تفسير نور:
سوره بقرة آيه 1
‏متن آيه : ‏
‏ الم ‏

‏ترجمه : ‏
‏الف . لام . ميم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الم » : الف ، لام ، ميم . حروف مقطّعهاي هستند همانند ( المص . المر . ن . ق . . . ) كه در اوائل برخي از سورهها آمدهاند . پروردگار متعال برخي از سورهها را بدانها آغاز كرده است تا بدين وسيله اعجاز قرآن را بنماياند و نشان دهد كه اين قرآن با وجود اين كه از همان حروفي فراهم آمده است كه عربها سخن خويش را از آنها فراهم مينمايند وليكن از ارائه كتابي چون قرآن ، و حتي سورهاي همانند آن ، درمانده و ناتوانند .‏

سوره بقرة آيه 2
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين كتاب هيچ گماني در آن نيست و راهنماي پرهيزگاران است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : آن . در اينجا ميتواند به معني ( اين ) باشد . « الْكِتَابَ » : نوشته . مراد از كتاب در اينجا كتاب معروف معهود براي پيغمبر است كه قرآن ميباشد و خدا آن را بدو وعده فرموده بود . تسميه شيء است به نام آنچه سرانجام بدان منتهي ميشود . « رَيْبَ » : شكّ و شبهه . گمان . « هُديً » : هدايت . راهنمائي . در اينجا ميتواند به معني هادي و راهنما هم باشد . خبر مبتداي محذوفي مانند ( هُوَ ) يا خبر دوم ( ذلِكَ ) است . « الْمُتَّقِينَ » : پرهيزگاران .‏

سوره بقرة آيه 3
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني كه به دنياي ناديده باور ميدارند ، و نماز را به گونه شايسته ميخوانند ، و از آنچه بهره آنان ساختهايم ميبخشند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْغَيْبِ » : آن چيزهائي كه پوشيده و نهان از حواسّ و فراتر از دائره دانش انسان است و خدا و رسول بدان خبر دادهاند . از قبيل : فرشتگان ، جنّ ، رستاخيز ، بهشت ، دوزخ ، چگونگي حساب و كتاب در آخرت . آنچه فراتر از دائره دانش و خرد و روح انسان است « الصَّلاة » : نماز .‏

سوره بقرة آيه 4
‏متن آيه : ‏
‏ والَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني كه باور ميدارند به آنچه بر تو نازل گشته و به آنچه پيش از تو فرو آمده ، و به روز رستاخيز اطمينان دارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ » : مراد قرآن است . « مَآ أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ » : مراد ديگر كتابهاي صحيح آسماني است . از قبيل : تورات و انجيل حقيقي . « وَ بِالآخِرَةِ . . . » : آخرت داخل در غيب متقدّم است و به خاطر اهمّيّت فراوان ذكر شده است .‏

سوره بقرة آيه 5
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين چنين كساني ، هدايت و رهنمود خداي خويش را دريافت كرده و حتماً رستگارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُفْلِحُونَ » : رستگاران . نجاتيافتگان .‏

سوره بقرة آيه 6
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيگمان كفرپيشگان برايشان يكسان است چه آنان را بيم دهي و چه بيم ندهي ، ايمان نميآورند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَوَآءٌ » : يكسان . برابر . « أنذَرْتَ » : بيم دادي . ترساندي .‏

سوره بقرة آيه 7
‏متن آيه : ‏
‏ خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند دلها و گوشهايشان را مهر زده است ، و بر چشمانشان پردهاي است ، و عذاب بزرگي در انتظارشان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَتَمَ » : مهر زده است . كنايه از عدماستعداد ايشان براي پذيرش ايمان و عدم درك آنان است ( نگا : جاثيه / 23 ، روم / 59 ) . « غِشَاوَةٌ » : پرده .‏

سوره بقرة آيه 8
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْيَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در ميان مردم دستهاي هستند كه ميگويند : ما به خدا و روز رستاخيز باور داريم . در صورتي كه باور ندارند و جزو مؤمنان بشمار نميآيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنَ النَّاسِ مَنْ . . . » : انسانها سه گروهند : مؤمنان و كافران و منافقان . از اين آيه تا آخر آيه بيستم از گروه سوم صحبت ميگردد .‏

سوره بقرة آيه 9
‏متن آيه : ‏
‏ يُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اينان به نظرشان ) خدا و كساني را گول ميزنند كه ايمان آوردهاند ، در صورتي كه جز خود را نميفريبند ولي نميفهمند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُخَادِعُونَ » : گول ميزنند . فريب ميدهند . از مصدر مُخادعه و خِداع ، به معني اظهار خلاف آنچه در دل است براي فريب ديگران . « مَا يَخْدَعُونَ » : نميفريبند . گول نميزنند .‏

سوره بقرة آيه 10
‏متن آيه : ‏
‏ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در دلهايشان بيماري ( حسودي و كينهتوزي با مؤمنان ) است و خداوند ( نيز با ياري دادن و پيروز گرداندن حق ) بيماري ايشان را فزوني ميبخشد ، و عذاب دردناكي ( در دنيا و آخرت ) به سبب دروغگوئي و انكارشان در انتظارشان ميباشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَرَضٌ » : مراد بيماري معنوي نفاق است . « فَزَادَهُمُ اللهُ مَرَضاً » : مراد از اين بيماري ، بيماري حقد و كينه و اندوهي است كه بيماري دل هستند ( نگا : توبه / 124 و 125 ) . « أَلِيمٌ » : دردناك .‏

سوره بقرة آيه 11
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه بديشان گفته شود : در زمين فساد و تباهي نكنيد . گويند : ما اصلاحگراني بيش نيستيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُصْلِحُونَ » : اصلاحگران .‏

سوره بقرة آيه 12
‏متن آيه : ‏
‏ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِن لاَّ يَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هان ! ايشان بيگمان فسادكنندگان و تباهيپيشگانند وليكن ( به سبب غرور و فريبخوردگي خود به فسادشان ) پي نميبرند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلا » : هان !‏

سوره بقرة آيه 13
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَكِن لاَّ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه بدانان گفته شود : ايمان بياوريد همان گونه كه توده مردم ايمان آوردهاند ، گويند : آيا همانند بيخردان ايمان بياوريم ؟ هان ! ايشان بيخردانند وليكن نميدانند ( كه ناداني و بيخردي منحصر بديشان و محدود بدانان است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السُّفَهَآءُ » : جمع سفيه ، بيخردان . نادانان . از مصدر سفاهت ، به معني : جهالت و بيعقلي .‏

سوره بقرة آيه 14
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَكْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏وقتي كه ( منافقان ) با مؤمنان روبرو ميگردند ، ميگويند : ما هم ايمان آوردهايم . و هنگامي كه با رؤساي شيطانصفت خود به خلوت مينشينند ، ميگويند : ما با شمائيم و ( مؤمنان را ) مسخره مينمائيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَقُوا » : برخورد كردند . ملاقات نمودند . « خَلَوْا » : خلوت كردند . به خلوت نشستند . اجتماع كردند . « إلي » : با . « شَيَاطِينِهِمْ » : با اهريمنان خود . مراد از شياطين ، دوستان كفرپيشه و رؤساي شيطان صفت ايشان است . « مُسْتَهْزِءُونَ » : مسخرهكنندگان . بازيچه قراردهندگان .‏

سوره بقرة آيه 15
‏متن آيه : ‏
‏ اللّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ايشان را مسخره مينمايد و آنان را رها ساخته تا كوركورانه به سركشي خويش ادامه دهند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَسْتَهْزِئُ » : مسخره ميكند . مورد استهزاء قرار ميدهد . در آيههاي 14 و 15 ، صنعت مُشاكله به كار رفته است كه اتّفاق در لفظ و اختلاف در معني است . مثلاً در شعر زير ، « ظلم » ، در مصرع اوّل ، به معني ستم ، و در مصرع دوم ، به معني پاداش به كار رفته است : كند گر بر تو ظلم از كين بدانديشتو هم آن ظلم كن بر وي مينديش « يَمُدُّهُمْ » : ياريشان ميدهد . در اينجا به معني : بديشان مهلت و فرصت ميدهد . « يَعْمَهُونَ » : سرگردان و حيران شوند . از ماده ( عمّه ) به معني كوردلي و سرگشتگي .‏

سوره بقرة آيه 16
‏متن آيه : ‏
‏ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينان رهنمودهاي ( پروردگار ) را به ( بهاي ) گمراهي فروختهاند و چنين بازرگاني و معامله آنان سودي در بر ندارد ، و راهيافتگان ( طريق حق و حقيقت ) بشمار نميآيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اشْتَرَوْا » : خريدند . در اينجا به معني : عوض كردند . « مُهْتَدِينَ » : راهيافتگان . راهيابان . « اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدي » : گمراهي را برگزيدهاند و هدايت را رها كردهاند .‏

سوره بقرة آيه 17
‏متن آيه : ‏
‏ مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَّ يُبْصِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏داستان اينان ، همانند داستان كسي است كه آتشي را با كوشش فراوان بيفروزد ( تا خود و همراهانش از آن استفاده كنند ) و آن گاه كه آتش دورو بر او را روشن گرداند ، پروردگار آتش آنان را خاموش و نابود نمايد ، و ايشان را در انبوهي از تاريكيها رها سازد ، به گونهاي كه چشمانشان ( چيزي ) نبيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَثَلُهُمْ » : مثل ، به معني صفت و وضع حال . « الَّذِي » : موصول است وصله آن ( اسْتَوْقَدَ ) و مفرد است . ولي پس از آن ضمير ( هُمْ ) و فعل ( لا يُبْصِرُونَ ) ذكر ميشود كه جمع است ! علّت آن در بخش نخست آيه ، يك نفر ، و در بخش دوم آيه ، همان فرد همراه قوم و همراهانش مورد نظر است . به عبارت ديگر ، ( اسْتَوْقَدَ ) و ( مَا حَوْلَهُ ) به صورت مفرد ، سپس ( ذَهَبَ اللهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ ) به صورت جمع آمده است . علّت آن ، اين است كه ( الَّذِي ) به منزله ( مَنْ ) گرفته شده و ضميري كه به ( مَنْ ) برميگردد ، ميتواند به صورت مفرد يا جمع باشد ( نگا : زمر / 33 ) . « اسْتَوْقَدَ » : برافروخت . تلاش كرد كه آتش را شعلهور و زبانهكش سازد . « أَضَآءَتْ » : روشن كرد .‏

سوره بقرة آيه 18
‏متن آيه : ‏
‏ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنان همچون ) كران و لالان و كورانند و ( به سوي حق و حقيقت ) راه بازگشت ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صُمٌّ » : جمع اَصَمّ ، كران . « بُكْمٌ » : جمع أبْكَم ، لالان . « عُمْيٌ » : جمع أَعْمي ، كوران .‏

سوره بقرة آيه 19
‏متن آيه : ‏
‏ أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصْابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ واللّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا گوئي داستان آنان همچون داستان كساني است كه به باران توفندهاي گرفتار آمده باشند كه از آسمان فرو ريزد ، و در آن ، انبوه تاريكيها و رعد و برق بوده باشد ، و از بيم مرگ انگشتان خود را در گوشهايشان فرو برند تا از صداي صاعقه در امان بمانند . ( نميدانند كه ) خدا از هر سو دور كافران را فرا گرفته است ( و هر وقت و هر جا بخواهد نابودشان مينمايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَيِّبٍ » : باران تند . رگبار باران . در عبارت « كَصَيِّبٍ » : مضاف حذف شده است ، و اصل آن چنين است : كَقَوْمِ أَصْحَابِ صَيِّبٍ . . . « السَّمَآءِ » : آسمان . مراد ابر آسمان است . « فِيهِ ظُلُمَاتٌ . . . » : مراد اين است كه همراه با تاريكيها و غيره است . « أَصَابِعَهُمْ » : اصابع جمع إصْبَع ، انگشتان . « ءَاذَانِهِمْ » : ءَاذَان جمع أُذُن ، گوشها .‏

سوره بقرة آيه 20
‏متن آيه : ‏
‏ يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْاْ فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چنان است كه گوئي آذرخش آسمان ميخواهد ( نور ) چشمانشان را بربايد . هرگاه كه ( پيش پاي ايشان را ) روشن ميدارد ، به پيش ميروند . و چون ( محيط ) ايشان تاريك شود ، برجاي خود ميمانند . و اگر خدا ميخواست گوش و چشمان ايشان را از ميان ميبرد . چه خدا بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَكَادُ » : نزديك است . ماضي آن ( كَادَ ) است . صورت مثبت اين فعل ، مفهوم جمله را منفي ميسازد ( نگا : نور / 35 و 43 ) و صورت منفي اين فعل ، مفهوم جمله را مثبت مينمايد ( نگا : بقره / 71 ، نور / 40 ) . « يَخْطَفُ » : ميربايد . « أَبْصَارَ » : چشمها ، ديدگان . « كُلَّمَا » : هر زمان ، وقتي كه . « أَضَآءَ » : روشن گرديد . روشن كرد . از مصدر ( إضَاءَة ) از افعال ذووجهين است . « أَظْلَمَ » : تاريك گرديد . تيره شد . « قَامُوا » : توقّف كردند . ايستادند . « سَمْعِ » : نيروي شنوائي . در اينجا به معني عضو شنوائي ، يعني گوش است .‏

سوره بقرة آيه 21
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مردم ! خداي خود را بپرستيد ، آن كه شما را و كساني را آفريده است كه پيش از شما بودهاند ، تا ( خود را بدين وسيله پاك سازيد و ) راه پرهيزگاري گيريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَعَلَّ » : تا اين كه . شايد اين كه .‏

سوره بقرة آيه 22
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ فِرَاشاً وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّكُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلّهِ أَندَاداً وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداي شما كسي است كه زمين را برايتان بگسترد ( و آن را در خور اقامت و سكونت كرد ) و آسمان را ( با تمام اجرام و ستارگان ، بسان ) كاخي بيافريد و از آسمان آب فرو فرستاد و با آن ، انواع ( گياهان و درختان و ) ثمرات را به وجود آورد تا روزي شما گردند . پس شركاء و همانندهائي براي خدا به وجود نياوريد ، در حالي كه شما ( از روي فطرت ) ميدانيد ( كه چنين كاري درست نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِرَاشاً » : فرش . گستردني . « أَندَاداً » : جمع نِدّ ، انبازها ، همتاها . همگونها .‏

سوره بقرة آيه 23
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءكُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل كردهايم ، دچار شكّ و دودلي هستيد ، سورهاي همانند آن را بسازيد ( و ارائه دهيد ) و گواهان خود را بجز خدا ( كه بر صدق قرآن گواهي ميدهد ) فرا خوانيد ( تا بر صدق چيزي كه آوردهايد و همسان قرآنش ميدانيد ، شهادت دهند ) اگر راستگو و درستكاريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَيْبَ » : شكّ و گمان . « عَبْدِنَا » : بنده ما كه محمّد است . « شُهَدَآئَكُمْ » : شُهَدَآء جمع شهيدِ به معني شاهِد است ، يعني : گواهان . همدمان . كساني كه گواهي دهند كه شما برحق هستيد . « مِن دُونِ » : بجز . غير از .‏

سوره بقرة آيه 24
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر نتوانستيد كه چنين كنيد - و هرگز نخواهيد توانست - پس ( لازم است كه با انجام كارهاي نيكو و دوري از بديها ) خود را از آتشي كه ( بخشي از ) افروزينه آن انسان و سنگ ( اصنام ) است ، به دور داريد . آتشي كه براي ( شكنجه ) كافران آماده گشته است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَقُودُ » ، هيمه آتش . افروزينه . « اُعِدَّتْ » : آماده شده است .‏

سوره بقرة آيه 25
‏متن آيه : ‏
‏ وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مژده بده به كساني كه ايمان آوردهاند و كردار نيكو انجام دادهاند ، اين كه ايشان را است باغهاي ( بهشتي ) كه در زير درختان آن رودها روان است . هرگاه بعضي از ميوههاي آنها بديشان عطاء شود ، گويند : پيشتر اين نصيبمان گشته بود ، و همسان آن را آوردهاند . ( چه چنين ميوههائي در جنس و شكل يكي بوده ، ولي طعم و مزه جداگانهاي دارند ) . و در آنجا همسران پاك و بيعيبي داشته و در آنجا جاويدان خواهند ماند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَنَّاتٍ » : جمع جَنَّة ، باغها ، مراد بهشت است . « مِن قَبْلُ » : پيشتر ، در دنيا ، يا در بهشت . « مُتَشَابِهاً » : همانند و همگون در خوبي و مزه و زيبائي . حال ضمير ( هِ ) است . « أَزْوَاجٌ » : همسران . « مُطَهَّرَةٌ » : پاكيزه از عيوب زنان دنيا ، از قبيل حيض و نِفاس . « خَالِدُونَ » : جاويدانان . سرمديان .‏

سوره بقرة آيه 26
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَيَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند شرم ندارد از اين كه مثال بزند به ( كوچكترين موجودات ) ، پشّهاي يا كمتر از آن . كساني كه اهل ايمانند ميدانند ( هدف از اين تمثيل چيست و ) اين صحيح و درست است و از جانب خدايشان ميباشد . و امّا كساني كه راه كفر و انكار را برگزيدهاند ، ميگويند : خواست خدا از اين مثل چيست ؟ ( بايد بدانند ) خدا با بيان اين نوع مثل ، بسياري را سرگردان و ويلان ميسازد ، و بسي را ( به سوي حق ) راهنمائي مينمايد . و امّا خدا جز كجروان و منحرفان را با آن گمراه و حيران نميگرداند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يَسْتَحْيي » : شرم نميكند . مراد اين است كه : ترك نميكند و امتناع نميورزد . « مَثَلاً مَّا » : ما در آن زائد است و ( بَعُوضَةً ) بدل از « مَثَلاً » است . « بَعُوضَةً » : پشّه . « فَوْقَهَا » : بالاتر از آن . در معني مراد كوچكي است . يعني : كمتر و پائينتر از آن . « يُضِلُّ بِهِ . . . » : گمراه ميسازد بدين مثل . مراد اين است كه قرآن همچون غذاي پرچربي است ، براي شخص سالم مفيد است و براي شخص بيمار مضرّ ( نگا : ابراهيم / 27 ، غافر / 34 ) .‏

سوره بقرة آيه 27
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني كه پيماني را كه قبلاً با خدا ( به واسطه فطرت و عقل و پيغمبران ) محكم بستهاند ، ميشكنند و آنچه را كه خدا دستور داده است كه گسيخته نشود ( از قبيل : صله رحم ، مودّت ، مهرباني ، رعايت حقوق انساني ، و غيره ) آن را ميگسلند ، و در روي زمين به فساد و تباهي دست مييازند ، اينان بيگمان زيانبارانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَنقُضُونَ » : ميشكنند . « عَهْدَ اللهِ » : پيمان خدا كه در ( اعراف / 172 ) مذكور است . « مِيثَاقِ » : اسم آلت است ، به معني : آنچه عهد و پيمان بدان بسته ميشود . يا مصدر ميمي است و به معني : استواركردن ، بستن . « خَاسِرُونَ » : زيانباران . زيانكاران .‏

سوره بقرة آيه 28
‏متن آيه : ‏
‏ كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( جاي تعجّب است ) چگونه خدا را انكار و نسبت بدو كفر ميورزيد ؟ در صورتي كه ( نگاهي به چگونگي هستي خودتان و اوضاعي كه داريد ، براي پيبردن به وجود خدا كافي است ) شما ( چيزهاي بيجان و ) مردگاني بوديد كه خدا شما را بيافريد و جانتان بخشيد . سپس شما را ميميراند ، و بعد از آن زندهتان ميگرداند . آن گاه به سوي او برگردانده ميشويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَيْفَ » : چگونه . « أَمْوَاتاً » : مردگان . مراد خاكي است كه در آن حيات نيست . « أَحْيَاكُمْ » : زندگيتان بخشيد . جان به پيكرتان دميد . مراد آفرينش انسان از خاك است . « ثُمَّ يُمِيتُكُمْ » : سپس شما را ميميراند . مراد بعد از پايان عمر است . « ثُمَّ يُحْيِيكُمْ » : سپس شما را زنده ميگرداند . مراد هنگام رستاخيز است .‏

سوره بقرة آيه 29
‏متن آيه : ‏
‏ هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدا آن كسي است كه همه موجودات و پديدههاي روي زمين را براي شما آفريد ، آن گاه به آسمان پرداخت و از آن هفت آسمان منظّم ترتيب داد . خدا دانا و آشنا به هر چيزي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ثُمَّ » : سپس . اين واژه در اينجا ترتيب زماني را نميرساند . همان گونه كه در شعر زير نيز چنين است : اِنَّ مَنْ سادَ ثُمَّ سادَ أَبُوهُ ثُمَّ قَدْ سادَ قَبْلَ ذلِكَ جَدُّهُ . . . مراد اين است كه : خداوند آسمانها و زمين را قبلاً به صورت گازهاي پراكنده آفريده است و بعداً آسمانها را هفت تا نموده و زمين را به گونهاي كه قابل زيست باشد در آورده است ( نگا : فصّلت / 11 ) . لذا تصوّر نشود زمين قبل از آسمانها پديد آمده باشد . « اسْتَوي » : ارادهاش بر آن قرار گرفت . قصد كرد . « سَوّي » : آراسته و پيراسته كرد . متناسب و بجا آفريد ( نگا : ملك / 3 ) . « عَلِيمٌ » : بس آگاه .‏

سوره بقرة آيه 30
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زماني ( را يادآوري كن ) كه پروردگارت به فرشتگان گفت : من در زمين جانشيني بيافرينم ( تا به آباداني زمين بپردازد و آن زيبانگاري و نوآوري را كه براي زمين معيّن داشتهام به اتمام رساند و آن انسان است . فرشتگان دريافتند كه انسان بنا به انگيزههاي سرشتي زمينياش فساد و تباهي برپا ميدارد . پس براي دانستن نه اعتراض كردن از خدا پرسيدند كه حكمت برتري دادن انسان بر ايشان براي امر جانشيني چيست و ) گفتند : آيا در زمين كسي را به وجود ميآوري كه فساد ميكند و تباهي راه مياندازد و خونها خواهد ريخت ، و حال آن كه ما ( پيوسته ) به حمد و ستايش و طاعت و عبادت تو مشغوليم ؟ گفت : من حقائقي را ميدانم كه شما نميدانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِذْ » : آن گاه را كه . زماني را كه . مفعولٌبه فعل محذوفي مانند ( اُذْكُرْ ) است . « جَاعِلٌ » : سازنده . پديدآورنده . « خَلِيفَةً » : جانشين . برخي واژه خليفه را جانشين خدا معني كردهاند ، كه چندان چنگي به دل نميزند ، و برخي آن را جانشين يكديگر مردمان گرفتهاند كه سخني مقبول و پسنديده است . « يَسْفِكُ » : خونريزي ميكند . « الدِّمَآءَ » : جمع دَم ، خونها . « نُسَبِّحُ » : تسبيح ميگوئيم . به پاكي ميستائيم . « نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ » : ستايشگرانه به تنزيه و پاكي تو ميپردازيم . حرف باء در اينجا معني حال را ميرساند ( نگا : مائده / 61 ) . « نُقَدِّسُ » : به پاكي ميستائيم .‏

سوره بقرة آيه 31
‏متن آيه : ‏
‏ وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس به آدم نامهاي ( اشياء و خواصّ و اسرار چيزهائي را كه نوع انسان از لحاظ پيشرفت مادي و معنوي آمادگي فراگيري آنها را داشت ، به دل او الهام كرد و بدو ) همه را آموخت . سپس آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود : اگر راست ميگوئيد ( و خود را براي امر جانشيني از انسان بايستهتر ميبينيد ) اسامي ( و خواصّ و اسرار ) اينها را برشماريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأَسْمَآءَ » : نامها . در اينجا مراد ناميدهها است . « عَرَضَهُمْ » : آنها را نمود . ضمير ( هُمْ ) به ( الأَسْمَآءَ ) برميگردد . در اينجا چون منظور از اسماء ، مُسمَّيات است و در ميان مُسمَّيات ، ذويالعقول نيز يافته ميشود ، از راه تغليب ، ضمير ( هُم ) به كار رفته است . « أَنبِؤُنِي » : مرا باخبر كنيد .‏

سوره بقرة آيه 32
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرشتگان گفتند : منزّهي تو ، ما چيزي جز آنچه به ما آموختهاي نميدانيم ( و توانائي جانشيني را در زمين و استعداد اشتغال به امور مادي را نداريم و معترفيم كه آدم موجودي شايستهتر از ما است و ) تو دانا و حكيمي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُبْحَانَكَ » : تو پاك و منزّهي . سُبْحانَ مصدر يا اسم مصدر است و مفعول مطلق است . « حَكِيم » : كسي كه كارها را جز از روي حكمت نكند .‏

سوره بقرة آيه 33
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَآئِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَآئِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرمود : اي آدم ! آنان را از نامها ( و خواصّ و اسرار اين ) پديدهها آگاه كن . هنگامي كه آدم ( فرمان خدا را لبّيك گفت و ) فرشتگان را از ( خواصّ و اسرار اشياء و ) پديدهها آگاه كرد ، خداوند فرمود : به شما نگفتم كه من غيب ( و راز ) آسمانها و زمين را ميدانم و از آنچه شما آشكار ميكنيد يا پنهان ميداشتيد ، نيز آگاهم ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنبَأَ » : باخبر كرد . آگاه نمود . « تُبْدُونَ » : پديدار ميكنيد . نمايان ميسازيد .‏

سوره بقرة آيه 34
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي ( را يادآوري كن ) كه به فرشتگان گفتيم : براي آدم سجده ( بزرگداشت و خضوع ، نه عبادت و پرستش ) ببريد . همگي سجده بردند جز ابليس كه سر باز زد و تكبّر ورزيد ، و ( به خاطر نافرماني و تكبّر ) از زمره كافران شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُسْجُدُوا ِلآدَمَ » : مراد اين است كه در برابر آدم خضوع كنيد و در راه مصلحت او به كار بپردازيد . « إبْلِيسَ » : اهريمن . « إِلاّ إِبْلِيسَ » : مگر اهريمن . استثناء منقطع است و ابليس از جنس فرشتگان نيست و بلكه از زمره جنّيان است ( نگا : كهف / 50 ) . « أَبَيا » : خودداري كرد . سر باز زد . « اسْتَكْبَرَ » : سركشي كرد . خويشتن را بزرگتر از آن ديد .‏

سوره بقرة آيه 35
‏متن آيه : ‏
‏ وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْثُ شِئْتُمَا وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و گفتيم : اي آدم ! تو با همسرت در بهشت سكونت كن و از ( نعمتهاي فراوان و گواراي ) آن ، هرچه و هر كجا كه ميخواهيد ، خوش و آسوده بخوريد وليكن نزديك اين درخت نشويد و از آن نخوريد . چه ( اگر چنين كنيد ) از ستمگران خواهيد شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَغَداً » : به وفور . به فراواني . صفت مصدر محذوفي است كه تقدير آن چنين است : أَكلاً رَغَداً . يا حال بشمار است . « حَيْثُ » : هرجا . « شِئْتُمْ » : خواستيد . « الشَّجَرَةَ » : درخت . نوع آن را خداوند روشن نفرموده است .‏

سوره بقرة آيه 36
‏متن آيه : ‏
‏ فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏امّا شيطان مُوجِب لغزش آنان شد و ايشان را از آنچه در آن بودند ( كه بهشت بود ) خارج ساخت و ( در اين هنگام ) به آنان گفتيم : همگي ( به زمين ) فرود آئيد ، در حالي كه بعضي دشمن بعضي خواهيد بود ، و براي شما تا مدّتي در زمين جا و قرارگاه و فرايند و بهرهگيري است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَزَلَّ » : لغزانيد . دچار لغزش كرد . « إِهْبِطُوا » : فرود آئيد . پائين افتيد . مراد آدم و حوّاء و ابليس است . « مُسْتَقَرٌّ » : جايگاه زندگي . قرارگاه . « مَتَاعٌ » : كالا . آنچه از آن بهرهمند شوند . « حِينٍ » : زمان . روزگار . در اينجا مراد قيامت است .‏

سوره بقرة آيه 37
‏متن آيه : ‏
‏ فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس آدم از پروردگار خود كلماتي را دريافت داشت ( و با گفتن آنها توبه كرد ) و خداوند توبه او را پذيرفت . خداوند بسيار توبهپذير و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَلَقَّيا » : دريافت داشت . بياموخت . « كَلِمَاتٍ » : سخناني كه در ( أعراف / 23 ) آمده است . « تَابَ عَلَيْهِ » : توبهاش را پذيرفت و او را بخشيد . « التَوَّابُ » : بسيار توبهپذير .‏

سوره بقرة آيه 38
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِيعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتيم : همگي از آنجا ( به زمين ) فرود آئيد و چنانچه هدايتي از طرف من براي شما آمد ( كه حتماً هم خواهد آمد ) كساني كه از من پيروي كنند ، نه ترسي بر آنان خواهد بود و نه غمگين خواهند شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِمَّا » : اگر كه . مركّب از ( إِنْ ) شرطيّه و ( مَا ) ي تأكيد است كه آن را مسلّطه نيز مينامند . « يَأْتِيَنَّ » : بيگمان ميآيد . « تَبِعَ » : پيروي كرد .‏

سوره بقرة آيه 39
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ كَفَرواْ وَكَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه كافر شوند و آيههاي ما را تكذيب كنند ( و ناديده گيرند ) اهل دوزخند و هميشه در آنجا خواهند ماند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتِ » : آيههاي خواندنيِ كتابهاي آسماني ، و نشانههاي ديدنيِ كتاب جهاني .‏

سوره بقرة آيه 40
‏متن آيه : ‏
‏ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي بنياسرائيل ! به ياد آوريد نعمتي را كه بر شما ارزاني داشتهام ( با انديشيدن درباره آن و اداي شكر لازم ) ، و به پيمان من ( كه ايمان و كردار نيك و باور به پيغمبراني است كه بعد از موسي آمدهاند ) وفا كنيد تا به پيمان شما ( كه پاداش نيكو و بهشت برين است ) وفا كنم ، و تنها از من بترسيد ( نه از كس ديگري ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَنِيإِسْرَآئِيلَ » : پسران اسرائيل . اسرائيل لقب يعقوب است . « أَوْفُوا » : به تمام و كمال وفا كنيد . « أُوفِ » : وفا ميكنم . « إِيَّايَ » : از من . « إرْهَبُونِ » : از من بترسيد . ياء ضمير حذف شده و در اصل ( إرْهَبُونِي ) است .‏

سوره بقرة آيه 41
‏متن آيه : ‏
‏ وَآمِنُواْ بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقاً لِّمَا مَعَكُمْ وَلاَ تَكُونُواْ أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآيَاتِي ثَمَناً قَلِيلاً وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ايمان آوريد به آنچه فرو فرستادهام ( كه قرآن است ) و تصديق كننده چيزي است كه در پيش شما است ( و آن كتابهاي آسماني و توحيد و عبادت خدا و دادگري در ميان مردم است ) ، و نخستين كافران به آن نباشيد ( به جاي اين كه نخستين مؤمنان به آن باشيد ) ، و آيههاي مرا به بهاي ناچيز مفروشيد ( و آنها را پشت گوش نيندازيد ، تا در برابر آن ، بهاي ناچيز دنيا را دريافت داريد ) و تنها از من بترسيد ( و راه مرا در پيش گيريد و از عذاب من بپرهيزيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَآ أَنزَلْتُ » : آنچه فرستادهام . مراد قرآن است . « مُصَدِّقاً » : تصديق كننده . حال ( مَا ) يا ضمير ( هُ ) محذوف بعد از فعل ( أَنْزَلْتُ ) است ( نگا : آلعمران / 53 ) . « لا تَشْتَرُوا » : مفروشيد . مراد اين است كه عوض نكنيد . « ثَمَناً » : پول . بها .‏

سوره بقرة آيه 42
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ تَلْبِسُواْ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُواْ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و حق را ( كه از جانب خدا فرو فرستاده شده است ) با باطل ( كه خودتان آن را به هم بافتهايد ) نياميزيد ، و حق را ( كه از جمله آن صدق محمّد است ) پنهان نكنيد . و حال آن كه ميدانيد ( پيغمبري او ، راست است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَلْبِسُوا » : آميخته نكنيد . ميآميزيد ( نگا : بقره / 79 ، آلعمران / 78 ) . « تَكْتُمُوا » : اين فعل عطف بر ( لا تَلْبِسُوا ) و مجزوم است . « وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ » : حال آن كه ميدانيد . واو آن ، حاليّه است .‏

سوره بقرة آيه 43
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَارْكَعُواْ مَعَ الرَّاكِعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و با نمازگزاران ( به صورت جماعت ) نماز بخوانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَقِيمُوا » : برپاي داريد . چنان كه بايد بخوانيد . « إرْكَعُوا » : به ركوع رويد . به ركوع و سجود رويد . فروتنانه كرنش بريد و خم شويد . « الرَّاكِعِينَ » : به ركوعروندگان . متواضعان . « إرْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ » : به همراه خاشعان در برابر اوامر خدا خشوع كنيد ( نگا : مائده / 55 ) .‏

سوره بقرة آيه 44
‏متن آيه : ‏
‏ أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا مردم را به نيكوكاري فرمان ميدهيد ( و از ايشان ميخواهيد كه بيشتر به طاعت و نيكيها بپردازند و از گناهان دست بردارند ) و خود را فراموش ميكنيد ( و به آنچه به ديگران ميگوئيد ، خودتان عمل نميكنيد ؟ ) در حالي كه شما كتاب ميخوانيد ( و تورات را در اختيار داريد و در آن تهديد خدا را درباره آن كه كردارش مخالف گفتار است ، مطالعه ميكنيد ؟ ) . آيا نميفهميد ( و عقل نداريد تا شما را از اين كردار زشت بازدارد ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبِرِّ » : خير و خوبي . هر آنچه در آن خوبي باشد ( نگا : بقره / 177 ) . « تَنسَوْنَ » : فراموش ميكنيد . « لا تَعْقِلوُنَ » : نميفهميد ( نگا : بقره / 73 ، عنكبوت / 43 ) .‏

سوره بقرة آيه 45
‏متن آيه : ‏
‏ وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از شكيبائي ( و واداشتن نفس بر آنچه دوست ندارد ، از جمله روزه ) و نماز ( كه دل را پاكيزه و انسان را از گناهان و پليديها به دور ميدارد ) ياري جوئيد ، و نماز سخت دشوار و گران است مگر براي فروتنان ( دوستدار طاعت و عبادت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اسْتَعِينُوا » : ياري بجوئيد . مدد بطلبيد . « إنَّهَا » : اين كه آن . مرجع ضمير ( هَا ) واژه ( الْصَّلاةِ ) است . « كَبِيرَةٌ » : سخت . سنگين .‏

سوره بقرة آيه 46
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُوا رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني كه به يقين ميدانند خداي خويش را ( پس از دوباره زنده شدن ) ملاقات خواهند كرد ، و اين كه ايشان به سوي او باز خواهند گشت ( تا حساب و كتاب پس بدهند و پاداش و پادافره خود را دريافت دارند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَظُنُّونَ » : گمان ميبرند . در اينجا به معني يقين دارند ( نگا : بقره / 249 ، حاقّه / 20 ) . « مُلاقُوا » : ملاقاتكنندگان .‏

سوره بقرة آيه 47
‏متن آيه : ‏
‏ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي بنياسرائيل ! به ياد آوريد نعمت مرا كه بر شما ارزاني داشتم ، و اين كه من شما را ( از نظر نعمتهاي گوناگون ) بر جهانيان برتري دادم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَضَّلْتُكُمْ » : فضيلت و نعمت افزونتان بخشيدم . در اينجا تفضيل پدران به حساب پسران گرفته شده است ؛ زيرا كه افتخار آباء مايه افتخار ابناء است . امّا افتخار آباء يهوديان در تمسّك به فضائل و ترك رذائل و استقامت بر راستاي خداشناسي بوده است . اگر ابناء يهوديان نيز چنين باشند ، استحقاق تفضيل را دارند . ولي در صورت انحراف از راه خدا و ترك روش انبياء ، هر كس ديگري ميتواند بالاتر و برتر از ايشان باشد . « الْعَالَمِينَ » : جهانيان . مراد اهل زمان معاصر پدرانشان است . چه آنان اهل كتاب بوده و پيغمبران زيادي از ميانشان برانگيخته شده بودند ، و همسايگانشان بتپرست بوده و در كفر و ضلالت بسر ميبردند .‏

سوره بقرة آيه 48
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بترسيد از روزي كه ( در آن به حساب همگان رسيدگي ميشود و ) از دست كسي براي كس ديگري ، چيزي ساخته نيست ، و از او ميانجيگري پذيرفته نميگردد ، و از كسي بلاگردان و جايگزين قبول نميشود ، و كسي به ياري كسي برنميخيزد و همديگر را نميتوانند كمك كنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوْماً » : روزي . مفعولٌبه فعل ( إِتَّقُوا ) است . « لا تَجْزِي . . . عَنْ » : بر عهده نميگيرد و به جاي او اداء نميكند ( نگا : بقره / 123 ) . « شَفَاعَةٌ » : ميانجيگري . « عَدْلٌ » : فديه . بدل . تاوان . همتا . قيمت .‏

سوره بقرة آيه 49
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ نَجَّيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوَءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه شما را از دست فرعون و فرعونيان رها ساختيم ، آنان كه بدترين شكنجهها را به شما ميرسانيدند . پسرانتان را سر ميبريدند ( از ترس اين كه نكند كسي از ميان آنان برخيزد و سلطنت و قدرت را از دست فرعون خارج سازد ) و زنانتان را زنده ميگذاشتند ( تا به خدمت آنان كمر بندند ) ، و در اين ( شكنجه و تهديد به نابودي ) آزمايش بزرگي از جانب خدا ، برايتان بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَجَّيْنَا » : رهانيديم . « يَسُومُونَكُمْ » : بر سرتان ميآورند . به شما ميرسانند . برايتان ميخواهند . « يَسْتَحْيُونَ » : زنده باقي ميگذارند . « بَلآءٌ » : آزمايش . آزمون ( نگا : اعراف / 168 ، أنبياء / 35 ) .‏

سوره بقرة آيه 50
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه به خاطر شما و براي شما دريا را از هم شكافتيم ( و ميان آب آن ، فاصله انداختيم تا از آنجا عبور كنيد ) و شما را رهانيديم و خاندان فرعون را ( در جلو ديدگانتان ) غرق كرديم و شما مينگريستيد ( و ميديديد كه بعد از بيرون رفتنتان ، دريا چگونه بر آنان بهم ميآيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَرَقْنَا » : فاصله انداختيم . از هم شكافتيم . « بِكُمْ » : براي شما و به خاطر شما . حرف باء در آن به منزله لام تعليل است .‏

سوره بقرة آيه 51
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه با موسي چهل شب ( و روز ) وعده گذاشتيم ( كه به مناجات پردازد . هنگامي كه به ميعادگاه رفت و راز و نياز به پايان رسيد ، و برگشت ، ديد كه منحرف گشتهايد و ) پس از او گوسالهپرستي پيش گرفتهايد ، ( گوسالهاي كه سامري آن را ساخته بود و معبودتان كرده بود ) و بر خود ستمگر شدهايد ( چون براي خدا شريك و انباز ساختهايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَاعَدْنَا » : وعده داديم . « اِتَّخَذْتُمْ » : گرفتيد . اين فعل گاهي به دو مفعول نياز دارد و گاهي به يكي اكتفاء ميكند . در اينجا مفعول دوم محذوف است كه ( إِلهاً ) يا ( مَعْبُوداً ) است . تقدير چنين است : إِتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ إِلهاً . « الْعِجْلَ » : گوساله .‏

سوره بقرة آيه 52
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ عَفَوْنَا عَنكُمِ مِّن بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس از شما در گذشتيم و بعد از آن ( توبه كرديد و شما را آمرزيديم ) شايد سپاسگزاري كنيد ( و در برابر عفو و فضل خدا ، تنها به عبادت او بپردازيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَفَوْنا » : عفو كرديم . گذشت نموديم .‏

