گردند و به بنياسرائيل بيش از اين ظلم و جور روا ندارند ) .
توضيحات :
« ءَالَ » : اهل . بستگان و نزديكان . در اينجا مراد اطرافيان و همفكران است . « السِّنِينَ » : جمع سَنَة ، خشكسالي و قحطي . شدائد و سختيها .
سوره أعراف آيه 131
متن آيه :
فَإِذَا جَاءتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُواْ بِمُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
ولي ( آنان نه تنها پند نگرفتند ، بلكه ) هنگامي كه نيكي و خوشي بديشان دست ميداد ( كه اغلب هم چنين بود ) ميگفتند : اين به خاطر ( استحقاق و امتيازي است كه بر ساير مردمان داريم و ناشي از ميمنت و مباركي ) ما است . امّا هنگامي كه بدي و سختي بديشان دست ميداد ، ميگفتند : ( اين خشكساليها و بلاها همه ناشي از ) نحوست و شومي موسي و پيروان او است ! هان ! ( اي مردمانِ همه اعصار و قرون بدانيد ) كه بدبياري آنان تنها از جانب خدا ( و با تقدير و تدبير او نه كس ديگري ) بوده است ، وليكن اكثر آنان ( اين حقيقت ساده را ) نميدانستند ( و ديگران نيز اغلب نميدانند كه خوشي و ناخوشي و سختي و فراخي برابر اراده و مشيّت خدا به انسان دست ميدهد ) .
توضيحات :
« الْحَسَنَةُ » : نيكي . خير و نعمت . « سَيِّئَةٌ » : بدي . شرّ و مصيبت . « يَطَّيَّرُوا » : اصل آن يَتَطَيَّرُوا است و به معني : فال بد ميزنند . نحوست و شومي را ناشي ميدانند از . « طَآئِر » : نحوست و شومي . خوشبختي و بدبختي . « عِندَ اللهِ » : از سوي خدا است . در دست خدا است .
سوره أعراف آيه 132
متن آيه :
وَقَالُواْ مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِن آيَةٍ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ
ترجمه :
( آنان به سبب اين انديشه نادرست ) گفتند : هر اندازه براي ما معجزه بياوري ( و هر نوعي از معجزات بنمائي ) تا ما را بدان جادو كني ، ما به تو ايمان نميآوريم ( و به تو نميگرويم ) .
توضيحات :
« مَهْمَا » : هراندازه . هرگونه .
سوره أعراف آيه 133
متن آيه :
فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْماً مُّجْرِمِينَ
ترجمه :
پس ( هر زمان به مصيبت و نكبتي دچارشان كرديم و از جمله : ) سيل ، ملخ ، شته ، قورباغه ، و خون بر آنان فرستاديم كه هر يك معجزه جداگانه و روشني بود ( بر صدق موسي ؛ و او پيشاپيش درباره هر يك جداگانه و مفصّل سخن گفته بود و وقوع هريك را خبر داده بود ) امّا آنان تكبّر ورزيدند ( و خويشتن را بالاتر از آن ديدند كه حق را بپذيرند ) چرا كه انسانهاي گناهكاري بودند .
توضيحات :
« الطُّوفَانَ » : سيل . « الْجَرَادَ » : ملخ . « قُمَّلَ » : شپش را گويند ، ولي در اينجا شپش معمولي مورد نظر نيست . بلكه مراد جانوري است كه آفت گياهي است كه ميتواند شته يا ساس باشد . برخي هم آن را بيد و گنه و مگسك گفتهاند ، و برخيحشرهاي دانستهاند كه مايه تباهي گياهان و نابودي حيوانات ميگردد ( نگا : المنتخب / صفحه 226 ) . « الضَّفَادِعَ » : جمع ضَفْدَع ، قورباغه . « الدَّمَ » : خون . بدين معني كه آب رودبارها و جويبارها به خون تبديل ميگشت . يا اين كه به بيماريهاي گوناگون مبتلا ميشدند كه مايه خونريزي از دماغ و قُبُل و دُبُر و چه بسا فلج شدن اعضاء ميگرديد . « ءَايَاتٍ مُفَصَّلاتٍ » : معجزههاي جداگانه و نشانههاي واضح و روشن . ( ءَايَاتٍ ) حال اشياء متقدّم است .
سوره أعراف آيه 134
متن آيه :
وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُواْ يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ لَئِن كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ
ترجمه :
هر زمان كه عذابي ( از عذابهاي پنجگانه مذكور ) بر آنان واقع ميشد ( از شدّت تأثير و فزوني تألّم آن ) ميگفتند : اي موسي ! براي ما خداي خود را به فرياد خوان و از او درخواست كن كه به عهدي كه با تو بسته است وفا كند ( كه عهد نبوّت و رسالت است ) . اگر عذاب را از ما برداري ، سوگند ميخوريم كه به تو ايمان بياوريم و ( همان گونه كه خواستهاي ) بنياسرائيل را همراه تو ميفرستيم ( و آنان را آزاد ميسازيم تا به يگانهپرستي مشغول شوند ) .
توضيحات :
« الرِّجْزُ » : عذابي كه دلها از آن بلرزه درآيد و باعث پريشاني و سرگرداني مردم شود . « بِمَا عَهِدَ عِندَكَ » : دعا كن و در آن متوسّل به عهدي شو كه با تو بسته است . و آن عهد نبوّت و رسالت است كه چون تو را همچون ابراهيم به خلعت و پيشوائي بزرگوار داشته است ، دعاي تو را مستجاب ميدارد ( نگا : بقره / 124 ) .
سوره أعراف آيه 135
متن آيه :
فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ
ترجمه :
امّا هنگامي كه عذاب را تا مدّتي كه سپري ميكردند از آنان برميداشتيم ، ناگهان پيمانشكني ميكردند و سوگند خود را نقض مينمودند .
توضيحات :
« إِلَيا أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ » : تا مدّتي كه بدان ميرسيدند . مراد اين است كه اندك روزگاري ميتوانستند بر سر پيمان بمانند . « يَنكُثُونَ » : پيمانشكني ميكردند . سوگند خود را نقض مينمودند .
سوره أعراف آيه 136
متن آيه :
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَكَانُواْ عَنْهَا غَافِلِينَ
ترجمه :
تا ( سرانجام كار بدانجا رسيد كه ) از آنان انتقام گرفتيم و لذا ايشان را در دريا غرق نموديم ، به سبب اين كه آنان آيات و معجزات ما را تكذيب ميكردند و از ( ايمان و اقرار به ) آنها غافل ميشدند ( و در حق آنها بيتوجّهي مينمودند ) .
توضيحات :
« إِنتَقَمْنَا مِنْهُمْ » : از آنان انتقام گرفتيم . ايشان را دچار نقمت و هلاك كرديم . « الْيَمِّ » : دريا .
سوره أعراف آيه 137
متن آيه :
وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ
ترجمه :
و ما همه جهات و نواحي پرنعمت و بركت سرزمين ( مصر و شام ) را به قوم مستضعف ( و دربندِ زنجير ظلم و ستم ، يعني بنياسرائيل ) واگذار كرديم ، و وعده نيك پروردگارت بر بنياسرائيل ، به خاطر صبر و استقامتي كه نشان دادند ، تحقّق يافت ، و آنچه فرعونيان ( از كاخهاي مجلّل ) ساخته بودند ، و آنچه از باغهاي داربست فراهم آورده بودند ، درهم كوبيديم .
توضيحات :
« أَوْرَثْنَا » : واگذار كرديم . عطاء نموديم . « يُسْتَضْعَفُونَ » : تحقير و تضعيف ميشدند . « مَشَارِقَ الأرْضِ وَ مَغَارِبَها » : مراد همه نواحي و جهات سرزمين وسيع مصر يا شام و يا هردوي آنها است كه چه بسا شام تحت فرمانروائي فرعون بوده باشد . مراد از مشرقها و مغربها ، جوانب شرقي و غربي ، يا افقهاي مختلفي است كه سرزمين پهناور به خاطر خاصّيّت كرويّت زمين خواهد داشت . « بَارَكْنَا فِيهَا » : رزق و روزي و نعمت و سرسبزي را در آن افزوديم ( نگا : دخان / 25 - 28 ) . « تَمَّتْ » : تحقّق يافت . اجرا گرديد . « كَلِمَةُ » : وعده خدا به بنياسرائيل درباره نابودي دشمنانشان و جانشين گرداندن آنان ( نگا : اعراف / 129 و قصص / 5 و 6 ) . « بِمَا صَبَرُوا » : به سبب صبرايشان بر شدائدي كه از فرعون و فرعونيان ديدند . « دَمَّرْنَا » : تخريب و ويران كرديم . « كَانُوا يَعْرِشُونَ » : برميافراشتند و استوار ميداشتند ، اعم از كاخها و خانهها و داربستِ درختها ( نگا : انعام / 141 و نحل / 68 ) .
سوره أعراف آيه 138
متن آيه :
وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْاْ عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَّهُمْ قَالُواْ يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَهاً كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ
ترجمه :
بنياسرائيل را ( از دست فرعون و فرعونيان نجات داديم و سالم ) از دريا ( ي قلزم نزد خليج سويس ) گذرانديم . ( در مسير خود ) به گروهي رسيدند كه بتهائي داشتند و مشغول پرستش آنها بودند . ( در اين هنگام بنياسرائيل به موسي ) گفتند : اي موسي ! براي ما معبودي بساز ( تا به پرستش آن بپردازيم ) همان گونه كه آنان داراي معبودهائي هستند ( و به پرستش آنها مشغول ميباشند ! موسي ) گفت : شما گروه ناداني هستيد ( و نميدانيد عبادت راستين چيست و خدائي كه بايد پرستيده شود كيست ) .
توضيحات :
« جَاوَزْنَا » : عبور داديم . « الْبَحْرَ » : مراد درياي قلزم يا احمر نزد خليج سويس فعلي است . « يَعْكُفُونَ » : مواظب عبادت و ملازم پرستش بودند .
سوره أعراف آيه 139
متن آيه :
إِنَّ هَؤُلاء مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
ترجمه :
اينان ( را كه ميبينيد به بتپرستي مشغولند ) كارشان ( مايه ) هلاك و نابودي ( خودشان و معبودهايشان ) است ، و آنچه ميسازند و ميكنند پوچ و نادرست است .
توضيحات :
« مُتَبَّرٌ » : نابودشده و ويران گشته . اسم مفعول از مصدر ( تتبير ) به معني تدمير و تخريب و هلاككردن است ( نگا : اسراء / 7 ) . خبر مقدّم براي ( ما ) و جمله ( مُتَبَّرٌ مَّا هُمْ فِيهِ ) خبر ( إِنَّ ) است . « بَاطِلٌ » : زائل و مضمحل . پوچ و نادرست . « مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ » : بتهائي كه ميسازند . عبادتي كه ميكنند .
سوره أعراف آيه 140
متن آيه :
قَالَ أَغَيْرَ اللّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهاً وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ
ترجمه :
( سپس ) گفت : آيا جز خدا ( كه آفريدگار همه كائنات است ) معبودي براي شما جستجو كنم ؟ ! و حال آن كه او است كه شما را ( با دادن زمين فراوان ) بر مردمان ( همعصرتان ) برتري داده است .
توضيحات :
« أَبْغِيكُمْ » : براي شما بطلبم . « فَضَّلَكُمْ عَلَي الْعَالَمِينَ » : مراد تفضيل آنان بر ديگر مردمان همعصر به وسيله دادن نعمت فراوان بدانان و تجديد يگانهپرستي و آئين و سنّت پيغمبران در ميانشان است .
سوره أعراف آيه 141
متن آيه :
وَإِذْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَونَ يَسُومُونَكُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاء مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ
ترجمه :
به خاطر بياوريد زماني را كه از ( دست جور فرعون و ) فرعونيان شما را نجات داديم . آنان كه به شما بدترين عذاب را ميرساندند ، ( و شما را به كارهاي طاقتفرسا ميگماشتند و همچون حيوانتان ميانگاشتند ) . پسرانتان را ميكشتند ( تا نسل شما كم شود ) و دخترانتان را ( براي خدمتكاري خود ) زنده نگاه ميداشتند . در اين ( شكنجه و آزار فرعون و فرعونيان ، و نجات بخشيدنتان از آن ) آزمايش بزرگي برايتان از جانب پروردگارتان بود .
توضيحات :
« يَسُومُونَكُمْ » : به شما ميرساندند و ميچشاندند . « سُوءَالْعَذَابِ » : بدترين عذاب و شكنجه . « بَلآءٌ » : امتحان و آزمايش .
سوره أعراف آيه 142
متن آيه :
وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ
ترجمه :
ما با موسي وعده گذاشتيم ( كه براي پرورش خود و دريافت پيام سهمگين آسماني ) سيشب ( به مناجات و عبادت بپردازد ) و ( سپس براي پختگي كامل ) ده شب بر آنها افزوديم و بدينوسيله مدّت ( راز و نياز و سوز و ساز با ) پروردگارش چهل شب تمام شد . موسي ( پيش از اين كه عازم عبادت و مناجات خدا شود ) به برادر خود هارون گفت : در ميان قوم من جانشين من باش و اصلاحگر بوده و از راه و روش تباهكاران پيروي مكن .
توضيحات :
« وَاعَدْنَا » : وعده گذاشتيم . وعده داديم . « تَمَّ » : تمام شد . تكميل گرديد . « مِيقَاتُ » : مدّت تعيين شده . وقت معيّن . « أَرْبَعِينَ » : حال واژه ( مَعْدُوداً ) محذوف ، ظرف ، و مفعولبه ذكر كردهاند ، و برخي ( تَمَّ ) را به معني ( صَارَ ) و ( أَرْبَعينَ ) را خبر آن دانستهاند . « أُخْلُفْنِي » : جانشين من باش .
سوره أعراف آيه 143
متن آيه :
وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَخَرَّ موسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ
ترجمه :
هنگامي كه موسي به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت ، ( و كلامي را شنيد كه به كلام كسي نميماند ، خواست ذاتي را هم ببيند كه چيزي مثل او نيست . لذا ) عرض كرد : پروردگارا ! ( خويشتن را ) به من بنماي تا تو را ببينم ( و جمال والاي تو را بنگرم . تا افتخار گفتار و ديدار نصيبم گردد . خدايش بدو ) گفت : ( تو با اين بنيه آدمي و در اين جهان مادي تاب ديدار مرا نداري و ) مرا نميبيني . وليكن ( براي اطمينان خاطر از اين كه تاب ديدن مرا نداري ) به كوه ( كه همچون تو ماده و بسي نيرومندتر از تو است ) بنگر ، اگر ( در برابر تجلّي ذات من ) بر جاي خود استوار ماند ، تو هم مرا خواهي ديد . امّا هنگامي كه پروردگارش خويشتن به كوه نمود ، آن را درهم كوبيد و موسي بيهوش و نقش زمين گرديد . وقتي كه به هوش آمد گفت : پروردگارا ! تو منزّهي ( از آن كه با چشمان سر قابل رؤيت باشي . بلكه اين چشمان دل و خِردند كه ميتوانند تو را مشاهده كنند ) . من ( از اين پرسش پشيمانم و ) به سوي تو برميگردم و من نخستينِ مؤمنان ( به عظمت و جلال يزدان در اين زمان ) هستم .
توضيحات :
« أَرِنِي » : به من نشان بده . مفعول دوم آن ( ذاتَكَ ) يا ( نَفْسَكَ ) محذوف است . « لَن تَرَانِي » : مراد اين است كه مرا در اين جهان نميبيني ، و يا اين كه هرگز مرا نميبيني ( نگا : تفسيرالمنار ، جلد 9 ، صفحه 149 - 178 ) . « تَجَلَّيا » : جلوهگر شد . برخي گفتهاند : مراد ظهور ذات باري است و كيفيّت آن بر ما مجهول است . بعضي هم گفتهاند : مراد جلوه پرتوي از قدرت الهياست . « دَكّاً » : درهم كوبيده . با زمين يكسان شده ( نگا : كهف / 98 ) . مصدر است و به عنوان اسم مفعول يعني ( مَدْكُوكاً ) به كار رفته است . « خَرَّ » : فرو افتاد . « صَعِقاً » : مدهوش افتاده . از حال رفته و بر زمين نقش بسته . « أَفَاقَ » : به هوش آمد . « اَوّلُ الْمُؤْمِنِينَ » : مراد نخستينِ مؤمنان در روزگار خودش است . يا نخستينِ مؤمنان به مسأله عدم رؤيت خدا در اين سرا است .
سوره أعراف آيه 144
متن آيه :
قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالاَتِي وَبِكَلاَمِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ
ترجمه :
خدا گفت : اي موسي ! من تو را با رسالتهاي خويش و با سخن گفتنم ( با تو از فراسوي حجاب و بدون واسطه ) بر مردمان ( همعصري كه مأموريّت تبليغ احكام آسماني بدانان داري ) برگزيدم ، پس آنچه به تو دادهام ( يعني توراتي را كه به دست تو سپردهام ، محكّم ) برگير و از زمره شكرگزاران ( نعمت يزدان ) باش .
توضيحات :
« إِصْطَفَيْتُكَ » : تو را برگزيدهام . « رِسَالاتِ » : جمع رسالت ، چيزهائي كه پيغمبر را مأمور تبليغ آنها ميكنند ( نگا : اعراف / 62 ) . « كَلامِ » : سخنگفتن .
سوره أعراف آيه 145
متن آيه :
وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلاً لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُواْ بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ
ترجمه :
و براي او در الواح ( تورات ) از هرچيز ( كه مورد نياز بنياسرائيل از نصائح و حِكَم و احكام حلال و حرام بود ) نوشتيم ، تا پند و اندرز ( زندگي ) و روشنگر همه چيز ( در امر تكاليف ديني و وظائف شرعي ايشان ) باشد . ( بدو گفتيم : اين ) الواح را با تاب و توان برگير ( و با نشاط فراوان و تلاش بيامان ، مانند ديگر پيغمبران أُولُوالعزم ، در تبليغ آنها دامن همّت به كمر بزن ) و به قوم خود ( يعني بنياسرائيل ) فرمان بده نيكوترين آنها را به كار بندند . ( مثلاً عفو را بر قصاص ، صبركردن را بر پيروزشدن ، آسان گرفتن را بر سخت گرفتن ، و بالاخره آنچه را كه داراي اجر بيشتر است بر چيزي ترجيح دهند كه از ثواب كمتري برخوردار است ) . به زودي سرزمين گنهكاران ( نافرمان و خارجشدگانِ از دستور يزدان ، از قبيل : عاد و ثمود و قوم لوط ) را به شما نشان ميدهيم ( تا بنگريد و عبرت گيريد و بدانيد كه اگر چون ايشان شويد ، سرانجام تأسّفانگيزي همچون آنان خواهيد داشت و به شما هم همان ميرسد كه بديشان رسيده است ) .
توضيحات :
« أَلْوَاح » : جمع لَوح ، آنچه بر آن چيزي نويسند . چگونگي و جنس و تعداد اين الواح بر ما مجهول است . « مَوْعِظَةً وَ تَفْصِيلاً » : به عنوان اندرز و توضيح . بدل از جار و مجرور است . « سَأُرِيكُمْ » : به شما نشان خواهمداد .
سوره أعراف آيه 146
متن آيه :
سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الرُّشْدِ لاَ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَكَانُواْ عَنْهَا غَافِلِينَ
ترجمه :
از ( انديشيدن درباره نشانههاي موجود در آفاق و انفس و از فهمكردن ) آيات خود كساني را باز ميدارم كه در زمين به ناحق تكبّر ميورزند ( و خويشتن را بالاتر از آن ميدانند كه آيات ما را بپذيرند و راه انبياء را در پيش گيرند ) ، و اگر هر نوع آيهاي ( از كتاب آسماني و هرگونه معجزهاي از پيغمبران و هر قسم نشانهاي از نشانههاي جهاني ) را ببينند بدان ايمان نميآورند ، و اگر راه هدايت ( و رستگاري ) را ببينند آن را راه خود نميگيرند ، و چنان كه راه گمراهي را ببينند آن را راه خود ميگيرند ، اين ( انحراف از جاده شريعت خدا ) هم بدان سبب است كه آيات ما را تكذيب كرده و از آنها غافل و بيخبر گشتهاند .