سوره بقرة آيه 53
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه به موسي كتاب ( تورات ) عطاء كرديم كه جدائيانداز ( حق و باطل ، و حلال و حرام ) است ، تا اين كه راه يابيد ( به نور آن ، و با انديشه ژرف ، هدايت را از ضلالت باز شناسيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَاتَيْنَا » : داديم . « الْكِتَابَ » : مراد تورات است . « الْفُرْقَانَ » : جداكننده حق از باطل ، و حلال از حرام . مصدر ثلاثي مجرّد است و در معني اسم فاعل ، يعني : فارق به كار رفته است . فرقان صفت ( الْكِتَابَ ) است . يعني عطف صفت بر موصوف شده است . شايد هم مراد از فرقان معجزاتي است كه جداسازنده ادّعاي راستين از ادّعاي دروغين است . يا اين كه مراد شرعي است كه جداكننده حلال از حرام است . در اين صورت ، عطف ( الْفُرْقَانَ ) بر ( الْكِتَابَ ) از قبيل عطف خاصّ بر عام است .‏

سوره بقرة آيه 54
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه موسي به قوم خود گفت : اي قوم من ! شما با پرستيدن گوساله ، بر خود ستم كردهايد ، پس به سوي آفريدگار خويش برگرديد و توبه كنيد . بدين گونه كه نفس ( سركش ) خود را بكشيد ( و جان تازه و پاكي را به كالبد خويش بدميد ) و اين در پيشگاه آفريدگارتان براي شما بهتر است . ( و چون چنين كرديد ، لطف خدا شما را در برگرفت ) و توبه شما را پذيرفت . چه او بسيار توبهپذير و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَارِئ » : آفريننده . هستيبخش . « أُقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ » : نفسهاي خود را با زدودن شهوات مهار كنيد و آنها را پاكيزه داريد . بيگناهان شما ، گناهكاران شما را بكشند .‏

سوره بقرة آيه 55
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه گفتيد : اي موسي ! هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد ، مگر آن كه خدا را آشكارا ببينيم . پس صاعقه آسماني شما را فرا گرفت ، در حالي كه ميديديد ( كه به سبب سركشي و درخواست ناروا ، به چه مصيبت بزرگي دچار آمدهايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَهْرَةً » : آشكارا . عيان . جَهْرَةً صفت مصدر محذوفي است و تقدير آن چنين است : حَتّى نَرَى اللهَ رُؤْيَةً جَهْرَةً .‏

سوره بقرة آيه 56
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس بعد از مرگِ ( نفس سركش ) ، شما را برانگيختيم و ( بيداري بخشيديم ) تا اين كه سپاسگزاري كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَعَثْنَاكُمْ » : شما را بيدار و هوشيار كرديم . شما را زنده كرديم . « مَوْتِ » : غفلت و جهالت . مرگ .‏

سوره بقرة آيه 57
‏متن آيه : ‏
‏ وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( از جمله نيكيهائي كه در حق شما روا داشتيم ، اين كه ) ابر را چون سايهباني ، بالاي سرتان نگاه داشتيم و براي شما ترنجبين و بلدرچين فرستاديم ( و گفتيم : ) از چيزهاي پاكي بخوريد كه روزي شما كردهايم . ( ولي ايشان كفران نعمت كردند و ناسپاسي ورزيدند ) و بر ما ستم نكردند ، بلكه بر خود ستم نمودند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ظَلَّلْنَا » : سايهبان كرديم . « الْغَمَامَ » : ابر . « الْمَنَّ » : ترنجبين . گزنگبين . « الْسَّلْوَيا » : پرنده بلدرچين . سُماني .‏

سوره بقرة آيه 58
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه گفتيم : به اين شهر ( بزرگي كه پيغمبرتان موسي برايتان نام برده است ) وارد شويد و هرگونه كه ميخواهيد و هر چه كه لازم داريد فراوان و آسوده بخوريد و از دروازه ( آن شهر ) با خشوع و خضوع وارد شويد و بگوئيد : خدايا ! از گناهان ما درگذر ، تا گناهان شما را بيامرزيم . ما به نيكوكاران ( از عفو و مغفرت ) فزونتر ميبخشيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْقَرْيَةَ » : شهر . برخي آن را بيتالمقدّس ، و برخي اريحا ميدانند . ولي قرآن نام شهر را مشخص نفرموده است . « حَيْثُ » : هرگونه . هرجا . « رَغَداً » : فراوان . گوارا و پاكيزه . حال مصدر محذوفي است كه تقدير آن چنين است : أَكْلاً رَغَداً . « سُجَّداً » : فروتنانه . جمع ساجِد ، حال ضمير ( و ) در ( أُدْخُلُوا ) است . « حِطَّةٌ » : زدودن . برطرفكردن . مرفوع است چون خبر مبتداي محذوف است . تقدير چنين است : مَسْألَتُناحِطَّةٌ . يعني : درخواست ما اسقاط خطايا و زدودن گناهان است .‏

سوره بقرة آيه 59
‏متن آيه : ‏
‏ فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ رِجْزاً مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس ستمگران ( از فرمان خدايشان سرپيچي كردند ) و گفتاري را كه به آنان گفته بوديم ديگر كردند و ديگرگون گفتند . پس در برابر سرپيچي و تمرّدشان ، از آسمان بر آنان عذابي نازل كرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غَيْرَ » : منصوب به نزع خافض است . يا اين كه مفعول دوم فعل ( بَدَّلَ ) است . « رِجْزاً » : عذاب . عقوبت . « بِمَا » : بدان سبب كه .‏

سوره بقرة آيه 60
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُواْ وَاشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) هنگامي را كه موسي براي قوم خود طلب آب كرد ( وقتي كه در بيابان ، تشنگي بر همگان چيره شده بود ) . پس گفتيم : عصاي خويش را بر سنگ بزن . آن گاه دوازده چشمه از سنگ جوشيدن گرفت . هر تيرهاي از مردم ، آبشخور خود را دانست ( و بديشان گفتم : ) از روزي خدا بخوريد و بنوشيد و تباهكارانه در زمين به لاف و گزاف و تجاوز و تعدّي نپردازيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِسْتَسْقَيا » : آب خواست . « عَيْناً » : چشمه . « أُنَاسٍ » : مردم . « مَشْرَبَ » : آبشخور . « لا تَعْثَوْا » : تباهي نكنيد . در فساد زيادهروي نكنيد . « مُفْسِدِينَ » : فسادپيشگان . تباهكاران . حال مؤكّده ضمير ( و ) در ( لا تَعْثَوْا ) است . « لا تَعْثَوْا فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ » : منظور نهي از غوطهور شدن در فساد است ، والاّ هر فسادي ناپسند است . همان گونه كه هر ربائي حرام و زشت است ، ولي به همين شيوه خداوند فرموده است : لا تَأْكُلُوا الرِّبَآ أَضْعَافاً مُّضَاعَفَةً .‏

سوره بقرة آيه 61
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَىَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُواْ مِصْراً فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَآؤُوْاْ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه گفتيد : اي موسي ! ما بر يك خوراك ( ترنجبين و بلدرچين ) شكيبائي نداريم . از خداي خود بخواه كه براي ما آنچه را زمين از سبزي و خيار و گندم و سير و عدس و پياز ميروياند ، بيرون آورد . موسي گفت : آيا برآنيد كه چيز پستتر را جانشين چيز بهتر سازيد ؟ پس ( از سرزمين سيناء ) به شهري ( از شهرها ) فرود آييد كه در آنجا آنچه را خواستهايد خواهيد يافت ، و ( به سبب اين غرور و سرمستي و سركشي ) گرفتار خواري و تنگدستي شدند و در خور خشم خدا گرديدند . اين هم بدان علّت بود كه به آيات خدا بيباور شدند و پيغمبران را بدون سبب و تنها به انگيزه مخالفت با حق ميكشتند . اين ( تكفير آيات و كشتن پيامبران ، بر اثر تكرار گناهان و غرق شدن در معاصي بود كه بديشان جرأت داده بود كه ) سركشي كنند و به تجاوز و تعدّي دست يازند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُدْعُ » : فراخوان . « بَقْلِ » : سبزيجات . از قبيل : نعناع و كرفس و تره . « قِثَّآء » : خيار . خيار چنبر . « فُوم » : سير . « بَصَل » : پياز . « أَدْنَيا » : ناچيز . « خَيْرٌ » : خوب . « مِصْراً » : شهري . « الْمَسْكَنَةُ » : خواري و بيچارگي . « بَآءُوا » : برگشتند . « بَآءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللهِ » : خشم خدا را با خود آوردند . مورد خشم خدا قرار گرفتند . « عَصَوْا » : سرپيچي كردند .‏

سوره بقرة آيه 62
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ايمان داشتند ( پيش از اين به پيغمبران ، و آنان كه به محمّد باور دارند ) و يهوديان ، و مسيحيان ، و ستارهپرستان و فرشتهپرستان ، هر كه به خدا و روز قيامت ايمان داشته و كردار نيك انجام داده باشد ، چنين افرادي پاداششان در پيشگاه خدا محفوظ بوده و ترسي بر آنان نيست و غم و اندوهي بديشان دست نخواهد داد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الَّذِينَ هَادُوا » : كساني كه يهودي شدهاند . مراد يهوديان و پيروان موسي است . « النَّصَارَيا » : مسيحيان . « الصَّابِئِينَ » : ستارهپرستان . خورشيدپرستان . آنان كه از هر دين و آئيني قسمتي را برگرفتهاند . اين آيه بيانگر رستگاري همه اين گروهها نيست . بلكه ميرساند كه ايمان در انحصار نژاد و گروه خاصّي نميباشد . هر كه دين اسلام را بپذيرد و اوامر و نواهي آن را مراعات دارد ، اهل نجات است ( نگا : نساء / 150 و 151 ، أنفال / 38 ، بيّنه / 6 ) . پس از بعثت رسول اكرم ( ص ) انسانها را ميتوان به چهار گروه تقسيم كرد . سه گروه اهل نجات و رستگاري هستند ، و آنان عبارتند از : 1 - كساني كه در گوشه و كنار جهان زندگي ميكنند و اصلاً بدانان نداي دعوت اسلام نميرسد . 2 - كساني كه بدانان نداي دعوت اسلام ميرسد ولي به صورت ناقص و غيرقانع كننده ، و خودشان هم اهل تحقيق و پژوهش نيستند . 3 - كساني كه نداي دعوت اسلام بديشان ميرسد و آن را ميپذيرند و در پندار و گفتار و كردار برابر قوانين اسلام زندگي را سپري ميكنند . گروه چهارم كه نجات پيدا نميكنند و به دوزخ درميافتند كسانيند كه نداي دعوت اسلام را ميشنوند و قانع هم ميگردند ولي حاضر به پذيرش اسلام نميشوند . . .‏

سوره بقرة آيه 63
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُواْ مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) آن زمان را كه از شما پيمان گرفتيم ( كه بدانچه در تورات است ، عمل كنيد ) و كوه طور را بالاي سرتان نگاه داشتيم ( و به شما گفتيم : ) محكم برگيريد آنچه را به شما دادهايم ( كه تورات است ) و در عمل بدان جدّي باشيد و آنچه را در آن است بررسي كنيد و در مدّنظر گيريد تا پرهيزگار شويد ( و خويشتن را با مواظبت احكام و دستورات آن ، از عذاب به دور داريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَفَعْنَا » : بلند كرديم . « الطُّورَ » : اسم كوهي است كه موسي بالاي آن با خدا مناجات كرد . « خُذُوا مَا . . . . » : در اينجا حذف قول شده است ، و تقدير چنين است : قُلْنَا لَهُمْ خُذُوا مَا . . . ، اين شيوه در كلام عرب فراوان است ( نگا : زمر / 3 ، فرقان / 41 ) .‏

سوره بقرة آيه 64
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ تَوَلَّيْتُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنتُم مِّنَ الْخَاسِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس شما ، بعد از همه اينها ، ( از طاعت و عبادت ) روگردان شديد ، و اگر لطف خدا و رحمت او شامل شما نميشد ( و به شما مهلت نميداد و عذاب را به تأخير نميانداخت ) جزو زيانباران ميبوديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَوَلَّيْتُمْ » : روي گردانديد . پشت كرديد .‏

سوره بقرة آيه 65
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَواْ مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شما بيگمان دانستهايد ( خبر و سرگذشت ) آنان را كه از شما در روز شنبه ( از حدود الهي ) تجاوز كردند . پس بديشان گفتيم : به بوزينگان رانده شده تبديل شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إعْتَدَوْا » : تجاوز كردند . « السَّبْتِ » : شنبه . « قِرَدَةً » : جمع قِرْد ، ميمونها . بوزينهها . « خَاسِئِينَ » : راندهشدگان و مطرودان بسان سگان . خدا متجاوزين را از رحمت خود به دور داشت و آنان را خوار و پست نمود ، به گونهاي كه مردم از همنشيني ايشان گريزان شدند و آنان را همچون بوزينگان از اجتماع انساني خود طرد كردند .‏

سوره بقرة آيه 66
‏متن آيه : ‏
‏ فَجَعَلْنَاهَا نَكَالاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس آن ( عقوبت ) را عبرتي براي معاصران واقعه و آيندگان كرديم ، و پندي براي پرهيزگاران نموديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جَعَلْنَاهَا » : آن را گردانديم ، مرجع ضمير ( هَا ) حال ، كَيْنُونَة ، صَيْرُورَة ، مَسْخَة ، و يا قِرَدَة است . « نَكَالاً » : عبرت . پند و اندرز . « مَا بَيْنَ يَدَيْهَا » : مراد معاصران ايشان است . « مَا خَلْفَهَا » : مراد آيندگان است .‏

سوره بقرة آيه 67
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُواً قَالَ أَعُوذُ بِاللّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) آن هنگامي را كه موسي به قوم خود ( كه در ميانشان قتلي رخ داده بود و قاتل شناخته نميشد ) گفت : خدا به شما دستور ميدهد كه گاوي را سر ببريد ( تا كليد شناخت قتل شود . ولي ايشان اين كار را عجيب پنداشتند و ) گفتند : آيا ما را مسخره ميكني ؟ گفت : به خدا پناه ميبرم از اين كه جزو نادانان باشم ( و مردم را ريشخند نمايم و به مسخره گيرم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَقَرَةً » : گاو . بقرة ، واحد بَقَر است كه اسم جنس است ( نگا : بقره / 70 ) . « هُزُواً » : سخريّه . بازيچه . مصدر و به معني اسم مفعول ، يعني مَهْزُوءً است . مانند خَلْق به معني مَخْلُوق ( نگا : لقمان / 11 ) و صَيْد به معني مَصيد ( نگا : مائده / 94 و 95 ) .‏

سوره بقرة آيه 68
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ فَارِضٌ وَلاَ بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُواْ مَا تُؤْمَرونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : از خداي خود بخواه كه برايمان روشن كند چه گاوي ( مورد نظر ) است ؟ گفت : ( پروردگار جهانيان به من خبر داده و ) ميگويد : آن ، گاوي است نه پير و نه جوان ، بلكه ميانهسالي است ميان اين دو . پس آنچه به شما فرمان داده شده است انجام دهيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَارِضٌ » : پير . كهنسال . سالخورده . « بِكْرٌ » : خُردسال . نورسيده . « عَوَانٌ » : ميانهسال . وسط . « بَيْنَ ذلِكَ » : ميان آن چيزي كه ذكر شد .‏

سوره بقرة آيه 69
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاء فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : از خداي خود بخواه كه برايمان بيان دارد ، رنگ آن چگونه است ؟ گفت : ( پروردگار جهانيان به من خبر داده و ) ميگويد : آن گاو ، گاو زرد پررنگي است كه نگاه كنندگان ( بدو ) را شادماني ميبخشد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَفْرَآءُ » : زردرنگ . « فَاقِعٌ » . خوشرنگ . « لَوْنُ » : رنگ . مرفوع است چون فاعل ( فَاقِعٌ ) است . « تَسُرُّ » : شاد ميكند . مسرور ميسازد .‏

سوره بقرة آيه 70
‏متن آيه : ‏
‏ قَالُواْ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ البَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاء اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتند : خدايت را برايمان فراخوان تا بر ما روشن كند چگونه گاوي است . به راستي اين گاو بر ما مشتبه است ( و ناشناخته مانده است ) و ما اگر خدا خواسته باشد راه خواهيم برد ( به سوي گاوي كه بايد سر ببريم و آن را خواهيم شناخت ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَشَابَهَ » : مشتبه شده است . همگون شده و بهم آميخته است .‏

سوره بقرة آيه 71
‏متن آيه : ‏
‏ قَالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لاَّ ذَلُولٌ تُثِيرُ الأَرْضَ وَلاَ تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لاَّ شِيَةَ فِيهَا قَالُواْ الآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُواْ يَفْعَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفت : خدا ميفرمايد كه آن ، گاوي است كه هنوز به كار گرفته نشده است و رام نگشته است تا بتواند زمين را شيار كند و زراعت را آبياري نمايد . از هر عيبي پاك و رنگش يكدست و بدون لكه است . گفتند : اينك حق مطلب را اداء كردي . پس گاو را سر بريدند ، گرچه نزديك بود كه چنين نكنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذَلُولٌ » : رام . كار كشته . « تُثِيرُ » : زير و رو ميكند . « الْحَرْثَ » : كشت و زرع . « مُسَلَّمَةٌ » : سالم . بيعيب . « شِيَةَ » : رنگ مخالف . از ماده ( وشي ) . « مَا كَادُوا يَفْعَلُونَ » : نزديك بود كه چنين كاري نكنند .‏

سوره بقرة آيه 72
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد بياوريد ) آن گاه را كه كسي را كشتيد و درباره آن به نزاع برخاستيد و يكديگر را بدان متّهم كرديد ، و خدا حقيقت امر را ميدانست و آنچه را كه پنهان ميكرديد ، آشكار و نمايان مينمود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إدَّارَءْتُمْ » : كشمكش كرديد . اختلاف ورزيديد . گناه را از خود دور و به گردن ديگري انداختيد . فعل ماضي باب تفاعل است و اصل آن ( تَدَارَءْتُمْ ) از ماده ( دَرْء ) به معني دفْع است . . « مُخْرِجٌ » : بيرون آورنده . آشكاركننده .‏

سوره بقرة آيه 73
‏متن آيه : ‏
‏ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس گفتيم : پارهاي از آن ( قرباني ) را به آن ( كشته ) بزنيد . ( و اين كار را كرديد و خدا كشته را زنده كرد ) . خداوند مردگان را ( در روز قيامت ) چنين زنده ميكند و دلائل ( قدرت ) خود را به شما مينماياند تا اين كه دريابيد ( حقيقت و اسرار شريعت را ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَعْضِ » : بخش . برخ . تكّه . « كَذلِكَ » : آن چنان . بدين منوال . « المَوْتَيا » : مردگان . « ءَايَاتِهِ » : نشانهها و دلائل خود .‏

سوره بقرة آيه 74
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس از آن ، دلهاي شما سخت شد ، همچون سنگ يا سختتر از سنگ . و پارهاي از سنگها است كه از آن نهرها ميجوشد ، و پارهاي از آنها است كه ميشكافد و آب از آن بيرون ميآيد ، و پارهاي از آنها است كه از ترس خدا فرو ميريزد . و خدا از آنچه ميكنيد بيخبر نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَسَتْ » : سخت شد . « الْحِجَارَةِ » : سنگ . « أَشَدُ قَسْوَةً » : سفتتر و سختتر . واژه ( أَشَدُّ ) مرفوع است چون عطف بر ( كَالْحِجَارَةِ ) است كه در محلّ رفع است ؛ زيرا خبر ( هِيَ ) است . ( قَسْوَةً ) منصوب است چون تمييز است . « لَمَا » در هر سه مورد آيه ، از لام تأكيد و ماي موصول فراهم آمده است و ( مَا ) مرفوع است چون خبر ( إِنَّ ) است . « يَشَّقَّقُ » : از هم شكافته ميشود . از باب تفعّل است .‏

سوره بقرة آيه 75
‏متن آيه : ‏
‏ أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا اميدواريد كه ( يهوديان به آئين اسلام و ) به شما ايمان بياورند با اين كه گروهي از آنان ( كه احبار ايشان بودند ) سخنان خدا را ( در تورات ) ميشنيدند و پس از فهميدن كامل آن ، دست به تحريفش ميزدند ؟ و حال آن كه علم و اطّلاع داشتند ( كه درست نيست به كتابهاي آسماني دست برد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَطْمَعُونَ » : اميدواريد . « فَرِيقٌ » : گروه . دسته . « عَقَلُوهُ » : آن را فهميدند و بدان آشنا شدند . « وَ هُمْ يَعْلَمُونَ » : جمله حاليّه است براي ضمير ( وَ ) در فعل ( يُحَرِّفُونَ ) . « يُحَرِّفُونَ » : تبديل ميكردند . تغيير ميدادند .‏

سوره بقرة آيه 76
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا لَقُواْ الَّذِينَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلاَ بَعْضُهُمْ إِلَىَ بَعْضٍ قَالُواْ أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ اللّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَآجُّوكُم بِهِ عِندَ رَبِّكُمْ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و چون با كساني كه ايمان آوردهاند روبرو ميشوند ، ميگويند : ايمان آوردهايم ( به اين كه شما بر حق ميباشيد و محمّد پيغمبري است كه در تورات وصف او آمده است . ) و هنگامي كه با يكديگر خلوت ميكنند ( دستهاي بديشان اعتراض مينمايند ) و ميگويند : آيا مطالبي را كه خداوند ( درباره صفات محمّد ) براي شما بيان كرده براي مسلمانان بازگو ميكنيد و از آن سخن ميرانيد ، تا ( روز رستاخيز ) در پيشگاه خدا بر شما حجّت گيرند و عليه شما بدان استدلال كنند ؟ مگر نميفهميد و عقل نداريد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَقُوا » : برخورد كردند . رسيدند . « خَلا » : رفت . به خلوت نشست . « مَا فَتَحَ اللهُ عَلَيْكُمْ » : آنچه خداوند در كتاب آسماني تورات به شما آموخته است . « لِيُحَآجُّوكُم بِهِ » : تا با شما بستيزند و آن را بر شما حجّت گيرند .‏

سوره بقرة آيه 77
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَلاَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا نميدانند كه آنچه را پنهان ميكنند و آنچه را آشكار ميسازند ، خدا همه را ميداند ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُسِرُّونَ » : پنهان و نهان ميكنند . « يُعْلِنُونَ » : علني و آشكار ميكنند .‏

سوره بقرة آيه 78
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لاَ يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلاَّ أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و پارهاي از آنان افراد بيسوادي هستند كه ( از ) كتاب ( خدا تورات ) جز ( يك مشت خرافات و دروغهائي كه احبارشان به هم بافتهاند و با ) آرزوهاي ( آنان سازگار است ) نميدانند ، و تنها به پندارهايشان دل بستهاند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُمِّيُّونَ » : كساني كه نميتوانند بخوانند و بنويسند . بيسوادان . « الكِتَابَ » : مراد تورات است . « أمَانِيَّ » : جمع أُمْنِيَّة از ماده ( مُنيا ) آرزوهاي ناروا و نادرست . دروغهاي به هم بافته ( نگا : بقره / 111 ، نساء / 123 ، حديد / 14 ) . « إِنْ » : حرف نفي است .‏

سوره بقرة آيه 79
‏متن آيه : ‏
‏ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏واي بر كساني ( از احبار ) كه كتاب را با دست خود مينويسند و آن گاه ميگويند ( به بيسوادان ) : اين ( توراتي است كه ) از جانب خدا آمده است تا به بهاي كمي آن ( تحريف شدهها ) را بفروشند ! واي بر آنان چه چيزهائي را با دست خود مينويسند ! و واي بر آنان چه چيزهائي را به چنگ ميآورند ! ( اين گونه نوشتهها و كارها ، ايشان را به سوي هلاك و عذاب ميكشاند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَيْلٌ » : واي بر ! مرگ بر ! « ثَمَناً » : پول . بها .‏

سوره بقرة آيه 80
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُواْ لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّاماً مَّعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِندَ اللّهِ عَهْداً فَلَن يُخْلِفَ اللّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ميگويند : ( هر چند هم گناهكار باشيم ) آتش جز چند روز معدودي گريبانگيرمان نميگردد ! بگو : آيا از جانب خدا پيمان گرفتهايد و ( چون ) خدا هرگز خلاف وعدهاش عمل نمينمايد ( اطمينان يافتهايد ) ؟ يا اين كه چيزي به خدا نسبت ميدهيد كه از آن بيخبريد ( و دروغي بيش نيست ) ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَن تَمَسَّنَا » : هرگز به ما نميرسد . « أَيَّاماً مَّعْدُودَةً » : چند روز قابل شمار . مدّت كمي .‏

سوره بقرة آيه 81
‏متن آيه : ‏
‏ بَلَى مَن كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آري ! هر كس مرتكب گناه شود ، و گناه ( احساس و وجدان و سراسر وجود ) او را احاطه كند ، اين چنين افرادي ياران آتش بوده و جاودانه در آن خواهند ماند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلَيا » : آري . حرف جواب است و براي ابطال نفي متقدّم ، و افاده اثبات مفهوم بعد از خود ميآيد . « سَيِّئَةً » : زشت و قبيح . گناه . « خَطِيئَةُ » : بزه . گناهي كه از روي قصد و عمد انجام پذيرد . « أَصْحَابُ الْنَّارِ » : دوزخيان .‏

سوره بقرة آيه 82
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه ايمان آوردهاند و كردار پسنديده و افعال شايسته انجام داده اينان اهل بهشت بوده و جاودانه در آن خواهند ماند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصَّالِحَاتِ » : گفتار و كردار پسنديده و شايسته . « أَصْحَابُ الْجَنَّةِ » : بهشتيان .‏

سوره بقرة آيه 83
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْناً وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنكُمْ وَأَنتُم مِّعْرِضُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) آن زمان را كه از بنياسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و نسبت به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و بينوايان نيكي كنيد ، و به مردم نيك بگوئيد ، و نماز را برپا داريد ، و زكات را بپردازيد . سپس شما جز عدّه كمي روي برتافتيد و سرپيچي كرديد ( و از وفاي به پيماني كه با خدا بسته بوديد ) رويگردان شديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِيثَاقَ » : پيمان استوار . عهد مؤكّد . « إِحْسَاناً » : نيكوئي كردن . « ذِيالْقُرْبَيا » : خويشاوندان . « الْيَتَامَيا » : يتيمان . « حُسْناً » : سخن زيبا و پسنديده . « تَوَلَّيْتُمْ » پشت كرديد و روي گردانديد . « مُعرِضُونَ » : اعراضكنندگان . سر باز زنندگان . « وَ أَنتُم مُّعرِضُونَ » : جمله حاليّه است و براي تأكيد پشتكردن و روي گرداندن آمده است .‏

سوره بقرة آيه 84
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لاَ تَسْفِكُونَ دِمَاءكُمْ وَلاَ تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) هنگامي را كه از شما پيمان گرفتيم كه خون يكديگر را نريزيد و همديگر را از سرزمين و خانه و كاشانه خويش بيرون نكنيد . ( بر اين پيمان ، شما ) اقرار كرديد ( و هم اينك باور داريد كه در كتابتان موجود است ) و شما ( بر صحّت آن ) گواهي ميدهيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَسْفِكُونَ » : نميريزيد . « دِمَآءَ » : جمع دَم ، خونها . « دِيَار » : جمع دار ، خانهها . سرزمينها .‏

سوره بقرة آيه 85
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ أَنتُمْ هَؤُلاء تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقاً مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاء مَن يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس از آن ، اين شما هستيد كه يكديگر را ميكشيد و گروهي از خودتان را از خانهها و سرزمينتان بيرون ميرانيد ، ( و ديگران را بر ضدّ آنان برميشورانيد و ياري ميدهيد و ايشان را عليه آنان ) از راه گناه و دشمنانگي ، همپشتي و پشتيباني ميكنيد . ولي اگر ( بعضي از آنان به صورت ) اسيران نزد شما ( و همپيمانانتان ) بيايند ( براي نجاتشان ميكوشيد و ) فديه ميدهيد ( و ايشان را آزاد ميسازيد . اگر از شما پرسيده شود ، چه چيز شما را واميدارد كه فديه آنان را بپردازيد و آزادشان سازيد ؟ ميگوئيد كه كتابهاي آسمانيمان به ما دستور ميدهد كه فديه اسيران بنياسرائيل را بپردازيم و ايشان را آزاد سازيم . مگر كتابهاي آسماني به شما دستور نميدهند كه خون آنان را نريزيد و ايشان را از خانه و كاشانه آواره نسازيد ؟ ) و حال آن كه بيرون راندن ايشان ( و كشتن آنان ) بر شما حرام است . آيا به بخشي از ( دستورات ) كتاب ( آسماني ) ايمان ميآوريد و به بخش ديگر ( دستورات آن ) كفر ميورزيد ؟ براي كسي كه از شما چنين كند ، جز خواري و رسوائي در اين جهان نيست ، و در روز رستاخيز ( چنين كساني ) به سختترين شكنجهها برگشت داده ميشوند ، و خداوند از آنچه ميكنيد بيخبر نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ » : عليه آنان يكديگر را پشتيباني و كمك ميكنيد . « الْعُدْوَانِ » : ظلم و تعدّي . زيادهروي در ستم . عطف ( عُدْوَان ) بر ( إِثْم ) عطف خاصّ بر عام است . « أُسَارَيا » : جمع اسير ، زندانيان . حال است براي ضمير ( و ) در فعل ( يَأْتُوكُمْ ) . « تُفَادُوهُمْ » : فديه آزادي آنان را ميپردازيد . بازخريدشان ميكنيد . « إِخْرَاجُ » : بدل ( هُوَ ) و يا مبتداي مؤخّر براي خبر مقدّم ( مُحَرَّمٌ ) و يا نائب فاعل اسم مفعول ( مُحَرَّم ) است . « خِزْيٌ » : خواري . رسوائي . « يُرَدُّونَ » : برگشت داده ميشوند . برگردانيده ميشوند .‏

سوره بقرة آيه 86
‏متن آيه : ‏
‏ أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالآَخِرَةِ فَلاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينان همان كسانيند كه آخرت را به زندگي دنيا فروختهاند . لذا شكنجه آنان تخفيف داده نميشود و ايشان ياري نخواهند شد ( و ياوران و كمككنندگاني نخواهند يافت تا براي نجاتشان بكوشند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِشْتَرَوْا » : خريدند . فروختند .‏

سوره بقرة آيه 87
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءكُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقاً تَقْتُلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي گروه يهوديان ! به ياد بياوريد آن گاه را كه ) ما به موسي كتاب ( تورات ) داديم و در پي وي پيغمبراني فرستاديم ، و ( از جمله آنان ) به عيسي پسر مريم معجزهها و دلائل روشن بخشيديم و او را به وسيله روحالقدس ( كه جبرئيل است ) تأييد نموديم و نيرويش داديم . آيا ( جز اين است كه ) هر زمان پيغمبري ( از اينان ) برخلاف ميل و آرزوي نفس شما چيزي را آورد ، گردن افراختيد ( و خود را بزرگتر از آن دانستيد كه از او پيروي كنيد ، و به اين هم بسنده نكرديد ) بلكه عدّهاي را تكذيب نموديد و دروغگو خوانديد ، و جمعي را كشتيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَفَّيْنَا » : پياپي آورديم . به دنبال يكديگر و پشت سر همديگر آورديم . از ماده ( قفو ) است ( نگا : مؤمنون / 44 ) . « الْبَيِّنَاتِ » : معجزات روشن ( نگا : آلعمران / 49 ) . « أَيَّدْنَاهُ » : او را تقويت و تأييد كرديم . از ماده ( أيْد ) به معني قوّت و قدرت . « لا تَهْوِي » : نميخواست . دوست نميداشت . « إسْتَكْبَرْتُمْ » : بزرگي فروختيد . خويشتن را بزرگتر از آن ديديد كه حق را بپذيريد و در برابر آن كرنش كنيد . « فَرِيقاً » : دستهاي . گروهي . مفعول مقدّم براي افعال ( كَذَّبْتُمْ ) و ( تَقْتُلُونَ ) است .‏

سوره بقرة آيه 88
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَل لَّعَنَهُمُ اللَّه بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلاً مَّا يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( موضع آنان در برابر پيغمبر خاتم محمّد امين نيز چنين است و از روي ريشخند ) گفتند : دلهاي ما سرپوشيده و در غلاف است ( و گفته نو دعوت تو بدان راه ندارد ! چنين نيست ) بلكه خداوند آنان را به خاطر كفرشان نفرين نموده ( و از رحمت خويش به دور داشته است ) و كمتر ايمان ميآورند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« غُلْفٌ » : جمع أَغْلَف ، بسته و پوشيده . در پرده ( نگا : فصّلت / 5 ) . « لَعَنَهُمْ » : ايشان را نفرين كرد . بر آنان خشم گرفت و از رحمت خويش به دورشان داشت . « قَلِيلاً مَّا يُؤْمِنُونَ » : اندكي ايمان ميآورند ( نگا : بقره / 83 ) . ايمان ناچيز و ضعيفي دارند . قَلِيلاً منصوب است چون صفت مصدر محذوفي است : يُؤْمِنُونَ إيمَاناً قَلِيلاً . و يا حال است براي ضمير ( و ) در فعل ( يُؤْمِنُونَ ) . حرف ( مَا ) زائد است و براي تأكيد معني قِلّت آمده است .‏

سوره بقرة آيه 89
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَّا جَاءهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُواْ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه از طرف خداوند كتابي ( به نام قرآن توسّط پيغمبر اسلام ) به آنان رسيد كه تصديقكننده چيزهائي ( همچون توحيد و اصول دين و مقاصد آن ) بود كه با خود ( از تورات ) داشتند ، و ( از روي تورات ) آن را شناختند و ( به صدق محتوايش ) پي بردند ، ولي ( به سبب حسادت و عناد ) بدان كفر ورزيدند ( زيرا ، پيغمبري آن را آورده بود كه از بنياسرائيل نبود . گرچه ) قبلاً ( هنگامي كه با مشركان به جنگ و يا نزاع لفظي برميخاستند ، ميگفتند كه خدا ايشان را با فرستادن آخرين پيامبري كه كتابشان بدان نويد داده است ، ياري خواهد داد و ) اميد فتح و پيروزي بر كافران را داشتند . پس لعنت خداوند بر كافران ( چون ايشان ) باد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كِتَابٌ » : مراد قرآن است . « يَسْتَفْتِحُونَ » : طلب فتح و پيروزي ميكردند . « فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا . . . » : مراد از ( مَا ) و ضمير ( هِ ) در ( كَفَرُوا بِهِ ) محمّد است . برخي مرجع آن دو را ( كتاب ) يعني قرآن دانستهاند . « عَرَفُوا » : شناختند . آگاهي يافتند .‏

سوره بقرة آيه 90
‏متن آيه : ‏
‏ بِئْسَمَا اشْتَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُواْ بِمَا أنَزَلَ اللّهُ بَغْياً أَن يُنَزِّلُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَآؤُواْ بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خويشتن را به بدترين چيزها فروختند ( چه از هواي نفس پيروي و به دنبال تعصّبات قبيلهاي روان شدند ) و به ناروا نسبت به آنچه فرستاده بوديم كفر ورزيدند و كفرشان تنها به خاطر دشمنانگي ( با ديگران و انتقام از مؤمنان ) و ناخوشنودي از اين كه خداوند ( وحي خويشتن را ) از روي فضل و مرحمت پروردگاريش بر هر كه بخواهد از بندگانش نازل ميكند بود . لذا خشم خدا يكي پس از ديگري آنان را فرا گرفت ( و مستوجب دو خشم شدند : يكي بر اثر كفري كه نسبت به محمّد پيغمبر اسلام روا داشتند ، و ديگري خشمي كه بر اثر كفر و آزاري كه درباره موسي روا ميداشتند ) . براي كفّار ( همانند ايشان ) عذاب خواركننده و دردناكي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِئْسَمَا » : چه زشت است . « إِشْتَرَوْا » : فروختند . « أَن يَكْفُرُوا » : تأويل به مصدر ميشود و تقدير آن ( كُفْرُهُمْ ) است و مخصوص به ذمّ و محلاًّ مرفوع و مبتدا است ، و عبارت پيشين خبر آن ، و يا اين كه خبر مبتداي محذوف ( هو ) است ، و تقدير آن چنين است : ( هُوَ أَن يَّكْفُرُوا ) . « بَغْياً » : فساد . در اينجا مراد حسد است . چون حسد از فساد نفس سرچشمه ميگيرد . مفعولٌله براي ( أَن يَّكْفُرُوا ) است . « أَن يُّنَزِّلَ اللهُ » : مفعولٌله و محلاًّ منصوب است . تقدير آن چنين است : لِأن يُّنَزِّلَ اللهُ . يعني : لإِنزَالِ اللهِ . « بَآءُوا » : برگشتند . « بَآءُوا بِغَضَبٍ عَلي غَضَبٍ » : برگشتند و خشم پياپي خدا را با خود آوردند . « مُهِينٌ » : خواركننده .‏

سوره بقرة آيه 91
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ بِمَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرونَ بِمَا وَرَاءهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِّمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاءَ اللّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه به آنان گفته شود : به آنچه خداوند فرو فرستاده است ( كه قرآن است ) ايمان بياوريد ، ميگويند : ما به چيزي ايمان ميآوريم كه بر خود ما نازل شده باشد ( نه بر اقوام ديگر ) ، و به غير آن كفر ميورزند و حال آن كه حق بوده و تصديقكننده چيزي است كه با خود دارند . بگو : اگر مؤمنيد ( و راست ميگوئيد كه به تورات ايمان داريد و از آن پيروي ميكنيد ) پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين ميكشتيد ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَرَآءَهُ » : غير آن . بجز آن ( نگا : نساء / 24 ، مؤمنون / 7 ) . « وَ هُوَ الْحَقُّ » : جمله حاليّه است . « مُصَدِّقاً » : تصديقكننده . حال ( حق ) است . « مِن قَبْلُ » : قبلاً . در گذشته . در روزگار پيشين .‏

سوره بقرة آيه 92
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ جَاءكُم مُّوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏به راستي موسي آن همه دلائل روشن و معجزات را براي شما آورد ( ولي پس از آن كه از ديده شما نهان گشت و به مناجات پروردگار رفت ) بعد از او گوساله را برگزيديد ( و به گوسالهپرستي نشستيد ) و با اين كار ( بر خود ) ستم كرديد ( و به بتپرستي سابق خويش برگشتيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَيِّنَاتِ » : دلائل روشن . معجزات گويا ( نگا : عنكبوت / 39 ، قصص / 36 ) . « مِنم بَعْدِهِ » : بعد از رفتن موسي به كوه طور ( نگا : بقره / 51 ، نساء / 153 ) .‏

سوره بقرة آيه 93
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُواْ مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُواْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُواْ فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُمْ مُّؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به ياد آوريد ) آن گاه را كه از شما پيمان گرفتيم و ( موسي تورات را بياورد و ديديد كه تكاليف و وظائف دشواري دربر دارد و شما از انجام آنها سر باز زديد . ما براي نشان دادن صدق تورات و فوائد تعاليم آن ) كوه طور را بالاي سرتان ( همچون سايهباني ) نگاه داشتيم ( و شما چنين انگاشتيد كه كوه بر سرتان فرو ميريزد . بدين هنگام به شما گفتيم : ) آنچه را به شما دادهايم ، محكم برگيريد و با قدرت هرچه بيشتر بدان عمل كنيد . ( در اين هنگام اعلان آمادگي كردند و ) گفتند : شنيديم ، ولي ( به زبان عمل گفتند : ) نافرماني كرديم ! ( ايمان به دلهايشان ننشسته بود . زيرا ) دلهايشان بر اثر كفر ، با ( محبّت ) گوساله آبياري شده بود . بگو : ايمانتان شما را به انجام بدترين چيز دستور ميدهد اگر ( گمان ميكنيد كه ) شما مؤمن هستيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا » : شنيديم و فرمان نبرديم ! البتّه چنين سخني را با زبان اداء نكردهاند ، ولي چون به عهد خود وفا ننمودهاند انگار كه چنين گفتهاند . خلاصه كردارشان خلاف گفتارشان بوده است و اعمالشان اقوالشان را تكذيب كرده است . « وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ » : دلهايشان از عشق گوساله لبريز گرديده بود . در اينجا حذف مضاف شده است و مضافٌاليه در جاي مضاف به كار رفته است . تقدير چنين است : حُبَّ الْعِجْلِ . « بِكُفْرِهِمْ » : به سبب كفرشان .‏