توضيحات :
« سَأَصْرِفُ » : منصرف خواهم ساخت . راه آنان را تغيير خواهم داد . « بِغَيْرِ الْحَقِّ » : به ناحق . ذكر اين قيد براي تأكيد است ؛ زيرا كه تكبّر بر ديگران و خويشتن برتر گرفتن از پذيرش فرمان يزدان ، هميشه نادرست است ( نگا : بقره / 61 ) . « الرُّشْدِ » : هدايت . عكس گمراهي ( نگا : بقره / 256 ، جنّ / 2 ) . « الْغَيِّ » : گمراهي . « ذلِكَ » : يكايك اين انحرافات و امور ناپسند ، از ايشان سر ميزند به سببِ .
سوره أعراف آيه 147
متن آيه :
وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَلِقَاء الآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
ترجمه :
كساني كه آيات ( كتاب خواندنيِ آسماني و ديدنيِ جهاني ) ما را تكذيب دارند و به ملاقات ( خدا در قيامت و به زندهشدن بعد از مرگ و حساب و كتاب ) آخرت ايمان نميآورند ، اعمال ( نيكي كه انجام دادهاند برباد ميرود و باطل و ) بيهوده ميشود . مگر چنين كساني جز در برابر كارهائي كه كردهاند ( و معاصي و كفري كه ورزيدهاند ) پاداش داده ميشوند ؟
توضيحات :
« لِقَآءِ » : ملاقات . روياروي شدن . مراد رستاخيز و حاضرشدن براي حساب و كتاب در پيشگاه خدا است . « حَبِطَتْ » : هدر رفت و ضائع شد . برباد رفت . « هَلْ يُجْزَوْنَ » : مراد اين است كه كارهاي خوبشان هدر ميرود و تنها كيفر اعمال بدشان نصيبشان ميشود .
سوره أعراف آيه 148
متن آيه :
وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِن بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلاً جَسَداً لَّهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْاْ أَنَّهُ لاَ يُكَلِّمُهُمْ وَلاَ يَهْدِيهِمْ سَبِيلاً اتَّخَذُوهُ وَكَانُواْ ظَالِمِينَ
ترجمه :
بعد از ( رفتن ) موسي ( به كوه طور براي مناجات رب غفور ) ، قوم او از زيورهايشان گوسالهاي ساختند و آن را معبود خود گرفتند كه پيكر ( بيجاني ) بود و ( تنها با مهارتي كه سامري در آن به كار گرفته بود ) صداي گاو داشت . مگر نميديدند كه چنين پيكر گوسالهگونهاي با آنان سخن نميگويد و به راهي ايشان را راهنمائي نميكند . ( به هر حال ، انديشه گاوپرستي پيشين و بتپرستي پسين ايشان گُل كرد و غيبت موسي را غنيمت شمردند و ) گوساله را به خدائي گرفتند و ( به خود ) ستم كردند .
توضيحات :
« حُلِّيهِمْ » : زيورهاي خود . زينتآلات خويش . « عِجْلاً » : گوسالهاي . « جَسَداً » : پيكرهاي . بدل يا عطف بيان است . به معني : سرخ رنگ هم آمده است كه از ( جَسَد ) به معني خون خشكيده ، زعفران و رنگهائي چون آن است . در اين صورت صفت است . « خُوَارٌ » : صداي گاو . « إتَّخَذُوهُ » : آن را معبود خود كردند . درباره گوساله سامري مراجعه شود به : ( بقره / 51 و 54 و 92 و 93 ، نساء / 153 ، طه / 85 - 91 ) .
سوره أعراف آيه 149
متن آيه :
وَلَمَّا سُقِطَ فَي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْاْ أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّواْ قَالُواْ لَئِن لَّمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ
ترجمه :
هنگامي كه پشيمان و سرگردان شدند و دانستند كه گمراه گشتهاند ، گفتند : اگر پروردگارمان بر ما رحم نكند و ما را نيامرزد ، بيگمان از زيانكاران خواهيم بود .
توضيحات :
« سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ » : بسي پشيمان شدند و افسوس فراوان خوردند . در اصل دست خود را گاز گرفتن و چانه بر دست ندامت افگندن است . واژه ( في ) به معني ( عَلي ) است .
سوره أعراف آيه 150
متن آيه :
وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِيَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الألْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
ترجمه :
هنگامي كه موسي ( از مناجات ) به پيش قوم خود خشمگين و اندوهناك بازگشت ، گفت : پس از ( رفتن من به مناجات ) چه بد جانشينيِ مرا انجام داديد . آيا بر فرمان پرودگارتان ( مبني بر انتظار رجوع من از ميعادگاه طور و مراعات پيمان خود با من ) شتاب ورزيديد ؟ موسي الواح را بينداخت و ( موي ) سر برادرش ( هارون ) را گرفت و آن را به سوي خود كشيد ( چرا كه او را مقصّر ميديد . هارون ) گفت : اي پسر مادرم ! اين مردمان مرا درمانده و ناتوان كردند و نزديك بود مرا بكشند ، پس دشمنان را به من شاد مكن و مرا از زمره قوم ستمپيشه مدان .
توضيحات :
« غَضْبَانَ » : خشمگين . حال اوّل است . « أَسِفاً » : اندوهگين . حال دوم است . « إبْنَ اُمَّ » : پسر مادر . اداي سخن بدين شيوه ، براي بر سر مهرآوردن و عطوفت است . منادا است و هر دو واژه به منزله يك واژه مركّب همچون ( خَمْسَه عَشَرَ ) بشمار آمده است . « لا تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَآءَ » : دشمنان را به من شاد مكن . از مصدر ( إِشْمات ) به معني مسرور كردن . ثلاثي مجرّد آن ( شَمَاتَة ) است ، به معني : از گرفتاري دشمن و مصيبت او شاد شدن .
سوره أعراف آيه 151
متن آيه :
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
ترجمه :
( هنگامي كه پاكي و بيگناهي هارون براي موسي مسلّم شد ) گفت . پروردگارا ! بر من و برادرم ببخشاي ( و از كاري كه من در حق هارون كردم و از قصور احتمالي او در امر جانشيني صرف نظر فرماي ) و ما را به رحمت خود داخل كن و ( ما را لطف خويشتن شامل كن . چرا كه ) تو از همه مهربانان مهربانتري .
توضيحات :
. . .
سوره أعراف آيه 152
متن آيه :
إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ
ترجمه :
آنان كه ( همچون سامري و راهروانش ) گوساله را معبود خود كردند ، خشم عظيمي از سوي پروردگارشان ايشان را ( در آخرت ) فرا ميگيرد ، و خواري شديدي در دنيا بديشان دست ميدهد . كساني را هم كه ( به خدا ) دروغ بندند ( و جز او را بپرستند ) اين چنين جزا و سزا ميدهيم .
توضيحات :
« كَذلِكَ » : همچون كيفر ايشان . « الْمُفْتَرِينَ » : بهتان و تهمتزنندگان . كساني كه به ناروا چيزهائي گويند و دروغهائي به هم بافند .
سوره أعراف آيه 153
متن آيه :
وَالَّذِينَ عَمِلُواْ السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَآمَنُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
ترجمه :
كساني كه كارهاي زشتي ( چون كفر و معاصي ) انجام دهند و سپس توبه كنند و ( از آنها دست بكشند و به سوي خدا برگردند و حقيقه ) ايمان بياورند ، خداي تو بعد از آن ( توبه كه با بودن ايمان پذيرفتني است ، نسبت بدانان ) بس آمرزنده و مهربان است ( و ايشان را به درگاه خود ميپذيرد و از اشتباهات و گناهانشان در ميگذرد ) .
توضيحات :
« ءَامَنُوا » : ذكر خاصّ بعد از عام است . چرا كه توبه از كفر و معاصي ، خود ايمان بشمار است . « مِن بَعْدِهَا » : ضمير ( ها ) در اوّلي به سيّئات ، و در دومي به توبه برميگردد . « إِنَّ رَبَّكَ . . . » : اين جمله خبر ( الَّذِينَ ) است و ضمير عائد محذوف است . تقدير چنين ميشود : إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِها لَغَفُورٌ لَّهُمْ ، رَحِيمٌ بِهِمْ .
سوره أعراف آيه 154
متن آيه :
وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ
ترجمه :
هنگامي كه خشم موسي فرو نشست ، الواح ( تورات را از زمين ) برگرفت ، الواحي كه در نوشتههاي آن سراسر هدايت و رحمت براي كساني بود كه از پروردگار خود ميترسيدند .
توضيحات :
« سَكَتَ » : خاموش شد . فرو نشست . « فِي نُسْخَتِهَا » : در نوشتههاي آن . نُسْخه به معني منسوخ ، يعني مكتوب است . « يَرْهَبُونَ » : ميترسند . ميهراسند .
سوره أعراف آيه 155
متن آيه :
وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِّمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاء مِنَّا إِنْ هِيَ إِلاَّ فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاء وَتَهْدِي مَن تَشَاء أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ
ترجمه :
( سپس خداوند به موسي دستور داد براي معذرتخواهي و توبه از كردار گوسالهپرستان قوم ، همراه گروهي از بنياسرائيل به ميعادگاه او بيايند ) و موسي هفتاد مرد را از ميان قوم خود ( به نمايندگي از سوي آنان ) براي ميعادگاه ما برگزيد ( و ايشان را به كوه طور برد . در آنجا زمينلرزهاي درگرفت ) . هنگامي كه زمين لرزه آنان را فراگرفت ، موسي گفت : پروردگارا ! اگر ميخواستي ميتوانستي آنان و مرا پيش از اين نيز هلاك كني ( تا بنياسرائيل هلاك آنان را خود ميديدند . ولي اينك مرا به قتل ايشان متّهم ميسازند ) . آيا ما را به سبب كاري كه بيخردان ما كردهاند هلاك ميسازي ؟ ( خداوندا ! ما را به گناه آنان مگير ) . اين ( درخواست نابهجاي رؤيت ، يا وقوع زلزله ، يا كار گوسالهپرستي ) جز آزمايش تو چيز ديگري نيست كه به سبب آن ( برابر قوانين و سنن يزدان و گسترده در پهنه جهان ) هر كس را بخواهي ( و مستحقّ بداني ) گمراه ميسازي ، و هر كس را بخواهي ( و شايسته بداني ) هدايت ميكني . تو سرپرست ما هستي . پس بر ما ببخشاي و به ما رحم فرماي ، چرا كه تو بهترين آمرزندگاني .
توضيحات :
« قَوْمَهُ » : از قوم خود . حرف جرّ ( مِنْ ) از اوّل آن حذف شده است و تقدير چنين بوده است : مِن قَوْمِهِ . « إِنْ هِيَ » : نيست آن . واژه ( إِنْ ) نافيه است ، و مرجع ( هِيَ ) فِتْنَة به معني امتحان ، فَعْلَة به معني كار ، مَسْأَلَةُ الإِرَاءَة به معني درخواست خود را نشان دادن است كه همه محذوف است و از سياق پيدا است ، و يا اين كه مرجع ( هِيَ ) رَجْفَة مذكور است . « إِيَّايَ » : مرا . « فِتْنَتُكَ » : آزمايش تو .
سوره أعراف آيه 156
متن آيه :
وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
و براي ما در اين دنيا و آن دنيا ( زندگي ) نيكي مقرّر دار ( كه سَروري و توفيق طاعت در اين سراي ، و سعادت ناشي از رضايت و عنايت تو در آن سراي است ) چرا كه ما ( توبه نمودهايم و ) به سوي تو بازگشت كردهايم . ( خدا بدو ) گفت : عذاب خود را به هركس كه ( گناه كند و توبه نكند و خود ) بخواهم ميرسانم ، و رحمت من هم همهچيز را در برگرفته ( و در اين سراي شامل كافر و مؤمن ميگردد ، امّا در آن سراي ) آن را براي كساني مقرّر خواهم داشت كه پرهيزگاري كنند و زكات بدهند و به آيات ( كتابهاي آسماني و نشانههاي گسترده جهاني ) ايمان بياورند .
توضيحات :
« اُكْتُبْ » : مقدّر فرما . تفضّل و عطاء فرما . « هُدْنَا » : بازگشتيم . توبه كرديم .
سوره أعراف آيه 157
متن آيه :
الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
ترجمه :
( به ويژه رحمت خود را اختصاص ميدهم به ) كساني كه پيروي ميكنند از فرستاده ( خدا محمّد مصطفي ) پيغمبر امّي كه ( خواندن و نوشتن نميداند و وصف او را ) در تورات و انجيل نگاشته مييابند . او آنان را به كار نيك دستور ميدهد و از كار زشت بازميدارد ، و پاكيزهها را برايشان حلال مينمايد و ناپاكها را بر آنان حرام ميسازد و فرو مياندازد بند و زنجير ( احكام طاقتفرساي همچون قطع مكان نجاست به منظور طهارت ، و خودكشي به عنوان توبه ) را از ( دست و پا و گردن ) ايشان به در ميآورد ( و از غُل استعمار و استثمارشان ميرهاند ) . پس كساني كه به او ايمان بياورند و از او حمايت كنند و وي را ياري دهند ، و از نوري پيروي كنند كه ( قرآن نام است و همسان نور مايه هدايت مردمان است و ) به همراه او نازل شده است ، بيگمان آنان رستگارند .
توضيحات :
« أُمِّيَّ » : منسوب به ( أُمّ ) يعني مادر است . مراد كسي است كه نتواند بخواند و بنويسد ( نگا : عنكبوت / 48 ) . « إِصْر » : بار سنگين . مراد تكاليف سخت است ( نگا : بقره / 286 ) . « الأغْلال » : جمع غُلّ ، بند و زنجيرهاي آهنين . در اينجا مراد احكام طاقتفرسائي است كه به سبب معاصي و نافرماني بر اهل كتاب واجب گشته بود . « إِصْرَهُمْ وَ الأغْلالَ . . . » : مشكلات و مشقّات معنوي ، به وسيله بار و غل ، نموده شده است كه حسّي و قابل لمس ميباشند . يعني آنان به كساني ميمانند كه بار بر دوش و بند و زنجير به دست و پا داشته باشند و . . . « عَزَّرُوهُ » : او را حمايت كردند . او را ياري نمودند . در احترام وي كوشيدند .
سوره أعراف آيه 158
متن آيه :
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
ترجمه :
اي پيغمبر ! ( به مردم ) بگو : من فرستاده خدا به سوي جملگي شما ( اعم از عرب و عجم و سياه و سفيد و زرد و سرخ ) هستم . خدائي كه آسمانها و زمين از آن او است . جز او معبودي نيست . او است كه ميميراند و زنده ميگرداند . پس ايمان بياوريد به خدا و فرستادهاش ، آن پيغمبر درس نخواندهاي كه ايمان به خدا و به سخنهايش دارد . از او پيروي كنيد تا هدايت يابيد .
توضيحات :
« كَلِمَاتِهِ » : سخنان او . مراد همه كتابهاي آسماني است ( نگا : بقره / 136 ) .
سوره أعراف آيه 159
متن آيه :
وَمِن قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ
ترجمه :
در ميان قوم موسي ( يعني بنياسرائيل ) گروه زيادي ( بر دين صحيح ماندگار ) بودند كه ( مردم را ) به سوي حق رهنمود ميكردند و ( به سبب تمسّك ) به حق ( به هنگام داوري ) دادگري مينمودند .
توضيحات :
« أُمَّةٌ » : گروه فراواني . مراد از اين گروه زياد ، عُقَلائي است كه در زمان موسي گوسالهپرستي نكردند و در برابر سُفَهاء قرار داشتند ، و يا اين كه مراد عدّهاي از اصحاب پيغمبر است كه در صدر اسلام آئين اسلام را پذيرفتند . « بِهِ » : به حق . « يَعْدِلُونَ » : دادگري ميكنند .
سوره أعراف آيه 160
متن آيه :
وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطاً أُمَماً وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
ترجمه :
بنياسرائيل را به دوازده قبيله و شاخه تقسيم كرديم ، و هنگامي كه آنان از موسي تقاضاي آب كردند ، به موسي وحي كرديم كه با عصاي خود بر سنگ بزن . به ناگاه دوازده چشمه از آن سنگ بيرون جوشيد . هر دستهاي از مردمان با آبشخور خود آشنا شد ( و هيچ قبيلهاي مزاحم قبيله ديگري نگرديد ) و ابر را سايبان ايشان كرديم ( و بدينوسيله آنان را از گرماي سوزان بيابان محفوظ داشتيم ) و ترنجبين و بلدرچين نصيب ايشان كرديم ( و بدانان گفتيم : ) از چيزهاي پاكي بخوريد كه روزي شما كردهايم . ( ولي آنان در حق اين نعمتها ناشكري كردند و ستم ورزيدند ) امّا به ما ستم نكردند بلكه به خودشان ستم نمودند ( و زيان ناسپاسي متوجّه خودشان گرديد ) .
توضيحات :
« قَطَّعْنَاهُمْ » : آنان را تقسيم كرديم . « أَسْبَاطاً » : جمع سِبْط ، نوادگان . مراد قبائل است و هر قبيلهاي از نسل مردي . بدل است ؛ نه تمييز . واژه ( أَسْباط ) گاهي در معني مفرد يعني قبيله استعمال شده است ، همان گونه كه ( أَنصار ) براي گروه ويژهاي از اصحاب ، عَلَم شده است . در اين صورت ميتوان ( أَسْباطاً ) را تمييز بشمار آورد . « أُمَماً » : جماعت . گروه . بدل دوم ( اثْنَتَيْ عَشْرَةَ ) يا عطف بيان يا بدل ( أَسْباطاً ) است . « إِنبَجَسَتْ » : برجوشيد . فوّاره زد ( نگا : بقره / 60 ) . « مَشْرَب » : آبشخور . « ظَلَّلْنا » : سايبان كرديم . « غَمَام » : ابر . « مَنّ » : ترنجبين . گزنگبين . « سَلْوَيا » : پرنده بلدرچين . سُماني ( نگا : بقره / 57 ) .
سوره أعراف آيه 161
متن آيه :
وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُواْ حِطَّةٌ وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ
ترجمه :
و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه بديشان گفته شد : در اين شهر ( بزرگي كه پيغمبرتان موسي برايتان نام برده است ) سكونت گزينيد و هرگونه كه ميخواهيد و هرچه كه لازم داريد ( از خوراكيها و ميوههاي آنجا ) بخوريد و بگوئيد : خداوندا ! از گناهان ما درگذر ، و از دروازه ( آن شهر ) با خشوع و خضوع وارد شويد تا گناهان شما را بيامرزيم . ما به نيكوكاران ( از عفو و مغفرت ) فزونتر ميبخشيم .
توضيحات :
« حِطَّةٌ » : زدودن . برطرفكردن ( نگا : بقره / 58 ) . « سُجَّداً » : فروتنانه ( نگا : بقره / 58 ) .
سوره أعراف آيه 162
متن آيه :
فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزاً مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُواْ يَظْلِمُونَ
ترجمه :
سپس ستمگران ( از فرمان خدايشان سرپيچي كردند و ) گفتاري را كه بدانان گفته شده بود ديگر كردند و دگرگون گفتند ؛ پس در برابر سرپيچي و تمرّدشان ، از آسمان بر آنان عذابي فرستاديم .
توضيحات :
« رِجْزاً » : عذاب . عقوبت . ( نگا : بقره / 59 ) .
سوره أعراف آيه 163
متن آيه :
واَسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعاً وَيَوْمَ لاَ يَسْبِتُونَ لاَ تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ
ترجمه :
از آنان درباره ( سرگذشت اهالي ) شهر ( ايله ) كه در ساحل دريا بود بپرس . ( به ياد بياورند ) هنگامي را كه آنان ( در روز شنبه از حدود و مقرّرات خدا ) تجاوز ميكردند . همان هنگام كه ماهيانشان روز شنبه به سويشان ميآمدند ( روي آب ) و خودنمائي ميكردند ، امّا در غير روز شنبه به سويشان نميآمدند ( و اين هم آزمايشي از سوي خدا بود ) . به همين منوال آنان را پيوسته به سبب فسق و فجور دائمي و مستمرّشان ( با آزمونهاي گوناگون ) ميآزموديم ( تا نيكوكاران پاكسيرت از بدكاران بد طينت جدا و مشخّص شوند ) .