سوره بقرة آيه 94
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ عِندَ اللّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو اگر ( چنانچه گمان ميبريد ) خداوند ، جهان ديگر را از ميان همه مردم تنها به شما اختصاص داده است ، پس ( عملاً با جهاد در راه خدا ) آرزوي مرگ كنيد اگر راستگوئيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الدَّارُ » : خانه . سرا . « الْدَّارُ الآخِرَةِ » : سراي ديگر . « خَالِصَةً » : مخصوص . خاصّ . حال است براي ( الدّار ) كه اسم ( كانَتْ ) است و خبر آن ( لَكُمْ ) . « مِن دُونِ » : بدون . واژهاي است كه براي اختصاص و قطع شركت ديگران به كار ميرود ( نگا : بقره / 111 ) .‏

سوره بقرة آيه 95
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ولي آنان به خاطر ( اعمال بدي كه انجام دادهاند و ) آنچه پيش از خود فرستادهاند ، هرگز آرزوي مرگ نميكنند ، و خداوند از حال ستمگران ( چون ايشان ) آگاه است ( و بهشت از آن پرهيزگاران است ؛ نه خاصّ افرادي همسانشان ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِمَا » : به سبب چيزي كه . « قَدَّمَتْ » : انجام داده است . پيشاپيش فرستاده است . « أَيْدِي » : دستها . جمع ( يَد ) كه ميتواند كنايه از خود شخص يا قدرت او نيز باشد .‏

سوره بقرة آيه 96
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و آنان را حريصترين مردم بر زندگي ( اين دنيا ) خواهي يافت ، حتّي طمعكارتر از مشركان ( كه به زندگي دوباره و بهشت و دوزخ ايمان ندارند . لذا ) هر يك از آنان دوست دارد هزار سال عمر كند ، در حالي كه اگر اين عمر ( طولاني ) بدو داده شود ، او را از عذاب به دور نميدارد . و خداوند نسبت بدانچه انجام ميدهند ، بينا است ( و ستمگران را به پاداش كارهاي ناشايستشان ميرساند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَتَجِدَنَّهُمْ » ، هر آينه ايشان را خواهي يافت . « حَيَاةٍ » : زندگي . نكرهآمدن آن براي اطلاق است . يعني هر زندگياي كه باشد ، خوب يا بد ، محترمانه يا رذلانه . و . . . « وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا » : عطف بر ماقبل است بر حسب معني . در ( أَحْرَصَ ) حرف ( مِنْ ) مقدّر است . همچنين ميتوان واژه ( أَحْرَصَ ) را پيش از ( مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا ) محذوف دانست . در هر حال ذكر خاصّ بعد از عام است و بيانگر تأكيد حرص يهوديان بر زندگي دنيا است ، و سرزنش و تهديد ايشان را در بردارد . « يُعَمَّرُ » : عمر داده شود . زيست كند . « أَلْفَ » : هزار . « مُزَحْزِح » : دوركننده .‏

سوره بقرة آيه 97
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ مَن كَانَ عَدُوّاً لِّجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللّهِ مُصَدِّقاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( بعضي از آنان ميگويند كه : چون جبرئيل ، دشمن ايشان ، قرآن را براي محمّد ميآورد ، آنان با او دشمني ميورزند و كتابش را قبول ندارند . اي پيغمبر ! بديشان ) بگو : كسي كه دشمن جبرئيل باشد ( در حقيقت دشمن خدا است ) زيرا كه او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل كرده است ( نه اين كه خودسرانه دست به چنين امري زده باشد ) . قرآني كه كتابهاي آسماني پيشين را تصديق ميكند ، و هدايت و بشارت براي مؤمنان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَزَّلَهُ » : آن را نازل كرده است . مرجع ( نَزَّلَ ) جبرئيل ، و مرجع ( هُ ) قرآن است . « قَلْبِ » : دل . تسميه كلّ به اسم جزء است و مراد وجود انسان است . « بِإِذْنِ اللهِ » : با اجازه خدا . به فرمان خدا . « مُصَدِّقاً » : تصديقكننده . حال ضمير مفعولي ( هُ ) در ( نَزَّلَهُ ) است . « مَا بَيْنَ يَدَيْهِ » : آنچه پيش از آن كتابهاي آسماني بوده است . « هُديً وَ بُشْرَيا » : هدايت و بشارت . راهنما و مژدهرسان . ( هُديً و بُشْرَيا ) عطف بر ( مُصَدِّقاً ) ميباشند .‏

سوره بقرة آيه 98
‏متن آيه : ‏
‏ مَن كَانَ عَدُوّاً لِّلّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ اللّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كسي كه دشمن خدا و فرشتگان و فرستادگان او و جبرئيل و ميكائيل باشد ( خداوند دشمن او است ) . چه خداوند دشمن كافران است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَنْ » در آيههاي 97 و 98 شرطيّه است و جواب آن ( فَهُوَ كَافِرٌ ) محذوف است . يا اين كه جمله ( فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلي قَلْبِكَ ) ، و ( فَإِنَّ اللهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِينَ ) جواب شرط بشمارند .‏

سوره بقرة آيه 99
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيگمان ما آيههاي روشني ( به وسيله جبرئيل بر قلب تو القاء كرديم و ) براي تو فرستاديم ( كه جويندگان راه حق ، در برابر آنها سرتعظيم فرود ميآورند ) و جز بيرون روندگان ( از دائره قانون فطرت و دشمنان حق و حقيقت ) كسي بدانها كفر نميورزد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَاتٍ بَيِّنَاتٍ » : آيههاي واضح و روشن . « الْفَاسِقُونَ » : بيرون روندگان از ربقه شريعت . كافران ( نگا : آلعمران / 82 و 110 ، مائده / 47 ، توبه / 67 ، نور / 4 و 55 ، احقاف / 35 ، حشر / 19 ) .‏

سوره بقرة آيه 100
‏متن آيه : ‏
‏ أَوَكُلَّمَا عَاهَدُواْ عَهْداً نَّبَذَهُ فَرِيقٌ مِّنْهُم بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( ايشان همان گونه كه در امر عقيده و ايمان متزلزل ميباشند ، در عهدهائي كه ميبندند نيز متزلزل هستند ) مگر هر بار كه عهدي ( با خدا و پيغمبر و مسلمانان ) بستند ، جمعي از آنان آن را نشكستند و دور نيفكندند ؟ ( و با آن مخالفت نورزيدند ؟ ) . اين بدان سبب است كه بيشتر آنان ( به حرمت عهد و قداست پيمان ) ايمان ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوَ » : حرف استفهام و براي تهديد است ، و ( وَ ) حرف عطف است . در اينجا معطوفٌ عليه محذوف است و تقدير چنين است : أَكَفَرُوا بِالآياتِ الْبَيِّنَاتِ ، وَ كُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْداً . برخي واو عطف را زائد دانستهاند . « نَبَذَ » ، دور افكند . بهم زد .‏

سوره بقرة آيه 101
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَّا جَاءهُمْ رَسُولٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ كِتَابَ اللّهِ وَرَاء ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه فرستادهاي ( محمّد نام ) از جانب خدا به سراغ آنان آمد ، گرچه ( اوصافش با نشانههائي كه در كتابهايشان بود و ) با آنچه با خود داشتند ، مطابقت داشت ، جمعي از اهل كتاب ، كتاب خدا را پشت سر افكندند ( و اوصاف محمّد را از كتابهاي خود زدودند . انگار در كتابهايشان چيزي درباره او نيامده است و ) گوئي آنان ( چيزي از اوصاف چنين پيغمبري ) نميدانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَسُولٌ » : فرستادهاي . پيغمبري . مراد محمّد ( است و تنكير ( رسول ) براي تعظيم است . « وَرَآءَ » : فراسو . پشت سر . « ظُهُورِ » : جمع ظَهْر ، پشتها . « كَأَنَّهُمْ لا يَعْلَمُونَ » : گوئي كه ايشان نميدانند . صفت يا حال ( فَرِيقٌ ) است .‏

سوره بقرة آيه 102
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيْاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( گروهي از احبار يهود ) به آنچه شياطين صفتان و گناه پيشگانشان درباره سلطنت سليمان ( به هم ميبافتند و بر مردم ) ميخواندند ، باور داشتند و از آن پيروي نمودند . ( چه گمان ميبردند كه سليمان پيغمبر نبوده و بلكه جادوگر بوده است و با نيروي سحر ، پريها و پرندگان و بادها را به زير فرمان خويش در آورده است و لذا شاه جادوگر كافري بيش نبوده است ) . و حال آن كه سليمان هرگز ( دست به سحر نيالوده و ) كفر نورزيده است ، و بلكه ( اين ) شياطين صفتان گناهپيشه ، كفر ورزيدهاند . ( زيرا چنين سخناني را به هم بافته و به پيغمبر خدا سليمان افتراء بسته و به جاي دستورات آسماني ، به مردم ) جادو و ( خرافات و از آثار بجا مانده ) آنچه در بابل بر دو فرشته هاروت و ماروت نازل گرديده بود ميآموزند . ( دو فرشتهاي كه طريق سحركردن را براي آشنائي به طرز ابطال آن به مردم ياد ميدادند ) و به هيچ كس چيزي نميآموختند ، مگر اين كه پيشاپيش بدو ميگفتند : ما وسيله آزمايش هستيم كافر نشو ( و آنچه به تو ميآموزيم ، به آشوب و كفر منتهي ميگردد . آن را بشناس و خويشتن را از آن به دور دار . ليكن مردم نصيحت نپذيرفتند و از آموختههايشان سوء استفاده كردند ) . از ايشان چيزهائي آموختند ( و در راهي از آن استفاده كردند ) كه با آن ميان مرد و همسرش جدائي ميافكندند . ( آري اين شيطان صفتان گناهپيشه ، كفر ورزيدند ، چون اين گونه ياوهگوئيها و افسانهسرائيهاي گذشتگان را بهم بافتند و آن را وسيله آموزش جادو به يهوديان كردند ) و حال آن كه با چنين جادوي ( خويش ) نميتوانند به كسي زيان برسانند مگر اين كه با اجازه و خواست خدا باشد . و آنان قسمتهائي را فرا ميگرفتند كه برايشان ( از لحاظ دنيا و آخرت ) زيان داشت و بديشان سودي نميرساند . و مسلّماً ميدانستند هر كسي خريدار اين گونه متاع باشد ، بهرهاي در آخرت نخواهد داشت . و چه زشت و ناپسند است آنچه خود را بدان فروخته ( و آن را پيشه خويشتن ساختهاند ) اگر ميدانستند ( و علم و دانشي ميداشتند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِتَّبَعُوا » : پيروي كردند . گردن نهادند . « تَتْلُو » : ميگفتند . خبر ميدادند . به دنبال آن راه ميافتادند . از آن پيروي ميكردند . فعل ( تَتْلُو ) در رسمالخطّ قرآني الفي به دنبال دارد . « الشَيَاطِينُ » : اهريمنان . مراد انسانهاي ناپاك است ( نگا : بقره / 14 ، انعام / 112 ) . « عَلي مُلْكِ سُلَيْمَانَ » : درباره سلطنت سليمان . « الْمَلَكَيْنِ » : دو فرشته . « مِنْ أَحَدٍ » : به كسي . « فِتْنَةٌ » : آزمايش . « إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ » : ما وسيله امتحان و آزمايش هستيم . « الْمَرْءِ » : مرد . « ضَآرِّينَ » : زيانرسانندگان . « إِشْتَرَيا » : خريد . پذيرفت و بدان عمل كرد . « خَلاقٍ » : بهره . نصيب . « بِئْسَ » : زشت است . « شَرَوْا » : فروختند .‏

سوره بقرة آيه 103
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُواْ واتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّه خَيْرٌ لَّوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر آنان ايمان ميآوردند و پرهيزگاري ميكردند ( پروردگار پاداش نيكي بدانان ميداد و چنين ) پاداشتي كه نزد خدا ( محفوظ ) است بهتر ( از افسانهها و بد نهاديها ) است ، اگر ( علم و دانشي ميداشتند و ) ميدانستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَثُوبَةٌ » : ثواب . اجر و پاداش .‏

سوره بقرة آيه 104
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقُولُواْ رَاعِنَا وَقُولُواْ انظُرْنَا وَاسْمَعُوا ْوَلِلكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آوردهايد ! ( هنگامي كه از پيغمبر تقاضاي مراعات و توجّه بيشتر خود ، براي حفظ و دريافت آيات قرآن ميكنيد ) مگوئيد : « رَاعِنَا » : ( رعايتمان كن و ما را بپاي ! بلكه واژههاي هممعني ديگري را به كار بريد تا يهوديان و مشركان نتوانند از آن سوءاستفاده كنند و در مفهوم زشت و دشنامآميز به كارش ببرند ) و بگوئيد : « أُنظُرْنَا » ( بر ما نظر انداز ، در ما نگر ، رعايتمان كن . و خوب بدانچه پيغمبر بر شما فرو ميخواند و ميگويد ) گوش فرا دهيد و بشنويد و براي مشركان ( ريشخند كنندهاي چون ايشان ) عذاب دردناكي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رَاعِنَا » : ما را بپا . ما را مراعات كن . از ماده ( رعي ) به معني رعايت ولي يهوديان آن را از ماده ( رعن ) به معني رعونت ، يعني حماقت ميگرفتند . « أُنظُرْنَا » : ملاحظه ما كن . به حال ما بنگر . بر ما شتاب مكن . « إسْمَعُوا » بشنويد . بپذيريد .‏

سوره بقرة آيه 105
‏متن آيه : ‏
‏ مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلاَ الْمُشْرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيْرٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَاللّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كافران اهل كتاب و همچنين مشركان ، دوست نميدارند خير و بركتي از جانب خدايتان بر شما نازل گردد و به شما دست دهد ، در حالي كه خداوند ( به خواست و آرزوي ايشان توجّهي نميكند و ) به هركس كه بخواهد رحمت خويش را اختصاص ميدهد ، و خدا داراي فضل سترگ و بخشش بزرگ است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا يَوَدُّ » : دوست نميدارد . « خَيْرٍ » : آنچه در آن نفع و صلاح باشد . خوبي . « فَضْل » : خير .‏

سوره بقرة آيه 106
‏متن آيه : ‏
‏ مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر آيهاي را كه رها سازيم ( و به دست فراموشي سپاريم ) ، و يا اين كه ( اثر معجزهاي را از آئينه دل مردمان بزدائيم و ) فراموشش گردانيم ، بهتر از آن يا همسان آن را ميآوريم و جايگزينش ميسازيم . مگر نميداني كه خداوند بر هر چيزي توانا است ؟‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا نَنسَخْ » : آنچه را كه زائل كنيم . آنچه را كه باطل گردانيم . آنچه را كه تغيير دهيم . واژه ( مَا ) شرطيّه و محلّاً منصوب به ( نَنسَخْ ) است و ( نَنسَخْ ) مجزوم بدان است . « ءَايَةٍ » ، هر معجزهاي از معجزات پيغمبران پيشين . آيه قرآني . نشانه جهاني . شريعت . « نُنسِهَا » : از خاطر مردم آن را بزدائيم . از ياد ديگرانش ميبريم . از مصدر ( إنسَاء ) است .‏

سوره بقرة آيه 107
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا نميداني كه ملك و فرمانروائي آسمانها و زمين از آن او است ؟ ( و حق دارد هرگونه تغيير و تبديلي در آيات و معجزات خود بدهد ) و جز خدا سرپرست و ياوري براي شما نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُلْكُ » : مملكت . حكومت . « مِن دُونِ اللهِ » : غير از خدا . بجز خدا . « وَلِيٍّ » : سرور . سرپرست . ياور . « نَصِيرٍ » : مددكار . ياريدهنده . كمككننده .‏

سوره بقرة آيه 108
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ تُرِيدُونَ أَن تَسْأَلُواْ رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَى مِن قَبْلُ وَمَن يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيلِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏شايد ميخواهيد از پيغمبر خود ( همان تقاضاهاي نامعقول و نابجا و معجزات معيّن و ناروائي را ) درخواست كنيد كه پيش از اين ، ( از جانب بنياسرائيل براي آزمايش و عناد ) از موسي خواسته ميشد . ( در پشت سر چنين درخواستي ، بهانهجوئي و كفرگرائي نهفته است ) و هر كه ايمان را با كفر معاوضه كند ، راه راست را گم كرده است ( و از صراط مستقيم خداشناسي منحرف گشته است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ » : يا اين كه . بلكه . « يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإيمَانِ » : كفر را بر ايمان ترجيح دهد و آن را به جاي اين برگيرد . « ضَلَّ » : عدول كرده است . گم كرده است . « سَوَآءَ » : راستا . وسط ( نگا : مائده / 12 و 60 و 77 ، قصص / 22 ، ممتحنه / 1 ) . « سَوَآءَ السَّبِيلِ » : مراد راه راست و بدون فراز و نشيب است . اضافه صفت به موصوف خود است .‏

سوره بقرة آيه 109
‏متن آيه : ‏
‏ وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُواْ وَاصْفَحُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بسياري از اهل كتاب ، از روي رشك و حسدي كه در وجودشان ريشه دوانده است ، آرزو دارند اگر بشود شما را بعد از پذيرش ايمان بازگردانند ( به جانب كفر و به حال سابقي كه داشتيد ! ) با اين كه حقّانيّت ( اسلام و درستي راهي كه برگزيدهايد ، از روي خود كتابهاي آسمانيشان ) برايشان كاملاً روشن گشته است . پس گذشت نمائيد و چشمپوشي كنيد تا خدا فرمان دهد ( كه در برابرشان چه كار كنيد ) . بيگمان خداوند بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَدَّ » : دوست داشت . آرزو كرد . « كُفَّاراً » : حال ضمير مفعولي ( كُمْ ) در ( يَرُدُّونَكُم ) يا مفعول دوم است . « حَسَداً » : مفعولٌله است . « تَبَيَّنَ » : روشن گرديد . « أُعْفُوا » : عفو كنيد و عقوبت نكنيد . « إصْفَحُوا » : ببخشيد و سرزنش نكنيد .‏

سوره بقرة آيه 110
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( پس بر شعائر دينيّتان ماندگار باشيد ) و نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و ( بدانيد ) هر كار نيكي كه پيشتر براي خود بفرستيد ، آن را در نزد خدا خواهيد يافت ( و پاداش آن را خواهيد ديد ) و خدا به هرچه ميكنيد آگاه و بينا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَقِيمُوا » : به جاي آوريد . به طور بايسته بخوانيد . « ءَاتُوا » : بپردازيد . « تَجِدُوهُ » : آن را خواهيد يافت .‏

سوره بقرة آيه 111
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُواْ لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَن كَانَ هُوداً أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُواْ بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و گويند : جز كسي كه يهودي يا مسيحي باشد هرگز ( كس ديگري ) به بهشت در نميآيد . اين آرزو و دلخوشيهاي ايشان است ( و جز مشتي ياوه و سخنان ناروا نميباشد ) . بگو : اگر راست ميگوئيد دليل خويش را بياوريد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هُوداً » : جمع هائد به معني توبهكننده ، يهوديان . پيروان موسي . « نَصَارَيا » : جمع نصران و نصرانة ، مسيحيان ، پيروان عيسي . « أمَانِيّ » : جمع اُمْنِيَّة ، آرزوها . آرزوهاي نادرست و ناروا . « هَاتُوا » : حاضر كنيد . بياوريد . اسمالفعل است . « بُرْهَانَ » : حجّت . دليل .‏

سوره بقرة آيه 112
‏متن آيه : ‏
‏ بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آري ! هركس خالصانه روبه خدا كند و نيكوكار باشد ، پاداش او در پيش خدايش محفوظ است ، و نه بيمي بر آنان است و نه اندوهگين خواهند گرديد ( و بهشت و سعادت اخروي در انحصار هيچ طائفه و نژاد خاصّي نيست ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلَيا » : آري ، كار آن چنان نيست كه ايشان ميگويند ، بلكه . « أَسْلَمَ » : خالص و يكرنگ شد . تسليم كرد . « أَسْلَمَ وَجْهَهُ » : خويشتن را خالصانه تسليم كرد . « وَجْه » : چهره . در اينجا به معني خود و خويشتن است و تسميه كلّ به اسم جزء ميباشد . « مُحْسِنٌ » : نيكوكار .‏

سوره بقرة آيه 113
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَىَ شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( جاي شگفت است كه آنان همان گونه كه با اسلام دشمني ميورزند ، با يكديگر نيز دشمني دارند ) و يهوديان ميگويند : مسيحيان داراي حق و حقيقتي نبوده و بر چيزي بند نيستند ، و مسيحيان نيز ميگويند : يهوديان داراي حق و حقيقتي نبوده و بر چيزي بند نيستند . در حالي كه هر دو دسته كتاب ميخوانند ( و به گمان خود به كتابهاي آسماني خويش استدلال ميجويند ! ) . و افراد نادان ( مشركي كه از تورات و انجيل بيخبرند ) نيز سخني همانند سخن آنان را ميگويند . پس خدا در روز قيامت ميانشان درباره آنچه با يكديگر اختلاف دارند ، داوري خواهد كرد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَتْلُونَ » : ميخوانند . « قَالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ » : مراد بتپرستان و مشركان عرب است . . « يَحْكُمُ » : قضاوت و داوري ميكند .‏

سوره بقرة آيه 114
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُوْلَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَآئِفِينَ لهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( از جمله دشمني ايشان نسبت به يكديگر ، و نسبت به مسلمانان اين است كه بعضي از قبيلهها معابد قبيلههاي ديگر را خراب نمودند و مسلمانان را از ورود به مسجدالحرام باز داشتند ) و چه كسي ستمگرتر از كساني است كه نگذارند در مساجد و اماكن عبادت خدا ، نام خدا برده شود ، و در ويراني آنها بكوشند ؟ شايسته اينان نبود كه چنين ( گناه بزرگي را مرتكب شوند و اين كارها را ) بكنند ، بلكه ميبايست ( حرمت معابد را نگهدارند و ) جز خاشعانه وارد آنها نشوند . بهره آنان در دنيا زبوني و رسوائي ، و در آخرت عذاب بزرگي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَظْلَمُ » : ظالمتر ، ستمكارتر . « مَنَعَ » : مانع شد . بازداشت . « مَسَاجِدَ » : معابد . پرستشگاهها . « خَآئِفِينَ » : حال ضمير ( و ) در فعل ( يَدْخُلُوها ) است . « خِزْيٌ » : خواري . رسوائي .‏

سوره بقرة آيه 115
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خاور و باختر ( و همه جهات ديگر ) از آن خدا است ، پس به هر سو رو كنيد ، خدا آنجا است . بيگمان خدا گشايشگر است ( و بر مردم تنگ نميگيرد ) و بسي دانا است ( به قصد و نيّت كسي كه بدو روي ميآورد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَيْنَمَا » : هرجا . « تُوَلُّوا » : رو كنيد . « ثَمَّ » : آنجا . « وَجْه » : ذات ( نگا : بقره / 272 ، رعد / 22 ، روم / 38 و 39 ) . « وَاسِعٌ » : در برگيرنده . از اسماء خدا است و به معني : داراي انعام و رحمت فراگير ، و آن كه در قوانين خويش مردم را به تنگنا نمياندازد .‏

سوره بقرة آيه 116
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُواْ اتَّخَذَ اللّهُ وَلَداً سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( يهوديان و مسيحيان و مشركان هر سه ) ميگويند : خداوند فرزندي براي خويش برگزيده است ! - خدا برتر از اين چيزها است - ( كه نيازمند زاد و ولد و نسل و فرزند باشد ) بلكه آنچه در آسمانها و زمين است از آن او است و همگان ( بنده وي و ) فروتن در برابر اويند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سُبْحَانَهُ » : او پاك و منزّه است از چنين ناشايستها و نارواها . واژهاي است براي تسبيح خدا و ذكر الله . « قَانِتُونَ » : خاشعان . مطيعان . فرمانبرداران گردن كج اراده خدا ، و مُقِرّان به الوهيّت الله .‏

سوره بقرة آيه 117
‏متن آيه : ‏
‏ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هستي بخش آسمانها و زمين ، او است . و هنگامي كه فرمان وجود چيزي را صادر كند ، تنها بدو ميگويد : باش ! پس ميشود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَدِيعُ » : كسي كه چيزها را بدون مُدل و نمونه قبلي پديد ميآورد . نوآفرين . اين واژه فَعيل به معني مُفْعِل است ، و در معني مُبْدِع به كار رفته است . « قَضَيا » : خواست . ارادهاش بر آن تعلّق گرفت . « اَمْراً » : كار . « كُنْ » : باش . بشو . پديد آي . افعال ( كُنْ ) و ( يَكُونُ ) در اينجا تامّهاند .‏

سوره بقرة آيه 118
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ لَوْلاَ يُكَلِّمُنَا اللّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه نميدانند ( و از زمره مشركانند ) ميگويند : چه ميشود اگر خدا با ما سخن گويد ، و يا اين كه معجزهاي ( از معجزات پيشنهادي ) براي ما بيايد ( و آشكارا جلوهگر شود ) . كساني كه پيش از آنان نيز بودند همين سخنان ايشان را ميگفتند . دلهايشان با هم همانند است ( و افكار و انديشه آنان همسان است ) . ما آيهها را براي حقيقتجويان آشكار و بيان كردهايم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَوْ لا يُكَلِّمُنَا اللهُ » : چرا خدا با ما حرف نزند . « لَوْ لا » : چرا نه . حرفي است كه بر طلب حصول ما بعد خود دلالت دارد . « ءَايَةٌ » : آيه قرآني . معجزه پيشنهادي ( نگا : إسراء / 90 - 93 ) . « تَشَابَهَتْ » . به هم مانده است . همگون همديگر بوده است . « بَيَّنَّا » : بيان و روشن كردهايم . با بيّنه و حجّت فرو فرستادهايم . « يُوقِنُونَ » : جوياي يقين هستند . دانش قاطعانه و باور صادقانه دارند .‏

سوره بقرة آيه 119
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَنَذِيراً وَلاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما تو را همراه با حقائق يقيني فرستاديم تا مژدهرسان ( مؤمنان ) و بيمدهنده ( كافران ) باشي . و از تو درباره ( عدم ايمان ) دوزخيان پرسيده نميشود ( بلكه بر رسولان پيام باشد و بس ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : همراه با حق . مؤيّد با حق . مراد از ( حق ) قرآن يا اسلام است ( نگا : نساء / 170 ، بقره / 190 ) . « بَشِيراً » : مژدهرسان . « نَذِيراً » : ترساننده . بيمدهنده . « الْجَحيمِ » : آتش برافروخته و فروزان . اسمي از اسماء دوزخ است .‏

سوره بقرة آيه 120
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يهوديان و مسيحيان هرگز از تو خوشنود نخواهند شد ، مگر اين كه از آئين ( تحريف شده و خواستهاي نادرست ) ايشان پيروي كني . بگو : تنها هدايت الهي هدايت است . و اگر از خواستها و آرزوهاي ايشان پيروي كني ، بعد از آن كه علم و آگاهي يافتهاي ( و با دريافت وحي الهي ، يقين و اطمينان به تو دست داده است ) ، هيچ سرپرست و ياوري از جانب خدا براي تو نخواهد بود ( و خدا تو را كمك و ياري نخواهد كرد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِلَّةَ » : دين . « هُدَيا » : هدايت . رهنمود . « مَالَكَ مِنَ اللهِ » : از سوي خدا براي تو نيست . « وَلِيٍّ » : ياور . مددكار . در اينجا هر چند مخاطب مفرد و شخص رسول است ، ولي در اصل خطاب متوجّه امّت محمّدي در هر عصر و زماني است .‏

سوره بقرة آيه 121
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاَوَتِهِ أُوْلَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمن يَكْفُرْ بِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( دستهاي از ) كساني كه كتاب آسماني به آنان دادهايم و آن را از روي دقّت و چنانچه بايد ميخوانند ( و تورات و انجيل را محقّقانه وارسي مينمايند و سره را از ناسره جدا ميسازند ) اين چنين افرادي به قرآن ايمان ميآورند ، و كساني كه بدان ايمان نياورند بيگمان ايشان زيانكارانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَاتَيْنَا » : دادهايم . فرستادهايم . « الْكِتَابَ » : تورات . انجيل . قرآن . « حَقَّ » : به كاملترين وجه . چنان كه بايد . منصوب است چون به مصدر ( تِلاوَةِ ) اضافه شده و مفعول مطلق بشمار است . يا بدان علّت است كه صفت مصدر محذوفي است . و يا اين كه حال ضمير ( و ) در فعل ( يَتْلُونَ ) و به معني مِحِقّين است .‏

سوره بقرة آيه 122
‏متن آيه : ‏
‏ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي بنياسرائيل ! به ياد آوريد نعمتي را كه بر شما ارزاني داشتم ( بدان گاه كه شما را از زير ستم فرعون رهائي بخشيدم و او را در آب غرق نمودم ، و ترنجبين و بلدرچين به شما دادم و پيغمبران زيادي را در ميانتان برانگيختم و براي دورهاي از زمان ، بزرگي بهره شما نمودم ) و شما را بر جهانيان برتري بخشيدم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَضَّلْتُكُمْ » : برتريتان بخشيدم . « الْعَالَمِينَ » : جهانيان . مراد مردمان آن دوره از زمان است .‏

سوره بقرة آيه 123
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتَّقُواْ يَوْماً لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از ( عذاب ) روزي خود را در امان داريد كه از دست كسي براي كس ديگري چيزي ساخته نيست ، و به جاي كسي همانند و بلاگرداني پذيرفته نميگردد ، و شفاعت و ميانجيگري بدو سودي نميرساند ، و كسي به ياري كسي بر نميخيزد و ياوري نميشوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَجْزِي » : برآورده نميكند . دفع نميكند . « لا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئاً » : كسي از كسي چيزي را به دور نميدارد . كسي به جاي كسي چيزي را نميپردازد . « عَدْلٌ » : همتا . فديه . بلاگردان . « شَفَاعَةٌ » : ميانجيگري .‏

سوره بقرة آيه 124
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به خاطر آوريد ) آن گاه را كه خداي ابراهيم ، او را با سخناني ( مشتمل بر اوامر و نواهي و تكاليف و وظائف ، و از راههاي مختلف و با وسائل گوناگون ) بيازمود و او ( به خوبي از عهده آزمايش برآمد و ) آنها را به تمام و كمال و به بهترين وجه انجام داد . ( خداوند بدو ) گفت : من تو را پيشواي مردم خواهم كرد . ( ابراهيم ) گفت : آيا از دودمان من ( نيز كساني را پيشوا و پيغمبر خواهي كرد ؟ خداوند ) گفت : ( درخواست تو را پذيرفتم ، ولي ) پيمان من به ستمكاران نميرسد ( بلكه تنها فرزندان نيكوكار تو را در بر ميگيرد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إبْتَلَيا » : آزمود . امتحان كرد . « كَلِمَاتٍ » : تكاليف و اوامر . از آن جمله : ترك فرزند يگانه و دلبندش به همراه مادر در بيابان برهوت و خالي از سكنه حجاز ، و فرمان دادن بدو به اين كه فرزند يگانه خود اسماعيل را قرباني كند ( نگا : صافّات / 102 - 113 ) . « أَتَمَّهُنَّ » : آنها را به تمام و كمال انجام داد ( نگا : نجم / 37 ) . « جَاعِلٌ » : سازنده .‏

سوره بقرة آيه 125
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْناً وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( و به ياد آوريد ) آن گاه را كه خانه ( كعبه ) را پناهگاه و مأواي امن و امان مردم كرديم ( و بديشان دستور داديم كه براي تجديد همين خاطره بازسازي خانه كعبه بر دست پيغمبران ) از مقام ابراهيم نمازگاهي براي خود برگيريد ( و در جائي كه ابراهيم براي ساختن كعبه بالاي سنگي ميايستاد ، بايستيد و به نماز و نيايش بپردازيد ) و به ابراهيم و اسماعيل سفارش كرديم ( و بر عهده ايشان گذاشتيم ) كه خانه ما را براي طوافكنندگان و اعتكافكنندگان ( و ماندگاران در آن ) و ركوع و سجدهكنندگان ( نمازگزار ، از كثافات معنوي همانند شرك و بتپرستي ، و پلشتيهاي حسّي همانند ياوهگوئي و گناه و ستيزهجوئي ) پاك و پاكيزه كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَيْتَ » : خانه خدا . كعبه ( نگا : مائده / 97 ) . « مَثَابَةًَ » : محلّ مراجعت و گردهمآئي . جايگاه اجر و ثواب . « مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ » : سنگي كه ابراهيم براي ساختن كعبه ، بالاي آن ميايستاد . ميگويند كه زير مقام ابراهيم امروزي گذاشته شده است . مسجدي كه پيرامون كعبه است . « مُصَلّيً » : جايگاه نماز . « عَهِدْنَا إِلَيا . . . » . سفارش كرديم به . امر كرديم به . « طَهِّرَا » : پاك كنيد از كثافتها و وجود بتها . « الطَّآئِفِينَ » : طوافكنندگان . « الْعَاكِفِينَ » : معتكفان . كساني كه در مسجد مدّتي براي عبادت ميمانند . « الرُّكَّعِ » : جمع راكع . ركوعكنندگان . « الْسُّجُودِ » : جمع ساجد ، سجدهكنندگان . « الرُّكَّعِ السُّجُودِ » : مراد نمازگزاران است .‏

سوره بقرة آيه 126
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هََذَا بَلَداً آمِناً وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه ابراهيم گفت : خداي من ! اين ( سرزمين ) را شهر پر امن و اماني گردان ، و اهل آن را - كساني كه از ايشان به خدا و روز بازپسين ايمان آورده باشند - از ميوههاي ( گوناگوني كه در آن پرورده شود يا بدان آورده شود ، و ديگر خيرات و بركات زمين ) روزيشان رسان و بهرهمندشان گردان . ( خدا پاسخ داد و ) گفت : ( دعاي تو را پذيرفتم ، ولي در اين عمر كوتاه دنيا ، بر اين خوان يغما چه دشمن چه دوست ) و كسي را كه كفر ورزد ، مدّت كوتاهي ( از ثمرات و خيرات اين جهان ) بهرهمند ميگردانم و سپس او را ( روز رستاخيز ) به عذاب آتش ( دوزخ گرفتار و ) ناچار ميسازم ، و ( سرانجام و سرنوشت اين گونه افراد ) چه بد سرانجام و سرنوشتي است !‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلَداً » : شهر . مراد مكّه است . « ءَامِن » : محلّ امن و امان . « مَنْ » : بدل جزء از كلّ براي ( اهل ) است . « أُمَتِّعُ » : متمتّع ميسازم . بهرهور ميگردانم . « أضْطَرُّهُ » : وادارش ميسازم . مجبورش ميگردانم . « الْمَصِيرُ » : منزل و مأوي . عاقبت . سرنوشت .‏

سوره بقرة آيه 127
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به ياد آوريد ) آن گاه را كه ابراهيم و اسماعيل پايههاي خانه ( كعبه ) را بالا ميبردند ( و در اثناي آن دست دعا به سوي خدا برداشته و ميگفتند : ) اي پروردگار ما ! ( اين عمل را ) از ما بپذير ، بيگمان تو شنوا و دانا ( به گفتار و نيّات ما ) هستي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَرْفَعُ » : بالا ميبرد . بلند ميكند . « الْقَوَاعِدَ » : جمع قاعدة ، پايهها . « تَقَبَّلْ » : بپذير . « السَمِيعُ » : شنوا . « الْعَلِيمُ » : باخبر . آگاه .‏

سوره بقرة آيه 128
‏متن آيه : ‏
‏ رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي پروردگار ما ! چنان كن كه ما دو نفر مخلص و منقاد ( فرمان ) تو باشيم ، و از فرزندان ما ملّت و جماعتي پديد آور كه تسليم ( فرمان ) تو باشند ، و طرز عبادات خويش را ( در كعبه و اطراف آن ) به ما نشان بده و ( اگر نسيان و لغزشي از ما سر زد ) بر ما ببخشاي ( و در توبه را بر رويمان باز گذار ) ، بيگمان تو بس توبهپذير و مهرباني .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مُسْلِمَيْنِ » : مثنّي ( مُسْلِم ) به معني : مخلص . فرمانبردار . مطيع خدا و شريعتهاي الله . « أُمَّةً » : ملّت . جماعت . « أَرِنَا » : به ما نشان بده . « مَنَاسِكَ » : آداب و رسوم عبادت ، اعم از مراسم حجّ و غيره ( نگا : مائده / 48 ، حجّ / 67 ) . « التَّوَّابُ » : بس توبهپذير .‏

سوره بقرة آيه 129
‏متن آيه : ‏
‏ رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ العَزِيزُ الحَكِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي پروردگار ما ! در ميان آنان ( كه از دودمان ما و منقاد فرمان تويند ) پيغمبري از خودشان برانگيز تا آيات تو را بر ايشان فرو خواند و كتاب ( قرآن ) و حكمت ( اسرار شريعت و مقاصد آن ) را بديشان بياموزد و آنان را ( از شرك و اخلاق ناپسند ) پاكيزه نمايد ، بيگمان تو عزيزي و حكيمي ( و بر هر چيزي توانا و پيروزي ، و هر كاري را كه ميكني بنابر مصلحتي و برابر حكمتي است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِبْعَثْ » : برانگيز . بفرست . « يَتْلُو » : بخواند . در رسمالخطّ قرآني ، الف زائدي در آخر دارد . « ءَايَاتِ » : مراد آيههاي قرآني است . « الْكِتَابَ » : قرآن . خطّ و كتابت ( نگا : آلعمران / 48 ، جمعه / 2 ) . « الْحِكْمَةَ » : معرفت اسرار اشياء . حكمت ، بر هر نوع گفتار و كرداري اطلاق ميشود كه صواب بدان تحقّق پذيرد . انجام هر كاري در جاي خود و نهادن هر چيزي به جاي خود . اسرار احكام ديني و شناخت مقاصد شريعت . « يُزَكِّيهِمْ » : آنان را از معاصي و اخلاق نكوهيده پاك ميدارد . « الْعَزِيزُ » : چيره شكستناپذير .‏

سوره بقرة آيه 130
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏چه كسي از آئين ابراهيم رويگردان خواهد شد مگر آن ( ناداني ) كه خود را خوار و كوچك داشته و ( انسانيّت و عقل خويش را به بازيچه گيرد و ناچيز دارد ؟ ) ما او را در اين جهان برگزيديم ( و سمبل و رهبر ديگران كرديم ) و او در جهان ديگر ، از زمره شايستگان ( مقرّب درگاه الهي ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَرْغَبُ عَنْ . . . » : بيزار ميشود . دوري ميگزيند . « مِلَّةِ » : دين . آئين . « سَفِهَ » : سبك شمرد . خوار داشت . به بازيچه گرفت . « نَفْسَ » : خود . « إصْطَفَيْنَا » : برگزيديم . « إصْطَفَيْنَاهُ » : او را براي پيغمبري برگزيديم . « الصَّالِحِينَ » : شايستگان . بايستگان .‏

سوره بقرة آيه 131
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن گاه كه پروردگارش ( همراه با نمودن نشانهها و آيات كوني و نفسي ) بدو گفت : ( به يگانگي خدا اقرار كن و ) اخلاص داشته باش . گفت : ( اقرار كردم و سر بر آستان تو سائيدم و ) خالصانه تسليم پروردگار جهانيان گشتم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اَسْلِمْ » : مطيع شو . مخلص شو .‏

سوره بقرة آيه 132
‏متن آيه : ‏
‏ وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلاَ تَمُوتُنَّ إَلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ابراهيم فرزندان خود را به اين آئين سفارش كرد ، و يعقوب ( نوه او نيز چنين كرد . هر كدام به فرزندان خويش گفتند : ) اي فرزندان من ! خداوند ، آئين ( توحيدي اسلام ) را براي شما برگزيده است . ( پس به ما قول بدهيد كه يك لحظه هم از آن دوري نكنيد ) و نميريد جز اين كه مسلمان باشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَصَّيا » : توصيه كرد . سفارش نمود . ارشاد كرد . « بِهَا » : به آن . مرجع ضمير ( هَا ) واژه ( مِلّة ) در آيه 130 است . « فَلا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ » : مراد اين است كه هميشه ديندار و فرمانبردار خدا باشيد ، تا اگر مرگ شما را در ربود ، مسلمان و مطيع فرمان يزدان ، جهان را بدرود گوئيد .‏