توضيحات :
« عَنِ الْقَرْيَةِ » : درباره شهر و اهل شهر . « حَاضِرَةَ الْبَحْرِ » : مشرف بر دريا . كنار دريا . « يَعْدُونَ » : تجاوز ميكردند . ستم مينمودند . « حِيتَان » : جمع حُوت ، ماهيها . « شُرَّعاً » : جمع شارع به معني نزديك و نمايان . سربرافراشته . پياپي . حال است « تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ . . . شُرَّعاً » : ماهيهاي آن نواحي روي آب خودنمائي ميكردند . ماهيهاي آنجا از آب سر به در ميآوردند . ماهيهاي آن مكان ، پياپي ميآمدند و به دنبال همديگر رديف ميشدند .
سوره أعراف آيه 164
متن آيه :
وَإِذَ قَالَتْ أُمَّةٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً اللّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِيداً قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
ترجمه :
و ( به ياد يهوديان بياور ) هنگامي را كه گروهي از ( صلحاي اسلاف ) ايشان ( كه همچون ديگران نافرماني و بزهكاري نميكردند ) به كساني ميگفتند ( كه سركشان و گناهكاران را پند ميدادند و موعظه ميكردند : ) چرا مردماني را پند ميدهيد كه خداوند آنان را ( به سبب كفر و معاصي ، در دنيا ) نابود ميكند يا ( در آخرت ) عذاب شديدي خواهد داد ؟ ( مگر نميدانيد كه پند و اندرز در اينان تأثيري ندارد و نرود ميخ آهنين در سنگ ؟ ) ميگفتند : ( ما به وظيفه خود كه امر به معروف و نهي از منكر است عمل ميكنيم ) تا در پيشگاه پروردگارتان معذور بوده ( و رفع مسؤوليّت از خويشتن كرده باشيم ) و شايد هم ( اين بيچارگان از گناه باز ايستند و نور ايمان زواياي درونشان را روشن سازد و راه ) تقوا و پرهيزگاري در پيش گيرند .
توضيحات :
« أُمَّةٌ » : جماعت . گروه . « مَعْذِرَةً » : براي داشتن عذر تقصير در پيشگاه ربّ جليل . مفعولله است .
سوره أعراف آيه 165
متن آيه :
فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ
ترجمه :
امّا هنگامي كه پندها و اندرزهائي را نشنيدند كه بدانها تذكّر داده شدند ، كساني را كه ( ديگران را نصيحت مينمودند و آنان را ) از بدي نهي ميكردند از ( عذاب به دور داشتيم و از بلا ) رهانيديم ، و كساني را كه ( مخالفت فرمان ميكردند و بيشتر و بيشتر گناه ميورزيدند و بدين وسيله بر خود و جامعه ) ستم مينمودند ، به خاطر استمرار بر معاصي و نافرماني ، به عذاب سختي گرفتار ساختيم .
توضيحات :
« نَسُوا » : فراموش كردند . در گوش نگرفتند و توجّه ننمودند . « بَئِيسٍ » : سخت . شديد .
سوره أعراف آيه 166
متن آيه :
فَلَمَّا عَتَوْاْ عَن مَّا نُهُواْ عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ
ترجمه :
و هنگامي كه از ترك چيزهائي كه از آنها نهي ميشدند سر باز زدند و سركشي نمودند ، خطاب بدانان گفتيم : به بوزينگان مطرودي تبديل شويد ( و به سبب خوي حيواني از جامعه انساني مطرود و در ميان مردمان منفور و از رحمت يزدان به دور گرديد ) .
توضيحات :
« عَتَوْا » : سركشيكردند . « قِرَدَةً خَاسِئينَ » : ( نگا : بقره / 65 ، مائده / 60 ) .
سوره أعراف آيه 167
متن آيه :
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَن يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
ترجمه :
و ( نيز به ياد يهوديان بياور ) آن گاه را كه پروردگار تو ( توسّط پيغمبران به نياكان ايشان گوشزد و ) اعلام كرد كه تا دامنه روز قيامت كسي را بر آنان چيره ميگرداند كه بدترين عذاب را بدانان ميچشاند . بيگمان پروردگار تو ( به عاصيان و طاغيان ) هرچه زودتر عقاب ميرساند و او ( نسبت به مطيعان و توبهكاران ) آمرزنده و مهربان است .
توضيحات :
« تَأَذَّنَ » : مؤكّداً اعلام كرد ( نگا : ابراهيم / 7 ) . « لَيَبْعَثَنَّ » : حتماً ميفرستد . « يَسُومُهُم » : ( نگا : بقره / 49 ) .
سوره أعراف آيه 168
متن آيه :
وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الأَرْضِ أُمَماً مِّنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
ترجمه :
و آنان را در زمين به گروههائي تقسيم كرديم . برخي از ايشان صالح بودند ( كه عبارتند از : مؤمنان ) و بعضي از آنان جز آنان بودند ( كه عبارتند از : كافران و منافقان ) و ( همگان اعم از دينداران و بيدينان ) ايشان را به نيكيها و بديها آزمايش كرديم تا اين كه ( پشيمان شوند و از خواب غفلت بيدار و به سوي كردگار ) باز گردند .
توضيحات :
« قَطَّعْنَاهُمْ فِي الأرْضِ أُمَماً » : يهوديان را در اقطار زمين ميان ديگران پراكنده ساختيم . « بَلَوْناهُمْ » : ايشان را آزموديم .
سوره أعراف آيه 169
متن آيه :
فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُواْ الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الأدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِن يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِّثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم مِّيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لاَّ يِقُولُواْ عَلَى اللّهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَدَرَسُواْ مَا فِيهِ وَالدَّارُ الآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ
ترجمه :
بعد از آن ، فرزندان ناخلفي جانشين آنان شدند كه وارث كتاب ( آسماني تورات ) گشتند ( امّا بدان عمل نكردند . چرا كه به جاي پيروي از حق به دنبال ماديات روان شدند و ) كالاي اين جهانِ داني را دريافت ميداشتند و ( متاع سراي باقي را ناديده ميگرفتند و به تحريف كلام آسماني دست مييازيدند و حلال و حرام را همسان ميشمردند و به خود ) ميگفتند : ( انشاء الله ) بخشيده خواهيم شد ، و حال آن كه اگر باز هم كالائي همانند كالاي نخست ( از راه حرام و حتّي با تحريف كلام ) به دستشان ميرسيد آن را دريافت ميداشتند ( و بدين وسيله با وجود اصرار بر گناه ، اميد آمرزش در سر ميپروراندند ! ) مگر از آنان در كتاب ( تورات ) پيمان گرفته نشده است كه از زبان خدا جز حق نگويند ؟ و حال آن كه آنچه را در كتاب ( تورات ) است خوانده و فهم كردهاند و ( ديدهاند كه بايد حق را بگويند ؛ نه باطل را ، و متاع ) دنياي ديگر بسي بهتر ( از كالاي اين دنيا ) براي كساني است كه پرهيزگاري كنند ( و از خداي بترسند . چرا نميانديشيد و همچنان بر گناه استمرار ميورزيد ؟ ) مگر عقل نداريد و نميفهميد ( كه جهان باقي را نبايد به خاطر جهان فاني از دست داد ؟ ) .
توضيحات :
« خَلَفَ » : جانشين و جايگزين گرديد . سر رشته كارها را به دست گرفت . « خَلْفٌ » : جانشينان بد . فرزندان ناصالح . اسم جمع يا مصدر است . « عَرَض » : كالا . متاع . « هذا الأدْني » : اصل آن : مَتاعَ هَذا الشَّيْءِ الأدْني است كه اين جهانِ فاني است .
سوره أعراف آيه 170
متن آيه :
وَالَّذِينَ يُمَسَّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ إِنَّا لاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ
ترجمه :
و آنان كه به كتاب ( آسماني تورات سخت پايبند بوده و بدان ) متمسّك ميشوند و نماز ( واجب بر خويشتن ) را به جاي ميآورند ( پاداش بزرگي دارند و ) ما پاداش اصلاحگران ( خود و جامعه انساني ) را هدر نميدهيم .
توضيحات :
« يُمْسِكُونَ » : متمسّك ميشوند . پايبند تعاليم آن ميباشند .
سوره أعراف آيه 171
متن آيه :
وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
ترجمه :
و ( نيز به خاطر بنياسرائيل بياور ) هنگامي را كه كوه ( طور ) را بر فراز سر آنان نگاه داشتيم . آن چنان كه انگار سايباني ( يا تكّهاي ابر ) است ، و ايشان گمان بردند كه بر سرشان فرو ميافتد . ( در اين وقت خوف و هراس ، بديشان گفتيم : ) آنچه را ( از تورات ) به شما داديم محكم برگيريد و در عمل بدان كوشا باشيد و آنچه را در آن است بررسي كنيد و در مدّنظر گيريد تا پرهيزگار شويد ( و خويشتن را با مواظبت احكام و دستورات آن ، از عذاب به دور داريد ) .
توضيحات :
« نَتَقْنا » : از جاي كنديم و بالابرديم ( نگا : بقره / 63 ) . « ظُلَّةٌ » : سايبان .
سوره أعراف آيه 172
متن آيه :
وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ
ترجمه :
( اي پيغمبر ! براي مردم بيان كن ) هنگامي را كه پروردگارت فرزندان آدم را از پشت آدميزادگان ( در طول اعصار و قرون ) پديدار كرد و ( عقل و ادراك بدانان داد تا عجائب و غرائب گيتي را دريابند و از روي قوانين و سنن منظّم و شگفتانگيز هستي ، خداي خود را بشناسند و بالاخره با خواندن دلائل شناخت يزدان در كتاب باز و گسترده جهان ، انگار خداوند سبحان ) ايشان را بر خودشان گواه گرفته است ( و خطاب بدانان فرموده است ) كه : آيا من پروردگار شما نيستم ؟ آنان ( هم به زبان حال پاسخ داده و ) گفتهاند : آري ! گواهي ميدهيم ( توئي خالق باري . ما دلائل و براهين جهان را موجب اقرار و اعتراف شما مردمان كردهايم ) تا روز قيامت نگوئيد ما از اين ( امر خداشناسي و يكتاپرستي ) غافل و بيخبر بودهايم .
توضيحات :
« أَخَذَ » : پديد آورد . « مِن ظُهُورِهِمْ » : از پشتهاي ايشان . مراد ستون فقرات است . بدل از ( مِن بَني ءَادَمَ ) است . « أَن تَقُولُوا » : مفعولله براي مطالب پيشين ، يعني پديداركردن و به گواهي گرفتن و گواهي دادن است .
سوره أعراف آيه 173
متن آيه :
أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ
ترجمه :
يا اين كه نگوئيد : نياكان ما پيش از ما شرك ورزيدند و ما هم فرزندان آنان بوديم ( و چون چيزي در دست نداشتيم كه با آن حق را از باطل بشناسيم ، از ايشان پيروي كرديم . لذا خويشتن را بيگناه ميدانيم . پروردگارا ! ) آيا به سبب كاري كه باطلگرايان ( يعني نياكان مشرك ما كه بنيانگذاران بتپرستي بودهاند ) كردهاند ما را ( مجازات ميكني و در روز رستاخيز با عذاب خود ) نابودمان ميگرداني ؟
توضيحات :
« أَفَتُهْلِكُنا » : آيا ما را نابود ميگرداني ؟ مراد از نابودي در اينجا عقاب رساندن و مجازات كردن است .
سوره أعراف آيه 174
متن آيه :
وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
ترجمه :
اين چنين آيات ( كتابِ خواندنيِ آسماني ) را توضيح ميدهيم ( و نشانههاي كتابِ ديدنيِ جهانيِ دالّ بر وجود خدا را مينمايانيم ) بلكه آنان ( كه هم اينك يا در آينده ميزيند از مخالفت با حق و تقليد از باطل ) دست بردارند .
توضيحات :
« كَذلِكَ » : مثْلِ آن بيان شيوا و گويا .
سوره أعراف آيه 175
متن آيه :
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِيَ آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ
ترجمه :
( اي پيغمبر ! ) براي آنان بخوان خبر آن كسي را كه به او ( علم و آگاهي از ) آيات خود را داديم ( و او را از احكام كتاب آسماني پيغمبر روزگار خود مطّلع ساختيم ) امّا او از ( دستور ) آنها بيرون رفت ( و بدانها توجّه نكرد ) و شيطان بر او دست يافت و از زمره گمراهان گرديد .
توضيحات :
« أُتْلُ » : بخوان . « نَبَأ » : خبر . « الَّذِي » : كسي كه . مردي كه . نام شخص مذكور ، در قرآن و حديث تعيين نشده است . به هر حال مصداق آيه شريفه شامل هركسي است كه داراي چنين صفتي باشد . يعني از حق مطّلع گردد و از آن پيروي كند ، امّا بعدها از آن برگردد و راه ستيز در پيش گيرد . « إِنسَلَخَ » : پوست انداخت . در اينجا مراد اين است كه نسبت به آيات كافر شد و به تركِ آنها گفت . « أَتْبَعَهُ » : دنبالش كرد . و بدو رسيد . او را پيروِ خود كرد . مراد اين است كه شيطان بر او تسلّط و غلبه پيدا كرد . « الْغَاوِينَ » : گمراهان .
سوره أعراف آيه 176
متن آيه :
وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
ترجمه :
امّا ما اگر ميخواستيم مقام او را با اين آيات بالا ميبرديم و ( دانشش را مايه سعادتش مينموديم . امّا اجبار برخلاف سنّت ما است و لذا او را به حال خود رها ساختيم ) ليكن او به زمين آويخت ( و به پستي گرائيد و به سوي آسمان هدايت بالا نرفت ) و از هوي و هوس خويش پيروي كرد . مَثل او بسان مَثل سگ است كه اگر بر او بتازي ، زبان از دهان بيرون ميآورد و اگر هم آن را به حال خود واگذاري ، زبان از دهان بيرون ميآورد . اين داستان گروهي است كه آيات ما را تكذيب ميدارند . ( چنين افرادي بر اثر آرزوپرستي و دنياپرستي ، دائماً در پي مالاندوزي روان و نالانند و از ترس زوال نعمت و هراس از مرگ بيقرار و بيآرامند ) . پس داستان را بازگو كن بلكه بينديشند ( و از كفر و ضلال برگردند ) .
توضيحات :
« أَخْلَدَ إِلَي الأرْضِ » : به دنيا چسبيد و بدان گرائيد . به پستي گرائيد . « يَلْهَثْ » : زبان بيرون ميآورد . « تَحْمِل » : حمله كني . بتازي . « ذلِكَ » : آن . اشاره به وصف سگ يا اشاره به وضع شخصي است كه از دلائل توحيد و آيات كتاب آسماني آگاه باشد و به ترك آنها گويد و به دنبال آرزوي نفساني و وساوس شيطاني رود .
سوره أعراف آيه 177
متن آيه :
سَاء مَثَلاً الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ كَانُواْ يَظْلِمُونَ
ترجمه :
چه بد مثَلي دارند كساني كه آيات ما را تكذيب ميكنند . آنان ( با اين انحراف و انكار ، به ما ستم نميرسانند ، بلكه ) به خود ستم ميكنند ( چرا كه خويشتن را از سعادت اخروي محروم ميسازند ) .
توضيحات :
« سآءَ مَثَلاً » : چه مثل بدي . واژه ( مَثَلاً ) تمييز است . « الْقَوْمُ » : مبتدا است و ماقبل آن خبر بشمار است ، يا اين كه خبر مبتداي محذوف است . « وَ أَنفُسَهُمْ كانُوا يَظْلِمُونَ » : اين جمله يا جمله مستأنفه است و معني آن گذشت . يا اين كه عطف بر ( كَذَّبُوا . . . ) است و معني چنين ميشود : چه بد مثلي دارند كساني كه آيات ما را تكذيب ميكنند و به خود ستم ميورزند .
سوره أعراف آيه 178
متن آيه :
مَن يَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَمَن يُضْلِلْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
ترجمه :
هر كه را خداوند ( به راه حق ) هدايت كند ، حقيقه او راه يافته ( و به سعادت دو جهان رسيده ) است ، و هر كه را ( به سبب سيطره هوي و هوسش ، از اين توفيق محروم و از راه حق ) گمراه كند ، زيانكار ايشانند .
توضيحات :
« الْمُهْتَدِي » : راه يافته . راهياب . « الْخَاسِرُونَ » : زيانكاران . ذكر بخش اوّل آيه به صورت مفرد و بخش دوم آن به صورت جمع ، ميتواند اشاره به اين باشد كه راه حق يكي بيش نيست و راه باطل متشعّب و فراوان است .
سوره أعراف آيه 179
متن آيه :
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ
ترجمه :
ما بسياري از جنّيان و آدميان را آفريده و ( در جهان ) پراكنده كردهايم كه سرانجام آنان دوزخ و اقامت در آن است . ( اين بدان خاطر است كه ) آنان دلهائي دارند كه بدانها ( آيات رهنمون به كمالات را ) نميفهمند ، و چشمهائي دارند كه بدانها ( نشانههاي خداشناسي و يكتاپرستي را ) نميبينند ، و گوشهائي دارند كه بدانها ( مواعظ و اندرزهاي زندگيساز را ) نميشنوند . اينان ( چون از اين اعضاء چنان كه بايد سود نميجويند و منافع و مضارّ خود را از هم تشخيص نميدهند ) همسان چهارپايانند و بلكه سرگشتهترند ( چرا كه چهارپايان از سنن فطرت پا فراتر نميگذارند ، ولي اينان راه افراط و تفريط ميپويند ) . اينان واقعاً بيخبر ( از صلاح دنياو آخرت خود ) هستند .
توضيحات :
« ذَرَأْنَا » : آفريدهايم و در جهان پراكنده ساختهايم . « لا يَفْقَهُونَ » : نميفهمند . درك نميكنند .
سوره أعراف آيه 180
متن آيه :
وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَآئِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
ترجمه :
خدا داراي زيباترين نامها است ( كه بر بهترين معاني و كاملترين صفات دلالت مينمايند . پس به هنگام ستايش يزدان و درخواست حاجات خويش از خداي سبحان ) او را بدان نامها فرياد داريد و بخوانيد ، و به ترك كساني بگوئيد كه در نامهاي خدا به تحريف دست مييازند ( و واژههائي به كار ميبرند كه از نظر لفظ يا معني ، منافي ذات يا صفات خدا است ) ، آنان كيفر كار خود را خواهند ديد .
توضيحات :
« الْحُسْنَيا » : مؤنّث أَحْسَن است ، به معني زيباترين واژهها از لحاظ معاني و صفات است . « فَادْعُوهُ بِهَا » : خدا را با آنها نام ببريد و ذكر كنيد و بخوانيد . « ذَرُوا » : رها سازيد . بيمبالات و بيتوجّه شويد . « يُلْحِدُونَ » : اسامي را تحريف ميكنند . مراد از الحاد در اسماء خدا اين است كه الفاظ و مفاهيم آن را تحريف كنند ، يا اين كه خدا را به اوصافي توصيف نمايند كه شايسته ذات او نيست ، و يا اين كه صفات خدا را براي مخلوقات خدا به كار برند .
سوره أعراف آيه 181
متن آيه :
وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ
ترجمه :
در ميان آفريدگانمان ، گروهي هستند كه به ( سبب دوست داشتِ ) حق ( ديگران را به سوي حق ) دعوت ميكنند ، و ( در حكمها و داوريهايشان هم به سبب عشق به حق ) به حق دادگري ميكنند .
توضيحات :
« بِالْحَقِّ » : به سبب دوست داشت حق . به سبب ايمان به حق و تمسّك بدان .
سوره أعراف آيه 182
متن آيه :
وَالَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
كساني كه آيات ( قرآني و نشانههاي جهاني ) ما را تكذيب ميدارند ، كمكم گرفتار و ( به عذاب خود ) دچارشان ميسازيم ، از راهي و به گونهاي كه نميدانند .
توضيحات :
« سَنَسْتَدْرِجُهُمْ » : درجه به درجه بالايشان ميبريم و كمكم در پيله نعمت اسير و گرفتارشان ميسازيم . آهسته و آرام به سوي هلاك و عذابشان مي كشانيم و مي لغزانيم . « مِنْ حَيْثُ » : از راهي كه . به گونهاي كه .
سوره أعراف آيه 183
متن آيه :
وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ
ترجمه :
و به آنان مهلت ميدهم ( و در عقوبت ايشان شتاب نميورزم و در گمراهي رهايشان ميسازم ) . بيگمان طرح و نقشه من سخت استوار است ( و دائماً ايشان را ميپايد و نابودشان مينمايد ) .