سوره بقرة آيه 133
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاء إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِي قَالُواْ نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهاً وَاحِداً وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا ( شما يهوديان و مسيحيان كه محمّد را تكذيب مينمائيد و ادّعاء داريد كه بر آئين يعقوب هستيد ) هنگامي كه مرگ يعقوب فرا رسيد ، شما حاضر بوديد ( تا آئيني را بشناسيد كه بر آن مرد ؟ ) . آن هنگامي كه به فرزندان خود گفت : پس از من چه چيز را ميپرستيد ؟ گفتند : خداي تو ، خداي پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را كه خداوند يگانه است و ما تسليم ( فرمان ) او هستيم ( و سر عبادت و بندگي بر آستانش ميسائيم ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شُهَدَآءَ » : جمع شهيد به معني شاهد ، حاضران . « إِبْرَاهِيمَ » : بدل جزء از كلّ ( ءَابَآءِ ) است . « إِلهاً وَاحِداً » : علّت نصب ( إِلهاً ) دو چيز ميتواند باشد : يكي اين كه بدل ( إِلهَكَ ) باشد ، دوم اين كه حال آن بشمار آيد .‏

سوره بقرة آيه 134
‏متن آيه : ‏
‏ تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به هر حال ، جنگ و جدل درباره آنان چرا ؟ ! ) ايشان قومي بودند كه مردند و سر خود گرفتند . آنچه به چنگ آوردند متعلّق به خودشان است ، و آنچه شما فراچنگ آوردهايد ، از آن شما است ، و درباره آنچه ميكردهاند از شما پرسيده نميشود ( و هيچ كس مسؤول اعمال ديگري نيست و كسي را به گناه ديگري نميگيرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلَتْ » : گذشته است . رفته است .‏

سوره بقرة آيه 135
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالُواْ كُونُواْ هُوداً أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( ليكن بر گفته خويش پافشاري ميكنند و ) ميگويند : يهودي يا مسيحي بشويد تا ( به راه راست ) رهنمود شويد . بگو : ( ابراهيم هرگز بر اين آئينهاي تحريف شده نبوده و ) بلكه ( دين توحيدي داشته است ، و ما پيروي از ) دين راست و پاك ابراهيم ميكنيم ( كه اسلام آن را دوباره زنده كرده است ) و جزو مشركان نبوده است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِلَّةَ » : مفعول فعل مقدّري است و آن چنين است : بَلْ نَتَّبِعُ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ . « حَنِيفاً » : حقّگرا . دوريكننده از ضلالت و بطالت ، و گراينده به سوي هدايت و حقيقت . راستگرا . منصوب است چون حال ( اِبْرَاهِيمَ ) است كه ميتواند به جاي ( مِلَّة ) قرار گيرد . يا مفعول فعل ( أَعْنِي ) مقدّر است .‏

سوره بقرة آيه 136
‏متن آيه : ‏
‏ قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگوئيد : ايمان داريم به خدا و آنچه ( به نام قرآن ) بر ما نازل گشته ، و آنچه بر ابراهيم ، اسماعيل ، اسحاق ، يعقوب ، و اسباط ( يعني نوادگان يعقوب ) نازل شده است ، و به آنچه براي موسي و عيسي آمده است ، و به آنچه براي ( همه ) پيغمبران از طرف پروردگارشان آمده است . ميان هيچ يك از آنان جدائي نمياندازيم ( نه اين كه مثل يهوديان يا عيسويان ، بعضيها را بپذيريم و بعضيها را نپذيريم . بلكه همه پيغمبران را راهنماي بشريّت در عصر خود ميدانيم و كتابهايشان را به طور اجمال ميپذيريم ) و ما تسليم ( فرمان ) خدا هستيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَسْبَاطِ » : جمع سِبط ، نوادگان . قبائل . در اينجا مراد از اسباط ، قبائل دوازدهگانه بنياسرائيل است كه از نژاد يعقوب بودند ( نگا : اعراف / 160 ) . « لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ » : ميان هيچ يك از آنان در اين كه پيغمبر بودهاند ، فرقي نميگذاريم . جمله ، حال براي ضمير ( نَا ) در فعل ( ءَامَنَّا ) است . « لَهُ » : مرجع ضمير ( ه ) واژه ( الله ) است .‏

سوره بقرة آيه 137
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِنْ آمَنُواْ بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر آنان ايمان بياورند ، همچنان كه شما ايمان آوردهايد ، و بدان چيزهائي كه شما ايمان داريد ، ايشان نيز ايمان داشته باشند ، بيگمان ( به راه درست خدائي ) رهنمود گشتهاند ، و اگر پشت كنند ( و از حقيقت سرپيچي نمايند و دوباره به رسوم و آداب موروثي چنگ زنند ) پس راه اختلاف و دشمنانگي را ( با شما ) در پيش گرفتهاند ، و خدا تو را بسنده خواهد بود و او تو را از ( اذيّت و آزار و نيرنگ و دسيسههاي ) ايشان نجات خواهد داد ، و او شنوا و بينا است ( و گفتار ايشان را ميشنود و كردار آنان را ميبيند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَإِنْ ءَامَنُوا بِمِثْلِ مآ ءَامَنْتُم بِهِ » : اگر ايمان بياورند همان گونه كه شما ايمان آوردهايد . يعني ايمان به خدا و كتابهاي آسماني و پيغمبران به طور كلّي كه در آيه قبلي مذكور است . واژه ( مَا ) مصدري است ، و مرجع ضمير ( هِ ) در ( بِهِ ) ، الله است . « شِقَاقٍ » : جنگ و ستيز . مخالفت . جبههگيري . « سَيَكْفِيكَ » : تو را بسنده خواهد بود .‏

سوره بقرة آيه 138
‏متن آيه : ‏
‏ صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( خداوند ما را با آئين توحيدي و ايمان راستين زينت داده است و ) اين رنگ و زينت خدا است و چه كسي از خدا ( ميتواند ) زيباتر بيارايد و بپيرايد ؟ و ما تنها او را ميپرستيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صِبْغَةَ » : رنگ . هيئت . حالتي كه چيز رنگ شده به خود ميگيرد . « صِبْغَةَ الله » : دين خدا . شريعت خدا ، كه ايمان است . اين واژه از قبيل مشاكله تقديري است و اشاره به غسل تعميد مسيحيان دارد . يعني فرو رفتن در آب يا پاشيدن آب بر سر و روي ، مايه پاكي معنوي نميگردد . بلكه آنچه وسيله تطهير مؤمنان ميشود دين خدا ، يعني صبغة الله است . واژه صبغة نخستين ، مفعول فعل مقدّري است : صَبَغَنَا اللهُ صِبْغَةً . يا به صورت اغراء : إلْزَمُوا صِبْغَةَ اللهِ . يا بدل از ( ملّةَ ) در ( مِلَّةَ إبْرَاهِيمَ ) است . صبغه دوم تمييز است .‏

سوره بقرة آيه 139
‏متن آيه : ‏
‏ قُلْ أَتُحَآجُّونَنَا فِي اللّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بگو : آيا درباره ( دين ) خدا با ما به مجادله ميپردازيد ؟ ( و گمان ميبريد كه خدا پيغمبران را جز از ميان شما بر نميگزيند ) و حال آن كه او پروردگار ما و شما است ( و رحمت خويش را به طور يكسان نصيب هر قومي كه بخواهد ميكند ) و ( نتيجه ) كردار ما از آن ما ، و ( نتيجه ) كردار شما از آن شما است ( و هركس در گرو اعمال خويش است و حسب و نسب باعث امتياز نيست ) و ما با اخلاص او را پرستش ميكنيم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُحَآجُّونَنَا » : با ما مجادله ميكنيد . « أَتُحَآجُّونَنَا فِي اللهِ ؟ » : آيا با ما درباره عملكرد خدا مجادله مينمائيد ؟‏

سوره بقرة آيه 140
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأسْبَاطَ كَانُواْ هُوداً أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا ميگوئيد : ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط ، يهودي يا مسيحي بودهاند ؟ ( در صورتي كه تورات و انجيل بعد از اينان نازل شدهاند و يهوديّت و مسيحيّت پس از ايشان پيدا آمدهاند ! ) بگو : آيا شما بهتر ميدانيد يا خدا ؟ ( چرا آنچه را كه در اين باره در كتابهاي آسمانيّتان آمده است پنهان ميداريد ؟ ) و چه كسي ستمگرتر از آن كس است كه گواهي و شهادت الهي را كه نزد او است پنهان دارد ؟ و خدا از آنچه ميكنيد غافل و بيخبر نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْ » : يا اين كه . « أَظْلَمُ » : ستمكارتر . « كَتَمَ » : پنهان كرد . « مِنَ اللهِ » : از سوي خدا . واصله از سوي خدا .‏

سوره بقرة آيه 141
‏متن آيه : ‏
‏ تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( به هر حال ) آنان قومي بودند كه مردند و سر خود گرفتند . آنچه به چنگ آوردند متعلّق به خودشان است ، و آنچه شما فراچنگ آوردهايد از آن شما است ، و درباره آنچه ميكردهاند از شما پرسيده نميشود ( و هيچ كس مسؤول اعمال ديگري نيست و كسي را به گناه ديگري نميگيرند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلَتْ » : رفته است . سرخود گرفته است .‏

سوره بقرة آيه 142
‏متن آيه : ‏
‏ سَيَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏نابخردان مردم خواهند گفت : چه چيز ايشان را از قبله خود كه بر آن بودند برگرداند ؟ بگو : خاور و باختر ( و همه جهات ديگر ) از آن خدا است . هر كه را بخواهد به راه راست رهبري مينمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السُّفَهَآءُ » : جمع سفيه ، كمخردان . نابخردان . « وَلاّهُمْ » : روگردان كرد . منصرف ساخت .‏

سوره بقرة آيه 143
‏متن آيه : ‏
‏ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللّهُ وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و بيگمان شما را ملّت ميانهروي كردهايم ( نه در دين افراط و غلوي ميورزيد ، و نه در آن تفريط و تعطيلي ميشناسيد . حق روح و حق جسم را مراعات ميداريد و آميزهاي از حيوان و فرشتهايد ) تا گواهاني بر مردم باشيد ( و بر تفريط ماديگرايانِ لذائذ جسماني طلب و روحانيّت باخته ، و بر افراط تاركانِ دنيا و تركِ لذائذ جسماني كرده ، ناظر بوده و خروج هر دو دسته را از جاده اعتدال مشاهده نمائيد ) و پيغمبر ( نيز ) بر شما گواه باشد ( تا چنانچه دستهاي از شما راه او گيرد ، و يا گروهي از شما از جاده سيرت و شريعت او بيرون رود ، با آئين و كردار خويش بر ايشان حجّت و گواه باشد ) . و ما قبلهاي را كه بر آن بودهاي ( و تا كنون به سوي آن نماز خواندهاي و هم اينك فرمان روكردن به جهت كعبه صادره شده است ) قبله ننموده بوديم مگر اين كه بدانيم چه كسي از پيغمبر پيروي مينمايد و چه كسي بر پاشنههاي خود ميچرخد ( و به عقب بر ميگردد تا صف ثابتقدمان بر ايمان ، و فرصتطلبان بيايمان از هم روشن و جدا شود ) . و اگرچه ( تغيير قبله براي كسي كه الفت گرفته است بدان رو كند ) بس بزرگ و دشوار است مگر بر كساني كه خدا ايشان را رهنمون كرده باشد ( به احكام دين و راز قانونگذاري و بداند كه هدف از روكردن به اين سو يا آن سو اطاعت فرمان خدا است نه به خاطر تقدّس خود جهات ) و خدا ايمان شما را ( كه انگيزه پيروي از پيغمبر است ) ضايع نميگرداند ( و اجر و پاداش عبادات قبلي شما را هدر نميدهد ، چه ) بيگمان خدا نسبت به مردم بس رؤوف و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُمَّةً وَسَطاً » : ملّت دادگر گزيدهاي كه راه تفريط و افراط نپويد . « وَسَطاً » : متّصف به فضائل . مركز فضائل و حسنات . دادگر . مفرد و مثنّي و جمع و مذكّر و مؤنّث در آن مساوي است . اطلاق حالّ بر محلّ است . « شُهَدَآءَ » : گواهان . « شُهَدَآءَ عَلَي النَّاسِ » : گواهان بر مردم در روز رستاخيز . « وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً » : پيغمبر بر شما گواه باشد در روز رستاخيز ( نگا : نساء / 41 ) . « لِنَعْلَمَ » : تا روشن و معلوم گردانيم . خدا هميشه عالم و آگاه است و گذشته و حال و آينده در برابر علم او يكسان است . لذا مراد از واژههائي چون ( نَعْلَمَ ) و ( يَعْلَمُ اللهُ ) و عباراتي از اين قبيل ، اين است كه علم غيبي خدا به علم عيني تبديل شود و آنچه در پس پرده غيب نهان بود ، براي مردم به صحنه ظهور برسد و عيان گردد ( نگا : آلعمران / 140 ، توبه / 16 ) . « يَنقَلِبُ عَلَيا عَقِبَيْهِ » : بر پاشنههاي خود ميگردد . مرتدّ ميشود و از دين برميگردد . « عَقِب » : پاشنه . « إِنْ » : مخفّف از مثقّله است . « كَانَتْ » : اسم آن ( هِيَ ) است كه مرجع آن ( قِبْلَة ) است . « كَبِيرَةً » : سنگين . دشوار .‏

سوره بقرة آيه 144
‏متن آيه : ‏
‏ قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ما روگرداندن تو را گاهگاهي به سوي آسمان ميبينيم ( و پيام آرزوي قلبي تو را جهت نزول وحي در مورد تغيير قبله دريافت ميداريم ) پس تو را به سوي قبلهاي متوجّه ميسازيم كه از آن خوشنود خواهي شد ، و لذا رو به سوي مسجدالحرام كن ، و ( اي مؤمنان ! ) در هر جا كه بوديد روهاي خويشتن را ( به هنگام نماز ) به جانب آن كنيد . كساني كه كتاب بديشان داده شده است ( يعني يهوديان و مسيحيان ) نيك ميدانند كه چنين گرايشي ( به جانب مسجدالحرام ) حق است و به فرمان پروردگارتان ميباشد ( ولي با وجود اين از فتنهانگيزي دست بر نميدارند ) و خدا از آنچه ميكنند بيخبر نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَقَلُّبَ » : روي به اين سو و آن سو گرداندن . چرخش . « وَجْهِ » : چهره . « نُوَلِّي » : ميگردانيم . متوجّه ميكنيم . « شَطْرَ » : سو . جانب . « حَيْثُ مَا » : هر كجا . « أَنَّهُ » : مرجع ضمير ( هُ ) ، تغيير قبله يا روكردن به كعبه است .‏

سوره بقرة آيه 145
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذَاً لَّمِنَ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر هر نوع برهان و حجّتي براي آنان كه كتاب بديشان داده شده است ( يعني يهوديان و مسيحيان ) بياوري ( و آن ادلّه و براهين را بر صدق تغيير قبله از بيتالمقدّس به مسجدالحرام ارائه نمائي ، تو را باور نميدارند و ) از قبله تو پيروي نمينمايند ، و تو ( نيز كه در پرتو وحي ، قبله راستين ابراهيم را باز شناختهاي ، ديگر ) از قبله ايشان پيروي نخواهي كرد ، و برخي از آنان هم از قبله برخي ديگر پيروي نمينمايند ( بلكه بر اثر تقليد كوركورانه ، يهوديان به سوي مشرِق ، و مسيحيان به جانب مغرب رو ميكنند و آماده پذيرش دليل و برهاني نيستند ) و اگر از خواستها و آرزوهاي ايشان پيروي كني ( و براي سازش با آنان رو به قبله ايشان شوي ) بعد از آن كه علم و دانائي به تو دست داده است ( و به حقيقت امر آشنا گشتهاي ) در اين صورت تو بيگمان از زمره ستمكاران خواهي بود ( و حاشا كه چنين كني . بلكه اين اندرزي است براي مؤمنان كه هرگز چنين نكنند ، و كسي به خاطر كسي حق را رها نسازد و از باطل پيروي نكند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَةٍ » : حجّت . دليل . « مِن بَعْدِ مَا جَآءَكَ مِنَ الْعِلْمِ » ، پس از آن كه توسّط وحي از باطل آگاهي يافتهاي و حق براي تو روشن شده است .‏

سوره بقرة آيه 146
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِيقاً مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كه بديشان كتاب ( آسماني ) دادهايم ، او را ( كه محمّد نام و پيغمبر خاتم است ، خوب ) ميشناسند ، بدان گونه كه پسران خود را ميشناسند ، و برخي از آنان بيگمان حق را ( از جمله پيغمبري محمّد و قبلگي كعبه را ) پنهان ميدارند ، در حالي كه ميدانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَعرِفُونَهُ » : او را ميشناسند . از او آگاهي دارند . مرجع ضمير ( هُ ) پيغمبر ( است ( نگا : جاثيه / 23 ) . « فَرِيق » : فرقه . دسته . گروه . « وَ هُمْ يَعْلَمُونَ » : و حال آن كه آنان ميدانند .‏

سوره بقرة آيه 147
‏متن آيه : ‏
‏ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏حق ( همان است كه ) از جانب پروردگارت ( برايت آمده است ، نه آنچه يهوديان و مسيحيان ميگويند ) و جزو شكّكنندگان مباش .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُمْتَرِينَ » : شكّكنندگان . از مصدر ( إمتراء ) و از ماده ( مري ) .‏

سوره بقرة آيه 148
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هر ملّتي را جهتي است ( كه به هنگام نماز ) بدانجا رو ميكند . ( ابراهيم و اسماعيل رو به كعبه ، و بنياسرائيل رو به صخره بيتالمقدّس ، و مسيحيان روبه مشرِق ميكردند . ليكن سو و جهت همچون توحيد و ايمان به رستاخيز و حساب و كتاب اخروي ، از اصول و اركان دين نيست . بلكه مانند تعداد ركعات نماز و مقدار واجب زكات ، بايد تسليم وحي آسماني بود ) . پس به سوي نيكيها بشتابيد و در انواع خيرات بر يكديگر سبقت بگيريد . هر جا كه باشيد خدا همگي شما را گرد ميآورد ( و به حساب همگان رسيدگي ميكند و بلاد و جهات در امر دين بيارزش است . بلكه خيرات و نيكيها ارزشمند است ) . خدا بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وِجْهَةٌ » : جهت . سو . مكاني كه بدان روي ميشود . قبله . « هُوَ » : آن گروه نمازگزار . « مُوَلِّيهَا » : رو بدان جهتكننده . « إسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ » : در نيكيها با هم مسابقه بدهيد و بر همديگر پيشي بگيريد .‏

سوره بقرة آيه 149
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از هر مكاني كه بيرون شدي ( و به هرجا كه رسيدي ، در سفر و حضر ، و در هر زمان و مكاني ، به هنگام ) نماز رو به سوي مسجدالحرام كن و اين روكردنت ( از همه نقاط زمين به سوي مسجدالحرام ) بيگمان حق ( ثابت و موافق مصلحت ) است و از جانب پروردگارت ميباشد ، و خدا از آنچه ميكنيد بيخبر نيست ( و پاداش پيروي مؤمنان از پيغمبر و جزاي اعمال و اخلاص ايشان را خواهد داد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ » : از هر جا كه بيرون رفتي . هر جا كه بودي و رفتي . هرگاه كه بيرون رفتي . « إِنَّهُ » : اين عمل روكردن به كعبه .‏

سوره بقرة آيه 150
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از هرجا كه بيرون رفتي ( و به هر جا كه رسيدي ، به هنگام نماز در همه نقاط جهان ) رو به سوي مسجدالحرام كن ، و ( اي مؤمنان ! چه در سفر و چه در حضر ، در همه اقطار زمين ، به هنگام نماز ) هر جا كه بوديد ، رو به سوي آن كنيد ، تا مردم بر شما حجّتي نداشته باشند ( و اهل كتاب كه از بررسي كتابهايشان دريافتهاند كه پيغمبر برانگيخته از نسل اسماعيل بر قبله او ، يعني كعبه خواهد بود ، با ترك قبله موقّت بيتالمقدّس و رو به كعبه نمازگزاردنتان بدانند تو همان پيغمبر راستين و از نژاد اسماعيلي ) مگر كساني كه از ايشان ( با مشركان همصدا شده و منافقانه رفتار كنند و بر خود و ديگران ) ستم نمايند ( و مزوّرانه بگويند : تغيير قبله محمّد از بيتالمقدّس به كعبه ، به علّت گرايش به دين آباء و اجدادي خود و عشق به ديار و زادگاه خويش است ) . پس از آنان مترسيد ( و به فرمان خدا به هنگام نماز رو به كعبه كنيد ) و از من بترسيد ( كه اگر مخالف وحي رفتار كنيد جانب حق را رها ساختهايد و پادافره خود را خواهيد ديد . پس گوش به فرمان خدا باشيد ) تا نعمت خويش را بر شما تكميل كنم ( و با اعطاء قبله مستقلّي فوائد مادي و معنوي به شما بخشم ، و شما نيز با شناخت قبله راستين هميشگي ، آمادگي بيشتر براي دريافت حق را فراهم آريد ) و شايد رهنمود شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِئَلاّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ » : تا اين كه مردم بر شما حجّتي نداشته باشند ، مگر اين كه ستم و ياوه بگويند . اين سخن بدان ميماند كه به كسي بگوئي : تو حقي بر من نداري مگر اين كه ستم كني و ياوهسرائي نمائي . « حُجَّةٌ » : دليل . در اينجا مراد دليل باطل است ( نگا : شوري / 16 ) . « إِلاّ » : مگر . به معني واو عطف يا لكن است و تقدير چنين است : وَلاَ الَّذِينَ ظَلَمُوا . يا اين كه : لكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا .‏

سوره بقرة آيه 151
‏متن آيه : ‏
‏ كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و همچنين ( براي تكميل نعمت خود بر شما ) پيغمبري را از خودتان در ميانتان برانگيختم كه آيات ( قرآن ) ما را بر شما فرو ميخواند ( و نشانههاي وحدانيّت و عظمت خدا را در گستره جهان به شما مينماياند ) و شما را پاكيزه ميدارد ( از رذائلي همچون زندهبگور كردن دختران و خونريزيها و كشتن فرزندان از ترس فقر و فاقه و غيره . و با كاشتن نهال فضائل در اندرونتان ، شما را سرور و سرمشق ديگران ميسازد ) و به شما كتاب ( قرآن ) و حكمت ( اسرار و منافع احكام ) را ميآموزد ( تا با حفظ نظم و لفظ قرآن و بهرهمندي از نور آن ، به زندگي خويش حيات و تحرّك بخشيد و با استفاده از سنّت عملي و سيرت نبوي ، به احكام شريعت آشنا گرديد ) . و به شما ( به همراه كتاب و حكمت ) چيزي ياد ميدهد كه نميتوانستيد آن را بياموزيد ( چون وسيله آموزش آن ، انديشه و نگاه نيست ، بلكه بايد از راه وحي آموخته شود . همانند اخبار عالم غيب و اشارات علمي و بيان سرگذشت پيغمبران و احوال پيشينيان ، كه نه تنها براي اعراب بلكه براي اهل كتاب نيز مجهول بود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَمَا » : همان گونه كه . مانند اين انعام ديگرمان كه رسولي از ميان . « يَتْلُو » : فرو ميخواند . در رسمالخطّ قرآني الف زائدي در آخر دارد . « الْكِتَابَ » : مراد قرآن است . « الْحِكْمَةَ » : سنّت نبوي . شناخت اسرار شريعت .‏

سوره بقرة آيه 152
‏متن آيه : ‏
‏ فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُواْ لِي وَلاَ تَكْفُرُونِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس مرا ياد كنيد ( با طاعت و عبادت و دوري از معاصي ، به دل و زبان و قلم و قدم ، و سير در آفاق و انفس ، جهت كشف عظمت و قدرت من ) تا من نيز شما را ياد كنم ( با اعطاء ثواب و گشايش ابواب سعادت و خيرات و ادامه پيروزي و قدرت و نعمت ) و از من سپاسگزاري كنيد ( و با گفتار و كردار ، شكرگزار انعام و احسان من باشيد ) و از من ناسپاسي مكنيد ( و نعمتهاي مرا ناديده مگيريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَكْفُرُونِ » : منكر نعمتهاي من بر خود با سپاسگزاري نكردن از آنها نشويد . ياء متكلّم براي تخفيف و تناسب فواصل حذف شده است .‏

سوره بقرة آيه 153
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آوردهايد ! از بردباري و نماز ( در برابر حوادث سخت زندگي ) كمك بگيريد ( و بدانيد كه ) خدا با بردباران است ( و يار و ياور ايشان است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إسْتَعِينُوا » : ياري جوئيد .‏

سوره بقرة آيه 154
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبيلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاء وَلَكِن لاَّ تَشْعُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و به كساني كه در راه خدا كشته ميشوند مرده مگوئيد ، بلكه آنان زندهاند ، وليكن شما ( چگونگي زندگي ايشان را ) نميفهميد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَمْوَاتٌ » : مردگان . « أَحْيَآءٌ » : زندگان . واژههاي اموات و احياء ، خبر مبتداي محذوف بوده و تقدير چنين است : هُمْ أَمْوَاتٌ بَلْ هُمْ أَحْيَآءٌ . « لا تَشْعُرُونَ » : احساس نميكنيد . نميفهميد . پي نميبريد .‏

سوره بقرة آيه 155
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و قطعاً شما را با برخي از ( امور همچون ) ترس و گرسنگي و زيان مالي و جاني و كمبود ميوهها ، آزمايش ميكنيم ، و مژده بده به بردباران .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَنَبْلُوَنَّكُمْ » : بيگمان شما را ميآزمائيم . « الأَنفُسِ » : جانها . كسان . اشخاص .‏

سوره بقرة آيه 156
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن كساني كه هنگامي كه بلائي بدانان ميرسد ، ميگويند : ما از آنِ خدائيم و به سوي او بازميگرديم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَصَابَتْهُمْ » : بديشان رسيد . بر سر آنان آمد . « إِنَّا » : اين كه ما . « رَاجِعُونَ » : بَرگشتگان . رجوعكنندگان .‏

سوره بقرة آيه 157
‏متن آيه : ‏
‏ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان ( همان بردباران با ايماني هستند كه ) الطاف و رحمت و احسان و مغفرت خدايشان شامل حال آنان ميگردد ، و مسلّماً ايشان راهيافتگان ( به جاده حق و حقيقت و طريق خير و سعادت ) هستند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَلَوَاتٌ » : جمع صَلاة ، عنايت . مغفرت . رأفت . « الْمُهْتَدُونَ » : راهيافتگان .‏

سوره بقرة آيه 158
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ اللّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيگمان ( دو كوه ) صفا و مروه ( و هفت بار سعي ميان آن دو ) از نشانههاي ( دين ) خدا و عبادات الله هستند . پس هر كه ( ميخواهد فريضه ) حجّ بيت ( اللهالحرام ) يا عمره را به جاي آورد ، بر او گناهي نخواهد بود كه آن دو ( كوه ) را بارها طواف كند ( و سعي ميان صفا و مروه را به جاي آورد ) . هر كه به دلخواه كار نيكي را انجام دهد ( و بيش از واجبات ، به طاعت و عبادت پردازد ، خدا پاداش او را ميدهد ، چه ) بيگمان خدا سپاسگزار و آگاه ( از اعمال و نيّات عبادتكنندگان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصَّفَا » : اسم كوهي است . « الْمَرْوَةَ » : اسم كوهي است . « شَعَآئِرِ » : جمع شَعيرَة ، علامتها . نشانهها . در اينجا شعائر بر امكنه عبادت اطلاق شده است . « حَجَّ الْبَيْتَ » : قصد كعبه براي اداي مناسك در موسم حجّ كرد . « إعْتَمَرَ » : قصد عُمره كرد . « جُنَاحَ » : گناه . « يَطَّوَّفَ » : طواف كند . سعي كند . فعل مضارع باب تفعّل است و اصل آن ( يَتَطَوَّفَ ) ميباشد . « تَطَوَّعَ » : آزادانه و راغبانه به عهده گرفت . « خَيْراً » : كار نيكو . خوبي . اعم از حجّ و عمره و طواف و . . . « شَاكِرٌ » : سپاسگزار . اين واژه بيانگر مبالغه احسان خدا در حق بندگان است و براي خدا معني جزا دهنده طاعت و كردار شايسته را دارد .‏

سوره بقرة آيه 159
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيگمان كساني كه پنهان ميدارند آنچه را كه از دلائل روشن و هدايت فرو فرستادهايم ، بعد از آن كه آن را براي مردم در كتاب ( تورات و انجيل ) بيان و روشن نمودهايم ، خدا و نفرينكنندگان ( چه از ميان فرشتگان و چه از ميان مؤمنان انس و جان ) ، ايشان را نفرين ميكنند ( و خواستار طرد آنان از رحمت خدا خواهند شد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْبَيِّنَاتِ » : دلائل روشن . آيات دالّ بر صدق خاتمالانبياء . « الْهُدَيا » : رهنمود . راهنماي به سوي حق و حقيقت . « الْكِتَابِ » : مراد ميتواند تورات باشد ( نگا : انعام / 91 ) ، يا جميع كتابهاي آسماني ، اعم از تورات و انجيل و قرآن . « اللاّعِنُونَ » : نفرينكنندگان ، و آنان عبارتند از مؤمنان و فرشتگان .‏

سوره بقرة آيه 160
‏متن آيه : ‏
‏ إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مگر كساني كه توبه كنند ( از كتمان حق ) و به اصلاح ( حال خود و جبران مافات ) بپردازند و ( آنچه را كه از اوصاف پيغمبر و اسلام و ديگر حقائق ميدانستند و پنهان ميكردند ) آشكار سازند . چه توبه چنين كساني را ميپذيرم و من بسي توبهپذير و مهربانم .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَيَّنُوا » : روشنگري كردند . پنهان را آشكار نمودند . « أَتُوبُ عَلَيْهِمْ » : توبه ايشان را ميپذيرم . با فضل و مغفرت خود به سويشان برميگردم .‏

سوره بقرة آيه 161
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه كفر ورزيدند و در حالي كه كافر بودند مردند ( و با استمرار كفر و بدون توبه و پشيماني ، از دنيا رفتند ) نفرين خدا و فرشتگان و همه مردمان بر آنان خواهد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَ هُمْ كُفَّارٌ » : و حال آن كه كافر باشند . « أَجْمَعِينَ » : جملگي . همگي . اين واژه تأكيد است و شامل كافران نيز ميگردد ، زيرا كه در روز قيامت كافران هم يكديگر را نفرين ميكنند ( نگا : عنكبوت / 25 ، احزاب / 68 ) .‏

سوره بقرة آيه 162
‏متن آيه : ‏
‏ خَالِدِينَ فِيهَا لاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏جاودانه در آن نفرين باقي ميمانند ( و هميشه در آتش دوزخ بسر ميبرند ) و نه عذاب آنان سبك ميشود و نه مهلتي بديشان داده ميشود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يُخَفَّفُ » : سبك نميگردد . كاستي داده نميشود . « وَ لاهُمْ يُنظَرُونَ » : مهلت و فرصت بديشان داده نميشود .‏

سوره بقرة آيه 163
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند شما ، خداوند يكتا و يگانه است و هيچ خدائي جز او كه رحمان و رحيم است وجود ندارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إلهٌ » : معبود . « وَاحِدٌ » : يكتا . يگانه .‏

سوره بقرة آيه 164
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاء فَأَحْيَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخِّرِ بَيْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مسلّماً در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و شد شب و روز ( و اختلاف آن دو در درازي و كوتاهي و منافع بيشمار آنها ) و كشتيهائي كه به سود مردم در دريا در حركتند ( و برابر قانون وزن مخصوص اجسام و سرشت آب و باد و بخار و برق ، و غيره كه از ساختههاي پروردگارند در جريانند ) و آبي كه خداوند از آسمان نازل كرده ( كه برابر قوانين منظّمي بخارها به ابرها تبديل و بر پشت بادها به جاهائي كه خدا خواسته باشد رهسپار ميگردند و پس از تلقيح ، به صورت برف و تگرگ و باران مجدّداً بر زمين فرو ميريزند ) و با آن زمين را پس از مرگش زنده ساخته و انواع جنبندگان را در آن گسترده ، و در تغيير مسير بادها و ابرهائي كه در ميان آسمان و زمين معلّق ميباشند ( و برابر قوانين و ضوابط ويژهاي در پهنه فضا پراكنده نميگردند و هدر نميروند ) ، بيگمان نشانههائي ( براي پيبردن به ذات پاك پروردگار و يگانگي خداوندگار ) است براي مردمي كه تعقّل ورزند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَلْقِ » : آفرينش . موجودات . « إخْتِلافِ » : آمد و شد ( نگا : فرقان / 62 ) . دگرگوني از لحاظ زيادت و نقصان و غيره . « الْفُلْكِ » : كشتيها . اين واژه براي مفرد و جمع به كار ميرود ( نگا : هود / 37 ، يونس / 22 ) . « بِمَا » : به سود . به چيزي كه سود ميرساند . واژه ( مَا ) مصدريّه يا موصول است . « مِن السَّمَآءِ » : از آسمان . مراد از آسمان ، ابر آسمان است ( نگا : نور / 43 ، واقعه / 69 ) . « بَثَّ » : پخش كرد . زياد كرد ( نگا : نساء / 1 ) . « دَآبَّةٍ » : رونده . اين واژه گاهي شامل انسان و غيرانسان است ( نگا : هود / 6 و 56 ) . و گاهي شامل جانداران بجز انسان و پرندگان ( نگا : انعام / 38 ) . و زماني شامل همه جانداران بجز انسان ( نگا : عنكبوت / 60 ) . در اينجا شامل انسان و غيرانسان است . « تَصْرِيفِ » : وزاندن . از اين سو بدان سو حركت دادن . « الرِّيَاحِ » : بادها . « السَّحَابِ » : ابر . « الْمُسَخَّرِ » : فرمانبردار . مقهور .‏

سوره بقرة آيه 165
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبّاً لِّلّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعاً وَأَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏برخي از مردم هستند كه غير از خدا ، خدا گونههائي برميگزينند و آنان را همچون خدا دوست ميدارند ، و كساني كه ايمان آوردهاند خدا را سخت دوست ميدارند ( و بالاتر از هر چيز بدو عشق ميورزند ) . آنان كه ستم ميكنند اگر ميشد عذابي را مشاهده نمايند كه هنگام ( رستاخيز ) ميبينند ، ( ميفهمند كه ) قدرت و عظمت همه از آن خدا است و خدا داراي عذاب سختي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مِن دُونِ اللهِ » : غير از خدا . به جاي خدا . « أَندَاداً » : جمع نِدّ ، همتاها . همگونها . انبازها . « يُحِبُّونَهُمْ » : دوستشان ميدارند . جمله حاليّه است براي ضمير مستتر در فعل ( يَتَّخِذُ ) كه به لفظ ( مَنْ ) برميگردد . فعل ( يَتَّخِذُ ) با توجّه به لفظ ( مَنْ ) مفرد ذكر گشته است ، و فعل ( يُحِبُّونَهُمْ ) با توجّه به معني ( مَنْ ) جمع آورده شده است . « وَ لَوْ يَرَي الَّذِينَ ظَلَمُوا » : اگر كساني كه بر خويشتن ستم روا ديدهاند ميديدند . اگر كساني كه بر خويشتن ستم روا ديدهاند ميدانستند . جواب ( لَوْ ) محذوف است كه چنين است : لَوَقَعُوا مِنَ الْحَسْرَةِ وَ النَّدَامَةِ فِيمَا لا يَكَادُ يُوصَفُ . « أَنَّ الْقُوَّةَ ِللهِ جَمِيعاً » : قدرت جملگي از آن خدا است . اين جمله جانشين دو مفعول ( يَري ) است .‏

سوره بقرة آيه 166
‏متن آيه : ‏
‏ إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُواْ مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبَابُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در آن هنگام كه ( رستاخيز فرا ميرسد و پيروان سرگشته از رهبران گمراهكننده ميخواهند كه رستگارشان سازند و ) رهبران از پيروان خود بيزاري ميجويند ( و نسبت به آنان اظهار ناشناسي و بيگانگي ميكنند ) و عذاب را مشاهده مينمايند ، و روابط ( و پيوندهاي مودّت و محبّتي كه در دنيا ميانشان بود ) گسيخته ميگردد ( و دستشان از همه جا كوتاه ميشود ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَبَرَّأَ » : بيزاري نمود . « أُتُّبِعُوا » : پيروي شدند . « إِتَّبَعُوا » : پيروي كردند . « تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأسْبَابُ » : پيوندها و روابطشان گسيخت . « الأسْبَابُ » : جمع سَبَب ، وسائل نجات .‏

سوره بقرة آيه 167
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُواْ لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّؤُواْ مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( در اين موقع ) پيروان ميگويند : كاش بازگشتي ( به دنيا ) ميداشتيم تا از آنان بيزاري جوئيم ، همان گونه كه آنان ( امروزه ) از ما بيزاري جستند ( و ناآشنايمان ناميدند . آري ) اين چنين خداوند كردارهايشان را به گونه حسرتزا و اندوهباري نشان ايشان ميدهد ، و آنان هرگز از آتش ( دوزخ ) بيرون نخواهند آمد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَرَّةً » : برگشت . عودت و رجوع به دنيا ( نگا : زمر / 58 ) . « كَذلِكَ » : اين چنين . « يُرِيهِمْ » : بديشان نشان ميدهد . بديشان حالي ميكند . ضمير ( هِمْ ) در ( يُرِيهِمْ ) مفعول اوّل ، و واژه ( أَعْمَالَ ) مفعول دوم ، و ( حَسَراتٍ ) مفعول سوم يا حال ( هِمْ ) ميباشد . « حَسَرَاتٍ » : آهها و نالهها . افسوسها .‏

سوره بقرة آيه 168
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُواْ مِمَّا فِي الأَرْضِ حَلاَلاً طَيِّباً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي مردم ! از آنچه در زمين است و حلال و پاكيزه است ( و خدا آن را تحريم نكرده و نفس انسان گوارا و خوشايندش ميداند ) بخوريد ، و پا به پاي اهريمن راه نيفتيد ( و به دنبال شيطان روان نشويد ) . بيگمان او دشمن آشكار شما است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَلالاً » : حال ( ما ) يا مفعول ( كُلُوا ) يا صفت مفعول محذوفي است كه تقدير آن چنين است : كُلُوا شَيْئاً حَلالاً : يا صفت مصدر محذوفي است و تقدير آن چنين ميشود : كُلُوا أَكْلاً حَلالاً . « طَيِّباً » : پاكيزه ، صفت ( حَلالاً ) است . « خُطُوَاتِ » : جمع خُطْوَةَ ، گامها . « مُبِينٌ » : آشكار . آشكاركننده . از مصدر ( إبانة ) كه به صورت لازم و متعدّي به كار ميرود . يعني : ظَاهِرُ الْعَدَاوَةِ ، يا : مُظْهِرُ الْعَدَاوَةِ .‏

سوره بقرة آيه 169
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاء وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏او تنها شما را به سوي زشتكاري و گناهكاري فرمان ميدهد ( و بديها را در نظرتان ميآرايد و شما را وا ميدارد بر ) اين كه آنچه را نميدانيد به خدا نسبت دهيد ( و با پيروي از اوهام و خرافات نادانسته به دنبال معبودهاي باطل روان شويد و حلال را حرام ، و حرام را حلال بشمار آوريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السُّوءِ » : بدي . هر گناهي كه سرانجام ناپسندي داشته باشد . قبيح . « الْفَحْشَآءِ » : زشتترين معاصي ، مانند زنا و قتل . « مَا لا تَعْلَمُونَ » : آنچه را كه نميدانيد . مفعول فعل ( لا تَعْلَمُونَ ) محذوف و تقدير آن چنين است : مَا لا تَعْلَمُونَ الإِذْنَ فِيهِ مِنَ اللهِ . . .‏

سوره بقرة آيه 170
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَلاَ يَهْتَدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه به آنان گفته شود : از آنچه خدا فرو فرستاده است پيروي كنيد ( و راه رحمان را پيش گيريد ، نه راه شيطان را ) ، ميگويند : بلكه ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتهايم پيروي ميكنيم ( نه از چيز ديگري ) . آيا اگر پدرانشان چيزي ( از عقائد و عبادات دين ) را نفهميده باشند و ( به هدايت و ايمان ) راه نبرده باشند ( باز هم كوركورانه از ايشان تقليد و پيروي ميكنند ؟ ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلْفَيْنَا » : يافتهايم . ديدهايم . از ماده ( لفي ) . « لا يَعْقِلُونَ » : نميفهمند . درك نميكنند .‏