توضيحات :
« أُمْلِي » : مهلت ميدهم ( نگا : آلعمران / 178 ) . « كَيْد » : چارهجوئي نهاني . « مَتِينٌ » : محكم و استوار .
سوره أعراف آيه 184
متن آيه :
أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُواْ مَا بِصَاحِبِهِم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ مُّبِينٌ
ترجمه :
آيا آنان ( تا به حال درباره چيزي كه پيغمبر ايشان را به سوي آن دعوت مينمايد ) نينديشيدهاند ( تا آشكارا بدانند ) همنشين ايشان ( كه از سوي خدا مبعوث شده است ) ديوانه نيست ، بلكه او تنها و تنها بيمدهنده آشكار ( و بيانگر احكام كردگار ) است .
توضيحات :
« صاحِب » : همنشين . همدم . « جِنَّةٍ » : جنون . ديوانگي . ( نگا : مؤمنون / 25 ، سبأ / 8 و 46 ) . « مُبِين » : واضح و آشكار . بيانگر ( نگا : مائده / 19 ) .
سوره أعراف آيه 185
متن آيه :
أَوَلَمْ يَنظُرُواْ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَن يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
( آنان به يكتاپرستي و توحيدي كه محمّد ايشان را بدان ميخواند ، ايمان نميآورند ) آيا آنان به مُلك ( پهناور و عظمت شگفت ) آسمانها و زمين ( و عجائب و غرائب آنها ) و به هر آنچه كه خدا آفريده است نمينگرند ( و آنها را ورانداز و وارسي نميكنند ، تا كمال قدرت صانع و وحدانيّت مالك جهان را ببينند ؟ ) و آيا نميانديشند كه چه بسا اجل آنان نزديك شده باشد ؟ ( پس تا فرصت باقي است حق را بپذيرند و ايمان به حق را در خود تقويت كنند ، و در پذيرش اسلام امروز و فردا نكنند . اگر آنان به اين قرآن كه پر است از دليل و برهان ، ايمان نياورند ) پس بالاتر از آن به چه سخني ( و دعوت ديگري ) ايمان ميآورند ؟ ( شايد در انتظار كتابي برتر از قرآنند ؟ چه نادان مردمانند ؟ ) .
توضيحات :
« مَلَكُوت » : مُلك عظيم و سُلطه فوقالعاده ، آنچه تحت سيطره و سيادت پادشاه قرار ميگيرد . مراد از ملكوت آسمانها و زمين ، عجائب و غرائب و دلائل و براهين موجود در آنها است ( نگا : انعام / 75 ) . « حَدِيث » : كلام . سخن . « بَعْدَهُ » : بعد از قرآن . مرجع ضمير ( هُ ) قرآن است كه از سياق كلام پيدا است ( نگا : جاثيه / 6 ) . مراد اين است كه كسي به قرآن ايمان نميآورد ، بايد از ايمان آوردن او به چيز ديگري قطع اميد كرد .
سوره أعراف آيه 186
متن آيه :
مَن يُضْلِلِ اللّهُ فَلاَ هَادِيَ لَهُ وَيَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ
ترجمه :
خدا هركه را ( به سبب انتخاب راه بد و به خاطر انجام اعمال زشت و نابه كاريهاي هميشگي او ، از كتابهاي آسماني منحرف و از راه حق ) گمراه سازد ، هيچ راهنمائي نخواهد داشت ، و خداوند آنان ( يعني چنين كسي و افرادي چون او گمراه ) را رها ميسازد تا در طغيان و سركشي خود سرگردان و ويلان شوند ( و به سبب اصرار بر كفر و ضلال و دشمني مستمرّ باايمان و كمال ، راه به جائي نبرند ) .
توضيحات :
« يَعّمَهُونَ » : سرگردان و حيران شوند . از ماده ( عَمَهُ ) به معني : چرخش و گردش در امواج گمراهي و سرگرداني ( نگا : بقره / 15 ) . مفرد آوردن ضمير در اوّل آيه ، با توجّه به لفظ ( مَنْ ) و جمعآوردن آن در آخر آيه با توجّه به معني ( مَنْ ) است .
سوره أعراف آيه 187
متن آيه :
يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي لاَ يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ
ترجمه :
راجع به قيامت از تو ميپرسند و ميگويند : در چه زماني ( دنيا به پايان ميرسد و ) قيامت رخ ميدهد ؟ بگو : تنها پروردگارم از آن آگاه است ، و كسي جز او نميتواند در وقت خود آن را پديدار سازد ( و از پايان اين جهان و سرآغاز آن جهان مردمان را بياگاهاند . اطّلاع از هنگامه قيامت ) براي ( ساكنان ) آسمانها و زمين سنگين و دشوار است ( و هرگز دانش ايشان بدان نميرسد ) . قيامت ناگهاني به وقوع ميپيوندد و بر سرتان ميتازد . از تو ميپرسند : انگار تو از ( شروع ) قيامت باخبري ؟ بگو : اطّلاع از آن ، خاصّ يزدان است ، وليكن بيشتر مردمان ( اين مسأله و فلسفه آن را چنان كه بايد ) نميدانند .
توضيحات :
« السَّاعَةِ » : وقت پايان جهان . قيامت . « مُرْسَاهَا » : به وقوع پيوستن آن . ( مُرْسي ) مصدر ميمي و از ماده ( رَسْو ) است . « لا يُجَلّيها » : پرده از آن به كنار نميزند و آشكارش نميسازد . « لِوَقْتِهَا » : در هنگام خود . لام آن لام توقيت نام دارد و به معني ( عِندَ ) است . مانند : ( أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ . . . سوره اسراء ، آيه 78 ) . « ثَقُلَتْ » : آگاهي از آن دشوار و محال است . خوف و هراس آن سنگيني ميكند بر . « حَفِيٌّ » : مُصِرّ و حريص . آگاه . « كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا » : انگار تو سخت جويا و خواستار آني . انگار كه تو از آن مطلع و باخبري .
سوره أعراف آيه 188
متن آيه :
قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعاً وَلاَ ضَرّاً إِلاَّ مَا شَاء اللّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
بگو : من مالك سودي و زياني براي خود نيستم ، مگر آن مقداري كه خدا بخواهد و ( از راه لطف بر جلب نفع يا دفع شرّ ، مالك و مقتدرم گرداند . ) اگر غيب ميدانستم ، قطعاً منافع فراواني نصيب خود ميكردم ( چرا كه با اسباب آن آشنا بودم ) و اصلاً شرّ و بلا به من نميرسد ( چرا كه از موجبات آن آگاه بودم . حال كه از اسباب خيرات و بركات و از موجبات آفات و مضرّات بيخبرم ، چگونه از وقوع قيامت آگاه خواهم بود ؟ ) . من كسي جز بيمدهنده و مژدهدهنده مؤمنان ( به عذاب و ثواب يزدان ) نميباشم .
توضيحات :
« لاَسْتَكْثَرْتُ » : حتماً افزونطلبي ميكردم . خيلي فراهم ميآوردم .
سوره أعراف آيه 189
متن آيه :
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِيفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحاً لَّنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ
ترجمه :
او آن كسي است كه شما را از يك جنس آفريد ، و همسران شما را از جنس شما ساخت تا شوهران در كنار همسران بياسايند . ولي ( بسيار اتّفاق ميافتد كه ) هنگامي كه شوهران با همسران آميزش جنسي ميكنند ، همسران بار سبكي ( به نام جنين ) برميدارند و به آساني با آن روزگار را بسر ميبرند . امّا هنگامي كه بار آنان سنگين ميشود ، شوهران و همسران خداي خود را فرياد ميدارند و ميگويند : اگر فرزند سالم و شايستهاي به ما عطاء فرمائي از زمره سپاسگزاران خواهيم بود .
توضيحات :
« نَفْسٍ واحِدَةٍ » : مراد نسل و نوع انسانها است ( نگا : روم / 21 ) به عبارت ديگر ، در اينجا واحد نوعي موردنظر است ؛ نه واحد شخصي . « تَغَشّاها » : با او همبستر شد . « مَرَّتْ بِهِ » : او را برد . مراد اين است كه وجود آن سنگيني نكرد و در انجام كارها وقفهاي ايجاد ننمود . « أَثْقَلَتْ » : به سبب بزرگ شدن جنين ، سنگين شد . « صَالِحاً » : شايسته . مراد فرزندي است كه شايسته زندگي بوده و سالم و تندرست باشد .
سوره أعراف آيه 190
متن آيه :
فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحاً جَعَلاَ لَهُ شُرَكَاء فِيمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ
ترجمه :
امّا وقتي كه خداوند فرزند سالم و شايستهاي بدانان داد ، در دادن آن ، چيزهائي ( از قبيل : قبور اولياء و صلحاء ، و اشخاص و اصنام ) را انباز خدا ميسازند ، و خدا بس بالاتر از آن است كه همسان انبازهاي ايشان شود .
توضيحات :
« فِيمَا » : در اعطاء . واژه ( ما ) ميتواند مصدري و به معني : دادن ، و يا اين كه موصول و به معني : خداداد باشد . « عَمَّا » : از كاري كه . از چيز يا چيزهائي كه . واژه ( ما ) مصدري يا موصول است .
سوره أعراف آيه 191
متن آيه :
أَيُشْرِكُونَ مَا لاَ يَخْلُقُ شَيْئاً وَهُمْ يُخْلَقُونَ
ترجمه :
آيا چيزهائي را انباز خدا ميسازند كه نميتوانند چيزي را بيافرينند و بلكه خودشان هم آفريده ميشوند ؟
توضيحات :
« لا يَخْلُقُ . . . يُخْلَقُونَ » : ذكر فعل نخست به صورت مفرد ، به خاطر رعايت لفظ ( ما ) و ذكر فعل دوم به صورت جمع ، به خاطر رعايت معني آن است .
سوره أعراف آيه 192
متن آيه :
وَلاَ يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَلاَ أَنفُسَهُمْ يَنصُرُونَ
ترجمه :
انبازهاي آنان نه ميتوانند ايشان را ياري دهند و نه ميتوانند خويشتن را كمك نمايند .
توضيحات :
. . .