سوره بقرة آيه 171
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُواْ كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لاَ يَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مثل ( دعوتكننده ) كساني كه كفر ورزيدهاند ( و راه حقيقت و هدايت را ترك گفتهاند و كوركورانه به دنبال آباء و اجدادشان افتادهاند ) همچون مثل كسي است كه ( چوپان گوسفنداني باشد و ) آنها را صدا بزند ، ولي آنها چيزي جز سر و صدا نشنوند ( و بدون اين كه حقيقت و مفهوم گفتار او را درك كنند ، با اشاره او بياراده سر به زير اندازند و به اين طرف و آن طرف بروند . كافران نيز ) كران و لالان و كورانند و لذا ايشان از روي خرد عمل نميكنند و نميفهمند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَثَلُ الَّذِينَ » : مضاف محذوف است و تقدير چنين است : مَثَلُ دَاعِي الَّذِينَ . مَثَلُ دُعَآءِ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ دُعَآءِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلاّ دُعَآءً وَ نِدَآءً . « يَنْعِقُ » : فرياد ميزند . نهيب ميزند . « مَا » آنچه . مراد چهارپايان ، يا صدا و فرياد است . « يَنْعِقُ بِمَا » : بر چهارپايان نهيب ميزند . « دُعَآءً » : بانگزدن . فراخواندن . « نِدَآءً » : بانگزدن . فراخواندن . مصدر باب مفاعله است . « صُمٌّ » : جمع أَصمّ ، كران . « بُكْمٌ » : جمع أَبْكَم ، لالان . « عُمْيٌ » : جمع أَعْمي ، كوران .‏

سوره بقرة آيه 172
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُواْ لِلّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آوردهايد ! از چيزهاي پاكيزهاي بخوريد كه روزي شما ساختهايم ، و سپاس خداي را بجا آوريد ، اگر او را پرستش ميكنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« طَيِّبَاتِ » : چيزهاي پاك . مراد خوراكيهاي لذيذ يا رزق حلال است .‏

سوره بقرة آيه 173
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آنچه را كه مشركان و يهوديان و ديگران حرام ميدانند ، حرام نيست ، بلكه خداوند ) تنها مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام غيرخدا ( به هنگام ذبح ) بر آن گفته شده باشد ( و به نام بتان و شبيه آنها سر بريده شود ) بر شما حرام كرده است . ولي آن كس كه مجبور شود ( به خاطر حفظ جان از آن اشياء حرام بخورد ) در صورتي كه علاقهمند ( به خوردن و لذّت بردن از چنين چيزهائي نبوده ) و متجاوز ( از حدّ سدّجوع هم ) نباشد ، گناهي بر او نيست . بيگمان خداوند بخشنده و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَيْتَةَ » : مردار . « الدَّمَ » : خون . « لَحْمَ » : گوشت . « الْخِنزِيرِ » : خوك . « مَآ أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللهِ » : آنچه به نام چيزي جز خدا ذبح شود . از قبيل : به نام لات ، به نام عزّي ، به نام فلان . يعني مقصود از ذبح آن حيوان تقرّب به غير خدا باشد . « أُهِلَّ » : از مصدر ( إهلال ) به معني صدا بلندكردن . « اُضْطُرَّ » : وادار گرديد . مجبور شد . « بَاغٍ » : خواستار و علاقهمند . « عَادٍ » : متجاوز از اندازه ضرورت . « غَيْرَ بَاغٍ وَ لا عَادٍ » : نه طالب و راغب آن باشد و نه از حد ضرورت تجاوز كند . واژه ( غَيْرَ ) حال ضمير مستتر در فعل ( أُضْطُرَّ ) است . « إِثْمَ » : گناه .‏

سوره بقرة آيه 174
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه آنچه را خدا از كتاب ( آسماني ) نازل كرده است ، پنهان ميدارند ( يا دست به تأويل ناروا و تحريف مييازند ) و آن را به بهاي كم ( و ناچيز دنيا ) ميفروشند ، آنان جز آتش چيزي نميخورند . ( زيرا اموالي كه از رهگذر كتمان آيات آسماني و تحريف و تأويل نارواي حقائق رحماني به دست ميآيد ، سبب نزول آنان به آتش دوزخ خواهد شد ) و روز رستاخيز خدا ( از آنان روگردان بوده و ) با ايشان سخن نميگويد و آنان را ( از كثافت گناهان با عفو و گذشت خويش ) پاكيزه نميدارد . و ايشان را عذاب دردناكي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَكْتُمُونَ » : پنهان ميكنند . « يَشْتَرُونَ بِهِ » : ميخورند بدان . فراچنگ ميآورند بدان . مرجع ضمير ( هِ ) واژه ( الْكِتَاب ) يا ( مَا ) يا عمل كتمان است . « بُطُون » : جمع بطن ، شكمها . « لا يُكَلِّمُهُمُ اللهُ » : خدا با ايشان سخن نميگويد . مراد سخني است كه مايه سرور ايشان شود و بيانگر رحمت خدا باشد . والا خداوند با كافران و منافقان صحبت ميفرمايد ( نگا : أنعام / 22 ، يونس / 28 ، حجر / 92 ) . « لا يُزَكِّيهِمْ » : آنان را از كثافات گناهان با مغفرت و گذشت خود پاكيزه نميدارد .‏

سوره بقرة آيه 175
‏متن آيه : ‏
‏ أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنان كسانياند كه گمراهي را با هدايت ، و عذاب را با آمرزش ( مبادله و ) خريداري كردهاند . چقدر در برابر آتش ( دوزخ ) بردبارند ! ( جاي بسي شگفت است كه شخص عاقل از موجبات عذاب خوشحال بوده و پيوسته در انجام زشتيها كه انسان را به دوزخ ميكشانند ، در تكاپو باشد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَآ أَصْبَرَهُمْ عَلَي النَّارِ ؟ ! » : شگفتا ، بر آتش چه شكيبايند ؟ !‏

سوره بقرة آيه 176
‏متن آيه : ‏
‏ ذَلِكَ بِأَنَّ اللّهَ نَزَّلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِي الْكِتَابِ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آن ( عذابي كه برايشان مشخّص گشته است ، به خاطر كفري است كه نسبت به كتاب روا ميدارند و در كتمان و تحريفش ميكوشند ) به سبب اين كه خدا كتاب ( آسماني قرآن يا تورات ) را توأم با حق فرو فرستاده ( و اصلاً شائبه بطلان بدان راه ندارد و ايشان به دروغ در تكذيب آن ميكوشند يا پنهانش ميدارند ) و به راستي كساني كه درباره كتاب ( آسماني ) اختلاف ميورزند به دشمنانگي و دو دستگي دور ( از صداقت و حقيقتي ) دچارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذلِكَ » : آن . يعني همه آنچه از خوردن آتش ، و سخن نگفتن به رحمت ، و تزكيه ، و عذاب مترتّب بر كتمان گذشت . . . « شِقَاقٍ » : دشمنانگي . « بَعِيدٍ » : دور از حق .‏

سوره بقرة آيه 177
‏متن آيه : ‏
‏ لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين كه ( به هنگام نماز ) چهرههايتان را به جانب مشرِق و مغرب كنيد ، نيكي ( تنها همين ) نيست ( و يا ذاتاً روكردن به خاور و باختر ، نيكي بشمار نميآيد ) . بلكه نيكي ( كردار ) كسي است كه به خدا و روز واپسين و فرشتگان و كتاب ( آسماني ) و پيغمبران ايمان آورده باشد ، و مال ( خود ) را با وجود علاقهاي كه بدان دارد ( و يا به سبب دوست داشت خدا ، و يا با طيب خاطر ) به خويشاوندان و يتيمان و درماندگان و واماندگان در راه و گدايان دهد ، و در راه آزادسازي بردگان صرف كند ، و نماز را برپا دارد ، و زكات را بپردازد ، و ( نيكي كردار كساني است كه ) وفاكنندگان به پيمان خود بوده هنگامي كه پيمان بندند ، و ( به ويژه كساني نيكند و شايسته ستايشند كه ) در برابر فقر ( و محروميّتها ) و بيماري ( و زيان و ضررها ) و به هنگام نبرد ، شكيبايند ( و استقامت ميورزند ) . اينان كساني هستند كه راست ميگويند ( در ادّعاي ايمان راستين و پيجوئي اعمال نيك ) و به راستي پرهيزكاران ( از عذاب خدا با دوري گرفتن از معاصي و امتثال اوامر الهي ) اينانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَيْسَ الْبِرَّ . . . » : واژه ( بِرَّ ) خبر مقدم ( لَيْسَ ) و ( أَن تُوَلُّوا ) اسم مؤخّر آن است . « الْبِرَّ » : واژهاي است كه در برگيرنده همه صفات نيك است . خير فراوان . « قِبَل » : جهت . سو . « لكِنَّ الْبِرَّ » : واژه ( بِرّ ) اسم لكِنَّ است و ( بِرُّ ) دوم محذوف ، خبر آن است كه تقدير چنين ميشود : لكِنَّ الْبِرَّ بِرُّ مَنْ . برخي ( بِرَّ ) را اسم لكِنَّ و ( مَنْ ) را خبر آن گرفتهاند . « الْكِتَابِ » : جنس كتاب ، يعني همه كتابهاي آسماني مراد است ( نگا : بقره / 121 ) . « عَلَيا حُبِّهِ » : با وجود دوست داشت خدا . با عشق به كارِ صدقه و احسان . مرجع ضمير ( ه ) را خدا و مال و مصدر مفهوم از فعل ، يعني نفس عمل گرفتهاند . « ذَوِي الْقُرْبَيا » : خويشاوندان . « الْمَسَاكِينَ » : نيازمنداني كه چيزي از كسي درخواست نميكنند ( نگا : بقره / 273 ) . « إبْنَ الْسَّبِيلِ » : مسافر نيازمند به سبب دوري از خانواده . « السَّآئِلِينَ » : گدايان . « فِي الرِّقَابِ » : در راه آزادكردن بندگان . در اينجا مراد از ( رِقَاب ) جمع رَقَبَة ، به معني گردن ، خودِ اشخاص است . « الْمُوفُونَ » : وفاكنندگان . عطف بر ( مَنْ ءَامَنَ ) است ، يا خبر مبتداي محذوف است كه تقدير آن چنين است : وَهُمُ الْمُوفُونَ . « عَاهَدُوا » : عهد بستند . « الْصَّابِرِينَ » : شكيبايان . منصوب است به ( أَخُصُّ ) يا ( أَمْدَحُ ) . « الْبَأْسَآءِ » : بلا و مصيبت خارج از جسم شخص . از قبيل : تنگدستي ، زيان مالي ، مرگ فرزندان . « الْضَّرَّآءِ » : بلا و مصيبت مربوط به جسم شخص . از قبيل : بيماري ، رنجوري . « حِينَ » : زمان . وقت . « الْبَأْسِ » : جنگ . جهاد با دشمنان ( نگا : احزاب / 18 ) .‏

سوره بقرة آيه 178
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آوردهايد ! درباره كشتگان ، ( قانون مساوات و دادگري ) قصاص بر شما فرض شده است ( و بايد در آن كسي را به گناه ديگري نگرفت ، و بلكه ) : آزاد در برابر آزاد ، و برده در برابر برده ، و زن در برابر زن است . پس اگر كسي ( از جنايتش ) از ناحيه برادر ( ديني ) خود ، گذشتي شد ( و يكي از صاحبان خونبها كشنده را بخشيد ، و يا حكم قصاص تبديل به خونبها گرديد ، از سوي عفو كننده ) بايد نيك رفتاري شود و ( سختگيري و بدرفتاري نشود ، و از سوي قاتل نيز به ولي مقتول ) پرداخت ( ديه ) با نيكي انجام گيرد ( و در آن كم و كاست و سهلانگاري نباشد ) . اين ( گذشت از قاتل و اكتفاء به ديه مناسب ) تخفيف و رحمتي است از سوي پروردگارتان . پس اگر كسي بعد از آن ( گذشت و خوشنودي از ديه ) تجاوز كند ( و از قاتل انتقام بگيرد ) او را عذاب دردناكي خواهد بود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُتِبَ » : واجب شده است . « الْقَتْلَيا » : جمع قتيل ، كشتگان . « الْحُرُّ » : آزاد . « الْعَبْدُ » : برده . « الأُنثَيا » : ماده . زن . « عُفِيَ » : بخشيده شد . « إتِّبَاعٌ » : دنبال كردن . « إعْتَدَيا » : تجاوز كرد . فراتر رفت .‏

سوره بقرة آيه 179
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي صاحبان خرد ! براي شما در قصاص ، حيات و زندگي است ( بنابر مصلحت و حكمتي كه در آن ، و دقائق و نكاتي كه در همه احكام است . اين است كه قانون قصاص را براي شما وضع كرديم تا از تجاوز و خونريزي بپرهيزيد . ) باشد كه تقوا پيشه كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَيَاةٌ » : زندگي . تنكير آن براي تنويع يا تعظيم است . « أُوْلِي الأَلْبَابِ » : افراد باشعور . خردمندان . « أُوْلِي » : صاحبان . دارندگان . مفرد آن ( ذُو ) است . « أَلْبَابِ » : جمع لُبّ ، مغزها . خردها و عقلها .‏

سوره بقرة آيه 180
‏متن آيه : ‏
‏ كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالأقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هنگامي كه يكي از شما را ( امراض مخوف و اسباب و علل ) مرگ فرا رسد ، اگر دارائي فراواني ( با توجّه به عرف محلّ ) از خود به جاي گذاشت ، ( از سوي خدا قانون ) وصيّت بر شما واجب شده است ( و بايد ) براي پدر و مادر و نزديكان به طور شايسته وصيّت كند . اين حق ( واجبي ) است بر پرهيزكاران ( مؤمن به كتاب خدا ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَيْراً » : مايه سود و صلاح حال ، كه در اينجا مراد دارائي و مالي است كه برابر عرف محلّ فراوان بشمار آيد . « الْوَصِيَّةُ » : نائب فاعل ( كُتِبَ ) است . « الْوَالِدَيْنِ » : پدر و مادر ، كه از يك سوم دارائي ميتوان سهم بيشتري بدانان داد . يا مراد پدربزرگ و نياها و مادربزرگ و ننههائي است كه كافرند ، و يا به سبب وجود ديگران از سهمالإرث محروم ميگردند . به اين دسته نيز فقط از يك سوم دارائي داده ميشود . « الأقْرَبِينَ » : خويشاوندان وارث يا غيروارث به شرحي كه در ( وَالِدَيْنِ ) گذشت . « بِالْمَعْرُوفِ » : به گونه متعارف ميان مردم . دادگرانه . زيبا . « حَقّاً » : مفعول مطلق فعل ( حَقَّ ) است كه محذوف است . يا صفت مصدر محذوفي است كه تقدير آن چنين است : إيصَاءً حَقّاً .‏

سوره بقرة آيه 181
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس هر كه ( اعم از شاهد و وصي ) آن را بعد از شنيدن تغيير دهد ، تنها گناه آن بر كساني است كه آن ( وصيّت ) را تغيير ميدهند ( و وصيّت كننده در پيشگاه خدا پاداش خود را ميگيرد ) . خدا شنوا و دانا است ( و گفتار همگان را ميشنود و نيّات همگان را ميداند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَدَّلَ » : تغيير داد . دگرگون كرد . « إِثْمَ » : گناه .‏

سوره بقرة آيه 182
‏متن آيه : ‏
‏ فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كسي كه از انحراف وصيّتكننده ( از جاده عدالت ) يا از گناه او ( به سبب ترك قانون شريعت ) بترسد ( و آن انحراف و گناه و نزاعي را كه بدين علّت ميان ورثه درگرفته است ، تبديل و تغيير دهد ) و صلح و صفا را ميان آنان ( كه وصيّت برايشان شده يا وارثان مرده هستند ) راه بيندازد ، گناهي بر او نيست ( و مشمول قانون تبديل وصيّت نميباشد ) . بيگمان خدا آمرزنده و مهربان است ( و مغفرت خود را شامل او ميسازد و پاداش نيكوكاريش را ميدهد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« خَافَ » : ترسيد . در اينجا مراد ، اطّلاع پيدا كرد و دانست ، ميباشد . « مُوصٍ » : وصيّتكننده . « جَنَفاً » : كنارهگيري از حق ، و عدول از روي خطا . « إثْم » : گناه . كنارهگيري از حق و عدول از عدل از روي عمد . « أَصْلَحَ بَيْنَهُمْ » : ميان ورثه و آنان كه وصيّت برايشان شده است ، صلح و صفا راه انداخت .‏

سوره بقرة آيه 183
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آوردهايد ! بر شما روزه واجب شده است ، همان گونه كه بر كساني كه پيش از شما بودهاند واجب بوده است ، تا باشد كه پرهيزگار شويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الصِّيَامُ » : روزه .‏

سوره بقرة آيه 184
‏متن آيه : ‏
‏ أَيَّاماً مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( روزه در ) چند روز معيّن و اندكي است ، و كساني كه از شما بيمار يا مسافر باشند ( اگر افطار كردند و روزه نگرفتند ، به اندازه آن روزها ) چند روز ديگري را روزه ميدارند ، و بر كساني كه توانائي انجام آن را ندارند ( همچون پيران ضعيف و بيماران هميشگي و كارگراني كه ساليانه پيوسته به كارهاي سختي ، مانند استخراج زغالسنگ اشتغال دارند ، و زندانيان محكوم به اعمال شاقهاي كه پيوسته به كار سنگين وادار ميگردند ) لازم است كفّاره بدهند ، و آن خوراك مسكيني است ( از خوراك متوسّطي كه به خانواده خود ميخورانيد و بايد در برابر هر روزي يك خوراك متوسّط كه بتواند به طور معتدل مسكيني را سير كند بپردازيد ) و هر كه كار خير را پذيرا شود ( و بر مقدار فديه بيفزايد ، و يا علاوه از روزه فرض ، روزه سنّت نيز بگيرد ) براي او بهتر است . و روزهداشتن براي شما خوب است اگر ( حقائق و نكات عبادات را ) بدانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَيَّاماً مَّعْدُودَاتٍ » : روزهاي اندك . روزهاي معيّن . واژه ( أَيَّاماً ) منصوب است چون ظرف يا مفعول فعل محذوف ( صُومُوا ) است . واژه ( مَعْدُودَاتٍ ) صفت است . « عِدَّةٌ » : مبتدا است و خبر آن ( عَلَيْهِ ) محذوف است . تقدير آن چنين است : عَلَيْهِ عِدَّةٌ . . . « أُخَرَ » : جمع أُخْري ، ديگر . « يُطِيقُونَهُ » : با رنج و مشقّت ميتوانند آن را بگيرند . از قبيل پيران ، زنان حامله و شيرده ، كارگراني كه مجبور به انجام كارهاي سخت و طاقتفرسايند . « فِدْيَةٌ » : دادن يك وعده غذا از خوراك متوسّط خانواده خود به فقراء . اين واژه مبتدا است و خبر آن ( عَلَي الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ ) ميباشد . « طَعَامُ » : خوراك . بدل از ( فِدْيَة ) است . « تَطَوَّعَ خَيْراً » : كار نيكو پيشه كرد . يعني بر مقدار فديه افزود ، و يا بيش از يكي را طعام داد ، و يا اين كه هم روزه گرفت و هم فديه داد . « وَ أَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ » : اگر روزه بگيريد براي شما بهتر از دادن فديه است . واژه ( خَيْرٌ ) خبر است و ( أَن تَصُومُوا ) محلاً مرفوع ، مبتدا است .‏

سوره بقرة آيه 185
‏متن آيه : ‏
‏ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( آن چند روز معيّن و اندك ) ماه رمضان است كه قرآن در آن فرو فرستاده شده است ( و آغاز به نزول نموده است ودر مدّت 23 سال تدريجاً به دست مردم رسيده است ) تا مردم را راهنمائي كند و نشانهها و آيات روشني از ارشاد ( به حق و حقيقت ) باشد و ( ميان حق و باطل در همه ادوار ) جدائي افكند . پس هر كه از شما ( فرا رسيدن ) اين ماه را دريابد ، ( چه خودش هلال را رؤيت كند و چه با ديدن ديگران فرا رسيدن رمضان ثابت شود ) بايد كه آن را روزه بدارد . و اگر كسي بيمار يا مسافر باشد ( ميتواند از رخصت استفاده كند و روزه ندارد و ) چندي از روزهاي ديگر را ( به اندازه آن روزها روزه بدارد ) . خداوند آسايش شما را ميخواهد و خواهان زحمت شما نيست ، و ( خداوند ماه رمضان و رخصت آن را براي شما روشن داشته است ) تا تعداد ( روزهاي رمضان ) را كامل گردانيد و خدا را بر اين كه شما را ( به احكام دين كه سعادتتان در آن است ) هدايت كرده است ، بزرگ داريد و تا اين كه ( از همه نعمتهاي او ) سپاسگزاري كنيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« شَهْرُ » : ماه . « هُديً » : هدايت بخش . راهنما . حال ( الْقُرْءَانُ ) و تقديراً منصوب است . « بَيِّنَاتٍ » : دلائل واضح و روشن . « الْفُرْقَانِ » : جداسازنده حق از باطل . مصدر ثلاثي مجرّد است و در معني اسم فاعل به كار رفته است . « شَهِدَ » : حاضر گرديد . بدان رسيد . با توجّه بدين معني ، واژه ( شَهْر ) مفعولٌفيه است . مشاهده كرد . دانست . در اين صورت ( شَهْر ) مفعولٌبه است ، و در اصل مضاف محذوف شده كه تقدير چنين است : مَنْ رَأَيا مِنْكُمْ هِلالَ الشَّهْرِ ، مَنْ عَلِمَ مِنْكُمْ هِلالَ الْشَّهْرِ . « الْيُسْرَ » : آسودگي . آساني . « الْعُسْرَ » : رنج . سختي . « لِتُكْمِلُوا » : تا اين كه تكميل كنيد . فعل مضارع منصوب است و عطف بر معطوفٌعليه مقدّري است مثل ( لِيُسَهِّلَ عَلَيْكُمْ ) و تقدير چنين است : يُرِيدُ اللهُ بِكُمُ الْيُسْرَ لِيُسَهِّلَ عَلَيْكُمْ وَ لِتُكَمِّلُوا الْعِدَّةَ .‏

سوره بقرة آيه 186
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه بندگانم از تو درباره من بپرسند ( كه من نزديكم يا دور . بگو : ) من نزديكم و دعاي دعاكننده را هنگامي كه مرا بخواند ، پاسخ ميگويم ( و نياز او را برآورده ميسازم ) . پس آنان هم دعوت مرا ( با ايمان و عباداتي همچون نماز و روزه و زكات ) بپذيرند و به من ايمان بياورند تا آنان راه يابند ( و با نور ايمان به مقصد برسند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« دَعْوَةَ » : دعا . درخواست . « الدَّاعِ » : دعاكننده . درخواست كننده . « دَعَانِ » : مرا به ياري خواست . مرا به فرياد خواند . « فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي » : اجابت مرا با دعا بخواهند . هنگامي كه آنان را به سوي ايمان و اطاعت دعوت كردم ، دعوت مرا بپذيرند . « يَرْشُدُونَ » : هدايت يابند . رهنمود شوند به مصالح دنيا و آخرت خود .‏

سوره بقرة آيه 187
‏متن آيه : ‏
‏ أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا كَتَبَ اللّهُ لَكُمْ وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّيَامَ إِلَى الَّليْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آميزش و نزديكي با همسرانتان در شب روزهداري حلال گرديده است . آنان لباس شمايند و شما لباس آنانيد ( و دوري از آميزش با يكديگر برايتان بسي رنجآور است ) . خداوند ميدانست كه شما ( از لذائذ نفساني ميكاستيد و معتقد بوديد كه شبها بعد از بخواب رفتن ، همخوابگي با همسران حرام است و ) بر خود خيانت ميكرديد . خداوند توبه شما را پذيرفت و شما را بخشيد . پس هماكنون ( كه با نصّ صريح ، همخوابگي آزاد است ) با آنان آميزش كنيد و چيزي را بخواهيد كه خدا برايتان لازم دانسته است ( همچون بقاي نسل و حفظ دين و آبرو و پاداش اخروي ) ، و بخوريد و بياشاميد تا آن گاه كه رشته بامداد از رشته سياه ( شب ) برايتان از هم جدا و آشكار گردد . سپس روزه را تا شب ادامه دهيد . ( همخوابگي با همسران در تمام شبهاي روزهداري حلال است . ليكن ) وقتي كه در مساجد به ( عبادت ) اعتكاف مشغوليد ، با آنان همخوابگي نكنيد . اين ( احكام روزه و اعتكاف ) حدود و مرزهاي الهي است و بدانها نزديك نشويد . خداوند اين چنين آيات خود را براي مردم روشن ميسازد ، باشد كه پرهيزگار شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الرَّفَثُ » : جِماع . « بَاشِرُوهُنَّ » : با ايشان آميزش و زناشوئي كنيد . « إِبْتَغُوا » : بخواهيد . بطلبيد . « مَا كَتَبَ اللهُ » : چيزي كه خدا مقرّر كرده است كه زناشوئي است . « الْخَيْطُ الأَبْيَضُ » : رشته و تار سفيد . مراد سپيده فجر است كه در كنار سياهي شب نمايان ميشود . « الْفَجْرِ » : بامدادان . پگاه . « أَتِمُّوا » : به تمام و كمال اداء كنيد . تكميل كنيد . « عَاكِفُونَ » : اعتكافكنندگان . ماندگاران . « حُدُود » : جمع حدّ ، مرزها . مراد احكام و قوانين خدا است .‏

سوره بقرة آيه 188
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُواْ بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُواْ فَرِيقاً مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اموال خودتان را به باطل ( و ناحق ، همچون رشوه و ربا و غصب و دزدي . . . ) در ميان خود نخوريد و آن را به امراء و قضات تقديم نكنيد تا از روي گناه ، بخشي از اموال مردم را بخوريد و شما بر آن آگاه باشيد ( و بدانيد كه ستمكار را ياري دادهايد و مرتكب گناه شدهايد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُدْلُوا بِهَا » : پيشكش نكنيد . به عنوان رشوه نپردازيد . بر سر آن منازعه نكنيد و كار آن را به پيش حاكمان بدسرشت نكشانيد . اين فعل عطف بر ( تَأْكُلُوا ) و بنابراين مجزوم است . يا منصوب به ( أَنْ ) مقدّر است .‏

سوره بقرة آيه 189
‏متن آيه : ‏
‏ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏درباره هلالهاي ماه از تو ميپرسند ( كه چرا هر دم به شكلي پديدار ميشود ؟ ) . بگو : آنها شناسههاي زماني ( و تقويم طبيعي ) براي ( نظام زندگي ) مردم و ( تعيين وقت ) حجّ هستند . نيكوئي آن نيست كه ( همچون زمان جاهليّت ، به هنگام حجّ يا برگشت از سفر ) از پشت خانهها به منازل درآئيد ، وليكن نيكي كسي را است كه تقوا پيشه كند ، و از درهاي خانهها به منازل وارد شويد ، و از ( مخالفت با پروردگار و خشم ) خدا بپرهيزيد ، باشد كه رستگار گرديد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الأَهِلَّةِ » : جمع هلال ، ماه نو . ماه كماني شكل . « مَوَاقِيتُ » : جمع ميقات ، زمانسنج . واژه ( ميقات ) اسم آلت و از ماده ( وقت ) است . يعني آنچه بدان وقت شناخته ميشود . « ظُهُورِ » : جمع ظَهْر ، پشتبامها . « إتَّقَيا » : تقوا پيشه كرد . پرهيزگاري كرد . « أَبْوَابِ » : جمع باب ، درها .‏

سوره بقرة آيه 190
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبِّ الْمُعْتَدِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در راه خدا بجنگيد با كساني كه با شما ميجنگند . و تجاوز و تعدّي نكنيد . ( شما جنگافروزي نكنيد و بيگناهان و بيخبران و زناني كه نميجنگند ، و كودكان و پيرمردان و بيماران و امانخواهان را نكشيد و خانهها و كشتزارها را ويران نسازيد ) . زيرا خداوند تجاوزگران را دوست نميدارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَاتِلُوا » : بجنگيد . « لا تَعْتَدُوا » : از قانون شريعت تجاوز نكنيد و زنان و پيران كهنسال و افراد بيطرف را نكشيد . « الْمُعْتَدينَ » : متجاوزين .‏

سوره بقرة آيه 191
‏متن آيه : ‏
‏ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( چون جنگ درگرفت ) هرجا آنان را ( كه آغازكنندگان جنگ بودهاند ) دريافتيد ايشان را بكشيد ، و آنان را ( از مكّه ) كه شما را از آنجا بيرون كردهاند بيرون سازيد ، و ( از جنگ در حرم مكّه نبايد باك داشته باشيد ، زيرا ايشان با شكنجه و آزار و انواع فتنه و فساد ميخواستند شما را از دينتان برگردانند كه مايه خوشبختي دو جهان شما است و ) فتنه از كشتن بدتر است . و ( ليكن احترام مسجدالحرام به جاي خود باقي است و ) با آنان در كنار مسجدالحرام كارزار نكنيد ، مگر آن گاه كه ايشان در آنجا با شما بستيزند ( و حرمت مسجدالحرام را محفوظ ندارند ) . پس اگر با شما جنگيدند ايشان را بكشيد . سزاي ( آن گونه ) كافران چنين است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَيْثُ » : هرجا . جائي كه . « ثَقِفْتُمُوهُمْ » : ايشان را دريافتيد . بر آنان چيره شديد . « الْفِتْنَةُ » : كفر و شرك . برگرداندن از دين ( نگا : بقره / 217 ) . « كَذَالِكَ جَزَآءُ الْكَافِرِينَ » : اين حكم ، همه كافران را در بر ميگيرد و سزاي همه آنان است .‏

سوره بقرة آيه 192
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر دست كشيدند ( از كفر ، و اسلام را پذيرفتند ، خداوند گناهانشان را به آب توبه ميشويد و بيديني گذشته ايشان را ناديده ميگيرد ) چه بيگمان خدا آمرزنده و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« انتَهَوْا » : دست كشيدند . پايان دادند .‏

سوره بقرة آيه 193
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و با آنان پيكار كنيد تا فتنهاي باقي نماند ( و نيروئي نداشته باشند كه با آن بتوانند شما را از دينتان برگردانند ) و دين ( خالصانه ) از آن خدا گردد ( و مؤمنان جز از خدا نترسند و آزادانه به دستور آئين خويش زيست كنند ) . پس اگر ( از روش نادرست خود ) دست برداشتند ( و اسلام را پذيرفتند ، دست از آنان بداريد . زيرا حمله بردن و ) تجاوز كردن جز بر ستمكاران ( به خويشتن به سبب كفر و شرك ، روا ) نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِتْنَةٌ » : كفر و شرك . « عُدْوَان » : تعدّي و تجاوز . « فَلاعُدْوَانَ إِلاّ عَلَي الظَّالِمِينَ » : اين جمله ، علّت جزاء محذوف است و در جاي آن قرار گرفته است ، و تقدير چنين است : فَإِنِ انتَهَوْا وَ أَسْلَمُوا فَلا تَعْتَدُوا عَلَيْهِمْ ، لِأَنَّ الْعُدْوَانَ عَلَي الظَّالِمِينَ ، وَ الْمُنتَهُونَ لَيْسُوا بِالظَّالِمِينَ . . .‏

سوره بقرة آيه 194
‏متن آيه : ‏
‏ الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏ماه حرام در برابر ماه حرام است ( و اگر دشمنان احترام آن را نگاه نداشتند ، و در آن با شما جنگ كردند ، شما حق دفاع و مقابله با آنان را داريد و باكي نيست ) و ( حرمتشكنيهاي ) مقدّسات داراي قصاص است ، ( و تجاوزكاريهاي نادرست ، پاداش به مثل دارد . به طور كلّي ) هر كه راه تعدّي و تجاوز بر شما را در پيش گرفت ، بر او همانند آن ، تعدّي و تجاوز كنيد ( چه آغازكردن تعدّي و تجاوز ممنوع است ، ليكن در برابر آن دفاع از خويشتن و مبارزه براي اخذ قصاص آزاد است ) ، و از خشم خدا بپرهيزيد و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الشَّهْرُ الْحَرَامُ » : ماه حرام . ماههاي حرام چهارتا و عبارتند از : ذوالقعده ، ذوالحجّه ، محرّم ، رجب . علّت تسميه آنها به واژه حرام ، از اين بابت است كه خداوند جنگ در آنها را حرام فرموده است ( نگا : توبه / 36 ) . « الْحُرُمَاتُ » : جمع حُرْمَت ، چيزهائي كه حفظ و صيانت آنها لازم است . از قبيل : ناموس و شخصيّت و دارائي . مقدّسات . « فَمَنِ اعْتَدَيا عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ . . . » : در اينجا دفع تجاوز ديگران از باب مشاكله ، تجاوز ناميده شده است ( نگا : توبه / 67 ، شوري / 9 و 40 ) .‏

سوره بقرة آيه 195
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در راه خدا انفاق ( و بذل مال ) كنيد و ( با ترك انفاق ) ، خود را با دست خويش به هلاكت نيفكنيد ، و نيكي كنيد ( در كشتن و ياري ستمديده و جنگ و . . . ) همانا خداوند نيكوكاران را دوست ميدارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنفِقُوا » : ببخشيد . بذل و بخشش كنيد . صرف مال كنيد . « لا تُلْقُوا » : ميندازيد . ميفكنيد . « أَيْدِي » : جمع يد ، دستها . نفسها . « لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ » : با دست خود ، خويشتن را به هلاكت ميندازيد . خود را به هلاكت ميندازيد . حرف ( بِ ) ميتواند زائد ، يا غيرزائد بشمار آيد . « التَّهْلُكَةِ » : هلاك و نابودي . هر چيزي كه منتهي به مرگ شود . « أَحْسِنُوا » : نيك رفتار كنيد ، در شيوه عبادت و معامله با اسيران و ياري مستمندان و غيره ، نيكوكاري كنيد .‏

سوره بقرة آيه 196
‏متن آيه : ‏
‏ وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضاً أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و حجّ و عمره را به تمام و كمال خالصانه براي خدا انجام دهيد ( و مراسم و مناسك ظاهري را به پايان بريد و هدفتان جز رضاي خدا نباشد ) و اگر ( از برگزاري بعضي از مناسك ، به وسيله دشمن يا بيماري و غيره ) بازداشته شديد ( و خواستيد از احرام به در آئيد ، بر شما است كه ) هر آنچه از قرباني فراهم شود ( همچون شتر و گاو و گوسفند ، ذبح كنيد و آن گاه از احرام به در آئيد ) و سرهاي خود را نتراشيد تا قرباني به قربانگاه خود برسد ( همان جائي كه حاجي در آن از انجام مراسم حجّ بازمانده ، و يا كعبه است ) ، و اگر كسي از شما بيمار شد ، يا ناراحتي در سر داشت ( به سبب زخمي بودن يا سردرد و يا بيماريهاي ديگر ، و محتاج شد موي سر را بتراشد ، بايد كه ) فديه بدهد ، از قبيل ( سه روز ) روزه يا صدقه ( كه دادن خوراك يكروزه شش نفر ندار است ) و يا گوسفندي ( كه بايد ذبح و ميان فقراء تقسيم شود ) . و وقتي كه ( از دشمن يا بيماري ) در امان بوديد ( و به حجّ و عمره رفتيد و نخست ) كسي از عمره بهرهمند گردد سپس حجّ را آغاز كند ، آنچه از قرباني ميسّر شد ( ذبح ميكند و به فقراي آنجا ميدهد ) . و كسي كه ( قرباني يا بهاي قرباني را ) نيابد ، سه روز در ( ايّام ) حجّ ، و هفت روز هنگامي كه بازگشت ( به خانه و كاشانه خود ، بايد روزه بگيرد ) . اين ده روز كاملي است ( كه نبايد از آنها غفلت شود ) اين ( بهرهمندي و آغاز از عمره ، يا قرباني و يا روزهداري ) از آن كسي است كه خانواده او اهل مسجدالحرام ( يعني ساكنان مكّه و دوروبر آن ) نباشد . ( تقوا داشته باشيد ) و از خدا بترسيد و بدانيد كه خدا داراي كيفر سختي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَتِمُّوا » : به تمام و كمال انجام دهيد . « أُحْصِرْتُمْ » : محاصره شديد . بازداشته شديد . « إسْتَيْسَرَ » : ممكن شد . دست داد . « الْهَدْيِ » : چهارپاياني كه براي قرباني در موسم حجّ به مكّه گسيل ميگردند . « لا تَحْلِقُوا » : نتراشيد . « مَحِلَّ » : مكاني كه در آن ذبح حيوان قرباني مشروع گرديده است . « صَدَقَةٍ » : طعام دادن . اطعام شش نفر از فقراء . « نُسُكٍ » : حيواني كه ذبح ميشود ، و اقلّ آن گوسفندي است .‏

سوره بقرة آيه 197
‏متن آيه : ‏
‏ الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلاَ رَفَثَ وَلاَ فُسُوقَ وَلاَ جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللّهُ وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُوْلِي الأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏حجّ در ماههاي معيّني انجام ميپذيرد ( كه عبارتند از : شوّال و ذوالقعده و ذوالحجّه ) . پس كسي كه ( در اين ماهها با احرام يا تلبيه يا سوق دادن حيوان قرباني و شروع مناسك ديگر حجّ ) ، حجّ را بر خويشتن واجب كرده باشد ( و حجّ را آغاز نموده باشد ، بايد آداب آن را مراعات دارد و توجّه داشته باشد كه ) در حجّ آميزش جنسي با زنان و گناه و جدالي نيست ( و نبايد مرتكب چنين اعمالي شود ) . و هر كار نيكي كه ميكنيد خداوند از آن آگاه است . و توشه برگيريد ( هم براي سفر حجّ و هم براي سراي ديگرتان و بدانيد ) كه بهترين توشه پرهيزگاري است ، و اي خردمندان ! از ( خشم و كيفر ) من بپرهيزيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ » : كسي كه با آغازكردن اعمال حجّ ، حجّ را بر خود واجب كرد . « رَفَثَ » : جماع . « فُسُوقَ » : سركشي و نافرماني . گناه و معصيت . « جِدَالَ » : مشاجره . ستيزه . « أُوْلِي الألْبَابِ » : خردمندان .‏

سوره بقرة آيه 198
‏متن آيه : ‏
‏ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُواْ اللّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّآلِّينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گناهي بر شما نيست اين كه از فضل پروردگار خود برخوردار شويد ( و در ايّام حجّ به كسب و تجارت بپردازيد ) . و هنگامي كه از عرفات ( به سوي مزدلفه ) روان شديد ، خدا را ( با تهليل و تكبير و تلبيه ) در نزد مشعرالحرام ياد كنيد ، و همان گونه كه شما را رهنمون كرده است خداي را ياد كنيد ( و با تضرّع و زاري و بيم و اميد و اين كه گوئي كه او را ميبينيد به ذكرش بپردازيد ) اگرچه پيش از آن جزو گمراهان بوده باشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« جُنَاحٌ » : گناه . « اَن تَبْتَغُوا » : اين كه جوياي سود از راه معامله و تجارت گرديد ، مادام كه هدف اصلي حجّ باشد . « أَفَضْتُمْ » : برجوشيديد و چست و چابك سرازير شديد . « عَرَفَاتٍ » : عرفات مكاني است كه روز عرفه ، يعني نهم ذيالحجّه ، حاجيان در آن لبّيكگويان و ادعيهخوانان ميمانند و نماز ظهر و عصر را در آنجا ميگزارند و بعد از آن رهسپار مزدلفه ميگردند . « الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ » : كوهي است در مزدلفه ميان عرفات و مِنيا . « كَمَا هَدَاكُمْ » : همان گونه كه رهنمودتان كرده است .‏

سوره بقرة آيه 199
‏متن آيه : ‏
‏ ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس از همان جا كه مردم روان ميشوند ( و از مكان واحدي به نام عرفات به سوي سرزمين مِنيا ميكوچند ) روان شويد ، و از خداوند آمرزش ( گناهان و كجرويهاي پيشين خود را ) بخواهيد ( و بدانيد كه ) بيگمان خداوند آمرزنده و مهربان است ( و توبه و بازگشت بندگان مخلص را ميپذيرد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اَفِيضُوا » : روان شويد . « مِنْ حَيْثُ » : از همان جائي كه .‏

سوره بقرة آيه 200
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه مناسك ( حجّ ) خود را انجام داديد ( و مراسم آن را به پايان برديد و پراكنده شديد ) همان گونه كه پدران خويش را ياد ميكنيد ( و به افتخارات نياكان مباهات مينمائيد ) خدا را ياد كنيد و بلكه بيشتر از آن ، ( زيرا بزرگي و عظمت در پرتو ارتباط با خدا است . مردمان دو گروهند : ) كساني هستند كه ميگويند : خداوندا ! به ما در دنيا ( نيكي رسان و سعادت و نعمت ) عطاء كن . ( و لذا ) چنين كساني در آخرت بهرهاي ( از سعادت و نعمت و رضايت الهي ) ندارند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَضَيْتُمْ » : به جاي آورديد و به تمام و كمال به پايان برديد . « مَنَاسِكَ » : عبادات مختصّ حجّ . اعمال حجّ . « كَذِكْرِكُمْ ءَابَآءَكُمْ » : همان گونه كه پدران خود را ياد ميكرديد . گويند عربها بعد از انجام اعمال حجّ و اتمام مراسم آن ، در مِنيا گِرد ميآمدند و مفاخر آباء و محاسن اجدادشان را ياد ميكردند و ميستودند . « خَلاقٍ » : بهره و نصيبي از نعمت .‏

سوره بقرة آيه 201
‏متن آيه : ‏
‏ وِمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و برخي از آنان ميگويند : پروردگارا ! در دنيا به ما نيكي رسان و در آخرت نيز به ما نيكي عطاء فرما ( و سراي آجل و عاجل ما را خوش و خرّم گردان ) و ما را از عذاب آتش ( دوزخ محفوظ ) نگاهدار .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قِنَا » : ما را به دور دار . از ماده ( وقي ) .‏

سوره بقرة آيه 202
‏متن آيه : ‏
‏ أُولَئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّمَّا كَسَبُواْ وَاللّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينان ( كه جوياي سعادت دنيا و آخرتند و در پي خوشبختي هر دو سرايند ) از دسترنج خود بهرهمند خواهند شد ( و برابر كوششي كه براي دنيا ميورزند و تكاپوئي كه در راه آخرت از خود نشان ميدهند ، در هر دو جهان از كرده خود سود ميبرند و سعادت دارين نصيبشان خواهد گرديد ) ، و خدا سريعالحساب است ( و به اعمال همگان آشنا است و هر چه زودتر پاداش و پادافره بندگان را خواهد داد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُوْلئِكَ » : اشاره به هر دو گروه ، يا اشاره به گروه دوم است .‏

سوره بقرة آيه 203
‏متن آيه : ‏
‏ وَاذْكُرُواْ اللّهَ فِي أَيَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در روزهاي مشخّصي ( كه سه روز ايّام التشريق ، يعني يازدهم و دوازدهم و سيزدهم ماه ذيالحجّه است و حاجيان در مِنيا بسر ميبرند ) خدا را ياد كنيد ( و با اذكار و ادعيه به عبادت و پرستش او بپردازيد ) . و اگر كسي ( عبادت سه روزه را در دو روز اوّل ايّام التشريق انجام دهد و ) شتاب نمايد ، گناهي بر او نيست ( و مانعي نخواهد بود كه روز سوم براي رمي جمرات نباشد ) ، و كسي كه ماندگار شود و ( از رخصت استفاده نكند ، بهتر هم خواهد بود و ) گناهي نخواهد داشت ، ( و اين رخصت تعجيل يا تأخير و نفي گناه از شتابنده و ماندگار ، تنها ) از آنِ كسي است كه تقوا پيشه سازد ( و از منهيّات و محرّمات خويشتن را به دور دارد ) . از ( خشم و انتقام ) خدا بپرهيزيد و بدانيد كه در پيشگاه او جمع خواهيد شد ( و به اعمال و اقوالتان رسيدگي خواهد گرديد و پاداش نيكان و پادافره بدان داده خواهد شد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أُذْكُرُوا اللهَ » : مقصود از ذكر ، تكبير و تهليل و تحميد و تسبيح است كه پس از نماز ، و هنگام رمي جمرات ، و در وقت ذبح قرباني گفته ميشود . « أَيَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ » : روزهاي معلوم و مشخّص ، كه سه روز بعد از عيد قربان است و ايّام التشريق نام دارد و حاجيان در مِنيا بدين هنگام به رمي جمرات مشغول ميگردند . « فَمَن تَعَجَّلَ » : اگر رمي جمرات در دو روز اوّل يا در خود سه روز انجام شود ، بلامانع است . « تُحْشَرُونَ » : جمع آورده ميشويد ( نگا : آلعمران / 12 و 158 ، انعام / 38 ) .‏

سوره بقرة آيه 204
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در ميان مردم كسي يافته ميشود كه سخن او در ( باره امور و اسباب معاش ) زندگي دنيا ، تو را به شگفت مياندازد ( و فصاحت و حلاوت كلام او ، مايه اعجاب تو ميشود ) و خدا را بر آنچه در دل خود دارد گواه ميگيرد ( و ادّعاء دارد كه آنچه ميگويد ، موافق با چيزي است كه در درون پنهان ميدارد ، و گفتار و كردارش يكي است ) . و حال آن كه او سرسختترين دشمنان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُعْجِبُكَ » : تو را به شگفت ميآورد . توجّه تو را به خود جلب ميكند . « فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا » : در زندگي دنيا . درباره امور زندگي دنيا . « يُشْهِدُ اللهَ » : خدا را گواه ميگيرد . « أَلَدُّ » : صفت مشبّهه و به معني سخت و شديد است ، يا اين كه اسم تفضيل و به معني سرسختترين و گردنكشترين است . « الْخِصَامِ » : مصدر باب مفاعله و به معني خصومت و دشمني است ، و يا اين كه جمع مكسّر خَصْم ، به معني دشمنان است .‏

سوره بقرة آيه 205
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيِهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الفَسَادَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه پشت ميكند و ميرود ( و يا به رياست و حكومتي ميرسد ) ، در زمين به تلاش ميافتد تا در آن فساد و تباهي ورزد و زرع و نسل ( انسانها و حيوانات ) را نابود كند ( و با فساد و تباهي خود ، اقوات و اموال و ارواح را از ميان ببرد ) ، و خداوند فساد و تباهي را دوست نميدارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَوَلَّيا » : والي و سرور شد . پشت كرد و رفت . « الْحَرْثَ » : كشت و زرع . « النَّسْلَ » : نژاد انسان يا حيوان . نسل مصدر است و در معني اسم مفعول به كار رفته است ، همچون خلق و مخلوق .‏

سوره بقرة آيه 206
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه بدو گفته ميشود : از خدا بترس ( و اقوال و افعال برابر دار و به جاي افساد اصلاح كن ) ، عظمت ( و نخوت ، سراپاي ) او را فرا ميگيرد و ( غرور ) گناه ( او را به بزهكاري وادار ) ميكند . پس دوزخ او را بسنده است و چه بد جايگاهي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إتَّقِ اللهَ » : از خدا بترس . « اَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ » : عزّت بزهكارانه و غرور گناه او را فرا ميگيرد . كبريا و نخوت دروغين او را به انجام گناه بيشتر ميكشاند . « حَسْبُهُ » : او را بس است . او را كافي و بسنده است . « الْمِهَادُ » : آرامگاه . قرارگاه . بستر .‏

سوره بقرة آيه 207
‏متن آيه : ‏
‏ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در ميان مردم كسي يافته ميشود كه جان خود را ( كه عزيزترين چيزي است كه دارد ) در برابر خوشنودي خدا ميفروشد ( و رضايت الله را بالاتر از دنيا و مافيها ميشمارد و همه چيز خود را در راه كسب آن تقديم ميدارد ) و خداوندگار نسبت به بندگان بس مهربان است ( و بدانان در برابر كار اندك ، نعمت جاويد ميبخشد و بيش از توانائي انساني برايشان تكاليف و وظائف مقرّر نميدارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَشْرِي » : ميفروشد ( نگا : نساء / 74 ) . « إبْتِغَآءَ » : خواستن . طلبيدن . مفعولٌله است . « مَرْضَاةِ » : رضايت . خوشنودي . مَرْضاة مصدر ميمياست و برابر رسمالخطّ قرآني با ( ت ) نوشته شده است .‏

سوره بقرة آيه 208
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فِي السِّلْمِ كَآفَّةً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آوردهايد ! همگي ( اسلام را به تمام و كمال بپذيريد و ) به صلح و آشتي درآئيد ، و از گامهاي اهريمن ( و وسوسههاي وي ) پيروي نكنيد ( و به دنبال او راه نرويد ) . بيگمان او دشمن آشكار شما است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« السِّلْمِ » : صلح و صفا . اسلام . تسليم . « كَآفَّةً » : جملگي . همگي . حال ضمير ( و ) در فعل ( أُدْخُلُوا ) يا مصدر است . « أُدْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَآفَّةً » : جملگي به صلح گردن نهيد . جملگي به اسلام درآئيد و با تمام وجود بدان بگرويد . اسلام را به تمام و كمال بپذيريد . به شريعت واحده همگاني اسلام درآئيد . « خُطُوَاتِ » : جمع خُطْوَة ، گامها . « خُطُوَات » : منظور آرايشگري و وسوسهانگيزي اهريمن است .‏

سوره بقرة آيه 209
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِن زَلَلْتُمْ مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر بعد از آمدن دلائل واضح ( و حجّتهاي باهر ، از راه خدا دور گشتيد و طريق شيطان پيش گرفتيد و از جاده حق ) منحرف و دچار لغزش شديد ( و به دام اهريمن افتاديد ) بدانيد ( از دست عدالت آفريدگار فرار نتوانيد كرد ) كه بيگمان خدا توانا و حكيم است ( و بر همه چيز چيره و همه كارهايش مطابق حكمت است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زَلَلْتُمْ » : لغزيديد . بيراهه رفتيد و منحرف گشتيد . « الْبَيِّنَاتُ » : دلائل روشن . « عَزِيزٌ » : غالب . چيره . « حَكِيمٌ » : آن كه كارها را به مقتضاي حكمت انجام ميدهد .‏

سوره بقرة آيه 210
‏متن آيه : ‏
‏ هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن يَأْتِيَهُمُ اللّهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلآئِكَةُ وَقُضِيَ الأَمْرُ وَإِلَى اللّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا آنان كه راه صلح و آشتي نميپويند و دين اسلام را نميجويند انتظار دارند كه خدا و فرشتگان ( آشكارا در برابر ديدگانشان ظاهر گردند و ) در زير سايهبانهاي ابر به سوي ايشان بيايند ( و رو در رو با آنان به سخن درآيند ؟ ! ) . و حال آن كه فرمان ( بر قطع اميد محال ايشان ) انجام پذيرفته است ( و چنين كاري رخ نميدهد ) و همه كارها به سوي خدا برگشت داده ميشود .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَلْ يَنظُرُونَ » : آيا انتظار ميكشند ؟ استفهام انكاري است و به معني : انتظار نميكشند . « ظُلَلٍ » : جمع ظُلَّة ، سايهبانها . « الْغَمَامِ » : ابر . ابر سفيد . « قُضِيَ الأَمْرُ » : كار از كار گذشته است . كار انجام و به پايان رسيده است . فرمان خدا بر آن رفته است . اين آيه شريفه دو مفهوم عمده دارد : يكي در بالا گذشت ( نگا : انعام / 158 ) . ديگري عبارت است از : اينان چندان انتظاري نميكشند كه قيامت فرا ميرسد و عذاب خدا و فرشتگان عذاب در سايهبانهاي ابر سفيد كه نشانه سرعت و نعمت است ، ولي براي اينان نقمت است ، سر ميرسند و كار از كار ميگذرد و همه امور به سوي خدا باز گردانده ميشود ( نگا : زخرف / 66 ) .‏

سوره بقرة آيه 211
‏متن آيه : ‏
‏ سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُم مِّنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَمَن يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللّهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُ فَإِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( اي پيغمبر ! ) از بنياسرائيل بپرس : چقدر معجزههاي بزرگ و دلائل روشني به آنان دادهايم ؟ ( ليكن ايشان نعمتهاي خدا را ناديده گرفته و ناسپاسي كردهاند ) و هر كه نعمت خداي را دگرگونه كند ( و به جاي ايمان بدان و شكر بر آن ، نسبت بدان كفر ورزد و ناسپاسي كند ) پس از آن كه به سويش آمد ( و به دستش رسيد و بر آن اطّلاع يافت ، خدا چنين كسي را دچار عذاب سختي خواهد كرد ) چه بيگمان خداوند شديدالعقاب است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَلْ » : بپرس . « كَمْ » : چه اندازه . چه زياد . « بَيِّنَةٍ » : روشن . « فَإِنَّ اللهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ » : اين عبارت ميتواند با تقدير ( لَهُ ) در آخر ، جواب شرط باشد . يا اين كه تعليل جواب شرط بوده و به جاي آن آورده شده باشد ، كه تقدير آن چنين خواهد بود : وَ مَن يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللهِ ، عاقَبَةُ أَشَدَّ عُقُوبَةِ ، لاِنَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ .‏

سوره بقرة آيه 212
‏متن آيه : ‏
‏ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ اتَّقَواْ فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زندگي دنيا براي كافران آراسته و پيراسته شده است ( و همين غرور زينت عارضي و نعمت فاني ، ايشان را گول زده است و از خدا بيخبر كرده است ) و مؤمنان را ( كه شيفته دلباخته دنيا نشده و بيشتر به امر آخرت مشغولند و احياناً دستشان تهي است ) مسخره ميكنند ، ( اينان فراموش كردهاند كه دنيا پل آخرت است و به آن اندازه بايد بدان پرداخت كه عبور ميسّر گردد ) و روز رستاخيز پرهيزگاران بالاتر از ايشانند ( و بايد بدانند كه داشتن مال دنيا نشانه بزرگي و برتري كسي و نداشتن آن نشانه كوچكي و پستي فردي نيست ، بلكه بود و نبود نعمت دنيا وسيله آزمون و امتحان همگان است ) و خداوند به هركس كه بخواهد بدون ( در نظر داشتن ) حساب ( كفر يا ايمان ) روزي ميرساند ( و مال زياد عطاء ميدارد و سرانجام وقت بازپرسي و دادرسي و پاسخگوئي فرا ميرسد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« زُيِّنَ » : آراسته گرديده است . « يَسْخَرُونَ مِنْ . . . . » : مَسخره ميكنند . مورد استهزاء قرار ميدهند .‏

سوره بقرة آيه 213
‏متن آيه : ‏
‏ كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مردمان ( برابر فطرت در آغاز از نظر انديشه و صورت اجتماعي يكگونه و ) يك دسته بودند . ( كمكم دوره صِرف فطري به پايان رسيد و جوامع و طبقات پديد آمدند و بنا به استعدادهاي عقلي و شرائط اجتماعي ، اختلافات و تضادهائي به وجود آمد و مرحله بلوغ و بيداري بشريّت فرا رسيد ) پس خداوند پيغمبران را برانگيخت تا ( مردمان را به بهشت و دوزخ ) بشارت دهند و بترسانند . و كتاب ( آسماني ) كه مشتمل بر حق بود و به سوي حقيقت ( و عدالت ) دعوت ميكرد ، بر آنان نازل كرد تا در ميان مردمان راجع بدانچه اختلاف ميورزيدند داوري كند ( و بدين وسيله مرحله نبوّت فرا رسيد . آن گاه ) در ( مطالب و حقّانيّت ) كتاب ( آسماني ) تنها كساني اختلاف ورزيدند كه در دسترسشان قرار داده شده بود ، و به دنبال دريافت دلائل روشن ، از روي ستمگري و كينهتوزي ( و خودخواهي و هواپرستي ، در پذيرش و فهم و ابلاغ و اجرا كتاب ) اختلاف نمودند ( و مرحله اختلاف در دين و ظهور دينداران و دينسازان حرفهاي فرا رسيد و زمينه بروز و سلطه طاغوت فراهم شد ) . پس خداوند كساني را كه ايمان آورده بودند ، با اجازه خويش ( كه مايه رشد فكري و ايمان پاك و زمينه رستن از انگيزههاي نفساني و تمسّك كامل به كتاب آسماني است ) به آنچه كه حق بود و در آن اختلاف ورزيده بودند ، رهنمون شد ، و خداوند هر كسي را كه بخواهد به راه راست ( كه همان راه حق است ) رهنمود مينمايد ( تا حق را از ميان انحرافها و اختلافها دريابند ، و مرحله برگشت به دين راستين و حاكميّت كتاب و شريعت فرا رسد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اُمَّةً » : ملّت . دسته . « بَعَثَ » : برانگيخت . فرستاد . « وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ » : و حال آن كه درباره آن كتاب ، يا درباره آن حق اختلاف پيدا نكردند ، مگر . . . « بَغْياً » : از روي ستم . از حسادت . مفعولٌله است . « بِإِذْنِهِ » : به فرمان او . به توفيق و مرحمت او . معني ديگر آيه : مردمان جملگي بر سرشت واحدي بودند ، و اين سرشت ، استعداد هدايت و ضلالت را داشت . بر برخي از آنان ، اسباب هدايت چيره گشت ، و بر برخي ديگر ضلالت غالب آمد . به همين علّت انسانها اختلاف پيدا كردند و خداوند آنان را دريافت و پيغمبراني را به عنوان هادي و مژدهرسان و بيمدهنده ايشان به سويشان روانه كرد ، و به همراهشان كتابهاي مشتمل بر حق فرستاد ، تا اين كتابها ميان مردمان حَكَم و داور گردند و كشمكش با رجوع بدانها از ميان برخيزد . وليكن تنها آنان كه از هدايت پيغمبران سود بردند ايمان آوردند ، آن كساني كه خداوند به هنگام اختلاف ، به سوي حق رهنمودشان كرد . و اين خدا است كه طرفداران حق را - اگر مخلص باشند - موفّق ميگرداند ( نگا : تفسيرالمنتخب ) .‏

سوره بقرة آيه 214
‏متن آيه : ‏
‏ أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِيبٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا گمان بردهايد كه داخل بهشت ميشويد بدون آن كه به شما همان برسد كه به كساني رسيده است كه پيش از شما درگذشتهاند ؟ ( شما كه هنوز چنين رنجها و دردهائي را نديدهايد و بايد چشم به راه تحمّل حوادث تلخ و ناگوار در راه كردگار باشيد و بدانيد : نخست رنج سپس گنج ) . زيانهاي مالي و جاني ( و شدائد و مشكلات ، آن چنان ملّتهاي پيشين را احاطه كرده است و ) به آنان دست داده است و پريشان گشتهاند كه پيغمبر و كساني كه با او ايمان آورده بودهاند ( همصدا شده و ) ميگفتهاند : پس ياري خدا كي ( و كجا ) است ؟ ! ( ليكن خدا هرگز مؤمنان را فراموش ننموده است و پس از تعليم فداكاري به مؤمنان و آبديدگي ايشان كه رمز تكامل است ، به وعده خود وفا كرده و بديشان پاسخ گفته است كه : ) بيگمان ياري خدا نزديك است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« اَمْ » : بلكه آيا . « وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ » : و حال آن كه هنوز به شما نرسيده است ( نگا : حجرات / 14 ) : « مَثَلُ » : حال . وضع . « خَلَوْا » : رفتهاند . درگذشتهاند . « الْبَأْسَآءُ » : فقر . جنگ . شدّت و سختي . « الضَّرَّآءُ » : بيماري . تنگدستي . ضرر و زيان . « زُلْزِلُوا » : به تكان افتادهاند . پريشان و آشفته گشتهاند . « مَتَيا نَصْرُ اللهِ ؟ » : ياري خدا كي خواهد بود ؟ البتّه اين سخن به صورت درخواست ياري و حصول مدد كردگاري بيان شده است و جنبه تمنّا و تقاضا را داشته است . « أَلا » : هان !‏

سوره بقرة آيه 215
‏متن آيه : ‏
‏ يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از تو ميپرسند : چه چيز را صدقه و انفاق كنند ؟ بگو : آنچه از ( مال و دارائي پاكيزه و ) پسنديده صدقه و انفاق ميكنند از آن پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و بيچارگان و واماندگان در راه ( و بريده از مال و دارائي خويش ) است . و هر كار نيكي كه ميكنيد خداوند از آن آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَاذَا » : چه چيز ؟ « خَيْرٍ » : مراد مال و ثروت است . « الْمَسَاكِينِ » : درماندگان و بيچارگاني كه درآمدشان كفاف خرجشان را نميكند ( نگا : كهف / 79 ) . « إبْنِ السَّبِيلِ » : مسافر تهيدستي كه دسترسي به اهل و عيال و مال و منال خود ندارد .‏

سوره بقرة آيه 216
‏متن آيه : ‏
‏ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏جنگ بر شما واجب ( كفائي ) گشته است ، و حال آن كه ( بنابه سرشت انساني ) از آن بيزاريد ، ليكن چه بسا چيزي را دوست نميداريد و آن چيز براي شما نيك باشد ، و چه بسا چيزي را دوست داشته باشيد و آن چيز براي شما بد باشد ، و خدا ( به رموز كارها آشنا است و از جمله مصلحت شما را ) ميداند و شما ( از اسرار امور بيخبريد و مصلحت خود را چنان كه شايد و بايد ) نميدانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كُرْهٌ » : ناپسند . ناخوشايند . « عَسَيا » : چه بسا .‏

سوره بقرة آيه 217
‏متن آيه : ‏
‏ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُوْلَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏از تو درباره جنگكردن در ماه حرام ميپرسند . بگو : جنگ در آن ( گناهي ) بزرگ است . ولي جلوگيري از راه خدا ( كه اسلام است ) و بازداشتن مردم از مسجدالحرام و اخراج ساكنانش از آن و كفر ورزيدن نسبت به خدا ، در پيشگاه خداوند مهمتر از آن است ، و برگرداندن مردم از دين ( با ايجاد شبههها در دلهاي مسلمانان و شكنجه ايشان و غيره ) بدتر از كشتن است . ( مشركان ) پيوسته با شما خواهند جنگيد تا اگر بتوانند شما را از آئينتان برگردانند ، ولي كسي كه از شما از آئين خود برگردد و در حال كفر بميرد ، چنين كساني اعمالشان در دنيا و آخرت بر باد ميرود ، و ايشان ياران آتش ( دوزخ ) ميباشند و در آن جاويدان ميمانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْشَّهْرِالْحَرَامِ » : ( نگا : بقره / 194 ) . « قِتَالٍ » : جنگيدن . بدل از ( الْشَّهْرِ ) است . « صَدٌّ » : بازداشتن . ممانعت . واژه ( صَدٌّ ) مبتدا است و كلمات ( كُفْرٌ ) و ( إِخْرَاجٌ ) عطف بر آن بوده و واژه ( أَكْبَرُ ) خبر است . « كُفْرٌ بِهِ » : كافرشدن به خدا است . « الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ » : عطف بر ( سَبِيلِ اللهِ ) است . « فِتْنَةُ » : كفر و شرك . برگرداندن از دين ( نگا : بقره / 191 ) . « مَن يَرْتَدِدْ » : هر كه برگردد . « حَبِطَتْ » : باطل و تباه گشته و هدر رفته است .‏

سوره بقرة آيه 218
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أُوْلَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ايمان آوردهاند و كساني كه هجرت نمودهاند و در راه خدا جهاد كردهاند ، آنان رحمت خدا را چشم ميدارند ، و خداوند آمرزنده و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَرْجُونَ » : اميدوارند . انتظار دارند .‏

سوره بقرة آيه 219
‏متن آيه : ‏
‏ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبيِّنُ اللّهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏درباره باده و قمار از تو سؤال ميكنند . بگو : در آنها گناه بزرگي است و منافعي هم براي مردم دربر دارند ، ولي گناه آنها بيش از نفع آنها است . و از تو ميپرسند : چه چيز را صدقه و انفاق كنند ؟ بگو : مازاد ( نيازمندي خود ) . اين چنين خداوند آيات ( و احكام ) را براي شما روشن ميسازد ، شايد ( درباره مصالح دنيا و آخرت خود ) بينديشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْخَمْرِ » : مي . « الْمَيْسِرِ » : قمار با همه انواع آن . « الْعَفْوَ » : اضافه بر نياز . مازاد بر نفقه . آنچه به رنج نيندازد ( نگا : اعراف / 199 ) . مفعولٌبه فعل محذوف ( أَنفِقُوا ) است . « يُبَيِّنُ » : روشن ميگرداند .‏

سوره بقرة آيه 220
‏متن آيه : ‏
‏ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلاَحٌ لَّهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاء اللّهُ لأعْنَتَكُمْ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( تا راجع به نيازهاي روحي و جسمي خود ) در دنيا و آخرت ( انديشه كنيد ) . و درباره يتيمان ميپرسند ( كه نظر اسلام راجع به معامله و مخالطه با ايشان چيست ؟ ) . بگو : هر چيز كه صلاح ايشان در آن باشد ، نيك و پسنديده است ، و اگر با آنان ( زندگي خود را به قصد اصلاح نه افساد ) بياميزيد ( مانعي ندارد ) . ايشان برادران ( ديني ) شما هستند ( و انتظار چنين كمكي ميرود ) ، و خداوند مفسد را از مصلح ( موجود در ميان شما ، جدا ميسازد و ) ميشناسد ، و اگر خدا ميخواست ( با تعيين تكاليف و وظائف سخت در امر سرپرستي يتيمان ) شما را به زحمت ميانداخت . بيگمان خداوند چيره و حكيم است ( و قانوني جز آنچه مصالح بندگان در آن باشد ، وضع نميكند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فِي الدُّنْيَا وَ اْلآخِرَةِ » : درباره كار و بار دنيا و آخرت . در اينجا مضاف محذوف است ، از قبيل ( امور . شؤون ) . و جار و مجرور متعلّق به ( يُبَيِّنُ ) يا ( تَتَفَكَّرُونَ ) در آيه پيشين است . « وَ إِن تُخَالِطُوهُمْ » : و اگر با آنان همزيستي كنيد در خوردن و نوشيدن و مسكن و زندادن و زنگرفتن ، شايسته است و از شما انتظار همين است . « أَعْنَتَ » : به رنج انداخت . از ماده ( عَنَت ) به معني مشقّت .‏

سوره بقرة آيه 221
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ تَنكِحُواْ الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلاَ تُنكِحُواْ الْمُشِرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُواْ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُوْلَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللّهُ يَدْعُوَ إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و با زنان مشرك ( غير اهل كتاب ) تا ايمان نياورند ازدواج نكنيد ، و بيگمان كنيز مؤمني از زن ( آزاد ) مشركي بهتر است ، اگرچه ( زيبائي يا ثروت يا موقعيّت او ) شما را به شگفتي انداخته باشد ( و دلباخته او بوده باشيد ) ، و ( زنان و دختران خود را ) به ازدواج مردان مشرك در نياوريد ، مادامي كه ايمان نياورند . و بيگمان غلام مؤمني از مرد مشركي بهتر است اگرچه ( زيبائي يا ثروت يا موقعيّت او ) شما را به شگفتي انداخته باشد ( و دل از كفتان ربوده باشد ) . آنان ( اعم از زنان يا مردان مشرك ) به سوي آتش ( دوزخ ) دعوت ميكنند ( و سبب شقاوت ميگردند ) و خدا به سوي بهشت و آمرزش به فرمان خود و توفيق خويش دعوت ميكند ( و پيروي از دستور او ، وسيله سعادت ميشود ) ، و خدا آيات خود را براي مردم روشن ميسازد ( و احكام شريعت را با دلائل واضح تفهيم مينمايد ) تا اين كه ( راه صلاح و سعادت خويش را بشناسند و ) يادآور شوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ » : با زنان مشرك ازدواج نكنيد . « أَمَةٌ » برده . بنده . « لا تَنكِحُوا الْمُشْرِكِينَ » : زنان را به ازدواج كافران درنياوريد . « عَبْدٌ » : برده . بنده . « يَدْعُونَ » : فرا ميخوانند . دعوت ميكنند . « يَدْعُو » : فرا ميخواند . دعوت ميكند . در رسمالخطّ قرآني الفي در آخر دارد . « بِإِذْنِهِ » : به اراده و توفيق خود . « يَتَذَكَّرُونَ » : متذكّر شوند . پند و عبرت گيرند .‏

سوره بقرة آيه 222
‏متن آيه : ‏
‏ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاء فِي الْمَحِيضِ وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از تو درباره ( آميزش با زنان به هنگام ) حيض ميپرسند . بگو : زيان و ضرر است ( و علاوه از نافرماني ، بيماريهائي به دنبال دارد ) . پس در حالت قاعدگي از ( همبستري با ) زنان كنارهگيري نمائيد ، و با ايشان نزديكي نكنيد تا آن گاه كه پاك ميشوند . هنگامي كه پاك شوند ، از مكاني كه خدا به شما فرمان داده است ( و راه طبيعي زناشوئي و وسيله حفظ نسل است ) با آنان نزديكي كنيد . بيگمان خداوند توبهكاران و پاكان را دوست ميدارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمَحِيضِ » : قاعدگي . خون ماهانه . موقع قاعدگي . موضع قاعدگي . اين واژه مصدر ميمي يا اسم مكان و يا اسم زمان ميتواند باشد . « أَذيً » : اذيّت و آزار . زيان و ضرر . پليدي و پلشتي . « إعْتَزِلُوا » : كنارهگيري كنيد . « لا تَقْرَبُوهُنَّ » : با ايشان نزديكي زناشوئي نكنيد . « حَتَّيا يَطْهُرْنَ » : تا وقتي كه پاك ميگردند . يعني خون ماهانه پايان ميگيرد و غسل انجام ميپذيرد . يا اين كه خون ماهانه پايان ميگيرد و بس . « مِنْ حَيْثُ » : از همان جائي كه . در همان جائي كه . « الْمُتَطَهِّرِينَ » : پاكيزهدارندگان .‏

سوره بقرة آيه 223
‏متن آيه : ‏
‏ نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏زنان شما محلّ بذرافشاني شما هستند ، پس از هر راهي كه ميخواهيد به آن محلّ درآئيد ( و زناشوئي نمائيد به شرط آن كه از موضع نسل تجاوز نكنيد ) ، و براي خود ( با انتخاب همسران شايسته و پرورش فرزندان صالح و بايسته ، توشهاي ) پيشاپيش بفرستيد ، و از خدا خويشتن را برحذر داريد ( و به هنگام حيض با زنان نزديكي نكنيد و از راهي جز راه بقاي نوع بشر با ايشان زناشوئي ننمائيد ) و بدانيد كه شما او را ملاقات خواهيد كرد ( و از شما درباره اعمال و اقوالتان پرسيده خواهد شد ) ، و مژده بده به مؤمنان ( كه با رعايت حدود دين ، سعادت اخروي و رضايت پروردگار را به دست خواهند آورد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَرْثٌ » : كشتزار . « أَنَّيا شِئْتُمْ » : هرگونه كه خواستيد . نشسته ، ايستاده ، بر رو افتاده ، بر پشت افتاده ، و غيره . به شرط آن كه در قُبُل باشد نه دُبُر . « قَدِّمُوا لِأَنفُسِكُمْ » : براي خويشتن پيشاپيش بفرستيد . يعني با انجام اعمال شايسته براي آخرت توشهاي بيندوزيد . « مُلاقُوهُ » : ملاقاتكنندگان او .‏

سوره بقرة آيه 224
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ تَجْعَلُواْ اللّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّواْ وَتَتَّقُواْ وَتُصْلِحُواْ بَيْنَ النَّاسِ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و خدا را آماج سوگندهاي خويشتن نكنيد ، ( زيرا كثرت سوگند منافي با تعظيم نام خداوند است . پس زياد سوگند نخوريد ) تا اين كه نيكوكار و پرهيزگار شويد و ( بتوانيد ) ميان مردمان به اصلاح بپردازيد و خدا شنوا و دانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عُرْضَةً » : نصب شده . در معرض قرار گرفته . مانع . سدّ راه . اين واژه مصدر است و در معني اسم مفعول يعني معروض به كار رفته است . « لا تَجْعَلُوا اللهَ عُرْضَةً . » : نام خدا را آماج تير سوگندهاي راست يا دروغ خود نسازيد تا اين كه نيك شويد . سوگند خوردنتان به خدا نبايد مانع از آن بشود كه نيكي كنيد و . . . « أَيْمَانِ » : جمع يَمِين ، سوگندها . چيزهائي كه بر آنها سوگند ياد ميشود . « أَن تَبَرُّوا » : تا اين كه نيك باشيد . اين كه نيكي كنيد . فعل مضارع مجزوم و جواب نهي است ، و تقدير چنين است : لِتَكُونُوا بِرّاً . و يا اين كه فعل مضارع منصوب و علّت نهي است و تقدير چنين است : فِي أَن تَبَرُّوا . برخي هم ( أَن تَبَرُّوا ) را مبتدا و خبر آن ( أَوْلَي ) يا ( أَمْثَلُ ) محذوف دانستهاند .‏

سوره بقرة آيه 225
‏متن آيه : ‏
‏ لاَّ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِيَ أَيْمَانِكُمْ وَلَكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند شما را به خاطر سوگندهائي كه بدون توجّه ياد ميكنيد ( و از روي عادت ، نه از روي قصد و نيّت از دهان ميپرد ) مؤاخذه نخواهد كرد ( و كفّاره يا عقاب بر آن مترتّب نيست ) وليكن شما را در برابر آنچه دلهايتان كسب كرده است ( و از روي اراده و اختيار بوده است ) مؤاخذه ميكند ( و كفّاره يا عقاب بر آن مترتّب است ) ، و خداوند آمرزنده و بردبار است ( و گناهان را ميبخشد و لغزشها را ناديده ميگيرد و در رساندن عقاب شتاب نميورزد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يُؤَاخِذُكُمْ » : مورد بازخواستتان قرار نميدهد . « اللَّغْوِ » : ياوه . پوچ . لغو در سوگند ، يعني سوگندي كه بدون قصد و اراده و از روي عادت بر زبان رانده ميشود . مانند : آري والله . نهوالله . كه بدون قصد سوگند ، از روي عُرف و عادت بر زبان جاري ميگردد و كفّاره ندارد . « مَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ » : آنچه كه از دل بر ميآيد و با قصد و اراده اداء ميگردد . « حَلِيمٌ » : شكيبا .‏

سوره بقرة آيه 226
‏متن آيه : ‏
‏ لِّلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِن نِّسَآئِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَآؤُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه زنان خويش را ايلاء مينمايند ( يعني سوگند ياد ميكنند كه با ايشان آميزش جنسي ننمايند ) حق دارند چهار ماه انتظار بكشند ( و بايد بدانند كه خدا از چنين سوگندي خوشنود نيست ، و در ضمن اين چهار ماه بايد وضع خود را با همسر خويش از نظر زندگي و طلاق روشن سازند . در اين فرصت ) اگر بازگشت كردند ( و سوگند خويش را ناديده گرفتند و با زنان خود همبستر شدند ، چه بهتر ، كفّاره سوگند را ميپردازند و ازدواج به حالت خود باقي است ) . چه خداوند بسي آمرزنده و مهربان است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُؤْلُونَ » : سوگند ميخورند . از مصدر ( إيلاء ) و از ماده ( أَلْوَة ) يا ( أَلْيَة ) به معني سوگند . إيلاء در اصطلاح شرع به معني اين است كه مرد سوگند بخورد كه با همسرش نزديكي نكند . « تَرَبُّصُ » : انتظار كشيدن . منتظر ماندن . « فَآءُوا » : برگشتند . رجوع كردند .‏

سوره بقرة آيه 227
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِنْ عَزَمُواْ الطَّلاَقَ فَإِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر تصميم بر جدائي گرفتند ( و در اين مدّت بازنگشتند ، پس از انقضاي آن ، يكي از دو راه در پيش است : برگشت به زندگي زناشوئي عادي ، يا طلاق به اختيار يا به اجبار . و بايد بدانند كه گفتار و كردارشان از ديد خدا پنهان نميماند ) چه خداوند شنوا و دانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَزَمُوا » تصميم گرفتند . عزم خود را جزم كردند .‏

سوره بقرة آيه 228
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ وَلاَ يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُواْ إِصْلاَحاً وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكُيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و زنان مطلّقه بايد ( بعد از طلاق ) به مدّت سه بار عادت ماهانه ( و يا سهبار پاكشدن از حيض ) انتظار بكشند ( و عدّه نگهدارند ، تا روشن شود كه حامله نيستند ) ، و اگر ( در ايمان خود صادق هستند و راست ميگويند كه ) به خدا و روز رستاخيز باور دارند ، براي آنان حلال نيست كه خدا آنچه را ( اعم از جنين يا خون ماهانه ) در رحم ايشان آفريده است پنهان كنند ، و شوهران آنان براي برگرداندنشان ( به زندگي زناشوئي و از سرگرفتن آن ) در اين ( مدّت عدّه ، از ديگران ) سزاوارترند ، در صورتي كه ( شوهران به راستي ) خواهان اصلاح باشند ( و نخواهند به همسران خود زيان برسانند و خيانت نمايند ، كه در اين صورت سروكارشان با خدا است ) و براي همسران ( حقوق و واجباتي ) است ( كه بايد شوهران اداء بكنند ) همان گونه كه بر آنان ( حقوق و واجباتي ) است كه ( بايد همسران اداء بكنند ) به گونه شايستهاي ( كه برابر عرف مردمان و موافق با شريعت اسلام باشد ) . و مردان را بر زنان برتري ( رعايت و حفاظت در امور خانوادگي ) است . و خداوند باعزّت و باحكمت است ( و براي آنان قوانيني وضع ميكند كه با حكمت سازگار است ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« الْمُطَلَّقَاتُ » : زنان طلاق داده شده . « قُرُوءٍ » : جمع قُرْء ، حيض يا پاكشدن از حيض . « أَرْحَام » : جمع رَحِم ، زهدانها ، بچّهدانها . « بُعُولَة » : جمع بَعْل ، شوهران . « أَحَقُّ » : بسي شايسته و سزاوار . واژه ( أَحَقُّ ) اسم تفضيل است و در اينجا معني تفضيل ندارد و بلكه براي مبالغه است . « الْمَعْرُوفِ » : پسنديده . كار نيكوئي كه خداوند بدان دستور داده است . از قبيل حسن معاشرت و زيان نرساندن و غيره . . . « لِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ » : مردان را بر زنان منزلت است . منظور درجه و منزلت سرپرستي و مراقبت از ايشان است ( نگا : نساء / 34 ) .‏

سوره بقرة آيه 229
‏متن آيه : ‏
‏ الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلاَّ أَن يَخَافَا أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏طلاق دو بار است ( آن طلاقي كه حق مراجعت در آن محفوظ است . بعد از دو مرتبه طلاق ، يكي از دو كار را بايد كرد : ) نگاهداري ( زن ) به گونه شايسته ( و عادلانه ) يا رهاكردن ( او ) با نيكي ( و بايستگي و به دور از ظلم و جور . بعد از طلاق سوم ، حق مراجعت سلب ميشود مگر بعد از ازدواج راستين با شوهر ديگري و وقوع طلاق ميان او و شوهر اخير ) . و براي شما حلال نيست كه چيزي از آنچه ( مهر ايشان كردهايد يا ) بديشان دادهايد بازپس بگيريد ، مگر اين كه ( شوهر و همسر ) بترسند كه نتوانند حدود خدا را پابرجا دارند . پس اگر ( اي گروه مؤمنان ) بيم داشتيد كه حدود الهي را رعايت نكنند ، گناهي بر ايشان نيست كه زن فديه و عوضي بپردازد ( و در برابر آن طلاق بگيرد ) . اينها حدود و مرزهاي ( احكام شرعي ) الهي است و از آنها تجاوز نكنيد ، و هركس از حدود و مرزهاي ( اوامر و نواهي ) الهي تجاوز كند ( ستمگر بوده و ) بيگمان اين چنين كساني ستمگرند ( و به خود و به جامعهاي كه در آن زندگي ميكنند ستم مينمايند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَرَّتَانِ » : دوبار . دو دفعه . « إمْسَاك » : نگاهداري كردن . « تَسْرِيحٌ » : رهاكردن . طلاقدادن . « أَلطَّلاقُ مَرَّتَانِ » : طلاقي كه بعد از آن ، از سرگرفتن زناشوئي آزاد است ، دو بار است و بس . « إِحْسَانٍ » : زيبا رفتاركردن . « وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ . . . » . براي شما حلال نيست كه . اين هنگامي است كه جدائي به ميل و رغبت مرد انجام بگيرد ( نگا : نساء / 20 ) . « حُدُودَ اللهِ » : احكام و شرائع خدا . « جُنَاح » : گناه . بزه . « إفْتَدَتْ بِهِ » : زن آن را براي رهائي خويشتن داد .‏