سوره أعراف آيه 193
متن آيه :
وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ يَتَّبِعُوكُمْ سَوَاء عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنتُمْ صَامِتُونَ
ترجمه :
( اي بتپرستان ! ) شما اگر انبازهاي خود را به فرياد خوانيد تا شما را هدايت كنند ، پاسخ شما را نميتوانند بدهند و خواسته شما را برآورده كنند . براي شما يكسان است ، خواه آنها را به فرياد خوانيد ، و خواه خاموش باشيد ( و آنها را به ياري نطلبيد . در هر دو صورت تكاني و كمكي از آنها نميبينيد ) .
توضيحات :
« إِن تَدْعُوهُمْ إِلَي الْهُدَيا لا يَتَّبِعُوكُمْ » : اگر شما از آنها تقاضاي هدايت كنيد ، تقاضاي شما برآورده نميشود . اگر شما بخواهيد آنها را هدايت كنيد ، از شما پيروي نميكنند . « صَامِتُونَ » : جمع صامت به معني خاموش .
سوره أعراف آيه 194
متن آيه :
إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
ترجمه :
بتهائي را كه بجز خدا فرياد ميداريد و ميپرستيد ، بندگاني همچون خود شما هستند ( و كاري از آنان ساخته نيست و نميتوانند فريادرس شما باشند ) . آنان را به فرياد خوانيد و ( از ايشان استمداد جوئيد ) اگر راست ميگوئيد ( كه كاري از ايشان ساخته است ) بايد كه به شما پاسخ دهند ( و نياز شما را برآورده كنند ) .
توضيحات :
« إِنَّ الّذِينَ تَدْعُونَ » : كساني را كه به كمك ميطلبيد و به فرياد ميخوانيد . بتهائي را كه فرياد ميداريد و ميپرستيد . « تَدْعُونَ » : صدا ميزنيد و به فرياد ميخوانيد . ميپرستيد . « عِبَادٌ » : مراد كساني است كه ندا ميگردند و به كمك خوانده ميشوند . يا مراد اصنام جمادي است كه بنا به عقيده بتپرستان واژههاي خاصّ ذويالعقول ، يعني ( الَّذِينَ ) و ( عِبَادٌ ) براي آنها به كار رفته است ، و به حكم تكوين فرمانبردار خدايند .
سوره أعراف آيه 195
متن آيه :
أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُواْ شُرَكَاءكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلاَ تُنظِرُونِ
ترجمه :
آيا اين بتها داراي پاهائي هستند كه با آنها راه بروند ؟ يا داراي دستهائي هستند كه با آنها چيزي را برگيرند ( و دفع بلا از شما و خويشتن كنند ؟ ) يا چشمهائي دارند كه با آنها ببينند ؟ يا گوشهائي دارند كه با آنها بشنوند ؟ ( پس آنها نه تنها با شما برابر نيستند ، بلكه از شما هم كمتر و ناتوانترند . در اين صورت چگونه آنها را انباز خدا ميكنيد و آنها را ميپرستيد ؟ ) . بگو : اين بتهائي را كه شريك خدا ميدانيد فراخوانيد و سپس شما و آنها همراه يكديگر درباره من نيرنگ و چارهجوئي كنيد و اصلاً مرا مهلت ندهيد ( و اگر ميتوانيد غضبم كنيد و نابودم گردانيد . امّا بدانيد كه اينها موجودات غير مؤثّري هستند و كمترين تأثيري در وضع من و شما ندارند ) .
توضيحات :
« يَبْطِشُونَ بِهَا » : آنچه بخواهند با آنها برميدارند . با آنها دفع بلا ميكنند . « كِيدُونِ » : براي نابوديم نقشه بكشيد و مكر و كيد كنيد . چاره مرا بسازيد . « لا تُنظِرُونِ » : مرا فرصت ندهيد .
سوره أعراف آيه 196
متن آيه :
إِنَّ وَلِيِّيَ اللّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ
ترجمه :
بيگمان سرپرست من خدائي است كه اين كتاب ( قرآن را بر من ) نازل كرده است ، و او است كه بندگان شايسته را ياري و سرپرستي ميكند .
توضيحات :
« يَتَوَلَّيا » : سرپرستي ميكند . ياري ميدهد .
سوره أعراف آيه 197
متن آيه :
وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَلا أَنفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ
ترجمه :
چيزهائي را كه شما بجز خدا فرياد ميداريد و ميپرستيد ، نه ميتوانند شما را ياري دهند و نه ميتوانند خويشتن را كمك كنند .
توضيحات :
. . .
سوره أعراف آيه 198
متن آيه :
وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ يَسْمَعُواْ وَتَرَاهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ
ترجمه :
و اگر از آنها رهنمود بخواهيد ، درخواست شما را نميشنوند ( چه رسد به اين كه شما را ارشاد و راهنمائي كنند . و به ظاهر پيكره ) آنها را ميبينيد كه ( انگار با چشمان خود ) به شما مينگرند ، وليكن چيزي را نميبينند .
توضيحات :
« وَ إِن تَدْعُوهُمْ . . . » : ( نگا : اعراف . 193 ) .
سوره أعراف آيه 199
متن آيه :
خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ
ترجمه :
گذشت داشته باش و آسانگيري كن و به كار نيك دستور بده و از نادانان چشمپوشي كن .
توضيحات :
« الْعَفْوَ » : گذشت . چيزي كه آسان و ساده بوده و براي مردم ميسّر باشد . « الْعُرْفِ » : رفتار و كردار شايسته و پسنديده . « أَعرِضْ » : صرف نظر كن . چشمپوشي كن .
سوره أعراف آيه 200
متن آيه :
وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
ترجمه :
و اگر وسوسهاي از شيطان به تو رسيد ( و خواست تو را از مسير منحرف و از هدف باز دارد ) به خدا پناه ببر ( و خويشتن را بدو بسپار ) . او شنواي دانا است ( و همهچيز را ميشنود و همهچيز را ميداند و هرچه زودتر به فريادت ميرسد ) .
توضيحات :
« يَنزَغَنَّكَ » : تو را وسوسه كند . « إِسْتَعِذْ » : پناه ببر .
سوره أعراف آيه 201
متن آيه :
إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ
ترجمه :
پرهيزگاران هنگامي كه گرفتار وسوسهاي از شيطان ميشوند به ياد ( عداوت و نيرنگ شيطان ، و عقاب و ثواب يزدان ) ميافتند ، و ( در پرتو ياد خدا و به خاطر آوردن دشمنانگي اهريمن ) بينا ميگردند ( و آگاه ميشوند كه اشتباه كردهاند و از راه حق منحرف شدهاند ، و لذا شتابان به سوي حق برميگردند ) .
توضيحات :
« طَآئِفٌ » : خيال بد . وسوسه .
سوره أعراف آيه 202
متن آيه :
وَإِخْوَانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الْغَيِّ ثُمَّ لاَ يُقْصِرُونَ
ترجمه :
و امّا شياطين ، برادران ( اهريمن صفت ) خود ( يعني كافران و منافقان را وسوسه ميكنند و ) در گمراهي كمك و ياريشان ميدهند تا بدانجا كه ديگر ( از گناه باز نميايستند و از هيچ جنايتي ) كوتاهي نميكنند .
توضيحات :
« إِخْوَانُهُمْ » : اخوان شياطين كه منافقان و كافرانند . « يَمُدُّونَهُمْ » : شياطين ناپرهيزگاران را با تشويق بر گناه و سبك جلوهدادن آن مدد ميدهند ، و ناپرهيزگاران هم با پيروي و فرمانبرداري از شياطين ، آنها را كمك و ياري مينمايند .
سوره أعراف آيه 203
متن آيه :
وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِم بِآيَةٍ قَالُواْ لَوْلاَ اجْتَبَيْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يِوحَى إِلَيَّ مِن رَّبِّي هَذَا بَصَآئِرُ مِن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
ترجمه :
هنگامي كه ( در نزول وحي تأخير ميافتد و ) آيهاي براي آنان نميآوري ، ميگويند : چرا آن را بر نميگزيني و از پيش خود نميسازي ؟ ! بگو : من تنها از قرآني پيروي ميكنم كه به من وحي ميشود . اين قرآن بينش و هدايت و رحمت پروردگارتان است براي كساني كه مؤمن باشند ( چرا كه ايشان برابر قوانين آن عمل ميكنند ) .
توضيحات :
« إِجْتَبَيْتَهَا » : آن را برميگزيدي و از پيش خود ميساختي و ارائه ميدادي . « بَصائِرُ » : جمع بصيرت ، به معني بينش درون .
سوره أعراف آيه 204
متن آيه :
وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
ترجمه :
هنگامي كه قرآن خوانده ميشود ، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد تا مشمول رحمت خدا شويد .
توضيحات :
« أَنصِتُوا » : خاموش باشيد .
سوره أعراف آيه 205
متن آيه :
وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ
ترجمه :
پروردگارت را در دل خود ، با فروتني ( در برابر خدا ) و هراس ( از او ) و آهسته و آرام ، صبحگاهان و شامگاهان ياد كن ، و از زمره غافلان مباش .
توضيحات :
« تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً » : فروتنانه و بيمناكانه . با فروتني و هراس . اين دو واژه حال بوده و به معني ( مُتَضَرُّعاً وَ خائِفاً ) است ، و يا اين كه مضافي در تقدير است و در اصل چنين است : ( ذا تَضَرُّعٍ وَ خِيفَةٍ ) . « دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ » : مراد اين است كه اگر خداي را همراه دل با زبان هم ياد كردي ، آهستهتر از بلندكردن صدا و بالاتر از سرّ نهان ، يعني تنها گرداندن زبان باشد ( نگا : اسراء / 110 ) . « الْغُدُوِّ » : صبحگاهان . فاصله طلوع فجر و طلوع خورشيد . « الآصالِ » : جمع أَصيل : شامگاهان . فاصله عصر و مغرب .
سوره أعراف آيه 206
متن آيه :
إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ
ترجمه :
بيگمان كساني كه مقرّبان ( درگاه ) پروردگار تو هستند ، خويشتن را بزرگتر از آن نميدانند كه به پرستش خدا بپردازند ، و بلكه به تسبيح و تقديس او مشغولند و در برابر او كرنش و سجده ميبرند .
توضيحات :
« إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ » : كساني كه در پيش پروردگار تو داراي مقام و منزلت هستند . مراد فرشتگان مقرّب است . « عِندَ رَبِّكَ » : نزد پروردگارت . مراد قرب مكاني نيست ، بلكه مقصود قرب مقامي است .
بازگشت به لیست سورهها