سوره بقرة آيه 230
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىَ تَنكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس اگر ( بعد از دو طلاق و رجوع ، بار ديگر باز هم ) او را طلاق داد ، از آن به بعد زن بر او حلال نخواهد بود ، مگر اين كه با شوهر ديگري ازدواج كند ( و با او آميزش جنسي نمايد و ازدواج واقعي و جدّي صورت گيرد ؛ نه موقّتي و فريبكارانه ) . در اين صورت اگر ( شوهر دوم ) او را طلاق داد ، گناهي بر آن دو ( زن و شوهر اوّل ) نخواهد بود كه ( به كانون زندگي زناشوئي ) برگردند ( و زن با شوهر اوّل مجدّدا ازدواج نمايد ) در صورتي كه اميدوار باشند كه ميتوانند حدود الهي را ( محترم بشمارند و ) پابرجا دارند . و اينها حدود الهي است كه خدا آنها را براي كساني كه آگاهند ( و به شرع اسلام ايمان دارند ) بيان مينمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَتَّيا تَنكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ » : تا آن گاه كه با شوهري جز او به طور دائم و به روال عادي ازدواج ميكند ، و . . . « فَلا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا » : بر شوهر نخست و همسر نخست گناهي نيست .‏

سوره بقرة آيه 231
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النَّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلاَ تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَاراً لَّتَعْتَدُواْ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلاَ تَتَّخِذُوَاْ آيَاتِ اللّهِ هُزُواً وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَيْكُمْ مِّنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُم بِهِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه زنان را طلاق داديد ، و به ( آخرين روزهاي ) عدّه خود رسيدند ، يا به طرز صحيح و عادلانهاي آنان را نگاه داريد ( و با ايشان آشتي كنيد ) يا آنان را به طرز پسنديده و دادگرانهاي رها سازيد ، و به خاطر زيان رسانيدن بديشان و تعدّي كردن بر ايشان ، هيچ گاه ( با آنان آشتي نكنيد و ) ايشان را نگاه نداريد ، و كسي كه چنين كند ، بيگمان به خويشتن ستم كرده است ، و ( با اين گونه اعمال و سوءاستفاده كردن از قوانين ) آيههاي ( احكام و حدود ) خدا را به باد استهزاء نگيريد ، و نعمت خدا را بر خود ( كه از جمله الفت ميان شوهر و همسر و تنظيم امور زندگي خانوادگي است ) و آنچه را كه از كتاب و حكمت ( يعني قرآن و اسرار شريعت اسلام ) بر شما نازل كرده است و شما را با آن پند ميدهد ، به خاطر بياوريد و از ( خشم ) خدا بپرهيزيد و بدانيد كه بيگمان خداوند از هر چيزي آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ » : به انقضاء عدّه خود نزديك شدند . « أَجَل » : مدّت . در اينجا مراد سپريشدن آخرين روزهاي عدّه است . « سَرِّحُوهُنَّ » : آنان را رها سازيد . آنان را طلاق دهيد . « ضِرَاراً » : زيانرساندن . مفعولٌله است . « هُزُواً » : بازيچه . مسخره . مصدري است به معني اسم مفعول ، يعني مَهْزُوء . مفعول دوم ( لا تَتَّخِذُوا ) است . « الْحِكْمَة » : گفتار يا كردار درست و بجا . عطف صفت بر موصوف است ( نگا : احزاب / 34 ) .‏

سوره بقرة آيه 232
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْاْ بَيْنَهُم بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ مِنكُمْ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه زنان را طلاق داديد و مدّت عدّه خود را به پايان رسانيدند ، مانع آنان نشويد كه با شوهران ( سابق يا با كسان ديگري ) ازدواج كنند ، اگر در ميانشان به طرز پسنديدهاي تراضي برقرار گردد ( و خواسته باشند زندگي خانوادگي آبرومندانهاي به راه اندازند ) ، اين ( احكام حكيمانه همراه با ترغيب و ترهيبي كه گذشت ) همان چيزي است كه كساني از شما بدان پند داده ميشوند كه به خدا و روز رستاخيز ايمان دارند . اين ( اوامر و نواهي الهي ) براي شما ( از نظر رشد علائق و روابط اجتماعي و تطهير نفوس از زنگ بدگمانيها و آلودگيهاي محيط ) پربركتتر و پاكيزهتر ( از ممانعت زنان از ازدواج با ديگران و غيره ) است ، و خدا ( مصالح اجتماعي بشري و فوائد نهفته در اين احكام را ) ميداند و شما ( اسرار اين اوامر و نواهي را چنان كه شايد و بايد ) نميدانيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَعْضُلُوهُنَّ » : ايشان را باز نداريد و از آنان ممانعت به عمل نياوريد . « اَزْكَيا » : بالندهتر و سودمندتر . « أَطْهَرُ » : پاكيزهتر و تمييزتر .‏

سوره بقرة آيه 233
‏متن آيه : ‏
‏ وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَكُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مادران ( اعم از مطلّقه و غيرمطلّقه ) دو سال تمام فرزندان خود را شير ميدهند ، هرگاه يكي از والدين يا هر دوي ايشان خواستار تكميل دوران شيرخوارگي شوند ، بر آن كس كه فرزند براي او متولّد شده ( يعني پدر ) لازم است خوراك و پوشاك مادران را ( در آن مدّت به اندازه توانائي ) به گونه شايسته بپردازد . هيچ كس موظّف به بيش از مقدار توانائي خود نيست ، نه مادر به خاطر فرزندش ، و نه پدر به سبب بچّهاش بايد زيان ببيند ( بلكه حق ديدار از فرزند براي هر دو محفوظ است و بر پدر پرداخت عادلانه ، و بر مادر پرورش مسلمانانه لازم است . چنانچه پدر بميرد يا به سبب فقر از پرداخت حق حضانت عاجز باشد ) بر وارث فرزند چنين چيزي لازم است ( و در صورت دارا بودن ، بايد آنچه بر پدر فرزند ، از قبيل خوراك و پوشاك و اجرت شيرخوارگي لازم بوده است بپردازد ) و اگر ( والدين ) خواستند با رضايت و مشورت همديگر ( كودك را زودتر از دو سال ) از شير بازگيرند گناهي بر آنان نيست . و اگر ( اي پدران ) خواستيد دايگاني براي فرزندان خود بگيريد ، گناهي بر شما نيست ، به شرط اين كه حقوق آنان را به طور شايسته بپردازيد ، و از ( خشم ) خدا بپرهيزيد و بدانيد كه خدا بدانچه انجام ميدهيد بينا است ( لذا پدران و مادران خدا را در نظر دارند و به تربيت اولاد عنايت نمايند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُرْضِعْنَ » : بايد شير بدهند . « حَوْلَيْنِ » : مدّت دو سال . « رَضاعَة » : شيردادن . « الْمَوْلُودِ لَهُ » : پدر . « رِزْقُ » : نفقه . « كِسْوَة » : جامه . « بِالْمَعْرُوفِ » : به گونه شايسته و برحسب عُرف محيطي كه زن در آن زندگي ميكند . « لا تُضَآرَّ » : نبايد زيانخورده بشود . ( لا ) حرف نهي است و ( تُضَآرَّ ) فعل مضارع مجزوم است و فتحه به جاي جزمه آمده است . « فِصَال » : از شير بازگرفتن طفل . « تَرَاضٍ » : خوشنودي . « تَشَاوُرٍ » : رايزني . « أَن تَسْتَرْضِعُوا » : اين كه دايه بگيريد . « مَا ءَاتَيْتُمْ » : آنچه به عنوان مزد براي دايه مقرّر داشتهايد و بدو ميدهيد . ( ءَاتَيْتُمْ ) به منزله ( أَعْطَيْتُمْ ) است و به دو مفعول نيازمند است كه هر دو در اينجا محذوفند . تقدير چنين است : ( ءَاتَيْتُمُوهُ الْمَرَاضِعَ ) .‏

سوره بقرة آيه 234
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه از شما ( مردان ) ميميرند و همسراني از پس خود به جاي ميگذارند ، همسرانشان بايد چهار ماه و ده شبانهروز انتظار بكشند ( و عدّه نگاه دارند ) ، و هنگامي كه به آخر مدّتشان رسيدند و آن را به پايان بردند ، گناهي بر شما نيست كه هر چه ميخواهند درباره خودشان به طور شايسته انجام دهند ( و اعمالي موافق با شرع از ايشان سر زند و با مرد دلخواه خود ازدواج كنند ) ، و خدا از آنچه ميكنيد آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يُتَوَفَّوْنَ » : ميميرند . « يَذَرُونَ » : ترك ميگويند و به جاي ميگذارند . از ماده ( وذر ) . « يَتَرَبَّصْنَ » : انتظار ميكشند . عِدّه نگاه ميدارند . بدين معني كه زن شوهر مرده ، بايد از آرايش و خواستگاري و ازدواج و خروج از منزل - مگر با بودن عذر شرعي - دوري كند . « أَرْبَعَةَ اَشْهُرٍ وَ عَشْراً » : چهار ماه و ده شبانهروز قمري . « فِي أَنفُسِهِنَّ » : درباره خود نسبت به خود . « بِالْمَعْرُوفِ » : كاري كه معهود شرافتمندان و پسند اسلام است .‏

سوره بقرة آيه 235
‏متن آيه : ‏
‏ وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُم بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاء أَوْ أَكْنَنتُمْ فِي أَنفُسِكُمْ عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَكِن لاَّ تُوَاعِدُوهُنَّ سِرّاً إِلاَّ أَن تَقُولُواْ قَوْلاً مَّعْرُوفاً وَلاَ تَعْزِمُواْ عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّىَ يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و گناهي بر شما ( مردان ) نيست كه به طور كنايه از زناني ( كه شوهرانشان فوت كردهاند و در عدّه بسر ميبرند ) خواستگاري كنيد ، و يا در دل خود تصميم بر اين كار را بگيريد ( بدون اين كه آن را اظهار نمائيد ) ، خداوند ميدانست شما آنان را ياد خواهيد كرد ( و اين گرايش فطري مردان نسبت به زنان است و خداوند با خواسته طبيعي شما به شكل معقول مخالف نيست ) ولي به آنان پنهاني وعده زناشوئي ندهيد ، مگر اين كه به طرز پسنديدهاي ( و به طور كنايه ) اظهار كنيد ( امّا در همه حال ) اقدام به ازدواج ننمائيد تا عدّه آنان بسر آيد ، و بدانيد كه خداوند آنچه را در دل داريد ميداند ، پس از ( مخالفت فرمان ) او خويشتن را برحذر داريد و بدانيد كه بيگمان خداوند بس آمرزنده و شكيبا است ( و در مجازات بندگان شتاب نميكند ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« عَرَّضْتُم بِهِ » : بدان گوشه زديد . آن را با كنايه گفتيد . از قبيل اين كه بگوئيد : تو بانوي شايسته و دينداري هستي . اميدوارم خداوند زن خوبي چون تو را نصيبم گرداند و . . . « خِطْبَةِ » : خواستگاري . « أَكْنَنتُمْ » : پنهان داشتيد . « أَكْنَنتُمْ فِي أَنفُسِكُمْ » : به دل خود جاي داديد . به انديشه خود راه داديد . « اِلاّ أَن تَقُولُوا قَوْلاً مَّعْرُوفاً » : جز گفتار پسنديده و بزرگوارانه در كنايه خود به كار نبريد . « لا تَعْزِمُوا » : تصميم نگيريد . قصد نكنيد . « لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ » : در مدّت عدّه اقدام به عقد نكاح نكنيد . چرا كه در مدّت عدّه خواستگاري آشكار و بيپرده حرام است ، و عقد ازدواج در آن باطل است . « الْكِتَابُ » : مصدري است به معني اسم مفعول يعني : مكتوب به معني مفروض كه منظور عدّه است . مانند : لباس به معني ملبوس .‏

سوره بقرة آيه 236
‏متن آيه : ‏
‏ لاَّ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاء مَا لَمْ تَمَسُّوهُنُّ أَوْ تَفْرِضُواْ لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدْرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر زنان را قبل از آميزش جنسي و تعيين مَهر ( به عللي ) طلاق دهيد ، گناهي بر شما نيست ( و در اين موقع ) آنان را ( با هديّهاي مناسب حال خود ) بهرهمند سازيد . آن كس كه توانائي ( مالي ) دارد ، و آن كس كه توانائي ( مالي ) ندارد ، به اندازه خودش ، هديّهاي شايسته ( و مناسب حال دهنده و گيرنده ) ميپردازد ، و اين ( پرداخت هديّه ) بر نيكوكاران الزامي است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ » : اگر يا مادام كه با آنان آميزش جنسي انجام نداده باشيد . واژه ( مَا ) ميتواند شرطيّه باشد . يعني : إِن لَّمْ تَمَسُّوهُنَّ . يا زمانيّه باشد . يعني : مُدَّةَ لَمْ تَمَسُّوهُنَّ . « فَرِيضَةً » : صداق . مهريّه . « مَتِّعُوهُنَّ » : بدانان متاع دهيد . متاع و مُتعه ، به معني هديّهاي است كه شوهر بعد از طلاق به همسر مطلّقه خود ميدهد . دادن آن به همسر مطلّقهاي كه با او نزديكي زناشوئي نشده و مهريّهاي براي وي قبلاً معيّن نگشته است واجب است ، و دادن آن به زنان مطلّقه ديگر مستحبّ است . « مُوسِعِ » : دارا . ثروتمند . « مُقْتِر » : نادار . تنگدست . « قَدَر » : اندازه توان . « مَتَاعاً » : بهرهمند ساختن . اسم مصدر است و به جاي تمتيع به كار رفته است و مفعول مطلق است . تقدير آن چنين است : مَتِّعُوهُنَّ مَتَاعاً : « حَقّاً » : ثابت و پابرجا . ( بِالْمَعْرُوفِ ) صفت اوّل ( مَتَاعاً ) است ، و ( حَقّاً ) صفت دوم آن است . يا اين كه ( حَقّاً ) مفعول مطلق بشمار است و تقدير آن چنين است : حَقَّ ذلِكَ حَقّاً .‏

سوره بقرة آيه 237
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إَلاَّ أَن يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَأَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلاَ تَنسَوُاْ الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر زنان را پيش از آن كه با آنان تماس بگيريد ( و آميزش جنسي بنمائيد ) طلاق داديد ، در حالي كه مهريّهاي براي آنان تعيين نمودهايد ، ( لازم است ) نصف آنچه را كه تعيين كردهايد ( به آنان بدهيد ) مگر اين كه آنان ( حق خود را ) ببخشند و يا ( اگر صغير و يا سفيه هستند ، ولي آنان ، يعني ) آن كس كه عقد ازدواج در دست او است ، آن را ببخشد ، و اگر شما ( مردان ) گذشت كنيد ( و تمام مهريّه را به زنان بپردازيد ) به پرهيزگاري نزديكتر است ، و گذشت و نيكوكاري را در ميان خود فراموش مكنيد . بيگمان خداوند به آنچه انجام ميدهيد بينا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نِصْفُ » : نيم . اين واژه ميتواند مبتداي خبر محذوف ، و يا خبر مبتداي محذوف باشد ، و تقدير چنين است : فَعَلَيْكُمْ نِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ ؛ فَالْوَاجِبُ نِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ . « يَعْفُونَ » : زنان گذشت كنند . « يَعْفُو » : او گذشت كند . در رسمالخطّ قرآني ، الف زائدي در آخر اين فعل موجود است . « الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةَ الْنِّكَاحِ » : شوهر است . « فَضْل » : بزرگواري و نيك رفتاري .‏

سوره بقرة آيه 238
‏متن آيه : ‏
‏ حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَقُومُواْ لِلّهِ قَانِتِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏در انجام نمازها و ( به ويژه ) نماز ميانه ( يعني عصر ، كوشا باشيد و ) محافظت ورزيد و فروتنانه براي خدا بپا خيزيد ( و با خشوع و خضوع ، در برابر ديدگان خود ، هيبت و عظمت خدا را مجسّم داريد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَلَوَات » : نمازها . « الصَّلوةِ الْوُسْطَيا » : نماز ميانه . بهترين نماز . واژه ( وُسْطَيا ) به معني وسط و گزيده و بهترين آمده است . دانشمندان اسلامي هر يك از نمازها را ( الصَّلاةِ الْوُسْطَيا ) دانستهاند ، وليكن ارجح اقوال دالّ بر نماز عصر است . « قَانِتِينَ » : خاشعين . فروتنانه و متواضعانه . حال ضمير ( و ) در فعل ( قُومُوا ) است . از مصدر ( قُنُوت ) به معني بريدن از امور جهان و پرداختن به مناجات يزدان و اشتغال به ذكر و دعاي خداوند منّان است .‏

سوره بقرة آيه 239
‏متن آيه : ‏
‏ فَإنْ خِفْتُمْ فَرِجَالاً أَوْ رُكْبَاناً فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْكُرُواْ اللّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر ( به خاطر جنگ يا خطر ديگري ) ترسيديد ( و نتوانستيد با خشوع و خضوع لازم به نماز بايستيد ، نماز را ترك نكنيد ، بلكه آن را ) در حال پياده يا سواره انجام دهيد . امّا هنگامي كه امنيّت خود را باز يافتيد ( نماز را به صورت معمولي و به تمام و كمال به جاي آوريد و ) برابر آن چيزهائي كه نميدانستيد و خدا به شما آموخت ، خداي را ياد كنيد ( و به عبادت و نيايش بپردازيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رِجَالاً » : جمع راجل ، پيادگان . « رُكْبَاناً » : جمع راكب ، سواران . ( رِجَالاً وَ رُكْبَاناً ) حال ضمير ( و ) در جواب شرط محذوف است كه تقدير آن چنين است : فَإِنْ خِفْتُمْ فَصَلُّوا رَاجِلِينَ أَوْ رَاكِبِينَ . « كَمَا » : همان گونه كه .‏

سوره بقرة آيه 240
‏متن آيه : ‏
‏ وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجاً وَصِيَّةً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِيَ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و كساني كه از شما در آستانه مرگ قرار ميگيرند و همسراني را از خود به جاي ميگذارند ، ( فرمان خدا اين است كه ) بايد براي همسران خود وصيّت كنند كه تا يك سال آنان را ( با پرداخت هزينه زندگي ) بهرهمند سازند ، به شرط اين كه آنان ( خودشان از خانه شوهر ) بيرون نروند ، پس اگر بيرون روند هر كار پسنديدهاي كه نسبت به خود انجام دهند ( از قبيل ازدواج مجدّد ) گناهي بر شما نيست ، و خداوند توانا و حكيم است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَصِيَّةً » : توصيه ، سفارش ، مفعول مطلق يا مفعولٌبه فعل محذوفي است و تقدير آن چنين است : يُوصُونَ وَصِيَّةً . يا اين كه : كَتَبَ اللهُ عَلَيْهِمْ وَصِيَّةً . « مَتَاعاً » : مفعولٌبه فعل محذوف ( يُوصُونَ ) يا ( وَصِيَّةً ) است كه به معني ( تَوْصِيَةً ) ميباشد . « غَيْرَ إِخْرَاجٍ » : بدل ( مَتَاعاً ) ، يا حال ( ألَّذِينَ ) يا ( أَزْوَاجاً ) ، و يا منصوب به نزع خافض ميتواند باشد . آيه ( 234 ) حق واجبي است كه گزير و گريزي از آن نيست ، و اين آيه بيانگر حقي است كه زن در استفاده و عدم استفاده از آن آزاد است .‏

سوره بقرة آيه 241
‏متن آيه : ‏
‏ وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و براي زنان مطلّقه ، هديّه مناسبي است ( كه از طرف شوهر پرداخت ميگردد و ) اين حقي است بر مردان پرهيزگار .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَقّاً » : مفعول مطلق فعل محذوفي است . تقدير آن چنين است : حَقَّ ذلِكَ حَقّاً . با توجه به احكام گذشته ، زنان مطلّقه چهارگروهند : الف - زن مطلّقهاي كه با او آميزش جنسي شده است و مهريّهاي براي وي معلوم گشته است . چنين زني ، عدّه نگاه ميدارد و مهريّه خود را به تمام و كمال دريافت مينمايد . ب - زن مطلّقهاي كه با او آميزش جنسي شده است و مهريّهاي براي وي معلوم نگشته است . چنين زني ، عدّه نگاه ميدارد و مهريّهاي مثل مهريّه خويشاوندان و زنان خانواده خويش دريافت مينمايد . يعني مهرالمثل بدو تعلق ميگيرد . ج - زن مطلّقهاي كه با او آميزش جنسي نشده است و مهريّه براي او معلوم گشته است . چنين زني نصف مهريّه خود را دريافت ميدارد و عدّهاي ندارد . د - زن مطلّقهاي كه با او آميزش جنسي نشده است و مهريّهاي هم براي او معلوم نگشته است . چنين زني وجوباً حق متاع به اندازه قدرت مالي شوهر دريافت ميدارد ، و عدّهاي ندارد . يادآوري : دادن حق متاع به زنان بندهاي [ « الف » و « ب » و « ج » ] مستحبّ است ، ليكن پرداخت آن به زنان گروه [د] واجب است . [نگا : تفسير مراغي ، جزء دوم ، صفحه 197 و 205 . تفسير المصحف الميسّر ، صفحه 48] .‏

سوره بقرة آيه 242
‏متن آيه : ‏
‏ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند اين چنين آيات خود را براي شما شرح ميدهد تا اين كه ( درباره احكام الهي و همه پديدههاي جهان ) بينديشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَذَالِكَ » : بدينسان . با چنين بيانات خردپسندانه و قوانين خيرخواهانه .‏

سوره بقرة آيه 243
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا آگاهي ( از داستان شگفت ) كساني كه از خانههاي خويش ، در حالي كه هزاران نفر بودند ، از ترس مرگ بيرون رفتند ( و سستي نمودند و از جهاد با دشمن سر باز زدند ؟ ) پس خداوند بديشان گفت : بميريد . ( يعني خداوند عوامل مرگ آنان را فراهم ساخت و با چيرهشدن دشمن بر ايشان ، گرفتار كشتن و ذلّت و خواري شدند ) سپس خداوند آنان را ( با آگاهي و بيداري و پيكار قهرمانانه افرادي از ايشان ) زنده كرد . ( مگر نه اين است كه پذيرش ظلم و جور ، مرگ ملّتها است ؟ ! و هرگاه گروهي از ايشان از غفلت خويش بيدار شدند و بپاخاستند ، خود و ديگران را با جبران مافات از نو زندگي و حيات ميبخشند ؟ ! و چنين زندگي بزرگوارانهاي پس از زندگي ذلّتبار ، نعمت سترگي است و از فضل خدا است و ) بيگمان خداوند فضل خويش را شامل مردم ميسازد ( فضلي كه موجب شكر و سپاس است ) وليكن بيشتر مردم شكرگزاري نميكنند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَمْ تَرَإِلي ؟ » : آيا آگاهي از ؟ مگر نميداني كه ؟ . مخاطب پيغمبر است و مراد ملّت او ، و هدفِ پرسش تحريك آنان براي آگاهي از اين چنين كساني و پندگيري از كار ايشان است . « الَّذِينَ خَرَجُوا » : كساني كه بيرون رفتند . خداوند نژاد و شماره و سرزمين چنين كساني را روشن نفرموده است ، و چه بسا تنها جنبه ضربالمثل داشته باشد و براي پند و اندرز بوده و اصلاً داستاني در ميان نباشد . « أُلُوفٌ » : جمع أَلْف ، هزاران . « حَذَرَ » : از ترس . مفعولٌله است . « مُوتُوا . . . أَحْيَاهُمْ » : مراد از موت و حيات ، نابودي دستهاي و ماندگاري دستهاي است ، و اين كه زندگي شجاعانه و بزرگوارانه حيات است ، و زندگي ترسويانه و پستانه ، مرگ بشمار است . پس در اينجا سخن از موت و حيات معنوي است ( نگا : بقره / 56 ، أنعام / 122 ، انفال / 24 ) .‏

سوره بقرة آيه 244
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و در راه خدا بجنگيد و بدانيد كه خداوند شنوا و دانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَمِيعٌ » : شنوا است و گفتار هركسي را ميشنود . « عَلِيمٌ » : دانا است و از كردار و پندار هر كسي آگاه است .‏

سوره بقرة آيه 245
‏متن آيه : ‏
‏ مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً كَثِيرَةً وَاللّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كيست كه به خدا قرض نيكوئي دهد تا آن را براي او چندين برابر كند ؟ و خداوند ( روزيِ بندگان را ) محدود و گسترده ميسازد و به سوي او بازگردانده ميشويد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَن ذَا الَّذِي » : چه كسي است كه ؟ ( مَنْ ) : مبتدا ، ( ذَا ) : خبر ، ( الَّذِي ) : صفت . « قَرْضاً » : مفعول مطلق و به معني ( إقراض ) است ، يا مفعولٌبه و به معني ( مقروض ) است . « قَرْضاً حَسَناً » : وام نيكو . و آن وقتي است كه از مال حلال و با طيبه خاطر باشد . « فَيُضَاعِفَهُ » : تا چندين برابرش گرداند . « أَضْعَافاً » : جمع ( ضِعْف ) چندين برابر . مفعولٌبه دوم فعل ( يُضَاعِفَ ) يا حال ضمير ( ه ) در ( يُضَاعِفَهُ ) است . « يَقْبِضُ » : باز ميگيرد . كم ميكند . « يَبْسُطُ » : گسترش ميدهد . فراوان ميگرداند .‏

سوره بقرة آيه 246
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُواْ لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكاً نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَآئِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا آگاهي از ( داستان شگفت ) جماعتي از بنياسرائيل كه بعد از موسي ميزيستند و در آن وقت به پيغمبر خود گفتند : شاهي براي ما انتخاب كن تا ( تحت فرماندهي او ) در راه خدا جنگ كنيم . ( پيغمبرشان براي اطمينان از تصميمشان بديشان ) گفت : شايد اگر دستور پيكار به شما داده شود ( سرپيچي كنيد و در راه خدا جهاد و ) پيكار نكنيد . گفتند : چگونه ممكن است در راه خدا پيكار نكنيم ، در حالي كه از خانه و فرزندانمان رانده شدهايم ؟ امّا هنگامي كه دستور پيكار به آنان داده شد ، همه جز عده كمي از ايشان سرپيچي كردند ( و به خود و پيغمبرشان و دينشان ستم نمودند ) و خداوند از ستمكاران آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَلاَ » : بزرگان قوم . « نَبِيٍّ » : پيغمبري . منظور سَموئيل است . « نُقَاتِلْ » : تا بجنگيم . مجزوم است چون جواب فعل امر ( إِبْعَثْ ) است . « عَسَيْتُمْ » : شايد شما . از افعال ناقصه است و اسم آن ضمير ( تُمْ ) و خبر آن جمله ( أَلاّ تُقَاتِلُوا ) است . « مَا لَنَا » : چه ميشود ما را ؟ چرا ما ؟ ( مَا ) : مبتدا ، ( لَنَا ) خبر است . « دِيَار » : جمع دار ، خانه و كاشانه . شهر و ميهن . « كُتِبَ » : واجب گرديد . « تَوَلَّوْا » : سرپيچي كردند . پشت نمودند و خلف وعده كردند .‏

سوره بقرة آيه 247
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً قَالُوَاْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و پيغمبرشان به آنان گفت : خداوند طالوت را براي زمامداري شما روانه كرده است . بزرگان قوم گفتند : چگونه او بر ما حكومت داشته باشد با اين كه ما از او براي زمامداري سزاوارتريم و او كه مال و دارائي زيادي ندارد ؟ گفت : خدا او را بر شما برگزيده است و دانش و ( قدرت ) جسم او را وسعت بخشيده است و خداوند ملك خود را به هركس كه بخواهد ميبخشد . و ( احسان و تصرّف و قدرت ) خداوند فراخ ، و آگاه ( از لياقت افراد براي منصبها ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أنَّيا » : چگونه ؟ از كجا ؟ « لَمْ يُؤْتَ » : داده نشده است . « سَعَةً » : فزوني . فراواني . « إصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ » : او را بر شما برگزيده است . « بَسْطَةً » : گسترش . فراخي . « وَاسِعٌ » : به معني ( ذُوسَعَةٍ ) يعني : دارا است ، يا به معني ( مُوسِع ) يعني : توسعهدهنده و بخشايشگر است .‏

سوره بقرة آيه 248
‏متن آيه : ‏
‏ وَقَالَ لَهُمْ نِبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلآئِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و پيغمبرشان به آنان گفت : نشانه حكومت او اين است كه صندوق ( عهد ) به سوي شما خواهد آمد ( همان صندوق عهدي كه دلگرمي و ) آرامشي از سوي پروردگارتان و يادگارهاي خاندان موسي و هارون در آن است ، و فرشتگان آن را حمل ميكنند . در اين كار بيگمان نشانهاي براي شما است ( و چنين رهنمودي شما را بر آن ميدارد كه ) اگر مؤمن هستيد ( بدو بگرويد و به دنبال حق روان شويد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ءَايَةَ » : نشانه . « مُلْك » : سلطنت . حكومت . « تَابُوتُ » : صندوق عهد . صندوق تورات . صندوقي بوده است كه تورات در آن گذاشته شده بود . عَمالِقه آن را از بنياسرائيل گرفته بودند ، ولي بعدها مجدّدا به دستشان افتاد . گويا در آن ، الواح شكسته ، عصا و جامه موسي ، و عمامه هارون ، و چيزهاي ديگري بوده است . « سَكِينَةٌ » : آرامش . گويا هنگام جنگ ، موسي چنين صندوقي را در جلو لشكريان حركت ميداد و بدين وسيله بنياسرائيل تقويت قلب پيدا ميكردند و از ميدان رزم نميگريختند . « تَحْمِلُهُ الْمَلآئِكَةُ » : فرشتگان آن را برميدارند . فرشتگان آن را نگهداري ميكنند . كار پسنديده خارِقالعادهاي كه با دست و تصرّف انسانها انجام نگيرد ، عادةً به فرشتگان نسبت داده ميشود ، همان گونه كه در اينجا مذكور است .‏

سوره بقرة آيه 249
‏متن آيه : ‏
‏ فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو اللّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه طالوت ( به فرماندهي لشكر بنياسرائيل منصوب شد ) و سپاهيان را با خود بيرون برد ، بديشان گفت : خداوند شما را به وسيله رودخانهاي آزمايش ميكند . آنان كه از آن بنوشند از ( پيروان ) من نيستند ، و آنان كه جز مشتي از آن ننوشند از ( ياران ) من هستند . همگي جز عدّه كمي از آن نوشيدند . پس وقتي كه او و افرادي كه ايمان آورده بودند ( و از بوته آزمايش سالم به در آمده بودند ) از آن رودخانه گذشتند ( از كمي افراد خود ناراحت شدند و عدّهاي ) گفتند : امروز ما توانائي مقابله با جالوت و سپاهيان او را نداريم . امّا آنان كه يقين داشتند كه با خداي خويش ملاقات خواهند كرد ( و در روز رستاخيز پاداش خود را دريافت خواهند نمود ) گفتند : چه بسيارند گروههاي اندكي كه به فرمان خدا ( توفيق نصيبشان شده است و ) بر گروههاي فراواني چيره شدهاند . و خداوند با بردباران ( و در صف استقامتكنندگان ) است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَصَلَ » : از محلّ اقامت دور كرد . حركت داد . « نَهَرٍ » : رودخانه . « لَمْ يَطْعَمْهُ » : آن را نچشيد و ننوشيد . « غُرْفَةً » : مشتي . « جَاوَزَهُ » : از آن عبور كرد . « جَالُوتَ » : اسم مشهورترين پهلوانان دشمن بود . « فِئَةٍ » : گروه .‏

سوره بقرة آيه 250
‏متن آيه : ‏
‏ وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْراً وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هنگامي كه در برابر جالوت و سپاهيان او قرار گرفتند ( و لشكريان فراوان و ساز و برگ مجهّز جنگي ايشان را ديدند ، به آفريدگار خويش پناه بردند و ) گفتند : پروردگارا ! ( بر دلهايمان آب ) صبر و شكيبائي بريز و گامهايمان را ثابت و استوار بدار و ما را بر جمعيّت كافران پيروز گردان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بَرَزُوا » : بيرون رفتند و براي مبارزه آماده شدند . « أَفْرِغْ » : بريز . « اَقْدَام » : جمع قَدَم ، گامها .‏

سوره بقرة آيه 251
‏متن آيه : ‏
‏ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏سپس به فرمان خدا ايشان را ( مغلوب كردند و ) فراري دادند ، و داود ( يكي از لشكريان طالوت ، ) جالوت را كشت ، و خداوند حكومت و حكمت بدو بخشيد و از آنچه ميخواست بدو ياد داد ، و اگر خداوند برخي از مردم را به وسيله برخي ديگر دفع نكند ، فساد زمين را فرا ميگيرد ، ولي خداوند نسبت به جهانيان لطف و احسان دارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« هَزَمُوهُمْ » : ايشان را شكستند و فراري دادند . « ءَاتَاهُ » : بدو داد . « حِكْمَة » : مراد نبوّت است كه انزال تورات بيانگر آن است ( نگا : نساء / 163 ) .‏

سوره بقرة آيه 252
‏متن آيه : ‏
‏ تِلْكَ آيَاتُ اللّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اينها آيات خدا است كه آنها را به حق بر تو ميخوانيم و تو از زمره فرستادگان ( خداوند ) هستي .‏

‏توضيحات : ‏
‏« بِالْحَقِّ » : به گونه راستين ، به گونهاي كه براي اهل كتاب شكّي در آن باقي نماند . ( بِالْحَقِّ ) حال فاعل ( نَحْنُ ) يا مفعول ( هَا ) در فعل ( نَتْلُوهَا ) است ، يعني : مُتَلَبِّسِينَ بِالْحَقِّ وَ الْصَّوَابِ ، أَوْ مُتَلَبِّسَةً بِالْيَقِينِ .‏

سوره بقرة آيه 253
‏متن آيه : ‏
‏ تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَكِنِ اخْتَلَفُواْ فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا اقْتَتَلُواْ وَلَكِنَّ اللّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اين پيغمبران ( كه نام برخي از آنان گذشت ) بعضي از ايشان را بر بعضي ديگر برتري داديم . خداوند با برخي از آنان سخن گفت ، و بعضي را درجاتي برتر داد ، و به عيسي پسر مريم معجزاتي داديم و او را با روحالقدس ( يعني جبرئيل ) تقويت و تأييد نموديم . اگر خداوند ميخواست كساني كه بعد از اين پيغمبران ميآمدند ، به دنبال نشانههاي روشني كه به ( دست ) آنان ميرسيد ( و هدايت راستين و دين حقي را كه دريافت مينمودند به مقتضاي چنين هدايت و ديني ، همه ايشان ايمان ميآوردند و اختلافي نميورزيدند و ) با يكديگر نميجنگيدند . وليكن ( بنا به خواست خدا ) اختلاف ورزيدند و بعضي ايمان آوردند و برخي كافر شدند . و اگر خدا ميخواست با هم نميجنگيدند و به ستيز نميخاستند ، ولي خداوند آنچه را ميخواهد ( از روي حكمتي كه خود ميداند ) انجام ميدهد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« كَلَّمَ اللهُ » : خدا با او سخن گفته است . عائد موصول ، يعني ضمير ( ه ) محذوف است ، و تقدير چنين است : كَلِمَةُ اللهُ . . . « دَرَجَاتٍ » : مراتب و منازل . منصوب است چون مفعول دوم ( رَفَعَ ) در مفهوم ( بَلَّغَ ) است ، يا حال ( مِن بَعْضِهِمْ ) و در مفهوم ( ذَا دَرَجَاتٍ ) ، يا مفعول مطلق است و درجات در مفهوم ( رفعات ) است ، منصوب به نزع خافض است و حرف جرّ ( عَلي يا إِلي يا في ) محذوف است . « بَيِّنَات » : دلائل روشن . معجزات مذكور در ( آلعمران / 49 ) . « أَيَّدْنَاهُ » : ياري و توانائيش داديم . « رُوحِ الْقُدُسِ » : روح پاك . يعني : جبرئيل . اضافه موصوف به صفت است .‏

سوره بقرة آيه 254
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آوردهايد ! ( برخي ) از آنچه بهره شما كردهايم ( در راه خدا ) صرف كنيد ، پيش از آن كه روزي فرا رسد كه در آن نه داد و ستدي و نه دوستي و رفاقتي و نه ميانجيگري و شفاعتي است ، و كافران ستمگرند ( و به خود و جامعه خود ظلم ميكنند ، و نتيجه ظلم آنان در آن روز ظاهر خواهد شد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَنفِقُوا » : ببخشيد . خرج كنيد . « بَيْعٌ » : خريد و فروش . « خُلَّةٌ » : دوستي . رفاقت . مراد دوستي و رفاقتي است كه سودمند شود و مايه نجات گردد ( نگا : انفطار / 19 ) . والاّ مؤمنان در آخرت دوست همديگر خواهند بود ( نگا : زخرف / 67 ) . « شَفَاعَةٌ » : ميانجيگري . نفي شفاعت در اين آيه به طور مطلق است ، وليكن مقيّد به آيههاي ديگر است ، از جمله إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلاً ( طه / 109 ) . وَ لا يَشْفَعُونَ إِلاّ لِمَنِ ارْتَضي ( انبياء / 28 ) .‏

سوره بقرة آيه 255
‏متن آيه : ‏
‏ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خدائي بجز الله وجود ندارد و او زنده پايدار ( و جهان هستي را ) نگهدار است . او را نه چرتي و نه خوابي فرا نميگيرد ( و همواره بيدار است و سستي و رخوت بدو راه ندارد ) . از آنِ او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است ( و در ملك كائنات ، او را انبازي نيست ) . كيست آن كه در پيشگاه او ميانجيگري كند مگر با اجازه او ؟ ميداند آنچه را كه در پيش روي مردمان است و آنچه را كه در پشت سر آنان است ( و مطلع بر گذشته و حال و آينده ، و آگاه بر بود و نبود جهان است و اصلاً همه زمانها و مكانها در پيشگاه علم او يكسان است . مردمان ) چيزي از علم او را فراچنگ نميآورند جز آن مقداري را كه وي بخواهد . ( علم و دانش محدود ديگران ، پرتوي از علم بيپايان و بيكران او است ) . فرماندهي و فرمانروائي او آسمانها و زمين را دربر گرفته است ، و نگاهداري آن دو ( براي او گران نيست و ) وي را درمانده نميسازد و او بلندمرتبه و سترگ است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حَيّ » : زنده جاويد و باقي پايدار . « قَيُّوم » : نگهدار جهان و گرداننده امور آن . ( الْحَيُّ ) و ( الْقَيُّومُ ) : صفت يا بدل ، و يا خبر مبتداي محذوف ميباشد . « سِنَةٌ » : چرت . از ماده ( وسن ) . « مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ » : آنچه در پيش روي آنان است كه امور مربوط به اين جهان است . « مَا خَلْفَهُمْ » : آنچه در پشت سر آنان است كه امور مربوط به آن جهان يعني آخرت است . « لا يُحِيطُونَ » : احاطه نميكنند . فراچنگ نميآورند . « كُرْسِيُّ » : تخت سلطنت . عرش . در اينجا مراد علم و عظمت و قدرت خدا است . « لا يَؤُودُهُ » : او را درمانده و ناتوان نميسازد و بر او سنگيني نميكند . از ماده ( أود ) .‏

سوره بقرة آيه 256
‏متن آيه : ‏
‏ لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اجبار و اكراهي در ( قبول ) دين نيست ، چرا كه هدايت و كمال از گمراهي و ضلال مشخّص شده است ، بنابراين كسي كه از طاغوت ( شيطان و بتها و معبودهاي پوشالي و هر موجودي كه بر عقل بشورد و آن را از حق منصرف كند ) نافرماني كند و به خدا ايمان بياورد ، به محكمترين دستاويز درآويخته است ( و او را از سقوط و هلاكت ميرهاند و ) اصلاً گسستن ندارد . و خداوند شنوا و دانا است ( و سخنان پنهان و آشكار مردمان را ميشنود و از كردار كوچك و بزرگ همگان آگاهي دارد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِكْرَاهَ » : وادار كردن . واداشتن . « رُشْد » : هدايت . راه درست . « غَيّ » : ضلالت . راه كج . « طَاغُوت » : هر معبودي جز خدا . شيطان . هر كس و هر چيزي كه اطاعت از آن ، مايه طغيان و دوري از راه حق شود ، چه آفريدهاي كه پرستيده شود ، و چه فرماندهي كه در شرّ و بدي از او فرمانبرداري گردد ، و چه اهريمني باشد كه انسان را از راه به در برد . مفرد و جمع و مذكّر و مؤنّث در آن يكسان است . « عُرْوَةِ » : دستاويز . « وُثْقَيا » : مؤنّث ( أَوْثَق ) بس محكم و استوار . « إِنفِصَام » : گسستن .‏

سوره بقرة آيه 257
‏متن آيه : ‏
‏ اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند متولّي و عهدهدار ( امور ) كساني است كه ايمان آوردهاند . ايشان را از تاريكيهاي ( زمخت گمراهي شكّ و حيرت ) بيرون ميآورد و به سوي نور ( حق و اطمينان ) رهنمون ميشود . و ( امّا ) كساني كه كفر ورزيدهاند ، طاغوت ( شياطين و داعيان شرّ و ضلال ) متولّي و سرپرست ايشانند . آنان را از نور ( ايمان و فطرت پاك ) بيرون آورده به سوي تاريكيهاي ( زمخت كفر و فساد ) ميكشانند . اينان اهل آتشند و در آنجا جاويدانه ميمانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وَلِيّ » : دوست . ياور . خداوند ولي مؤمنان است و آنان را به راه خير و خوبي رهنمون ميشود و ياريشان مينمايد . شيطان ولي كافران است و آنان را به راه پلشتي و زشتي ميخواند و بديشان چنين مينماياند كه خيرخواه آنان است و بديشان سود ميرساند . « ظُلُمَات » : تاريكيها . « خَالِدُونَ » : جاويدانان .‏

سوره بقرة آيه 258
‏متن آيه : ‏
‏ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِي حَآجَّ إِبْرَاهِيمَ فِي رِبِّهِ أَنْ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّيَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ قَالَ أَنَا أُحْيِي وَأُمِيتُ قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَإِنَّ اللّهَ يَأْتِي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِهَا مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا با خبري از كسي كه با ابراهيم درباره ( الوهيّت و يگانگي ) پروردگارش راه مجادله و ستيز در پيش گرفت ، بدان علّت كه خداوند بدو حكومت و شاهي داده بود ( و بر اثر كمي ظرفيّت از باده غرور سرمست شده بود ) ؟ هنگامي كه ابراهيم گفت : پروردگار من كسي است كه ( با دميدن روح در بدن و بازپس گرفتن آن ) زنده ميگرداند و ميميراند . او گفت : من ( با عفو و كشتن ) زنده ميگردانم و ميميرانم . ابراهيم گفت : خداوند خورشيد را از مشرِق برميآورد ، تو آن را از مغرب برآور . پس آن مرد كافر واماند و مبهوت شد . و خداوند مردم ستمكار ( مُصرّ بر تبهكاري ، و دشمن حق ) را هدايت نميكند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَلَمْ تَرَ إِلَيا ؟ » : آيا آگاهي از ؟ بايد آگاه باشي از ؟ « حَآجَّ » : مجادله و منازعه كرد . به حجّتگوئي و حجّت خواهي نشست . « أَنْ ءَاتَاهُ اللهُ الْمُلْكَ » : چون كه خدا بدو حكومت و شاهي داده بود . يعني سلطنت و قدرت او را مغرور كرده بود و به انكار خدا واداشته بود . « بُهِتَ » : مبهوت گرديد . خاموش و درمانده و سرگردان و بيبرهان شد .‏

سوره بقرة آيه 259
‏متن آيه : ‏
‏ أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِي هََذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏يا ( آيا آگاهي از ) همچون كسي كه از كنار دهكدهاي گذر كرد ، در حالي كه سقف خانهها فرو تپيده بود و ديوارهاي آنها بر روي سقفها فرو ريخته بود ؛ گفت : چگونه خدا اين ( اجساد فرسوده و از هم پاشيده مردمان اينجا ) را پس از مرگ آنان زنده ميكند ؟ پس خدا او را صد سال ميراند و سپس زندهاش گرداند و ( به او ) گفت : چه مدّت درنگ كردهاي ؟ گفت : ( نميدانم ، شايد ) روزي يا قسمتي از يك روز . فرمود : ( نه ) بلكه صد سال درنگ كردهاي . به خوردني و نوشيدني خود ( كه همراه داشتي ) نگاه كن ( و ببين كه با گذشت اين زمان طولاني به اراده خدا ) تغيير نيافته است . و بنگر به الاغ خود ( كه چگونه از هم متلاشي شده است . ما چنين كرديم ) تا تو را نشانه ( گويائي از رستاخيز ) براي مردمان قرار دهيم . ( اكنون ) به استخوانها بنگر كه چگونه آنها را برميداريم و بهم پيوند ميدهيم و سپس بر آنها گوشت ميپوشانيم . هنگامي كه ( اين حقائق ) براي او آشكار شد ، گفت : ميدانم كه خدا بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أَوْ كَالَّذِي » : يا آگاهي از داستان آن كسي كه . حرف كاف زائد است ، و تقدير چنين است : أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِي مَرَّ . يا كاف به معني مِثل و براي تشبيه است . در اين صورت عطف بر معني كلام سابق است . چرا كه ( أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِي حَآجَّ ) همسان ( أَلَمْ تَرَ كَالَّذِي حَآجَّ ) است ، و ( أَوْ كَالَّذِي مَرَّ ) عطف بر آن است . « خَاوِيَةٌ » : فرو تپيده . فرو ريخته . « عُرُوش » : جمع عَرْش ، سقفها . « أَنَّيا » : چگونه ؟ « أَمَاتَ » : ميراند . « لَبِثْتَ » : درنگ كردهاي . ماندهاي . « لَمْ يَتَسَنَّهْ » : تغيير نكرده است . با گذشت سالها فاسد و تباه نگشته است . گوئي سالهائي بر آن نگذشته است . از ماده ( سنه ) است ، يا از ماده ( سنو ) و هاء آن براي سكته است ، مانند ( كِتابِيَهْ ) و علامت جزم حذف حرف عله است . « نُنشِزُ » : فراهم ميچينيم و بهم ميپيونديم . « نَكْسُو » : ميپوشانيم .‏

سوره بقرة آيه 260
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْياً وَاعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و ( به خاطر بياور ) هنگامي را كه ابراهيم گفت : پروردگارا ! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده ميكني . گفت : مگر ايمان نياوردهاي ؟ ! گفت : چرا ! ولي تا اطمينان قلب پيدا كنم ( و با افزودن آگاهي بيشتر ، دلم آرامش يابد ) . گفت : پس ( در اين صورت ) چهار تا از پرندگان را بگير و آنها را به خود نزديك گردان ( تا مشخّصات و مميّزات آنها را دريابي . آن گاه آنها را ذبح كن و در هم بياميز ) ، سپس بر سر هر كوهي قسمتي از آنها را بگذار . بعد آنها را بخوان ، به سرعت به سوي تو خواهند آمد ، و بدان كه خداوند چيره و باحكمت است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَوْتَيا » : جمع ميّت ، مردگان . « بَلَيا » : آري . حرف جواب است . براي ابطال نفي متقدّم و افاده اثبات مفهوم بعد از خود ميآيد . « صُرْهُنَّ » : آنها را به خود نزديك كن . آنها را بهم بياميز . آنها را پاره پاره كن . از ماده ( صَور ) به معني ميل يا قطع . « جُزْءاً » : قطعه و پاره و تكّه . « أُدْعُهُنَّ » : آنها را صدا بزن . « سَعْياً » : شتابان . مصدري است به معني اسم فاعل و حال بشمار است و تقدير چنين است : يَأْتِينَكَ سَاعِيَاتٍ . همچون : جَآءَ زَيْدٌ رَكْضاً ؛ أَيْ رَاكِضاً . يا اين كه مفعول مطلق است و همچون قَعَدْتُ جُلُوساً ميباشد .‏

سوره بقرة آيه 261
‏متن آيه : ‏
‏ مَّثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مثل كساني كه دارائي خود را در راه خدا صرف ميكنند ، همانند دانهاي است كه هفت خوشه برآرد و در هر خوشه صد دانه باشد ، و خداوند براي هر كه بخواهد آن را چندين برابر ميگرداند ، و خدا ( قدرت و نعمتش ) فراخ ( و از همه چيز ) آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سَنَابِلَ » : جمع سُنبُلة ، خوشهها . « يُضَاعِفُ » : چندين برابر ميگرداند . « وَاسِعٌ » : داراي انعام و رحمت فراگير .‏

سوره بقرة آيه 262
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ثُمَّ لاَ يُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُواُ مَنّاً وَلاَ أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه دارائي خود را در راه خدا صرف ميكنند و به دنبال آن منّتي نميگذارند و آزاري نميرسانند ، پاداششان نزد پروردگارشان است ( و اندازه اجرشان را كسي جز خدا نميداند ) ، و نه ترسي بر آنان خواهد بود و نه اندوهگين خواهند شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا يُتْبِعُونَ » : به دنبال نميآورند . ملحق نميسازند . « مَنّاً » : منّت . « أَذيً » : اذيّت و آزار .‏

سوره بقرة آيه 263
‏متن آيه : ‏
‏ قَوْلٌ مَّعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِّن صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَاللّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏گفتار نيك و گذشت ، بهتر از بذل و بخششي است كه اذيّت و آزاري به دنبال داشته باشد . و خداوند بينياز و بردبار است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« قَوْلٌ » : گفتار . سخن . « مَعْرُوفٌ » : نيك . پسنديده . « يَتْبَعُهَا » : به دنبال آن بيايد .‏

سوره بقرة آيه 264
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنِّ وَالأذَى كَالَّذِي يُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لاَّ يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِّمَّا كَسَبُواْ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آوردهايد ! بذل و بخششهاي خود را با منّت و آزار ، پوچ و تباه نسازيد ، همانند كسي كه دارائي خود را براي نمودن به مردم ، رياكارانه صرف ميكند و به خدا و روز رستاخيز ايمان ندارد . مَثَل چنين كسي همچون مَثَل قطعه سنگ صاف و لغزندهاي است كه بر آن ( قشري از ) خاك باشد ( و بذرافشاني شود ) ، و باران شديدي بر آن ببارد ( و همه خاكها و بذرّها را فرو شويد ) و آن را به صورت سنگي صاف ( و خالي از هر چيز ) برجاي گذارد . ( چنين رياكاراني ) از كاري كه انجام دادهاند سود و بهرهاي برنميگيرند ، و خداوند گروه كفرپيشه را ( به سوي خير و صلاح ) رهنمود نمينمايد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« صَدَقَاتِ » : بذل و بخششها . احسان و نيكيها . « رِئَآءَ » : ريا . ظاهرفريبي . منصوب است چون مفعولٌله ، يا حال است و به معني : مُرائي . « صَفْوَان » : سنگ بزرگ صاف و لغزنده . « وَابِلٌ » : باران تند . رگبار باران . « صَلْداً » : سخت و لغزنده وبدون گرد و غبار .‏

سوره بقرة آيه 265
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَتَثْبِيتاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِن لَّمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏مثل كساني كه دارائي خود را براي خوشنودي خدا و استوار كردن جانهاي خود ( بر ايمان و احسان ) صرف ميكنند ، همچون مثل باغي است كه روي پشتهاي باشد ( و از هواي آزاد و نور آفتاب به حدّ كافي بهره گيرد ) و باران شديدي بر آن ببارد و در نتيجه چندين برابر ميوه دهد ، و اگر هم باران شديدي بر آن نبارد ، باران خفيفي بر آن ببارد ، ( به سبب خاك خوب و آفتاب مناسب و هواي آزاد ، باز هم ببار نشيند ) ، و آنچه را انجام ميدهيد خدا ميبيند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إبْتِغَآءَ » : خواستن . طلبيدن . مفعولٌله يا حال است و به معني طالبين . « مَرْضَاتِ » : رضايت . خوشنودي . مَرْضاة مصدر ميمي است و برابر رسمالخطّ قرآني با ( ت ) نوشته شده است . « تَثْبِيتاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ » : براي استواركردن جانهايشان بر ايمان و احسان . براي عادت دادن خود به بذل و بخشش و پايداركردن خويشتن بر ايمان . به خاطر يقين و باوري كه از ته دل به پاداش خدا دارند . مفعولٌله است ، يا حال است و به معني مُثَبِّتِينَ . « جَنَّةٍ » : باغ . « رَبْوَةٍ » : زمين مرتفع . پشته . « أُكُل » : محصول . ميوه . « ضِعْفَيْنِ » : دوچندان . چهار برابر . چندين برابر . « طَلٌّ » : باران خفيف . منظور اين است كه بذل و بخشش چنين كساني هرگونه كه باشد نتيجه و ثمره خود را ميدهد و در پيشگاه خدا محفوظ و پيوسته در حال افزايش خواهد بود .‏

سوره بقرة آيه 266
‏متن آيه : ‏
‏ أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَن تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاء فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمُ الآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آيا كسي از شما دوست ميدارد كه باغي از درختان خرما و انگور داشته باشد كه از زير درختان آن ، جويبارها روان باشد و براي او در آن هرگونه ميوهاي ( از ميوههاي ديگر ) باشد ، و در حالي كه به سن پيري رسيده و فرزنداني ( كوچك و ) ضعيف داشته باشد ، ( در اين هنگام ) گردبادي ( كوبنده ) كه در آن آتش ( سوزاني ) باشد ، به باغ برخورد كند و آن را بسوزاند ؟ ! اين چنين خداوند آيات خود را برايتان بيان و آشكار ميسازد ، شايد بينديشيد ( و با نيروي انديشه راه حق را بيابيد ) .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَوَدُّ » : دوست ميدارد . « نَخِيلٍ » : خرما . نخلستان . « أَعْنَابٍ » : جمع عِنَب ، انگورها . تاكستان . « كِبَر » : پيري . كهنسالي . « إِعْصَارٌ » : گردباد . « نَارٌ » : آتش . منظور باد سموم است . نتيجه : كساني كه بذل و بخشش خود را با ريا و اذيّت و آزار همراه ميكنند ، گردبادِ چنين كردار و رفتاري ، خرمن عمر و حاصلِ به ظاهر خيرات آنان را از ميان ميبرد ، و وقتي در سراي ديگر آماده ميشوند ، ميبينند كه چيزي برايشان نمانده است .‏

سوره بقرة آيه 267
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَلاَ تَيَمَّمُواْ الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِيهِ إِلاَّ أَن تُغْمِضُواْ فِيهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آوردهايد ! از قسمتهاي پاكيزه اموالي كه ( از طريق تجارت ) به دست آوردهايد و از آنچه از زمين براي شما بيرون آوردهايم ( از قبيل منابع و معادن زيرزميني ) ببخشيد و به سراغ چيزهاي ناپاك نرويد تا از آن ببخشيد ؛ در حالي كه خود شما حاضر نيستيد آن چيزهاي پليد را دريافت كنيد مگر با اغماض و چشمپوشي در آن ، و بدانيد كه خداوند بينياز و شايسته ستايش است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لا تَيَمَّمُوا » : قصد نكنيد . روي نياوريد . « خَبِيثَ » : ناپاك . مراد از آن ، چيز بيمقدار و بدردنخور است ؛ نه چيز حرام . زيرا چيز حرام ، اندوختن يا بخشيدن را نشايد . « حَمِيدٌ » : ستوده . فَعِيل به معني مَفْعُول است .‏

سوره بقرة آيه 268
‏متن آيه : ‏
‏ الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاء وَاللّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلاً وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اهريمن شما را ( به هنگام انفاق ميترساند و ) وعده تهيدستي ميدهد و به انجام گناه شما را دستور ميدهد ، ولي خداوند به شما وعده آمرزش خويش و فزوني ( نعمت ) ميدهد . و خداوند ( فضل و مرحمتش ) وسيع ( و از همه چيز ) آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَحْشَآء » : بزه و گناهي كه قبح و زشتي آن زياد و چشمگير باشد از قبيل : زنا ، قتل ، ندادن زكات ، ترك نماز ، بخل ، و . . . « مَغْفِرَةً » : آمرزش ، كه در آخرت بهره نيكان ميگردد . « فَضْلاً » : فزوني نعمت و پركردن جاي چيز بخشيده شده ، كه در دنيا نصيب نيكوكاران ميشود . ( نگا : سبأ / 39 )‏

سوره بقرة آيه 269
‏متن آيه : ‏
‏ يُؤتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاءُ وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرزانگي را به هركس كه بخواهد ( و شايسته بيند ) ميدهد ، و به هركس كه فرزانگي داده شود ، بيگمان خير فراواني بدو داده شده است ، و جز خردمندان ( اين حقائق را درك نميكنند و ) متذكّر نميگردند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« حِكْمَةَ » : فرزانگي . اصابت در كردار و گفتار ، و انجام هر چيزي در جاي مناسب خود . در اينجا مراد معرفت اسرار قرآن است . « أُوْلُوا » : صاحبان . « أَلْبَابِ » : جمع لُبّ ، خِردها . « أُوْلُوا الألْبَابِ » : عاقلان .‏

سوره بقرة آيه 270
‏متن آيه : ‏
‏ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن نَّفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُم مِّن نَّذْرٍ فَإِنَّ اللّهَ يَعْلَمُهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و هر هزينهاي را كه ( در راه خير يا شر ) متحمّل ميشويد ، يا هر نذري را كه ( در راه طاعت يا معصيت ) به گردن ميگيريد ، بيگمان خداوند آن را ميداند ، و ستمگران را ياوري نيست .‏

‏توضيحات : ‏
‏« نَفَقَة » : بذل و بخشش . صرف مال . « أَنصَار » : ياوران . مددكاران .‏

سوره بقرة آيه 271
‏متن آيه : ‏
‏ إِن تُبْدُواْ الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاء فَهُوَ خَيْرٌ لُّكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّئَاتِكُمْ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اگر بذل و بخششها را آشكار كنيد ، چه خوب ، و اگر آنها را پنهان داريد و به نيازمندان بپردازيد ، براي شما بهتر خواهد بود و برخي از گناهان شما را ميزدايد ، و خداوند آگاه از هر آن چيزي است كه انجام ميدهيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن تُبْدُوا » : اگر آشكار سازيد . « صَدَقَات » : بذل و بخششها . « فَنِعِمَّا هِيَ » : چه خوب ! مراد اين است كه آشكار ساختن بذل و بخششها پسنديده است . « يُكَفِّرُ » : محو و نابود ميكند . ميزدايد . « سَيِّئَات » : نابكاريها . زشتيها . مراد گناهان كوچك و بزرگ است .‏

سوره بقرة آيه 272
‏متن آيه : ‏
‏ لَّيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَلأنفُسِكُمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغَاء وَجْهِ اللّهِ وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏هدايت آنان بر تو واجب نيست ، وليكن خداوند هر كه را بخواهد هدايت ميكند ، و هر چيز نيك و بايستهاي كه ميبخشيد براي خودتان است ( و سود آن عائد خودتان ميگردد ) و ( اين وقتي خواهد بود كه ) جز براي رضايت خدا نبخشيد . و هر چيز نيك و بايستهاي كه ( بدين گونه ) ببخشيد به طور كامل به خود شما بازپس داده ميشود و ( كوچكترين ) ستمي به شما نخواهد شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ » : هدايت آنان بر تو واجب نيست ، بلكه بر تو تبليغ است و بس . « خَيْر » : مراد مال و دارائي است . « ما تُنفِقُونَ » : نميبخشيد . نبايد ببخشيد . « وَجْه » : ذات . اطلاق جزء بر كلّ است . « إبْتِغَآءَ وَجْهِ اللهِ » : طلب رضاي خدا . « يُوَفَّ » : به تمام و كمال داده ميشود .‏

سوره بقرة آيه 273
‏متن آيه : ‏
‏ لِلْفُقَرَاء الَّذِينَ أُحصِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِي الأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاء مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لاَ يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافاً وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏( چنين بذل و بخششي مخصوصاً بايد ) براي نيازمنداني باشد كه در راه خدا درماندهاند و به تنگنا افتادهاند و نميتوانند در زمين به مسافرت پردازند ( و از راه تجارت و كسب و كار براي خود هزينه زندگي فراهم سازند و ) به خاطر آبرومندي و خويشتنداري ، شخص نادان ميپندارد كه اينان دارا و بينيازند ، امّا ايشان را از روي رخساره و سيمايشان ميشناسي ، ( چه از لحن گفتار و طرز رفتار پيدا و نمودارند و ) با الحاح و اصرار ( چيزي ) از مردم نميخواهند . و هر چيز نيك و بايستهاي را كه ببخشيد ، بيگمان خدا از آن آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« لِلْفُقَرَآءِ » : به مستمندان . جار و مجرور متعلّق است به ( وَ مَا تُنفِقُوا ) در آيه قبلي ، يا به فعل محذوفي همچون ( إِعْمَدُوا ؛ إِجْعَلُوا . ) يعني : إِعْمَدُوا لِلْفُقَرَآءِ ؛ إِجْعَلُوا مَا تُنفِقُونَ لِلْفُقَرَآءِ ؛ صَدَقَاتُكُمْ لِلْفُقَرَآءِ . « أُحْصِرُوا » : بازداشته شدهاند . جلو آنان گرفته شده است . همه اوقاتشان وقف جهاد يا كسب علم شده است . « ضَرْب » : راه رفتن . مسافرت كردن . مراد جستجو و تكاپوي در كار تجارت و كسب و تلاشِ در پي معاش است . « تَعَفُّف » : قناعت . شرم و حيا . « سِيمَا » : رخساره . ديدار . « إِلْحَافاً » : الحاح . اصرار . مفعول مطلق است ؛ زيرا الحاف خود نوعي از سؤال يعني درخواست است ؛ و يا اين كه به معني مُلْحِفينَ و حال بشمار است . « لا يَسْأَلُونَ الْنَّاسَ إِلْحَافاً » : پافشارانه چيزي از مردم نميخواهند . از مردم اصلاً چيزي نميخواهند . « خَيْر » : مراد مال و دارائي است .‏

سوره بقرة آيه 274
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرّاً وَعَلاَنِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه دارائي خود را در شب و روز ( و در همه اوضاع و احوال ) و به گونه پنهان و آشكار ميبخشند ، مزدشان نزد پروردگارشان ( محفوظ ) است و نه ترسي بر آنان است و نه ايشان اندوهگين خواهند شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« سِرّاً وَ عَلانِيَةً » : پنهان و آشكارا . حال ضمير ( و ) در فعل ( يُنفِقُونَ ) بوده و به معني : مُسِرِّينَ و مُعْلِنِينَ به كار رفتهاند . ذكر ( لَيْل ) پيش از ( نَهار ) و ( سِرّ ) قبل از ( عَلانِيَة ) بيانگر اين واقعيّت است كه بذل و بخشش نهاني ، مقدّم بر بذل و بخشش آشكارا است .‏

سوره بقرة آيه 275
‏متن آيه : ‏
‏ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏كساني كه ربا ميخورند ( از گورهاي خود به هنگام دوباره زنده شدن ، يا از مشي اجتماعي خود در دنيا ) برنميخيزند مگر همچون كسي كه ( - بنا به گمان عربها - ) شيطان او را سخت دچار ديوانگي سازد ( و نتواند تعادل خود را حفظ كند ) ؛ اين از آنرو است كه ايشان ميگويند : خريد و فروش نيز مانند ربا است . و حال آن كه خداوند خريد و فروش را حلال كرده است و ربا را حرام نموده است . پس هر كه اندرز پروردگارش به او رسيد و ( از رباخواري ) دست كشيد ، آنچه پيشتر بوده ( و سود و نزولي كه قبلاً دريافت نموده است ) از آن او است و سروكارش با خدا است ؛ امّا كسي كه برگردد ( و مجدّدا مرتكب رباخواري شود ) اين گونه كساني اهل آتشند و جاودانه در آن ميمانند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَأْكُلُونَ » : ميخورند . مراد دريافت ميدارند و در آن تصرّف مينمايند . « لا يَقُومُونَ » : به هنگام زندهشدن از گورها برنميخيزند . از مشي اجتماعيِ ديوانهوار خود در دنيا دست برنميدارند و آني آسودهخاطر نميگردند . « يَتَخَبَّطُهُ » : او را پياپي و ناهنجارانه بزند . « مَسّ » : جنون . ديوانگي . « مِنَ الْمَسِّ » . به سبب ديوانگي ناشي از خودباختگي يا هراس . جار و مجرور متعلّق به يَقُومُ يا يَتَخَبَّطُهُ است . در اينجا رباخواران به صرعيان و ديوانگان تشبيه شدهاند ، و اين تشبيه بنا بر اسلوب عرب است . آنان زيبايان و نيكوكاران و اشياء قشنگ و خوشايند را به فرشته تشبيه ميكنند ( نگا : يوسف / 31 ) و زشتها و بدكرداران و اشياء بدريخت و ناخوشايند را به شيطان و غول ( نگا : صافّات / 65 ) . « بَيْع » : معامله . خريد و فروش . « مَا سَلَفَ » : آنچه از ربا پيش از تحريم بوده است و گذشته است . « أَمْر » : كار .‏

سوره بقرة آيه 276
‏متن آيه : ‏
‏ يَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند ( بركت ) ربا را ( و اموالي را كه ربا با آن بياميزد ) نابود ميكند و ( ثواب ) صدقات را ( و اموالي را كه از آن بذل و بخشش شود ) فزوني ميبخشد ، و خداوند هيچ انسان ناسپاس گنهكاري را دوست نميدارد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« يَمْحَقُ » : نابود ميكند . محو ميگرداند . رو به كاستي ميبرد . « يُرْبِي » : افزايش ميدهد . فزوني ميبخشد . « كَفَّارٍ » : معتاد به كفر و مقيم بر آن . « أَثِيمٍ » : فرو رفته در گناه . واژههاي ( كَفَّار ) و ( أَثِيم ) صيغه مبالغهاند و در اينجا براي بيان رسوائي و نابكاري رباخوار به كار رفتهاند ، و نبايد گمان برد كه خداوند كافر گناهكار را دوست ميدارد . نه هرگز ! به كار رفتن صيغه مبالغه ، براي فرق با غيرمبالغه نيست .‏

سوره بقرة آيه 277
‏متن آيه : ‏
‏ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏بيگمان كساني كه ايمان بياورند و كار شايسته انجام بدهند و نماز را چنان كه بايد برپاي دارند و زكات را بپردازند ، مزدشان نزد پروردگارشان است و نه بيمي بر آنان است و نه اندوهگين ميشوند .‏

‏توضيحات : ‏
‏« أقَامُوا الصَّلاةَ وَ ءَاتَوُا الزَّكَاةَ » : نماز را چنان كه بايد ميخوانند و زكات مال بدر ميكنند . نمازخواندن و زكاتدادن ، جزو ( صالِحات ) يعني كارهاي شايسته و پسنديده ميباشد ، ليكن ذكر مجدّد آن دو ، بيانگر فضيلت سترگ آنها است .‏

سوره بقرة آيه 278
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آوردهايد ! از ( عذاب و عقاب ) خدا بپرهيزيد و آنچه از ( مطالبات ) ربا ( در پيش مردم ) باقي مانده است فروگذاريد ، اگر مؤمن هستيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِتَّقُوا اللهَ » : در اينجا مضاف محذوف است ، و تقدير چنين است : إِتَّقُوا عِقَابَ اللهِ . يعني : خويشتن را از عقاب و عذاب خدا بپرهيزيد . « ذَرُوا » : ترك كنيد . رها سازيد . از ماده ( وذر ) .‏

سوره بقرة آيه 279
‏متن آيه : ‏
‏ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏پس اگر چنين نكرديد ، بدانيد كه به جنگ با خدا و پيغمبرش برخاستهايد ، و اگر توبه كرديد ( و از رباخواري دست كشيديد و اوامر دين را گردن نهاديد ) اصل سرمايههايتان از آن شما است ، نه ستم ميكنيد و نه ستم ميبينيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« فَأْذَنُوا » : پس يقين داشته باشيد . پس بدانيد . « تُبْتُمْ » : توبه كرديد . پشيمان شديد و دست كشيديد . « رُؤُوس » : جمع رَأْس ، سرمايهها . اصل اموال .‏

سوره بقرة آيه 280
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَن تَصَدَّقُواْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر ( بدهكار ) تنگدست باشد ، پس مهلت ( بدو داده ) ميشود تا گشايشي فرا رسد ، و اگر ( قدرت پرداخت نداشته باشد و شما همه وام خود را ، يا برخي از آن را بدو ) ببخشيد ، برايتان بهتر خواهد بود اگر دانسته باشيد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« ذُو عُسْرَةٍ » : تنگدست . نادار . « نَظِرَةٌ » : مهلت . فرصتدادن . « مَيْسَرَةٍ » : گشايش . فراخ دستي . « أَن تَصَدَّقُوا » : اگر ببخشيد و صرفنظر كنيد . تاء مضارعه از اوّل اين فعل حذف شده است .‏

سوره بقرة آيه 281
‏متن آيه : ‏
‏ وَاتَّقُواْ يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و از ( عذاب و عقاب ) روزي بپرهيزيد كه در آن به سوي خدا بازگردانده ميشويد ؛ سپس به هركسي آنچه را فراچنگ آورده است به تمامي بازپس داده ميشود ، و به آنان ستم نخواهد شد .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تُرْجَعُونَ » : بازگشت داده ميشويد . از مصدر ( رَجْع وَ رُجْعي ) به معني : إعاده و برگشت دادن ؛ نه از مصدر ( رُجُوع ) به معني : برگشتن . « تُوَفَّيا كُلُّ نَفْسٍ » : به هر كسي اجر و پاداش اعمالش به تمام و كمال داده ميشود .‏

سوره بقرة آيه 282
‏متن آيه : ‏
‏ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئاً فَإن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهاً أَوْ ضَعِيفاً أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِيراً أَو كَبِيراً إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلاَ يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِيدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏اي كساني كه ايمان آوردهايد ! هرگاه به همديگر تا مدّت معيّني ( از لحاظ روز و ماه و سال ) وامي داديد ، آن را بنويسيد ، و بايد نويسندهاي دادگرانه آن را بنويسد ، و هيچ نويسندهاي از نوشتن ( سند ) بدان گونه كه خدا بدو آموخته است ، سرپيچي نكند . پس نويسنده بايد بنويسد و آن كس كه حق بر ذمّه او است ، بايد املاء كند و از پروردگارش بترسد و چيزي از آن نكاهد ، و اگر كسي كه حق بر ذمّه او است كمخرد يا ( به سبب كوچكي يا بيماري يا پيري ) ناتوان باشد ، يا ( به سبب لالي يا گنگي يا ناآشنائي با زبان ) او نتواند كه املاء كند ، بايد ولي او ( كه شرع يا حاكم براي وي تعيين كرده است ) دادگرانه املاء كند . و دو نفر از مردان خود را به گواهي گيريد ، و اگر دو مرد نبودند ، يك مرد و دو زن ، از ميان كساني گواه كنيد كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند . - ( اين دو زن به همراه يكديگر بايد شاهد قرار گيرند ) تا اگر يكي انحرافي پيدا كرد ، ديگري بدو يادآوري كند - و چون گواهان را به گواهي خوانند بايد كه از اين كار خودداري نورزند . و از نوشتن وام - خواه كم باشد يا زياد - تا سررسيد آن دلگير نشويد . اين در پيشگاه ( شريعت ) خدا دادگرانهتر و براي گواهي ( و صحّت شهادت ) استوارتر ، و براي آن كه دچار شكّ و ترديد نشويد ، بهتر ميباشد . مگر اين كه داد و ستد حاضر و نقدي باشد كه در ميان خود دست به دست ميكنيد ، پس در اين صورت بر شما باكي نيست اگر آن را ننويسيد . و هنگامي كه خريد و فروش ( نقدي ) ميكنيد ( باز هم ) كساني را به گواهي گيريد ، و نويسنده و گواه نبايد كه زيان ببينند و نبايد كه زيان برسانند ، و اگر چنين كنيد از فرمان خدا بيرون رفتهايد ( و بر حكم او شوريدهايد ) . و از خدا بترسيد ( و اوامر و نواهي او را پيش چشم داريد ) و خداوند ( آنچه را كه به نفع شما يا به زيان شما است ) به شما ميآموزد ، و خداوند به آنچه ميكنيد آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« تَدَايَنتُمْ » : به همديگر وام داديد . « أَجَلٍ » : مدّت . « لا يَأْبَ » : خودداري نكند . « يُمْلِلْ » : املاء كند . بيان كند . « لا يَبْخَسْ » : نكاهد . « شَهِيدَيْنِ » : دو گواه . شهيد فعيل به معني فاعل است و جمع آن شهداء است . « دُعُوا » : فرا خوانده شدند . « لا تَسْأَمُوا » : سستي نكنيد . كمحوصلگي و بيمبالاتي نكنيد . « أَقْسَطُ » : دادگرانهتر . « أَقْوَمُ » : پابرجاتر . استوارتر . « أَدْنيا » : اقرب . نزديكتر . « تُدِيرُونَ » : مبادله ميكنيد . نقداً دست به دست ميكنيد . « تَبَايَعْتُمْ » : با همديگر خريد و فروش كرديد . « لا يُضَآرَّ » : زيان رسانده نشود . زيان نرساند . اين فعل ميتواند مجهول يا معلوم باشد و ( كَاتِبٌ ) و ( شَهِيدٌ ) نائب فاعل يا فاعل بشمار آيد . « فُسُوق » : سرپيچي . نافرماني . « فُسُوقٌ بِكُمْ » : اين كار بيانگر نافرماني شما است . اين كار شما را از راه حق و صلاح بيرون ميبرد . « يُعَلِّمُكُمُ اللهُ » : خدا به شما احكام خود را ميآموزد كه متضمّن مصالح شما ميباشند . مفعول فعل ، محذوف است .‏

سوره بقرة آيه 283
‏متن آيه : ‏
‏ وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِباً فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ تَكْتُمُواْ الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏و اگر در سفر بوديد و نويسندهاي نيافتيد ، پس چيزهائي گروگان بگيريد . و اگر برخي از شما به برخي ديگر اطمينان كرد ، بايد كسي كه امين شمرده شده است ، امانت او را بازپس دهد ( و بستانكار در گروگان كه امانتي محسوب است خيانت روا ندارد ، و بدهكار وام را كه وديعهاي بشمار است ، به موقع بپردازد ) و از خدائي كه پروردگار او است بترسد ، و گواهي را پنهان نكنيد و هركس آن را پنهان دارد قلبش بزهكار است ، و خدا بدانچه انجام ميدهيد آگاه است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« رِهَانٌ » : جمع رَهْن به معني مرهون ، گروگانها . رِهَانٌ : مبتدا است و خبر آن محذوف است و تقدير چنين است : فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ تَكْفِي . يا خبر است و مبتداي آن محذوف است و تقدير چنين است : فَعَلَيْكُمْ رِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ . « ءَاثِمٌ » : گناهكار . « ءَاثِمٌ قَلْبُهُ » : دل او بزهكار است . نسبت دادن گناه به دل ، براي مبالغه و وضوح جرم است ، همان گونه كه براي تأكيد كاري ميگوئيم : گوشم آن را شنيده است . چشمم آن را ديده است . واژه ( قلب ) ميتواند فاعل يا بدل بعض از كل ( ءَاثِمٌ ) باشد ، و ضمير ( ه ) ضمير شأن ، و يا مرجع آن ( مَنْ ) است .‏

سوره بقرة آيه 284
‏متن آيه : ‏
‏ لِّلَّهِ ما فِي السَّمَاواتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللّهُ فَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ‏

‏ترجمه : ‏
‏آنچه در آسمانها است و آنچه در زمين است ، از آن خدا است ، و ( لذا ) اگر آنچه را كه در دل داريد آشكار سازيد يا پنهان داريد ، خداوند شما را طبق آن محاسبه ميكند ، سپس هر كه را بخواهد ( و شايستگي داشته باشد ) ميبخشد و هر كس را بخواهد ( و مستحق باشد ) عذاب ميكند ، و خدا بر هر چيزي توانا است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« إِن تُبْدُوا » : اگر آشكار سازيد . « أَوْ تُخْفُوهُ » : يا اين كه آن را پنهان داريد . « يُحَاسِبْكُم بِهِ اللهُ » : خداوند برابر آن شما را بازخواست ميكند . يعني : نيّت بد خود را چه آشكار سازيد و چه پنهان داريد ؛ يا اعمال زشت خويش را چه آشكارا و چه نهاني انجام دهيد ، خدا در برابر آن شما را مورد بازخواست قرار ميدهد .‏

سوره بقرة آيه 285
‏متن آيه : ‏
‏ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ‏

‏ترجمه : ‏
‏فرستاده ( خدا ، محمّد ) معتقد است بدانچه از سوي پروردگارش بر او نازل شده است ( و شكّي در رسالت آسماني خود ندارد ) و مؤمنان ( نيز ) بدان باور دارند . همگي به خدا و فرشتگان او و كتابهاي وي و پيغمبرانش ايمان داشته ( و ميگويند : ) ميان هيچ يك از پيغمبران او فرق نميگذاريم ( و سرچشمه رسالت ايشان را يكي ميدانيم ) . و ميگويند : ( اوامر و نواهي ربّاني را توسّط محمّد ) شنيديم و اطاعت كرديم . پروردگارا ! آمرزش تو را خواهانيم ، و بازگشت به سوي تو است .‏

‏توضيحات : ‏
‏« مَآ أُنزِلَ » : مراد قرآن است . « لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مُِن رُّسُلِهِ » : مراد آن است كه ما مثل يهوديان و مسيحيان نيستيم و همه پيغمبران را از آدم تا خاتم فرستاده خدا ميدانيم . « غُفْرَانَكَ » : از تو بخشش گناهانمان را خواستاريم و رحمت و لطف تو را چشم ميداريم . واژه غفران ، مفعول مطلق فعل محذوف ( إِغْفِرْ ) يا مفعولٌبه فعل محذوف ( نَسْأَلُكَ ) است . « رَبَّ » : منادا است به حذف حرف ندا . « مَصِير » : رجوع . برگشت . مصدر ميمي از ( صَيْرُورَة ) است .‏

سوره بقرة آيه 286
‏متن آيه : ‏
‏ لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ‏

‏ترجمه : ‏
‏خداوند به هيچ كس جز به اندازه توانائيش تكليف نميكند ( و هيچگاه بالاتر از ميزان قدرت شخص از او وظائف و تكاليف نميخواهد . انسان ) هر كار ( نيكي كه ) انجام دهد براي خود انجام داده و هر كار ( بدي كه ) بكند به زيان خود كرده است . پروردگارا ! اگر ما فراموش كرديم يا به خطا رفتيم ، ما را ( بدان ) مگير ( و مورد مؤاخذه و پرس و جو قرار مده ) ، پروردگارا ! بار سنگين ( تكاليف دشوار ) را بر ( دوش ) ما مگذار آن چنان كه ( به خاطر گناه و طغيان ) بر ( دوش ) كساني كه پيش از ما بودند گذاشتي . پروردگارا ! آنچه را كه ياراي آن را نداريم بر ما بار مكن ( و ما را به بلاها و محنتها گرفتار مساز ) و از ما درگذر و ( قلم عفو بر گناهانمان كش ) و ما را ببخشاي و به ما رحم فرماي . تو ياور و سرور مائي ، پس ما را بر جمعيّت كافران پيروز گردان .‏

‏توضيحات : ‏
‏« وُسْع » : تاب و توان . « كَسَبَتْ » : فراچنگ آورد . « إِكْتَسَبَتْ » : فراچنگ آورد . اغلب ثلاثي مجرّد ماده ( كسب ) براي انجام خوبيها ، و ثلاثي مزيد براي انجام بديها به كار ميرود . « نَسِينَا » : در انجام وظائف غفلت و كوتاهي كرديم ( نگا : كهف / 24 و طه 52 ) . « أَخْطَأْنَا » : دچار خطا و گناه شديم ( نگا : طه / 73 ) . « إِصْر » : تكاليف سخت و طاقتفرسا ( نگا : اعراف / 157 ) . « مَوْلي » : سَرور و ياور .‏
بازگشت به لیست سوره‌ها